مشاعرۀ سنّتی

ALI 7135

کاربر بیش فعال
هر چیز که آن برای ما خواهد بود/ آن چیز همی بلای ما خواهد بود
 

ALI 7135

کاربر بیش فعال
در ره معشوق ما ترسندگان را کار نیست / حجله شاهانند آنجا بندگان را بار نیست
 

kachal63

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تو چنان رمیده از من که بخواب هم نیایی
بکدام امیدواری بروم بخواب بی تو؟
 

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
وانگهم درداد جامی کز فروغش بر فلک
زهره در رقص امدو بربط زنان میگفت نوش
 

kachal63

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
شمع گیرم که پس از کشتن پروانه گریست
قاتل از شیون بیجا گنهش پاک نشد
 

kachal63

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مردمان از چشم بد ترسند و من از چشم خوب
حق ز چشم خوب مهرویان نگهدارد تو را
 

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
الا ای همنشین دل که یارانت برفت از یاد
مرا روزی مباد آندم که بی یاد تو بنشینم
 

kachal63

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من که حیران رخت با چشم گریان مانده ام
چشم چون بردارم از روی تو حیران مانده ام
 

kachal63

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در دل او درد ما از ناله تاثیری نکرد
برد مرغی نامه ما را که بال و پر نداشت
 

raha

مدیر بازنشسته
تا چند اسیر عقل هر روزه شویم
در دهر چه صد ساله چه یکروزه شویم

در ده تو بکاسه می از آن پیش که ما
در کارگه کوزه‌گران کوزه شویم
 

ALI 7135

کاربر بیش فعال
من از بیگانگان هرگز ننالم / که با من هرچه کرد ان اشنا کرد
 

ALI 7135

کاربر بیش فعال
دوش رفتم به در میکده خواب آلوده / خرقه تر دامن و سجاده شراب الوده
 

ALI 7135

کاربر بیش فعال
یارب این نوگل خندان که سپردی به منش / می سپارم به تو از چشم حسود چمنش
 

ALI 7135

کاربر بیش فعال
شراب تلخ می خواهم که مرد افکن بود زورش / که تا یک دم بیاسایم ز دنیا و زر و زورش
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا