مشاعرۀ سنّتی

Maenad

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
رشته تسبیح اگر بگسست معذورم بدار
دستم اندر دامن ساقی سیمین ساق بود
(حافظ)

دیگر گل خورشید ، از سرخی به زردی است
غم در نگاه آسمان لاجوردی است
با یاد چشمش مانده ام تنهای تنها
تنها خدا داند که تنهایی چه دردی است...
(فریدون مشیری)
 

میهن مشرقی

عضو جدید

دیگر گل خورشید ، از سرخی به زردی است
غم در نگاه آسمان لاجوردی است
با یاد چشمش مانده ام تنهای تنها
تنها خدا داند که تنهایی چه دردی است...
(فریدون مشیری)



تا تو نگاه میکنی "کار من اه کردن است

ای به فدای چشم تو" این چه نگاه کردن است؟!
 

Maenad

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تا تو نگاه میکنی "کار من اه کردن است

ای به فدای چشم تو" این چه نگاه کردن است؟!

تاج سر آفتابی ای عشق
دریاب که بی تو خاک راهیم
مهر تو اگر گناه باشد
با مهر تو غرق در گناهیم...
 

Maenad

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دیدم درین جهان بزرگ کبوتری هستم
به گرد بام تو در دام یک امید محال
زشور و شوق و تمنا و عشق مالامال
اسیر مهر تو و لطف بیکرانه ی تو...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نگاهش میکنم شاید بخواند از نگاه من که اورا دوست میدارم ولی افسوس او هرگز نگاهم را نمیخواهد به برگ گل نوشتم من که اورا دوست میدارم ولی افسوس او گل را به زلف کودکی آویخت تا اورا بخنداند
 

mahboobeyeshab

عضو جدید
کاربر ممتاز
دیدم درین جهان بزرگ کبوتری هستم
به گرد بام تو در دام یک امید محال
زشور و شوق و تمنا و عشق مالامال
اسیر مهر تو و لطف بیکرانه ی تو...

وقتی خدا مرا از شيشه آفريد
در سينه ام گذاشت ابر فشرده ای !
ابری که سالهاست در حال بارش است
در حال بارش است سی سال و خرده ای... !
 

میهن مشرقی

عضو جدید
نگاهش میکنم شاید بخواند از نگاه من که اورا دوست میدارم ولی افسوس او هرگز نگاهم را نمیخواهد به برگ گل نوشتم من که اورا دوست میدارم ولی افسوس او گل را به زلف کودکی آویخت تا اورا بخنداند



دانی که چنگ و عود چه تقریر می کنند

پنهان خورید باده که تغریر میکند
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ديوانه وار عاشقت شدم
چرا كه مهرباني را در وجودت ديدم
با معصوميتت وجودم را دگرگون ساختي
و اگر تو نبودي هرگز عاشق نمي شدم
نه تو عشق من را فراموش مي كني
و نه قلب من از عشقت روي گردان مي شود
سوگند كه وجود تو در سرنوشت من نوشته شده است
و اگر با چشمان مهربانت اشاره اي كني فرسنگها راه خواهم پيمود
چرا كه شب عشق بسيار طولاني است
و قلبم در آرزوي تو مي سوزد
آنگاه كه از برابر ديدگانم دور شوي
خورشيد وجودت پنهان مي گردد
و ابرهاي غم و اندوه مرا در بر مي گيرند
و به دنياي غريبي مي برند
هميشه در قلبم حضور داري
و عشقت زندگي ام را گل باران كرده است
تمامي اين دنيا را با قلبي پر از رمز و راز به دنبالت طي كرده ام
هميشه به انتظار بازگشتت خواهم ماند
 

mahboobeyeshab

عضو جدید
کاربر ممتاز
نگاهش میکنم شاید بخواند از نگاه من که اورا دوست میدارم ولی افسوس او هرگز نگاهم را نمیخواهد به برگ گل نوشتم من که اورا دوست میدارم ولی افسوس او گل را به زلف کودکی آویخت تا اورا بخنداند

در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم
سرزنشها گر کند خار مغیلان غم مخور...

لطفا نقل قول بگبربد
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
د
ره نبردیم به مقصود خود اندر شیراز

خرم انروز که حافظ ره بغداد کند
دوباره باران می بارد
به حرمت کداممان نمی دانم
من همین قدر می دانم که باران صدای پای اجابت است
خدا دارد ناز می خرد
قدری نیاز کن.........
 

میهن مشرقی

عضو جدید
ددوباره باران می بارد
به حرمت کداممان نمی دانم
من همین قدر می دانم که باران صدای پای اجابت است
خدا دارد ناز می خرد
قدری نیاز کن.........



نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد

عالم پیر دگر باره جوان خواهد شد....
 

parastoo kh

عضو جدید
کاربر ممتاز
ترا من چشم در راهم شباهنگام
که میگیرند در شاخ تلاجن سایه ها رنگ سیاهی
و زان دلخستگانت راست اندوهی فراهم
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا