در عشق تو پرواي بد انديشم نيست
سر مستم و انديشه و تشويشم نسيت
تا چند ز ياران خبر از من پرسي؟
اي بي خبر از من خبر از خويشم نيست
آتشی ز کاروان جدا مانده
این نشان ز کاروان بجا مانده
در طبع جهان اگر وفایی بودیهر چند كه كوه برقرار است / والله كه قرار ما ندارد
در طبع جهان اگر وفایی بودی
نبود به تو خود نیامدی از دگران
![]()
ما بی غمان مست دل از دست داده ایم
همراز عشق و هم نفس جام و باده ایم
ای گل تو دوش داغ صبوحی کشیده ای
ما آن شقایقیم که باداغ زاده ایم![]()
![]()
یا من ناصبور را در برت از وفا طلب
یا تو که پاکدامنی صبر من از خدا طلب
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
![]() |
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | |
![]() |
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |