مشاعرۀ سنّتی
- شروع کننده موضوع Matrix
- تاریخ شروع
میرود صبح و اشارت میکند**کاین گلستان خنده واری بیش نیست
غرقه ی وهمیم ورنه این محیط ** از تنک ابی کناری بیش نیست
تو چه دانی که پس هر نگه ساده ی من
چه جنونی
چه نیازی
چه غمی ست
یا نگاه تو
که پر از عصمت و ناز بر من افتد
چه عذاب و ستمی ست!
تا کی غم آن خورم که دارم یا نه
این عمر به خوش دلی گذارم یا نه ؟
این عمر به خوش دلی گذارم یا نه ؟
شاهدان گر دلبر زین سان کنند
زاهدان را رخنه در ایمان کنند
زاهدان را رخنه در ایمان کنند
دولتی را که نباشد غم از اسیب زوال** بی تکلف بشنو دولت درویشان است
تو مرا واله و آشفته و رسوا کردی
تو مرا غافل از اندیشه فردا کردی
تو مرا غافل از اندیشه فردا کردی
تا کی از تزویر باشم خودنمای
تا کی از پندار باشم خودپرست
تا کی از پندار باشم خودپرست
دل چون آینه اهل صفا می شکنند
که ز خود بی خبرند این ز خدا بیخبران
که ز خود بی خبرند این ز خدا بیخبران
دل من دار که در زلف شکن در شکنت
یادگاریست ز سر حلقه شوریده سران
یادگاریست ز سر حلقه شوریده سران
دوست نباشد به حقیقت که او
دوست فراموش کند در بلا
دوست فراموش کند در بلا
ای صبا گر به جوانان چمـن بـاز رسی
خدمت ما برسان سرو گل ریحـــان را
خدمت ما برسان سرو گل ریحـــان را
آنچه به غفلت گذشت عمر نخواندم
عمر دگر خواهم از خدا به غرامت
پیرم و بر دوشم از ندیم جوانی
از تو چه پنهان همیشه بار ندامت
عمر دگر خواهم از خدا به غرامت
پیرم و بر دوشم از ندیم جوانی
از تو چه پنهان همیشه بار ندامت
تا خاطرم معلق آن گوش و گردنست
ای پادشاه سایه ز درویش وامگیر
ای پادشاه سایه ز درویش وامگیر
شبی با دل به هجران تو ای سلطان ملک دل
میان گریه می گفتم که کو ای ملک سلطانت
چه شبهایی که چون سایه خزیدم پای قصر تو
به امیدی که مهتاب رخت بینم در ایوانت
میان گریه می گفتم که کو ای ملک سلطانت
چه شبهایی که چون سایه خزیدم پای قصر تو
به امیدی که مهتاب رخت بینم در ایوانت
تا دل به تو پیوستم راه همه دربستم
جایی که تو بنشینی بس فتنه که برخیزد
جایی که تو بنشینی بس فتنه که برخیزد
در نیابد حال پخته هیچ خام**پس سخن کوتاه باید والسلام
من چون ز پا بیفتم درمان درد من اوست
درد آن بود که از پا درمان من بیفتد
درد آن بود که از پا درمان من بیفتد
Similar threads
| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
|---|---|---|---|---|
|
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | |
|
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |