مسلمان ظاهری، مسلمان واقعی

bluepelikan

عضو جدید
يعني شما معتقديد مسلماني يک مفهوم نسبي نيست؟ در متون ديني که چنين منعکس است.

قالت الاعراب آمنا، قل لم‌تؤمنوا و لکن قولوا أسلمنا و لمّايدخل الايمان في قلوبکم...* (حجرات، 13-16)
اعراب گفتند:‌ ايمان آورده‌ايم. بگو: هنوز ايمان {حقيقي} نياورده‌ايد! ولي {بهتر است} بگوييد اسلام آورده‌ايم؛ چراکه هنوز ايمان به {ژرفناي} دلتان راه نيافته است.

أ حسب الناس أن‌يترکوا أن‌يقولوا آمنا و هم لايفتنون*(عنکبوت، 2)
آيا مردم گمان مي‌برند که رهاي‌شان کنند {همين} که {به زبان} بگويند ايمان آورده‌ايم و ايشان را نمي‌آزماييم؟!

يا أيها الذين آمَنوا، آمِنوا بالله و رسوله...* (نساء، 136)
اي کساني که ايمان آورده‌ايد، به خداوند و پيامبر او و کتابي که بر پيامبرش فرو فرستاده است و کتابي که از پيش نازل کرده است، ايمان بياوريد!


خیر نسبی نیست آیا میشه گفت من یکم مسلمونم یا یکم کافر، تا حالا شده فرمی رو پر کنید و جای دین بنویسید یکم مسلمان یکم کافر؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ شدت اعتماد به خدا متفاوته. نسبی از چند دیدگاه مد نظر قرار میگیره در حالی که ما دید انسانی رو مورد بحث قرار دادیم و از ما به عنوان تک منظر نسبی وجود نداره. درسته که نظرات متفاوته و همه هم محترم ولی با توجه به اینکه منشاء دین از فرمایشات حضرت باری تعالی نشأت میگیره نسبی نخواهد بود. وقتی ما در امتحانی شرکت میکنیم قوانین وجود دارند و هرچند ممکنه با توجه به شرایط قوانین تغییرات اندکی داشته باشن ولی شما حتی تو کره ماه هم که برید تقلب خطاست و مجازاتش هم رد صلاحیت و عدم احراز ، این از دید ما انسانهاست مابقی به عهده حضرت دوست که کرمش حد و حساب نداره.

تسلیم شدن در برابر دستورات حضرت باری تعالی نسبی نخواهد بود بلکه با توجه به موقعیت های متفاوت نحوه اجرای دستورات برای رعایت مساوات فرق خواهند داشت.


أ حسب الناس أن‌يترکوا أن‌يقولوا آمنا و هم لايفتنون*(عنکبوت، 2)
آيا مردم گمان مي‌برند که رهاي‌شان کنند {همين} که {به زبان} بگويند ايمان آورده‌ايم و ايشان را نمي‌آزماييم؟! آیا این نسبی بودن است یا قطعیت؟؟؟؟ قطعاً تسلیم به زبان نیست و باید در رفتار هم ثابت شود.اگر دستورات اجرا نشود ولو اینکه اون نفر از پیامبران الهی باشد قطعاً مجازات میشود همانطور که شدند و همانطور که پیامبران نیز آزمایش شدند.

يا أيها الذين آمَنوا، آمِنوا بالله و رسوله...* (نساء، 136)
اي کساني که ايمان آورده‌ايد، به خداوند و پيامبر او و کتابي که بر پيامبرش فرو فرستاده است و کتابي که از پيش نازل کرده است، ايمان بياوريد آیا ایمان به زبان و رفتار کفایت می کند ؟؟ آیا ایمان باطنی و قلبی شرط لازم برای ایمان واقعی نیست؟؟ آیا کسی که رفتارش و کردارش با هم یکی نباشد ریاکار خطاب نمیشود؟؟؟؟ هرکس اینچنین باشد آیا ریاکار نیست؟؟؟؟؟ این قطعیت نیست؟؟؟؟

قالت الاعراب آمنا، قل لم‌تؤمنوا و لکن قولوا أسلمنا و لمّايدخل الايمان في قلوبکم...* (حجرات، 13-16)
اعراب گفتند:‌ ايمان آورده‌ايم. بگو: هنوز ايمان {حقيقي} نياورده‌ايد! ولي {بهتر است} بگوييد اسلام آورده‌ايم؛ چراکه هنوز ايمان به {ژرفناي} دلتان راه نيافته است. مسلمان ظاهری و مسلمان واقعی !! من تا به حال نماز بدون نیت ندیدم شما دیدین؟؟؟؟ اینکه نفراتی به با گفتن شهادتین مسلمان می شوند کاملاً درست است که این هم با نیت نزدیکی به ذات اقدس پروردگاره هر چند این نفرات مسلمان ظاهری هستند ولی به اسلام تظاهر نمی کنند و از اسلام قصد ریا ندارند بلکه شناخت کافی و وافی و ایمان لازمه را دارا نیستند ، شاید بتوان گفت هنوز درگیر شکیات باشند که باید پالایش و صیقل شوند.ولی منظور در این تاپیک مسلمانان متظاهر یا به نوعی آنهایی که با علم در رفتار تظاهر به اسلام میکنند و در باطن و عمداً به آن هیچ اعتقادی ندارند و مسلمان واقعی که ظاهر و باطن و کردار و رفتارشان برای رضای حضرت دوست هست و از این سلوک و روش زندگی جز رضایت حضرت دوست توقع دیگری ندارند.

هر چند تصمیم و برچسب زدن بر روی افراد توسط غیر معصوم از دید من عاقلانه نیست و واقعاً کسی جز پروردگار که ستارالعیوب هست نمیتونه بین بنده های خودش فرق بذاره که خداوند کریم حتی به قاتل امام حسین هم بخشایش لازمه رو داشت و انتخاب مسلمان واقعی و غیر واقعی فلسفه ای که بسیار پیچیده است و واقعاً احاطه عمیقی بر کلیه ادیان نیاز داره و شاید تنها گذشت زمان بتونه واقعی و یا غیر واقعی بودن رو نشون بده.

بازم خوشحال میشم اشتباهاتم رو بهم گوشزد کنین ، روشن و اصلاح کردن گوشه های نادان و تاریک ذهنم و افکارم باعث خوشحالی من میشه و اینو منتی میدونم از طرف دوستان عزیزم.
 
آخرین ویرایش:

karo7

اخراجی موقت
عزیزم دین یکیه ، انحرافات دین که مقصرش خود دین نیست . دین طی گذشت زمان با توجه به موقعیت فرهنگی و قابلیت پذیرش تکمیل شده تا برای مردم قابل فهم تر باشه . تمام ادیان یک وظیفه دارن و اونهم راهنمایی انسان برای رسیدن به نوعی از زندگی و باوره تا از امتحان زندگی سر بلند بیرون بیایم در واقع خدا دستورالعملی فرستاده برای امتحان دنیا ، اگر از اون دستور العمل پیروی بشه امتحان هم درست پاس میشه. حالا هر مردمی و هر پیغمبری یه اسم روی دینشون گذاشتن ولی مسیر ادیان یکیه البته من چون خیلی از ادیانی که توش به وحدانیت خدا اعتقاد ندارن اطلاع زیادی ندارم اونارو تو صحبت هام نمیگم هر چند با توجه به شواهد دین بودا و زرتشت هم ریشه های یکتا پرستی دارن و سر منشاء اونها هم می بایست با بقیه ادیان الهی از یکجا باشه.

البته امیدوارم انحرافاتی که ما تو ادیان شاهدش هستیم رو در اینجا خیلی دخیل نکنیم از اونجایی که اسلام و مسیحیت فرقه های مختلفی دارن و همه هم خودشونو بر حق می دونن و این تاپیک قصد اثبات هیچ کدومو نداره.

به نظر من مقصر خود دین است، چراکه آنقدر واضح و آشکار نیامده نظرات خود را بیان کند که از انحراف بدور ماند. فکر کنم این رو قبول داشته باشی که اگر در کل تاریخ تمامی ادیان نگاه کنی حتما انحراف در یک یک آنها را مشاهده می کنی، نمونه بارز آن قرون وسطی در اروپا است.
پس ادیان با ابهاماتی که در نوشتار آنها وجود دارد خود راه سو استفاده و تحریف را باز گذاشته است.
ممنون
 

bluepelikan

عضو جدید
البته نمیشه از دین به عنوان یه موجود زنده که استقلال داشته باشه صحبت کرد بلکه دین به منزله یه روش یه راه یه ابزار مد نظره و مسلماً هدف نیست و با توجه به اینکه این ابزار به دست کسیه که می تونه خطا کنه پس دین میتونه ابزار انحراف هم باشه و تفسیرهایی که ما از دین میکنیم و قوانینی که ما از دین میسازیم میتونه شامل انحراف هم باشه و بخش های دقیق و بیان شده دین به دست فراموشی بره.

البته دین هم از ابزارهاییه که حضرت حق برای سنجش بنده ها گذاشته و اگر همه چی شسته رفته بود دیگه آزمایشی وجود نداشت و معیاری برای خلوص و بندگی و انتخاب و غیره و غیره امکان پذیر نمیشد؟؟؟؟ ولی در این که در ادیان انحراف افتاده اونهم به دست بشر شکی نیست حتی دین خود ما که فرقه های مختلف و احادیث گوناگونی داره منحرف شده هرچند آخرین دینه الهیه و به قولی آخرین ورژن از دستورات پروردگار رو در خودش داره .
 

karo7

اخراجی موقت
البته نمیشه از دین به عنوان یه موجود زنده که استقلال داشته باشه صحبت کرد بلکه دین به منزله یه روش یه راه یه ابزار مد نظره و مسلماً هدف نیست و با توجه به اینکه این ابزار به دست کسیه که می تونه خطا کنه پس دین میتونه ابزار انحراف هم باشه و تفسیرهایی که ما از دین میکنیم و قوانینی که ما از دین میسازیم میتونه شامل انحراف هم باشه و بخش های دقیق و بیان شده دین به دست فراموشی بره.

البته دین هم از ابزارهاییه که حضرت حق برای سنجش بنده ها گذاشته و اگر همه چی شسته رفته بود دیگه آزمایشی وجود نداشت و معیاری برای خلوص و بندگی و انتخاب و غیره و غیره امکان پذیر نمیشد؟؟؟؟ ولی در این که در ادیان انحراف افتاده اونهم به دست بشر شکی نیست حتی دین خود ما که فرقه های مختلف و احادیث گوناگونی داره منحرف شده هرچند آخرین دینه الهیه و به قولی آخرین ورژن از دستورات پروردگار رو در خودش داره .
در مورد پاراگراف اول درست است که دین موجود زنده نیست ولی راه سو استفاده را باز گذاشته است.
من از پاراگراف دوم شما می خواهم استدلالی کنم که اگر استدلال من اشتباه بود پیشاپیش عذر می خواهم و آن را به من تذکر دهید.
از پاراگراف دوم می توان چنین استدلال کرد که دین کامل نیست، همچنین مطلقا درست نیست، حال هدف از آن آزمایش یا هر چیز دیگری باشد. و در پی آن چنین می توان استدلال کرد بسیاری کتاب ها وجود دارد که می تواند کاملتر و روشنتر مسیر زندگی انسان در این دنیا را مشخص کرده باشد، و انسان می تواند برای گرفتن راه درست در این دنیا بدانها مراجعه کند تا نیاز به آزمایش و انحراف احتمالی نگردد.
 

کافر خداپرست

-
کاربر ممتاز
خیر نسبی نیست آیا میشه گفت من یکم مسلمونم یا یکم کافر، تا حالا شده فرمی رو پر کنید و جای دین بنویسید یکم مسلمان یکم کافر؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

تسلیم شدن در برابر دستورات حضرت باری تعالی نسبی نخواهد بود بلکه با توجه به موقعیت های متفاوت نحوه اجرای دستورات برای رعایت مساوات فرق خواهند داشت.

هر چند تصمیم و برچسب زدن بر روی افراد توسط غیر معصوم از دید من عاقلانه نیست و واقعاً کسی جز پروردگار که ستارالعیوب هست نمیتونه بین بنده های خودش فرق بذاره که خداوند کریم حتی به قاتل امام حسین هم بخشایش لازمه رو داشت و انتخاب مسلمان واقعی و غیر واقعی فلسفه ای که بسیار پیچیده است و واقعاً احاطه عمیقی بر کلیه ادیان نیاز داره و شاید تنها گذشت زمان بتونه واقعی و یا غیر واقعی بودن رو نشون بده.

بازم خوشحال میشم اشتباهاتم رو بهم گوشزد کنین ، روشن و اصلاح کردن گوشه های نادان و تاریک ذهنم و افکارم باعث خوشحالی من میشه و اینو منتی میدونم از طرف دوستان عزیزم.
از حضور شما باز هم سپاس‌گزارم!:gol:
خب ما براي يک گل زيبا هم هيچ‌وقت نمي‌گوييم: اين گل يه کم زيباست يه کم زشت... اما نسبيت در زيبايي‌اش را قبول داريم... چرا که بهره‌اي از زيبايي را داراست اما نسبت به گلي زيباتر، درجه‌اي پايين‌تر را دارد....
درباره‌ي مسلماني هم چنين است... مراتب دارد... همه مسلمانند اما به يقين مي‌توان مراتبي را فارغ از مصاديق و افراد براي مسلماني برشمرد تا دعوتي بر پويايي و تعالي ايشان بشود...
مسلماني کفي دارد که شما نيز فرموديد: انجام تکاليف الهي و... اما در همين‌جا متوقف نمي‌شود و به همين خلاصه نمي‌شود...بلکه اوجي هم دارد...
...
براي قضاوت درباره‌ي افراد با شما هم عقيده و همراهم. کار درستي نيست و در پست نخستين هم تذکر دادم بحث ما فارغ از مصاديق و افراد است...
بعد از فتح مکه و به اسلام گرويدن ابوسفيان، بعضي‌ها خدمت پيامبر اسلام رسيدند و اسلام ظاهري و منافقانه‌ي ابوسفيان را تذکر دادند.... پيامبر پاسخ دادند: ما مکلف به ظواهر هستيم...
منتها فارغ از قضاوت درباره‌ي افراد و بدون در نظر گرفتن کسي، آيا مي‌توانيم منزلگاه‌هايي را براي مسلماني و دينداري قائل باشيم؟ معتقدم مي‌شود... از منزل‌گاه نخست که شهادتين است و انجام واجبات تا مراحل شهودي و عرفاني... و فهم عميق از دين و هستي...
...
گفته‌ايد انتخاب مسلمان ظاهري و واقعي فلسفه‌ي پيچيده‌اي دارد... بگذريم که احاديث و آيات فراواني کار ما را ساده کرده است نيز به رأي وجدانمان مي‌توانيم استنباط‌‌اتي خودمان داشته باشيم... اما بر فرض هم که پيچيده باشد... از فهم خدا (منظورم ذات خدا نيست) که مشکل‌تر و پيچيده‌تر نيست؟! من براي مسائل پيچيده قائل به تعطيلي عقل و کنار گذاشتن سعي و تلاش نيستم...
:gol:
 
آخرین ویرایش:

کافر خداپرست

-
کاربر ممتاز
به نظر من مقصر خود دین است، چراکه آنقدر واضح و آشکار نیامده نظرات خود را بیان کند که از انحراف بدور ماند. فکر کنم این رو قبول داشته باشی که اگر در کل تاریخ تمامی ادیان نگاه کنی حتما انحراف در یک یک آنها را مشاهده می کنی، نمونه بارز آن قرون وسطی در اروپا است.
پس ادیان با ابهاماتی که در نوشتار آنها وجود دارد خود راه سو استفاده و تحریف را باز گذاشته است.
ممنون
نه، من به اين معتقد نيستم... حوزه دين را با دينداران جدا مي‌کنم... قرون وسطا را روحانيان کاتوليک به انحراف و خشونت کشاندند...
 

karo7

اخراجی موقت
نه، من به اين معتقد نيستم... حوزه دين را با دينداران جدا مي‌کنم... قرون وسطا را روحانيان کاتوليک به انحراف و خشونت کشاندند...

دوست عزیزم کاملا با شما هم عقیده هستم که یک سری هسنتد که دین را به انحراف می کشانند.
ولی من دنبال آن هستم که ببینم ضعف کجاست که ادیان بدون استثنا هم منحرف گردیدند؟ آیا ضعف در انسان هاست و یا مکتب و تئوری؟
 

کافر خداپرست

-
کاربر ممتاز
دوست عزیزم کاملا با شما هم عقیده هستم که یک سری هسنتد که دین را به انحراف می کشانند.
ولی من دنبال آن هستم که ببینم ضعف کجاست که ادیان بدون استثنا هم منحرف گردیدند؟ آیا ضعف در انسان هاست و یا مکتب و تئوری؟
کاروي عزيزم!
به همان دليل که نظام دموکراسي يا سوسياليسم هر کدام به طريقي از جانب آدميان به انحراف کشيده شده است... اين فقط متوجه دين نبوده است و نيست...
 
آخرین ویرایش:

karo7

اخراجی موقت
کاروي عزيزم!
به همان دليل که دموکراسي يا سوسياليسم هر کدام به طريقي از جانب آدميان به انحراف کشيده شده است... اين فقط متوجه دين نبوده است و نيست...

دوست عزیز دقیقا این ایرادی است که از مارکسیست ها و سوسیالیست ها و کومونیست ها و دیگر تفکرات چپ گرفته می شود، آنها نیز فکر می کنند اصل تفکر خالی از ایراد است و این انسان ها هستند که باعث انحراف آنها می گردند.
اما من به عنوان یک لیبرال در مورد انحرافات آنها می خواهم نظر بدهم. در ست است که لیبرال ها هم انحرافات و کج روی داشتند، اما یک لیبرال هنگامی که در این باره بخواهد نظر بدهد به سراغ انسان ها نخواهد رفت و مقصر را انسان نمی بیند، بلکه به اصل تفکر بر خواهد گشت و آن را به نقد خواهد کشاند، و در راستای بر طرف کردن نقص موجود عمل خواهند کرد.
وینستون چرچیل در مورد دموکراسی می گوید که دموکراسی بدترین نوع حکومت است، البته اگر دیگر شکل های حکومت را در نظر نگیریم.
پس یک لیبرال نقص ها و کاستی های تفکر خود را می بیند و با نقد آن سعی در بهتر شدن تفکر می کند. پوپر می گوید تفکر من پر از ایراد است و تاکنون راه حلی برای آنها نیافته ام و بر آیندگان است که تفکر مرا نقد کنند و از نقص های آن کم کنند.
 

کافر خداپرست

-
کاربر ممتاز
دوست عزیز دقیقا این ایرادی است که از مارکسیست ها و سوسیالیست ها و کومونیست ها و دیگر تفکرات چپ گرفته می شود، آنها نیز فکر می کنند اصل تفکر خالی از ایراد است و این انسان ها هستند که باعث انحراف آنها می گردند.
اما من به عنوان یک لیبرال در مورد انحرافات آنها می خواهم نظر بدهم. در ست است که لیبرال ها هم انحرافات و کج روی داشتند، اما یک لیبرال هنگامی که در این باره بخواهد نظر بدهد به سراغ انسان ها نخواهد رفت و مقصر را انسان نمی بیند، بلکه به اصل تفکر بر خواهد گشت و آن را به نقد خواهد کشاند، و در راستای بر طرف کردن نقص موجود عمل خواهند کرد.
وینستون چرچیل در مورد دموکراسی می گوید که دموکراسی بدترین نوع حکومت است، البته اگر دیگر شکل های حکومت را در نظر نگیریم.
پس یک لیبرال نقص ها و کاستی های تفکر خود را می بیند و با نقد آن سعی در بهتر شدن تفکر می کند. پوپر می گوید تفکر من پر از ایراد است و تاکنون راه حلی برای آنها نیافته ام و بر آیندگان است که تفکر مرا نقد کنند و از نقص های آن کم کنند.
در مورد جزم‌انديشي و دگماتيست بودن مارکسيست‌ها سخن شما درست است... علت فروپاشي شوروي هم چيزي نبود جز همين ايدئولوژيک بودنش و سرکوب کردن انتقادها و ديدگاه‌ها...
و اما در مورد دين:
دکتر سروش اين مسئله را در "قبض و بسط تئوريک شريعت" با تمايز و تفکيک دين و معرفت ديني امکان‌پذير کرده است!
متن دين قابل تغيير نيست اما برداشت‌ها و معرفت ديني ما قابل انطباق با عصر و اقتضاي زمانه است...
 

karo7

اخراجی موقت
در مورد جزم‌انديشي و دگماتيست بودن مارکسيست‌ها سخن شما درست است... علت فروپاشي شوروي هم چيزي نبود جز همين ايدئولوژيک بودنش و سرکوب کردن انتقادها و ديدگاه‌ها...
و اما در مورد دين:
دکتر سروش اين مسئله را در "قبض و بسط تئوريک شريعت" با تمايز و تفکيک دين و معرفت ديني امکان‌پذير کرده است!
متن دين قابل تغيير نيست اما برداشت‌ها و معرفت ديني ما قابل انطباق با عصر و اقتضاي زمانه است...

خب کاقر جان به نظر شما این جنبه از تفکر دکتر سروش به جنبه لیبرالی او که جنبه غالب او نیز می باشد بر نمی گردد؟
 

کافر خداپرست

-
کاربر ممتاز
خب کاقر جان به نظر شما این جنبه از تفکر دکتر سروش به جنبه لیبرالی او که جنبه غالب او نیز می باشد بر نمی گردد؟
در آزادي‌خواهي و آزادانديشي ايشان شکي نيست... اما در مسلمان بودنش نيز ترديدي نيست...
براي من محي دين بودنش پررنگ‌تر است تا ليبرال‌بودنش!
 

karo7

اخراجی موقت
در آزادي‌خواهي و آزادانديشي ايشان شکي نيست... اما در مسلمان بودنش نيز ترديدي نيست...
براي من محي دين بودنش پررنگ‌تر است تا ليبرال‌بودنش!

البته کافر جان من فکر می کنم هر دوی ما توانستیم همدیگر را در این مسئله درک کرده و به نتیجه نهایی برسیم.
چیزی که نقد نشود می گنند. لذا ما اگر رنگ تقدس را از یک سری مسائل کنار بزنیم و آنها را مورد نقد قرار دهیم خواهیم توانست پیشرفت کنیم. بنده کاملا موافق با اسلامی هستم که از طرف دکتر سروش معرفی می گردد چراکه این جنبه مهم در آن دیده می شود و می تواند به پیشرفت جامعه نیز کمک کند.
از نظر من دکتر سروش بزرگترین و اثرگذارترین فیلسوف تاریخ ایران بوده و است. ولی ای کاش تریبونی مانند تلویزیون در اختیارش قرار می گرفت تا اثرگذاریش به حد اعلای خود می رسید. نه آنکه مورد هجوم یک سری [...] قرار گیرد و کتک بخورد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

bluepelikan

عضو جدید
در مورد پاراگراف اول درست است که دین موجود زنده نیست ولی راه سو استفاده را باز گذاشته است.
من از پاراگراف دوم شما می خواهم استدلالی کنم که اگر استدلال من اشتباه بود پیشاپیش عذر می خواهم و آن را به من تذکر دهید.
از پاراگراف دوم می توان چنین استدلال کرد که دین کامل نیست، همچنین مطلقا درست نیست، حال هدف از آن آزمایش یا هر چیز دیگری باشد. و در پی آن چنین می توان استدلال کرد بسیاری کتاب ها وجود دارد که می تواند کاملتر و روشنتر مسیر زندگی انسان در این دنیا را مشخص کرده باشد، و انسان می تواند برای گرفتن راه درست در این دنیا بدانها مراجعه کند تا نیاز به آزمایش و انحراف احتمالی نگردد.


دوست عزیزم ما تقریباً مسیرمون یکیه ولی خوب یکم اختلاف نظر داریم.

در مورد اینکه دین راه سوء ستفاده رو باز گذاشته باید اینو در نظر گرفت دین یه ابزاره و نحوه استفاده از اونه که می تونه مفید یا مضر باشه ، هر چند دین با ابزارهای انسانی قابل قیاس نیست ولی فرض کنید یه ابزار ساده مثل چکش میتونه ابزار کارآمدی برای بشر باشه یا تبدیل به یه آلت قتاله مهلک بشه آیا ایرادی به این ابزار وارده؟؟؟ چون نوع استفاده از اون بستگی به مصرف کنندش داره نه خود ابزار.

در پاراگراف دوم منظور من چیزه دیگه ای بود ، حالا سعی میکنم واضح تر بگم. فرض اگر انسان توان خطا کردن نداشت و قوانین حاکم بر دنیا این اجازه رو هم به انسان نمیداد آیا دیگر می توانستیم جایی برای جبران خطای انجام شده پدرمان داشته باشیم؟؟؟؟ در آنصورت دیگر آزمایش و حتی لذت ایمان وجود نداشت. هر چند خوبی و خوب بودن بدونه وجود بدی هم ممکن است ولی در آنصورت هدف از آفرینش چی بود؟؟؟ مسلماً خدا قصد آزمایش انسان رو داره نه برای اینکه علم به سرنوشت انسان رو نداره بلکه ( از دید خودم) برای اثبات به خودمان . به عقیده خودم اگر کسی در کنار اسلام دچار انحراف بشه ولی در کنار دین مثل بودا به کمال انسانی برسه اون دین مایه موفقیت اون و به صلاح اونه. از دید ما اسلام آخرین و به روزترین و کامل ترین دستورات حضرت دوست برای تعالی بشریته ولی به نظر من تنها مسیر رسیدن به کمال نیست.
 

bluepelikan

عضو جدید
از حضور شما باز هم سپاس‌گزارم!:gol:
خب ما براي يک گل زيبا هم هيچ‌وقت نمي‌گوييم: اين گل يه کم زيباست يه کم زشت... اما نسبيت در زيبايي‌اش را قبول داريم... چرا که بهره‌اي از زيبايي را داراست اما نسبت به گلي زيباتر، درجه‌اي پايين‌تر را دارد....
درباره‌ي مسلماني هم چنين است... مراتب دارد... همه مسلمانند اما به يقين مي‌توان مراتبي را فارغ از مصاديق و افراد براي مسلماني برشمرد تا دعوتي بر پويايي و تعالي ايشان بشود...
مسلماني کفي دارد که شما نيز فرموديد: انجام تکاليف الهي و... اما در همين‌جا متوقف نمي‌شود و به همين خلاصه نمي‌شود...بلکه اوجي هم دارد...
...
براي قضاوت درباره‌ي افراد با شما هم عقيده و همراهم. کار درستي نيست و در پست نخستين هم تذکر دادم بحث ما فارغ از مصاديق و افراد است...
بعد از فتح مکه و به اسلام گرويدن ابوسفيان، بعضي‌ها خدمت پيامبر اسلام رسيدند و اسلام ظاهري و منافقانه‌ي ابوسفيان را تذکر دادند.... پيامبر پاسخ دادند: ما مکلف به ظواهر هستيم...
منتها فارغ از قضاوت درباره‌ي افراد و بدون در نظر گرفتن کسي، آيا مي‌توانيم منزلگاه‌هايي را براي مسلماني و دينداري قائل باشيم؟ معتقدم مي‌شود... از منزل‌گاه نخست که شهادتين است و انجام واجبات تا مراحل شهودي و عرفاني... و فهم عميق از دين و هستي...
...
گفته‌ايد انتخاب مسلمان ظاهري و واقعي فلسفه‌ي پيچيده‌اي دارد... بگذريم که احاديث و آيات فراواني کار ما را ساده کرده است نيز به رأي وجدانمان مي‌توانيم استنباط‌‌اتي خودمان داشته باشيم... اما بر فرض هم که پيچيده باشد... از فهم خدا (منظورم ذات خدا نيست) که مشکل‌تر و پيچيده‌تر نيست؟! من براي مسائل پيچيده قائل به تعطيلي عقل و کنار گذاشتن سعي و تلاش نيستم...
:gol:


در مورد پاراگراف اول گل ظاهره و زیبایی گل در ذات گل نهفته نیست شاید یک گل زیبایی نسبی داشته باشه ولی گل تک بعدیه یعنی ظاهره یا بو خوبی داره یا ظاهری زیبا. ولی ما از روی رفتار افراد به صورت صرف نمی توانیم پی به واقعی بودن یا تظاهر اون ببریم چون انسان موجودی چند بعدیست یعنی تدین انسان نه تنها در باطن می باشد بلکه در عمل ، رفتار ، کردار و هر آنچه از انسان به عنوان اشرف مخلوقات سر میزند باید لحاظ شود . ولی در مورد دین داستان به گونه ای دیگر است به صرف رفتار یا نتیجه نمیتوان در مورد دینداریه کسی قضاوت کرد تنها به ظاهر میتوان بسنده کرد هر چند با این حرف شما موافقم که درجات ایمان متفاوته و قوی و ضعیف داره در واقع اعتماد و حس تشکر انسانها نسبت به معبود خودشون متفاوته به شرطی که به این معبود اعتقاد داشته باشن و این اعتقاد خوشبختانه یا متاسفانه با علم ما قابل قیاس نیست مگر در موارد بسیار فاحش.


در مورد شناختن مسلمان واقعی از ظاهری ، به جای گذران وقت روی این شناخت شاید اگر به شناخت معبود و اصلاح خود اقدام کنیم نتیجه بهتری ببریم. نفوذ به ذات دیگران عملی شوار است و هر چند برخی افراد شفاف قابل شناسایی هستند ولی نمیتوان با قطعیت روی این مسئله قسم خورد و غرق شکیات شد.ولی در مقام انتخاب گاهی نیاز به این انتخاب هست که دقتی فرای همه چی نیاز دارد چون گاهی سرنوشتی را مشخص میکنیم. به شخصه جز در مواردی بسیار خاص در مورد دیگران قضاوت نمیکنم مگر عکس خوب بودن آنها برایم مسجل شود.

ولی به طور کلی مسیر فکریه ما با هم همخوانی دارد کافر جان
 

bluepelikan

عضو جدید
Karo ی عزیز و دوست من کافر خدا پرست من در حوزه ایدئولوژی ها اطلاعاتم برای بحث کفایت نمیکنه ضمن اینکه علی رغم میل باطنیم برای آشنایی با عقاید دکتر سروش که خیلی تعریفشو شنیدم با عقایدشون اشنایی ندارم پس من ناچار به به مشاهده بحث شما و کسب علم هستم و از این بابت از شما ممنون.
 

karo7

اخراجی موقت
دوست عزیزم ما تقریباً مسیرمون یکیه ولی خوب یکم اختلاف نظر داریم.

در مورد اینکه دین راه سوء ستفاده رو باز گذاشته باید اینو در نظر گرفت دین یه ابزاره و نحوه استفاده از اونه که می تونه مفید یا مضر باشه ، هر چند دین با ابزارهای انسانی قابل قیاس نیست ولی فرض کنید یه ابزار ساده مثل چکش میتونه ابزار کارآمدی برای بشر باشه یا تبدیل به یه آلت قتاله مهلک بشه آیا ایرادی به این ابزار وارده؟؟؟ چون نوع استفاده از اون بستگی به مصرف کنندش داره نه خود ابزار.

در پاراگراف دوم منظور من چیزه دیگه ای بود ، حالا سعی میکنم واضح تر بگم. فرض اگر انسان توان خطا کردن نداشت و قوانین حاکم بر دنیا این اجازه رو هم به انسان نمیداد آیا دیگر می توانستیم جایی برای جبران خطای انجام شده پدرمان داشته باشیم؟؟؟؟ در آنصورت دیگر آزمایش و حتی لذت ایمان وجود نداشت. هر چند خوبی و خوب بودن بدونه وجود بدی هم ممکن است ولی در آنصورت هدف از آفرینش چی بود؟؟؟ مسلماً خدا قصد آزمایش انسان رو داره نه برای اینکه علم به سرنوشت انسان رو نداره بلکه ( از دید خودم) برای اثبات به خودمان . به عقیده خودم اگر کسی در کنار اسلام دچار انحراف بشه ولی در کنار دین مثل بودا به کمال انسانی برسه اون دین مایه موفقیت اون و به صلاح اونه. از دید ما اسلام آخرین و به روزترین و کامل ترین دستورات حضرت دوست برای تعالی بشریته ولی به نظر من تنها مسیر رسیدن به کمال نیست.

باهاتون کاملا موافقم که نظراتمون بسیار نزدیک به همدیگر است و از این بحث بنده خود دارم چیزهای جدیدی یاد می گیرم.

در مورد پاراگراف اول:
در مورد همان چکش که گفتید، خب ما باید استفاده از آن را به طور کامل و روشن توضیح داده باشیم، بعد اگر کسی از آن در راه قتل استفاده کرد به دلیل روشن بودن مسئله قابل محاکمه است. حال مشکل آن است که در اسلام استفاده ها کاملا روشن نیست و یا آنکه چند پهلو است و از آن می توان استدلال های مختلف کرد. بنابراین کسی می تواند استدلال کند اگر با چکش کسی را کشتی درست است و دیگری بگوید نادرست، درجالیکه هردو منبعشان یک چیز است. (البته چکش به عنوان مثال بسط داده شد و در مثل مناقشه نیست)

خب اگر اسلام نظراتش رو هم کاملا مشخص و روشن می گفت باز بدی در جهان از بین نمی رفت و باز آن منظری زیبایی (البته از نظر من کاملا نازیباست) خوبی و نیکی در مقابل هم قرار می گرفتند. مثلا در مورد نماز نظر اسلام در مورد آن کاملا مشخص است ولی باز بسیاری نماز نمی خوانند، پس روشن بودن مسئله دلیلی برای اجرای حتمی آن نیست، بلکه راه کسانی که قصد سواستفاده از آن را دارند را میبندد.
 

bluepelikan

عضو جدید
دوست عزیزم باهات موافقم همه چیز در دین واضح و مشخص نیست و در واقع تعبیر دستورات کلی به عهده انسانه و در مرحله اول به عهده معصوم ولی به نظر من نباید دستورات رو بدون فکر و کورکورانه قبول کرد همونجور که خود دین هم همینو خواسته.

حالا اینکه حتی تو بخش های روشن دین هم آدمها از خودشون تزلزل نشون میدن این دیگه همون درجات ایمانه.
 

کافر خداپرست

-
کاربر ممتاز
در مورد پاراگراف اول گل ظاهره و زیبایی گل در ذات گل نهفته نیست شاید یک گل زیبایی نسبی داشته باشه ولی گل تک بعدیه یعنی ظاهره یا بو خوبی داره یا ظاهری زیبا. ولی ما از روی رفتار افراد به صورت صرف نمی توانیم پی به واقعی بودن یا تظاهر اون ببریم چون انسان موجودی چند بعدیست یعنی تدین انسان نه تنها در باطن می باشد بلکه در عمل ، رفتار ، کردار و هر آنچه از انسان به عنوان اشرف مخلوقات سر میزند باید لحاظ شود . ولی در مورد دین داستان به گونه ای دیگر است به صرف رفتار یا نتیجه نمیتوان در مورد دینداریه کسی قضاوت کرد تنها به ظاهر میتوان بسنده کرد هر چند با این حرف شما موافقم که درجات ایمان متفاوته و قوی و ضعیف داره در واقع اعتماد و حس تشکر انسانها نسبت به معبود خودشون متفاوته به شرطی که به این معبود اعتقاد داشته باشن و این اعتقاد خوشبختانه یا متاسفانه با علم ما قابل قیاس نیست مگر در موارد بسیار فاحش.


در مورد شناختن مسلمان واقعی از ظاهری ، به جای گذران وقت روی این شناخت شاید اگر به شناخت معبود و اصلاح خود اقدام کنیم نتیجه بهتری ببریم. نفوذ به ذات دیگران عملی شوار است و هر چند برخی افراد شفاف قابل شناسایی هستند ولی نمیتوان با قطعیت روی این مسئله قسم خورد و غرق شکیات شد.ولی در مقام انتخاب گاهی نیاز به این انتخاب هست که دقتی فرای همه چی نیاز دارد چون گاهی سرنوشتی را مشخص میکنیم. به شخصه جز در مواردی بسیار خاص در مورد دیگران قضاوت نمیکنم مگر عکس خوب بودن آنها برایم مسجل شود.

ولی به طور کلی مسیر فکریه ما با هم همخوانی دارد کافر جان
برادر عزيزم... پس بگذار از انگيزه‌ام از طرح اين بحث بگويم:
يکي از دعوت‌ها و آموزه‌هاي سقراط، "خودآگاهي" است...ما مکلف به ظواهر هستيم... و توانايي پي بردن به باطن آدميان نداريم...
اما در بطن خود آدميان نسبيتي وجود دارد از درجات انساني و ايماني... قصد ما خودآگاهي خود اشخاص نسبت به خودشان است نه نسبت به ديگران...
اين هم امکان‌پذير نيست جز فرهنگ‌سازي و طرح چنين مسائلي که افق‌ها و قله‌هاي برتري از ايمان و مسلماني را کشف مي‌کند و نشانمان مي‌دهد...
احاديثي هم وجود دارد که مراتب مسلماني و ايمان را به تصوير کشانده‌‌اند... من البته به صورت منسجم در مورد احاديث کار نکرده ام... اما از حضورشان مطلع‌ام...
حضور شما در اين محفل باعث افتخار ما بوده است...:gol:
 

باران بهاری

عضو جدید
کاربر ممتاز
این پرسش بدون قضاوت درباره اشخاص، به تحلیلی مفهومی می‌پردازد. به یقین جستجوی چنین پاسخی سودمند خواهد بود و برکات فراوانی به همراه خواهد داشت.

آیا با ذکر شهادتین و تشرف به اسلام، همه انتظارات از یک مسلمان برآورده مي‌شود و او مسلمانی کامل محسوب می‌شود؛ یا این کف قضیه به حساب می آید و تازه راه آغاز مي‌شود؟
نیز اسلام موروثی و هویتی تا چه اندازه ارزشمند است و به اسلام حقیقی نزدیک است؟ خصوصیات یک مسلمان ظاهری چیست و ملاک های مسلمان واقعی کدام است؟

به نظر من ذکر شهادتین،صرفا اعلام پذیرش یگانگی خدا و رسالت خاتم الانبیا و امامت جانشین او_امام علی ست_(مورد آخر اگر معتقد به مذهب تشیع باشیم).کسی که شهادتین را بر زبان جاری می کند تازه،مسلمان شده است و حال باید از آنچه که در دین آمده اطاعت کند.همان طور که بین صرف ِآدمیزاد بودن و انسانیت فرق است،و نمی تواند ملاکی برای انسانیت باشد،کسی هم که ذکر شهادتین را بر زبان جاری می کند الزاما یک مسلمان واقعی نیست و به قول شما تازه راهی آغاز شده؛آن هم راهی که هزاران نکته و پیچ و خم ظریف دارد.
به گمان من دو دسته اند که اسلام ظاهری دارند:مسلمانانی که یا خشک مذهبند و فقط ظواهر را در نظر می گیرند و یا این که بی قید و بندند و به دستورات ظاهری عمل نمی کنند؛و در هر دو صورت فقط نامی از مسلمانی به یدک می کشند.. یک مسلمان واقعی تا حد توان هم به دستورات دین عمل می کند و تسلیم امر خداست و هم روح دین را در نظر می گیرد.
درباره ی دین موروثی _حالا هر دینی که می خواهد باشد_مسلم است که ارزش چندانی ندارد؛چرا که با اندیشه به دست نیامده و چیزی هم که با تفکر به دست نیاید خیلی زود بنایش متزلزل می شود.اما سوالی که برای من پیش آمده این است که اگر یقین داشته باشیم آخرین دین الهی،دینی است که پیامبر اسلام آورده و بعد از آن دین آسمانی دیگری نخواهد آمد(با توجه به نشانه هایی که در کتاب های آسمانی قبل از قرآن آمده)،آیا باز هم نیازی به تحقیق هست؟؟از کافر خداپرست ممنون می شوم به این سوالم پاسخ دهد.:gol:
 

مسیح 110

عضو جدید
البته چیزی که مسلمه اگه اون طرف همینجوری بمیره هیچ کدوم از عبادتهاش مورد قبول نیست .
چون تازه میشه مثل زمان جاهلیت که همه از پدر و مادرشون تقلید میکردند .

شما اگه هر رساله ای را باز کنید نوشته :

مسائل اعتقادی تحقیقی است نه تقلیدی

پس . . . ;)

موفق باشید
اسلام دو قسمت است :
اصول دین است ؛ که هرگزدر آن تقلید جایز نیست وفقط از روی کاوش , تحقیق وپژوهش , به دست می آید "

توحید
.
.
.نبوت
.
.
.معاد
.
.
.امامت
.
.
عدالت
.
.
. اما در فروع دین تماماًَ تقلید وتبعیت از مرجع تقلید ومجتهد جامع الشرایط است
:
نماز -
روزه -
حج -
خمس -
زکات -
امر به معروف -
نهی از منکر -
تولی -
تبری -
حهاد -
 

abc.d

عضو جدید
بهتر کدومه ؟

بهتر کدومه ؟

:gol:مهم نیست مسیحی باشی ، یهودی باشی ، زرتشت باشی ، ... ویا مسلمان چیزی که مهمه اینه که چگونه بتونی خدایت را احساس کنی واسلام هم فقط یه بهونه برای رسیدن به خداست :gol::heart:

جان برادر به نظر شما بهتر نیست که:que:
بنده خدا باشیم ؟.

خدا گفت مسلموون باش باید بگیم چشم بگه زرتشتی باش
بگیم چشم اگه بگه مسیحی باش بگیم چشم
و وقتی فهمیدیم که تدین به دین اسلام رو خدا از ما می خواد میگیم چشم .

چون مهم اینه که بنده خدا باشیم میگیم چشم .
 

ابتسام

عضو جدید
بهرحال مسلمون و مسیحی و ... باید انسان باشن در درجه اول.هممون افریده خداییم.با تحقیق درست و حسابی باید دینی رو که بهتره انتخاب کنیم چون دین واقعا برنامه زندگیه و برای سعادت تو هر 2تا دنیاس.
بعد که دینی رو پذیرفتیم هر چی میگه رو گوش کنیم.به هر حال پذیرفتیم یعنی قبول داریم دیگه.نه اینکه جایی دلمون خواست مثلا دروغ بگیم(نفسمون خواست) ما هم دروغ بگیم یا بگیم یه شب که هزار شب نمیشه و ...
 

الهه بهادری

کاربر بیش فعال
سلام
پری جان میشه در کل برامون از واژه حق الناس بگید تا بهتر بدونیم حق الناس چیه؟
 

...scream...

عضو جدید
کاربر ممتاز
مسلمون واقعی اونی نیست که مدعی مبارزه با شیطان و نفس خویش باشه و به خودش وعده ی بهشت رو میده .مسلمان واقعی اونیه که به همراه محیط و مردم خودش با اخلاص و اشتیاق برای ایجاد تغییر مورد نظر خودش تلاش میکنه .
 

azera46

عضو جدید
من در حدی نیستم که بخوام مرز بین یه مسلمون واقعی و ظاهری رو مشخص کنم ...
 
بالا