مشاعرۀ سنّتی

mim-shimi

عضو جدید
کاربر ممتاز
دانی چه؟ مدائن را با کوفه برابر نه
از سینه تنوری کن وز دیده طلب طوفان
 

mim-shimi

عضو جدید
کاربر ممتاز
من چون ملوک سر زفلک برگذاشته
زی زهره برده دست و به مه برنهاده پای
 

hami_life

عضو جدید
کاربر ممتاز
نقد دلی که بود مرا صرف باده شد/قلب سیاه بود ازان در حرام رفت
حامی به شما بدند یا جامی ؟:whistle:
تورا من چشم
در راهم
شباهنگام
در نوبت که می بندد به پای سرو کوهی دام
کرم یاد اوری یا نه
من یادت نمی کاهم
تو را من چشم در راهم
 

hamid_61

عضو جدید
"تو را من چشم
در راهم
شباهنگام
در آن نوبت که می بندد به پای سرو کوهی دام
گرم یاد آوری یانه
من از یادت نمی کاهم"





من این عهدی که با موی تو بستم

به مویت گر سر مویی شکستم
 

بشارت

عضو جدید
من مست و تو دیوانه, مارا که برد خانه
صد بار تو را گفتم, کم زن دو سه پیمانه
اندرین شهر یکی کس را هوشیار نمیبینم
هریک بتر از دیگر , شوریده و دیوانه
 

sara60

عضو جدید
به هوا خواهی تو شيشه ميخونه رو با سنگ شکستيم
سنگ و شيشه اگه دشمن من و تو که موندگاريم ، ما رو باش
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا