مديون چكمه‌هاي رضا شاهيم

Alborz Rad

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
صادق زیبا کلام استاد علوم سياسي دانشگاه تهران با دفاع از رضا شاه گفت: ما مديون شمشير آغامحمدخان و چكمه‌هاي رضا شاهيم. وي همچنين در ادعايي ديگر جنگ نرم را زاده توهم توطئه دانست.

به گزارش فارس، صادق زيباكلام دوشنبه شب با حضور در مناظره‌اي با حجت‌الاسلام والمسلمين رهدار در دانشگاه صنعتي اصفهان به بررسي ريشه‌هاي ضديت با آمريكا و آمريكا ستيزي در ايران پرداخت.

وي اظهار داشت: تقريباً از اوايل انقلاب وقتي به نزديك 13 آبان مي‌رسيم در بسياري از دانشگاه‌ها به اين مناسبت سخنراني‌هايي برگزار مي‌شود كه خود من هم در اين يك هفته اخير براي سومين بار است كه در چنين مراسمي حضور پيدا مي‌كنم.

زيباكلام گفت: در بحث ايران و آمريكا مي‌توان با دو رويكرد مسئله را نگاه كرد؛ اول اينكه فرض را بر اين بگذاريم كه انقلاب اسلامي ايران در تضاد و تقابل با كشور آمريكا است و اينكه بگوييم در سه دهه گذشته آمريكايي‌ها اقدامات و توطئه‌هايي عليه ما انجام داده‌اند و بارها سعي كرده‌اند به نظام جمهوري اسلامي ايران ضربه وارد كنند كه هر بار به نحوي با شكست روبه‌رو شدند.

اين استاد علوم سياسي ادامه داد: اين ديدگاهي بوده كه در سه دهه گذشته با تكيه بر دو فرض وجود دارد؛ اول اين كه آمريكا بعد از انقلاب و سرنگوني پهلوي در ايران منافع خود را در ايران از دست داد و با ما دشمني دارد؛ فرض دوم بر اين است كه ذات آمريكا و اساساً قدرتي مثل او نظامي همچون جمهوري اسلامي را بر نمي‌تابد چرا كه آمريكا مي‌خواهد حكومتي مطيع و وابسته در ايران وجود داشته باشد كه بتواند اين حكومت را تحت نظارت و كنترل خود داشته باشد.

وي اضافه كرد: بر اساس اين موضوع است كه آمريكا در طول اين 30 سال دست به توطئه‌هاي گوناگوني عليه ايران زده كه از جمله اين توطئه‌ها مي‌توان به توطئه انجام شده در اول انقلاب اشاره كرد كه آمريكايي‌ها سعي داشتند ليبرال‌ها را در ايران روي كار آورند كه بعد از اشغال سفارت آمريكا در ايران اين توطئه شكست خورد؛ اسناد آن هم نشان از اين داشت كه دولت موقت و بني‌صدر جاسوس بودند.

زيباكلام ادامه داد: پس از اين موضوع آمريكا سعي كرد با راه اندازي مسئله طبس گروگان‌ها را آزاد كند كه آن هم با شكست مواجه شد؛ بعد از حادثه طبس قصد انجام كودتاي نوژه را داشت كه اين توطئه هم با شكستي ديگر براي آمريكايي‌ها همراه بود؛ بعد از آن آمريكا با تجهيز صدام حسين عراق را عليه ايران وارد جنگ كرد كه آن هم با شكست روبه‌رو شد؛ سپس به تهاجم فرهنگي و شبيخون فرهنگي روي آورد كه باز هم شكست خورد و براي تكميل پروژه توطئه‌هاي خود دست به محاصره اقتصادي عليه ما زد كه باز هم راه به جايي نبرد و شكست خورد؛ بعد ايران را تهديد نظامي كرد كه باز هم شكست خورد؛ 11 سپتامبر را توسط القاعده‌اي كه مورد حمايت آنها بود ايجاد كرد تا بتواند در منطقه حضور نظامي داشته باشد كه باز هم شكست خورد؛ در بحث هسته‌اي عليه ما وارد عمل شد كه باز شكست خورد؛ آخرين توطئه آن هم برنامه فتنه 22 خرداد بود كه باز هم شكست خورد و آمريكايي‌ها از اين همه شكست مانند تيمور لنگ كه نظاره‌گر تلاش مورچه‌اي كه از ديوار بالا مي‌رفت تا دانه را به بالا برد درس گرفته و امروز عليه ما با يك توطئه جديد تحت عنوان جنگ نرم وارد ميدان شده‌اند و ما اكنون در اين فاز هستيم.

زيبا كلام تصريح كرد: اين رويكرد عمومي است كه در طي اين سه دهه گذشته در مواجهه با آمريكا وجود داشته است؛ اما سوال اساسي و بنيادي اين است كه واقعاً ريشه ستيزها و اين تضادها بر سر چيست چرا كه اگر بگوييم ما مبارز هستيم و مورد ظلم واقع شديم اين معني را مي‌دهد كه در جهان يكي دو كشور مستقل بيشتر وجود ندارد و كشورهايي كه با آمريكا رابطه دارند همه نوكر و تحت سلطه حكومت استكباري آمريكا هستند.

اين استاد علوم سياسي افزود: اگر بگوييم با كل نظام فكري و ايدئولوژيكي غرب مشكل داريم اين موضوع راحت‌تر قابل فهم است تا اينكه بگوييم با بخشي از غرب با مشكل مواجه هستيم.

وي با اشاره به مسئله طبس ادامه داد: در اين ماجرا آمريكايي‌ها براي پاسخگويي به افكار عمومي جهان زير فشار بودند و براي همين لازم بود دست به چنين اقدامي بزنند تا گروگان‌هاي خود را در ايران آزاد كنند هر چند اميد زيادي به موفقيت عملي آن نداشتند و اين عمليات با شكست كامل مواجه شد اما اين دليل بر اين نيست كه بگوييم آمريكا به ايران حمله نظامي كرد چرا كه هواپيماهايي كه اين عمليات را انجام دادند هواپيماهاي باربري بود نه نظامي.

زيباكلام در خصوص اصطلاح جنگ نرم در ايران گفت: اين اصطلاح در ايران توليد شده و زاده همان تفكر توهم توطئه‌اي است كه در ايران و برخي از سران وجود دارد؛ اگر شما اين واژه جنگ نرم را در گوگل سرچ كنيد خواهيد ديد كه تمام منابعي كه خواهد آمد اكثرا منابع ايراني است؛ اين نشان از اين دارد كه چنين ادبياتي در ايران توليد شده است.

اين كارشناس علوم سياسي در ايران اظهار داشت: در ابتدا بايد ديد كه در ذات انقلاب اسلامي در ابتدا آمريكا ستيزي وجود داشت يا نه كه اگر به شعارهاي انقلاب بنگريم خواهيم ديد كه مسلما چنين چيزي نبوده است.

وي گفت: من شما را ارجاع مي‌دهم به سخنان امام(ره) در پاريس در مصاحبه‌هايي كه از ايشان مي شد؛ عمده‌ترين پرسشي كه از ايشان مي‌شد اين بود كه هدف شما از مبارزه چيست؟ حكومت اسلامي مد نظر شما چه حكومتي خواهد بود؟ ولي هيچ كسي نمي‌پرسيد شما با آمريكا ستيز داريد يا نه؟ زيباكلام ريشه آمريكا ستيزي را مربوط به گذشته‌هاي حتي قبل از انقلاب دانست و اظهار داشت: بايد با ديدي تاريخي ريشه آمريكاستيزي را در ايران بررسي كنيم؛ بايد ديد چرا اين آمريكا ستيزي در ايران به وجود آمد و ريشه آن چيست و چرا اين آمريكا ستيزي از اول انقلاب تاكنون در ايران مانده است؛ چرا كه اگر بگوييم چنين رويه‌اي بيشترين تاثير را روي ايران گذاشته است اغراق نكرده‌ايم.

وي با اشاره به سقوط حكومت رضا شاه و پايان حكومت ديكتاتوري وي گفت: بعد از رضا شاه يك فضاي نسبتاً باز سياسي نسبت به گذشته در ايران به وجود آمد كه در آن زمان به خاطر همين، ايدئولوژي‌هاي سياسي با شتاب جاي خود را در ميان اقشار مختلف جامعه باز كردند كه از جمله مهم‌ترين اين ايدئولوژي‌ها در آن زمان ايدئولوژي ماركسيسم به رهبري حزب توده در آن زمان بود كه همزمان بود با نفوذ بي حد و حساب ماركسيسم جهاني در عرصه‌هاي بين الملل كه اين ايدئولوژي الگويي را در جهان مطرح كرده بود به اين عنوان كه در جهان دو قطب وجود دارد يكي كشورهاي عقب مانده و ديگر قطب كشورهاي توسعه يافته كه معمولاً اين دو قطب منافعشان در تضاد با هم تامين مي‌شود و گروه دوم مي‌خواهد گروه اول را تحت سلطه خود نگه دارد.

كارشناس علوم سياسي ادامه داد: مسلماً چنين ديدي در آن زمان در ايران به دست ماركسيست‌ها جا باز كرد و هنوز هم چنين ديدي نشأت گرفته از همان ديدگاه‌هايي است كه ريشه آن در تاريخ ماست.

وي گفت: اگر امروز هم ما بخواهيم با چنين ديدي به اين مسئله نگاه كنيم پس بايد مصدق را هم وابسته به نظام امپرياليستي آمريكا بدانيم؛ اگر بخواهيم با چنين ديدي بنگريم پس بايد بسياري از نهضت‌هاي اسلامي را هم هر چند بعدها ماركسيسم شدند وابسته به امپرياليسم آمريكايي بدانيم.

زيباكلام تصريح كرد: ما بايد ببينيم چرا در يك كشور مسلمان آن هم شيعه اساساً تفكر ماركسيستي اين قدر نفوذ پيدا كرد به طوري كه در زمان انقلاب اكثر جنبش‌هاي مذهبي روشنفكران و نويسندگان يا از هواداران ماركسيسم بودند و يا خود توده‌اي بودند؛ ما بايد ريشه‌يابي كنيم كه چرا ماركسيسم مانند نقل و نبات در اپوزيسيون ايران به اين شدت رشد كرد.

كارشناس علوم سياسي اضافه كرد: سوال من اين است كه چرا بايد ماركسيسمي كه بعد از فروپاشي شوروي رو به افول رفت توانست خود را در ايران باز توليد كند؛ مگر نه اينكه به خاطر ريشه همين تفكرات آمريكا ستيزي بوده است كه امروز ما شاهد اين هستيم كه جريان اصولگرايي همان ماركسيسم است و چه بسا حتي از ماركسيست‌ها يك قدم جلوتر گذاشته‌اند.

زيباكلام يكي از مهم‌ترين دلايل نفوذ ماركسيسم را عقب ماندگي علوم سياسي در ايران دانست و گفت: به همين دليل است كه ماركسيسم مرتب در ايران به باز توليد مي‌رسد، البته به خاطر برخي ملاحظات سياسي هم هست چرا كه دشمني با استكبار به تعريف آنها كه امروز آمريكا پرچم دار آن شناخته مي‌شود يكي از نقاط مشترك ماركسيسم و حكومت ماست؛ اين مسئله در جريان اصولگرايي به حدي است كه حتي آنها يك گام جلوتر از ماركسيست‌ها هستند؛ آمريكا را نماد ظلم و جمهوري اسلامي را نماد يك حكومت مبارز عليه ظلم عنوان مي‌كنند.

زيباكلام با دفاع مجدد از رضاخان و تقدير از خدمات وي در دوران حكومت‌داري‌اش اظهار داشت: من معتقدم تاريخ بهترين تعيين كننده است به شرطي كه تحريف نشود؛ به نظر من رضا شاه خدمات زيادي را به ايران كرد؛ من معتقدم كه ايران مديون دو نفر است؛ يكي شمشير آغامحمدخان و ديگري چكمه رضاخان؛ هر چند در دوران رضا شاه فضاي بسته و ديكتاتوري حاكم بود ولي همين رضا خان توانست يكارچگي را در ايران حفظ كند و تماميت ارزي را حفظ كند و خدمات عمراني زيادي را براي ما به ارمغان بياورد.

استاد علوم سياسي با تاكيد بر حفظ منافع ملي ايران بيان داشت: در سياست خارجه منافع ملي است كه تعيين كننده است ما نه براي هميشه دوستان و هم‌پيمانان بين المللي داريم و نه براي هميشه دشمن ديگر

كشورها هستيم، بلكه آنچه براي ما ملاك است منافع هميشگي است كه اگر اين منافع را در نظر بگيريم

خواهيم ديد كه دشمني با آمريكا هيچ سودي براي ما طي اين سه دهه نداشته بلكه لطمات زيادي نيز به
كشور ما وارد كرده است.




تابناک
 

mammad_1313

عضو جدید
کاربر ممتاز
وي اضافه كرد: بر اساس اين موضوع است كه آمريكا در طول اين 30 سال دست به توطئه‌هاي گوناگوني عليه ايران زده كه از جمله اين توطئه‌ها مي‌توان به توطئه انجام شده در اول انقلاب اشاره كرد كه آمريكايي‌ها سعي داشتند ليبرال‌ها را در ايران روي كار آورند كه بعد از اشغال سفارت آمريكا در ايران اين توطئه شكست خورد؛ اسناد آن هم نشان از اين داشت كه دولت موقت و بني‌صدر جاسوس بودند.


زيباكلام ادامه داد: پس از اين موضوع آمريكا سعي كرد با راه اندازي مسئله طبس گروگان‌ها را آزاد كند كه آن هم با شكست مواجه شد؛ بعد از حادثه طبس قصد انجام كودتاي نوژه را داشت كه اين توطئه هم با شكستي ديگر براي آمريكايي‌ها همراه بود؛ بعد از آن آمريكا با تجهيز صدام حسين عراق را عليه ايران وارد جنگ كرد كه آن هم با شكست روبه‌رو شد؛ سپس به تهاجم فرهنگي و شبيخون فرهنگي روي آورد كه باز هم شكست خورد و براي تكميل پروژه توطئه‌هاي خود دست به محاصره اقتصادي عليه ما زد كه باز هم راه به جايي نبرد و شكست خورد؛ بعد ايران را تهديد نظامي كرد كه باز هم شكست خورد؛ 11 سپتامبر را توسط القاعده‌اي كه مورد حمايت آنها بود ايجاد كرد تا بتواند در منطقه حضور نظامي داشته باشد كه باز هم شكست خورد؛ در بحث هسته‌اي عليه ما وارد عمل شد كه باز شكست خورد؛ آخرين توطئه آن هم برنامه فتنه 22 خرداد بود كه باز هم شكست خورد و آمريكايي‌ها از اين همه شكست مانند تيمور لنگ كه نظاره‌گر تلاش مورچه‌اي كه از ديوار بالا مي‌رفت تا دانه را به بالا برد درس گرفته و امروز عليه ما با يك توطئه جديد تحت عنوان جنگ نرم وارد ميدان شده‌اند و ما اكنون در اين فاز هستيم
همون بهتر که این مطالب از تابناک بیرون بیاد!!
 

scorpio20

عضو جدید
صادق زیبا کلام استاد علوم سياسي دانشگاه تهران با دفاع از رضا شاه گفت: ما مديون شمشير آغامحمدخان و چكمه‌هاي رضا شاهيم. وي همچنين در ادعايي ديگر جنگ نرم را زاده توهم توطئه دانست.

به گزارش فارس، صادق زيباكلام دوشنبه شب با حضور در مناظره‌اي با حجت‌الاسلام والمسلمين رهدار در دانشگاه صنعتي اصفهان به بررسي ريشه‌هاي ضديت با آمريكا و آمريكا ستيزي در ايران پرداخت.

وي اظهار داشت: تقريباً از اوايل انقلاب وقتي به نزديك 13 آبان مي‌رسيم در بسياري از دانشگاه‌ها به اين مناسبت سخنراني‌هايي برگزار مي‌شود كه خود من هم در اين يك هفته اخير براي سومين بار است كه در چنين مراسمي حضور پيدا مي‌كنم.

زيباكلام گفت: در بحث ايران و آمريكا مي‌توان با دو رويكرد مسئله را نگاه كرد؛ اول اينكه فرض را بر اين بگذاريم كه انقلاب اسلامي ايران در تضاد و تقابل با كشور آمريكا است و اينكه بگوييم در سه دهه گذشته آمريكايي‌ها اقدامات و توطئه‌هايي عليه ما انجام داده‌اند و بارها سعي كرده‌اند به نظام جمهوري اسلامي ايران ضربه وارد كنند كه هر بار به نحوي با شكست روبه‌رو شدند.

اين استاد علوم سياسي ادامه داد: اين ديدگاهي بوده كه در سه دهه گذشته با تكيه بر دو فرض وجود دارد؛ اول اين كه آمريكا بعد از انقلاب و سرنگوني پهلوي در ايران منافع خود را در ايران از دست داد و با ما دشمني دارد؛ فرض دوم بر اين است كه ذات آمريكا و اساساً قدرتي مثل او نظامي همچون جمهوري اسلامي را بر نمي‌تابد چرا كه آمريكا مي‌خواهد حكومتي مطيع و وابسته در ايران وجود داشته باشد كه بتواند اين حكومت را تحت نظارت و كنترل خود داشته باشد.

وي اضافه كرد: بر اساس اين موضوع است كه آمريكا در طول اين 30 سال دست به توطئه‌هاي گوناگوني عليه ايران زده كه از جمله اين توطئه‌ها مي‌توان به توطئه انجام شده در اول انقلاب اشاره كرد كه آمريكايي‌ها سعي داشتند ليبرال‌ها را در ايران روي كار آورند كه بعد از اشغال سفارت آمريكا در ايران اين توطئه شكست خورد؛ اسناد آن هم نشان از اين داشت كه دولت موقت و بني‌صدر جاسوس بودند.

زيباكلام ادامه داد: پس از اين موضوع آمريكا سعي كرد با راه اندازي مسئله طبس گروگان‌ها را آزاد كند كه آن هم با شكست مواجه شد؛ بعد از حادثه طبس قصد انجام كودتاي نوژه را داشت كه اين توطئه هم با شكستي ديگر براي آمريكايي‌ها همراه بود؛ بعد از آن آمريكا با تجهيز صدام حسين عراق را عليه ايران وارد جنگ كرد كه آن هم با شكست روبه‌رو شد؛ سپس به تهاجم فرهنگي و شبيخون فرهنگي روي آورد كه باز هم شكست خورد و براي تكميل پروژه توطئه‌هاي خود دست به محاصره اقتصادي عليه ما زد كه باز هم راه به جايي نبرد و شكست خورد؛ بعد ايران را تهديد نظامي كرد كه باز هم شكست خورد؛ 11 سپتامبر را توسط القاعده‌اي كه مورد حمايت آنها بود ايجاد كرد تا بتواند در منطقه حضور نظامي داشته باشد كه باز هم شكست خورد؛ در بحث هسته‌اي عليه ما وارد عمل شد كه باز شكست خورد؛ آخرين توطئه آن هم برنامه فتنه 22 خرداد بود كه باز هم شكست خورد و آمريكايي‌ها از اين همه شكست مانند تيمور لنگ كه نظاره‌گر تلاش مورچه‌اي كه از ديوار بالا مي‌رفت تا دانه را به بالا برد درس گرفته و امروز عليه ما با يك توطئه جديد تحت عنوان جنگ نرم وارد ميدان شده‌اند و ما اكنون در اين فاز هستيم.

زيبا كلام تصريح كرد: اين رويكرد عمومي است كه در طي اين سه دهه گذشته در مواجهه با آمريكا وجود داشته است؛ اما سوال اساسي و بنيادي اين است كه واقعاً ريشه ستيزها و اين تضادها بر سر چيست چرا كه اگر بگوييم ما مبارز هستيم و مورد ظلم واقع شديم اين معني را مي‌دهد كه در جهان يكي دو كشور مستقل بيشتر وجود ندارد و كشورهايي كه با آمريكا رابطه دارند همه نوكر و تحت سلطه حكومت استكباري آمريكا هستند.

اين استاد علوم سياسي افزود: اگر بگوييم با كل نظام فكري و ايدئولوژيكي غرب مشكل داريم اين موضوع راحت‌تر قابل فهم است تا اينكه بگوييم با بخشي از غرب با مشكل مواجه هستيم.

وي با اشاره به مسئله طبس ادامه داد: در اين ماجرا آمريكايي‌ها براي پاسخگويي به افكار عمومي جهان زير فشار بودند و براي همين لازم بود دست به چنين اقدامي بزنند تا گروگان‌هاي خود را در ايران آزاد كنند هر چند اميد زيادي به موفقيت عملي آن نداشتند و اين عمليات با شكست كامل مواجه شد اما اين دليل بر اين نيست كه بگوييم آمريكا به ايران حمله نظامي كرد چرا كه هواپيماهايي كه اين عمليات را انجام دادند هواپيماهاي باربري بود نه نظامي.

زيباكلام در خصوص اصطلاح جنگ نرم در ايران گفت: اين اصطلاح در ايران توليد شده و زاده همان تفكر توهم توطئه‌اي است كه در ايران و برخي از سران وجود دارد؛ اگر شما اين واژه جنگ نرم را در گوگل سرچ كنيد خواهيد ديد كه تمام منابعي كه خواهد آمد اكثرا منابع ايراني است؛ اين نشان از اين دارد كه چنين ادبياتي در ايران توليد شده است.

اين كارشناس علوم سياسي در ايران اظهار داشت: در ابتدا بايد ديد كه در ذات انقلاب اسلامي در ابتدا آمريكا ستيزي وجود داشت يا نه كه اگر به شعارهاي انقلاب بنگريم خواهيم ديد كه مسلما چنين چيزي نبوده است.

وي گفت: من شما را ارجاع مي‌دهم به سخنان امام(ره) در پاريس در مصاحبه‌هايي كه از ايشان مي شد؛ عمده‌ترين پرسشي كه از ايشان مي‌شد اين بود كه هدف شما از مبارزه چيست؟ حكومت اسلامي مد نظر شما چه حكومتي خواهد بود؟ ولي هيچ كسي نمي‌پرسيد شما با آمريكا ستيز داريد يا نه؟ زيباكلام ريشه آمريكا ستيزي را مربوط به گذشته‌هاي حتي قبل از انقلاب دانست و اظهار داشت: بايد با ديدي تاريخي ريشه آمريكاستيزي را در ايران بررسي كنيم؛ بايد ديد چرا اين آمريكا ستيزي در ايران به وجود آمد و ريشه آن چيست و چرا اين آمريكا ستيزي از اول انقلاب تاكنون در ايران مانده است؛ چرا كه اگر بگوييم چنين رويه‌اي بيشترين تاثير را روي ايران گذاشته است اغراق نكرده‌ايم.

وي با اشاره به سقوط حكومت رضا شاه و پايان حكومت ديكتاتوري وي گفت: بعد از رضا شاه يك فضاي نسبتاً باز سياسي نسبت به گذشته در ايران به وجود آمد كه در آن زمان به خاطر همين، ايدئولوژي‌هاي سياسي با شتاب جاي خود را در ميان اقشار مختلف جامعه باز كردند كه از جمله مهم‌ترين اين ايدئولوژي‌ها در آن زمان ايدئولوژي ماركسيسم به رهبري حزب توده در آن زمان بود كه همزمان بود با نفوذ بي حد و حساب ماركسيسم جهاني در عرصه‌هاي بين الملل كه اين ايدئولوژي الگويي را در جهان مطرح كرده بود به اين عنوان كه در جهان دو قطب وجود دارد يكي كشورهاي عقب مانده و ديگر قطب كشورهاي توسعه يافته كه معمولاً اين دو قطب منافعشان در تضاد با هم تامين مي‌شود و گروه دوم مي‌خواهد گروه اول را تحت سلطه خود نگه دارد.

كارشناس علوم سياسي ادامه داد: مسلماً چنين ديدي در آن زمان در ايران به دست ماركسيست‌ها جا باز كرد و هنوز هم چنين ديدي نشأت گرفته از همان ديدگاه‌هايي است كه ريشه آن در تاريخ ماست.

وي گفت: اگر امروز هم ما بخواهيم با چنين ديدي به اين مسئله نگاه كنيم پس بايد مصدق را هم وابسته به نظام امپرياليستي آمريكا بدانيم؛ اگر بخواهيم با چنين ديدي بنگريم پس بايد بسياري از نهضت‌هاي اسلامي را هم هر چند بعدها ماركسيسم شدند وابسته به امپرياليسم آمريكايي بدانيم.

زيباكلام تصريح كرد: ما بايد ببينيم چرا در يك كشور مسلمان آن هم شيعه اساساً تفكر ماركسيستي اين قدر نفوذ پيدا كرد به طوري كه در زمان انقلاب اكثر جنبش‌هاي مذهبي روشنفكران و نويسندگان يا از هواداران ماركسيسم بودند و يا خود توده‌اي بودند؛ ما بايد ريشه‌يابي كنيم كه چرا ماركسيسم مانند نقل و نبات در اپوزيسيون ايران به اين شدت رشد كرد.

كارشناس علوم سياسي اضافه كرد: سوال من اين است كه چرا بايد ماركسيسمي كه بعد از فروپاشي شوروي رو به افول رفت توانست خود را در ايران باز توليد كند؛ مگر نه اينكه به خاطر ريشه همين تفكرات آمريكا ستيزي بوده است كه امروز ما شاهد اين هستيم كه جريان اصولگرايي همان ماركسيسم است و چه بسا حتي از ماركسيست‌ها يك قدم جلوتر گذاشته‌اند.

زيباكلام يكي از مهم‌ترين دلايل نفوذ ماركسيسم را عقب ماندگي علوم سياسي در ايران دانست و گفت: به همين دليل است كه ماركسيسم مرتب در ايران به باز توليد مي‌رسد، البته به خاطر برخي ملاحظات سياسي هم هست چرا كه دشمني با استكبار به تعريف آنها كه امروز آمريكا پرچم دار آن شناخته مي‌شود يكي از نقاط مشترك ماركسيسم و حكومت ماست؛ اين مسئله در جريان اصولگرايي به حدي است كه حتي آنها يك گام جلوتر از ماركسيست‌ها هستند؛ آمريكا را نماد ظلم و جمهوري اسلامي را نماد يك حكومت مبارز عليه ظلم عنوان مي‌كنند.

زيباكلام با دفاع مجدد از رضاخان و تقدير از خدمات وي در دوران حكومت‌داري‌اش اظهار داشت: من معتقدم تاريخ بهترين تعيين كننده است به شرطي كه تحريف نشود؛ به نظر من رضا شاه خدمات زيادي را به ايران كرد؛ من معتقدم كه ايران مديون دو نفر است؛ يكي شمشير آغامحمدخان و ديگري چكمه رضاخان؛ هر چند در دوران رضا شاه فضاي بسته و ديكتاتوري حاكم بود ولي همين رضا خان توانست يكارچگي را در ايران حفظ كند و تماميت ارزي را حفظ كند و خدمات عمراني زيادي را براي ما به ارمغان بياورد.

استاد علوم سياسي با تاكيد بر حفظ منافع ملي ايران بيان داشت: در سياست خارجه منافع ملي است كه تعيين كننده است ما نه براي هميشه دوستان و هم‌پيمانان بين المللي داريم و نه براي هميشه دشمن ديگر

كشورها هستيم، بلكه آنچه براي ما ملاك است منافع هميشگي است كه اگر اين منافع را در نظر بگيريم

خواهيم ديد كه دشمني با آمريكا هيچ سودي براي ما طي اين سه دهه نداشته بلكه لطمات زيادي نيز به
كشور ما وارد كرده است.




تابناک

غا محمد خان يكي از كثيف ترين انسان هاي عالم بود و او سرنوشت ايران و ايراني رو تا ابد تغيير داد و تنها يكي از اعمال او قتل عام 30000 كرماني براي ناسزا گفتن بود آن كسي كه از چنين فردي حمايت مي كنه....
 

Alborz Rad

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
غا محمد خان يكي از كثيف ترين انسان هاي عالم بود و او سرنوشت ايران و ايراني رو تا ابد تغيير داد و تنها يكي از اعمال او قتل عام 30000 كرماني براي ناسزا گفتن بود آن كسي كه از چنين فردي حمايت مي كنه....

تاریخ خودش قضاوت میکنه !!!!
 

محمودپور

عضو جدید
کاربر ممتاز
غا محمد خان يكي از كثيف ترين انسان هاي عالم بود و او سرنوشت ايران و ايراني رو تا ابد تغيير داد و تنها يكي از اعمال او قتل عام 30000 كرماني براي ناسزا گفتن بود آن كسي كه از چنين فردي حمايت مي كنه....

آره، اما اطلاع داشتید که با آقا محمد خان بود که ایران رو از تجزیه بیشتر نجات داد. البته من منکر جنایت کار بودن این شخص و دردی که از خودش به جا گذاشت نیستم فقط در مورد تنها نتیجه سودمند کارهاش گفتم. البته می دونم کل کره زمین به اندازه جون یک نفر ارزش نداره.
 

soha.soha

عضو جدید
کاربر ممتاز
آره، اما اطلاع داشتید که با آقا محمد خان بود که ایران رو از تجزیه بیشتر نجات داد. البته من منکر جنایت کار بودن این شخص و دردی که از خودش به جا گذاشت نیستم فقط در مورد تنها نتیجه سودمند کارهاش گفتم. البته می دونم کل کره زمین به اندازه جون یک نفر ارزش نداره.
این کاریه که همه حکومت ها میکنن .. منتها یکی زیرزیرکی میکنه و یکی دیگه مَرده :دی و تو میدون شهر اینکارو میکنه و مسئولیتشم تا پایان تاریخ به عهده خودشه و نه به عهده گمانه زنی های موافقان و مخالفان ...
این حرفم به معنای تایید کارش نیست ولی بهتره به قول دوستانمون نقات قوت رو هم ببینیم
حکومت برای دوام یا باید خون بریزه و یا مردمو فریب بده. پس کلا موضوع خونریزیشو بذاریم کنار و ببینیم چه کارهای مثبتی کرده

استغفرا... این تاپیکا دیگه چیه

تاپیک آموزنده :دی
 
آخرین ویرایش:

entezar89

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
رضا خان خدمات بسیار زیادی به ایران کرد. هیچ محققی نمیتوتند کتمان کند. ولی او فردی بسیار مستبد بود. اصلا اکثر فرمانروایان جهان در عصر او استبداد داشتند. پس ریاد به او خرده نگیریم.
 

مسعود.م

متخصص والیبال باشگاه ورزشی
کاربر ممتاز
استاد زیباکلام کلا همیشه سعی دارند خلاف جریان اب شنا کنند و این رو هنر میدونند...

به نظر من لقب قلدر بیبشتر بهش میاد... چرا که فقط برای مردم گردنکشی میکرد...و در جریان حمله به ایران در جنگ جهانی دوم ارتشی که فقط برای سرکوب عشایر ساخته شده بود تحت فرماندهی این قلدر عملا کارایی نداشت... سیاست احمقانه در حمایت ضمنی از هیتلر... که باعث اشغال کشور و بروز قحطی و غارت منابع نفتی و کارخانه های کشور و صدور ان به شوروی شد

در حالی که قلدر قرارداد ننگین نفتی 1932 رو با انگلیسی ها امضا کرده بود...اظهار نظر سفیر وقت امریکا در ارتباط با قحطی در ایران: احساس می شود که دولت انگلستان عمدا نمی خواهد از قحطی و گرسنگی در ایران جلوگیری به عمل آورد....

اتفاقا در جریان احداث راه اهن در مجلس دکتر مصدق از جمله مخالفان طرح بود
....

در جلسه 2 اسفند 1305 مجلس شورا گفتم براي ايجاد راه دو خط بيشتر نيست: آن كه ترانزيت بين‌المللي دارد ما را به بهشت مي‌برد و راهي كه به منظور سوق‌الجيشي ساخته شود ما را به جهنم و علت بدبختيهاي ما هم در جنگ بين‌الملل دوم همين راهي بود كه شاه سابق ساخته بود... و اكنون آنچه از اين راه‌آهن ايران عايد مي‌شود مبلغي در حدود دويست وهشتاد ميليون تومان است كه پنجاه و پنج درصد آن صرف هزينه‌هاي اداري كه پانزده هزار كارمند و بيست هزار كارگر از آن استفاده مي‌كنند و چهل و پنج درصد بقيه به مصرف تعميرات رسيده است و از بابت سود سرمايه و استهلاك ديناري عايد دولت نشده و باري است كه بايد به دوش ماليات دهندگان گذارده شود. ساختن راه‌آهن در اين خط هيچ دليلي نداشت جز اينكه مي‌خواستند از آن استفاده سوق‌الجيشي كنند و دولت انگليس هم در هر سال مقدار زيادي آهن به ايران بفروشد و از اين راه پولي كه دولت از معادن نفت مي‌برد وارد انگليس كند. ... در آن روزهايي كه لايحه راه‌آهن تقديم مجلس شده بود دولت از عوايد نفت چهارده ميليون و به تعبير امروز در حدود دويست ميليون تومان ذخيره كرده بود كه من پيشنهاد كردم آن را صرف ايجاد كارخانه قند بكنند و از خريد بيست و دو ميليون تومان قند در سال كه در آن وقت وارد كشور مي‌شد بكاهند... چنانچه در ظرف اين مدت عوايد نفت به مصرف كارخانه قند رسيده بود رفع احتياج از يك قلم بزرگ واردات گرديده بود و از عوايد كارخانه‌هاي قند هم مي‌توانستند خط راه‌آهن بين‌المللي را احداث كنند كه باز عرض مي‌كنم هر چه كرده‌اند خيانت است و خيانت»

غارت زمین های حاصل خیز شمال هم که دیگه نیاز به گفتن نداره... زمانی که قلدر زمین میخورد مردم ما گیاه میخوردند!!!

اگر در تاریخ مطالعه داشته باشید میبینید که مرزداران غربی کشور ما با انگلیسی ها چه کردند و قلدر چه عکس العملی داشت...پیغام شهید علیمردان خان بختیاری به فرمانده ارتش انگلیس :ﻫﺮ ﻋﻘﺎﺑﯽ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ﺍﺯ ﺍﺳﻤﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﮐﺸﻮﺭ ﻋﺒﻮﺭﮐﻨﺪ ﺑﺎﯾﺪ ﭘﺮﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﺑﺎﺝ دﻫﺪ.. اون وقت این عشایر توسط قلدر سرکوب شدند
البته با وجود فرمان تسلیم قلدر نظامیان شجاعی در شمال و جنوب از خود مقاومت نشان دادند... که شهید دریادار بایندر از جمله انان بود که دلاورانه با متجاوزان ارتش سرخ جنگید
 
آخرین ویرایش:

مسعود.م

متخصص والیبال باشگاه ورزشی
کاربر ممتاز
تاریخ قضاوتش را کرده و کتابش را به پایان رسانده، نظر متناقض شما در کتاب تاریخ درج نخواهد شد.

قطعا همین طوره منتها نه متناقض بلکه کاملا همراه...چرا که من هم نظر تاریخ رو ذکر کردم - یک نمونه از قضاوت های تاریخ

پانزده سال بعد از فرمان مشروطیت رضاخان میرپنج که در دوره‌ای مهتر سربازان انگلیسی و هلندی بود با کمک آیرون‌ساید به سرعت رشد کرد و به شکل باور نکردنی پادشاه ایران شد و این نقطه پایانی برای مشروطه خواهانی بود که پایان استبداد را آرزو می‌کردند و رضاخان میر پنج پادشاهی شد که مجلس را طویله می‌خواند. بسیاری از آزادی خواهان را مانند میرزا کوچک‌خان جنگلی، کلنل محمد تقی‌خان پسیانی و میرزاده عشقی را از سر راه برداشت. «اگر نقاش ماهری وجود داشت که می‌توانست زندگی روزانه رضاشاه را پس از وقایع 1320 ترسیم نماید و یا هنر فیلم و سینما تا به آن اندازه پیشرفته بود که می‌توانست درون وجود آدمیان رسوخ کند و آنچه را که در مغز و فکر انسان‌ها می‌گذرد ضبط کند و به نمایش بگذارد، نشان می‌داد که هر ثانیه از زندگی رضاشاه بر او چگونه گذشته و با چه التهاب جانسوزی درگیری داشته و با چه کابوسی دست به گریبان بوده است.

تاریخ بیست ساله ایران ،‌ حسین مکی ؛ جلد 7 صفحه 439
 

soha.soha

عضو جدید
کاربر ممتاز
استاد زیباکلام کلا همیشه سعی دارند خلاف جریان اب شنا کنند و این رو هنر میدونند...

به نظر من لقب قلدر بیبشتر بهش میاد... چرا که فقط برای مردم گردنکشی میکرد...و در جریان حمله به ایران در جنگ جهانی دوم ارتشی که فقط برای سرکوب عشایر ساخته شده بود تحت فرماندهی این قلدر عملا کارایی نداشت... سیاست احمقانه در حمایت ضمنی از هیتلر... که باعث اشغال کشور و بروز قحطی و غارت منابع نفتی و کارخانه های کشور و صدور ان به شوروی شد

در حالی که قلدر قرارداد ننگین نفتی 1932 رو با انگلیسی ها امضا کرده بود...اظهار نظر سفیر وقت امریکا در ارتباط با قحطی در ایران: احساس می شود که دولت انگلستان عمدا نمی خواهد از قحطی و گرسنگی در ایران جلوگیری به عمل آورد....

اتفاقا در جریان احداث راه اهن در مجلس دکتر مصدق از جمله مخالفان طرح بود
....

در جلسه 2 اسفند 1305 مجلس شورا گفتم براي ايجاد راه دو خط بيشتر نيست: آن كه ترانزيت بين‌المللي دارد ما را به بهشت مي‌برد و راهي كه به منظور سوق‌الجيشي ساخته شود ما را به جهنم و علت بدبختيهاي ما هم در جنگ بين‌الملل دوم همين راهي بود كه شاه سابق ساخته بود... و اكنون آنچه از اين راه‌آهن ايران عايد مي‌شود مبلغي در حدود دويست وهشتاد ميليون تومان است كه پنجاه و پنج درصد آن صرف هزينه‌هاي اداري كه پانزده هزار كارمند و بيست هزار كارگر از آن استفاده مي‌كنند و چهل و پنج درصد بقيه به مصرف تعميرات رسيده است و از بابت سود سرمايه و استهلاك ديناري عايد دولت نشده و باري است كه بايد به دوش ماليات دهندگان گذارده شود. ساختن راه‌آهن در اين خط هيچ دليلي نداشت جز اينكه مي‌خواستند از آن استفاده سوق‌الجيشي كنند و دولت انگليس هم در هر سال مقدار زيادي آهن به ايران بفروشد و از اين راه پولي كه دولت از معادن نفت مي‌برد وارد انگليس كند. ... در آن روزهايي كه لايحه راه‌آهن تقديم مجلس شده بود دولت از عوايد نفت چهارده ميليون و به تعبير امروز در حدود دويست ميليون تومان ذخيره كرده بود كه من پيشنهاد كردم آن را صرف ايجاد كارخانه قند بكنند و از خريد بيست و دو ميليون تومان قند در سال كه در آن وقت وارد كشور مي‌شد بكاهند... چنانچه در ظرف اين مدت عوايد نفت به مصرف كارخانه قند رسيده بود رفع احتياج از يك قلم بزرگ واردات گرديده بود و از عوايد كارخانه‌هاي قند هم مي‌توانستند خط راه‌آهن بين‌المللي را احداث كنند كه باز عرض مي‌كنم هر چه كرده‌اند خيانت است و خيانت»

غارت زمین های حاصل خیز شمال هم که دیگه نیاز به گفتن نداره... زمانی که قلدر زمین میخورد مردم ما گیاه میخوردند!!!

اگر در تاریخ مطالعه داشته باشید میبینید که مرزداران غربی کشور ما با انگلیسی ها چه کردند و قلدر چه عکس العملی داشت...پیغام شهید علیمردان خان بختیاری به فرمانده ارتش انگلیس :ﻫﺮ ﻋﻘﺎﺑﯽ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ﺍﺯ ﺍﺳﻤﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﮐﺸﻮﺭ ﻋﺒﻮﺭﮐﻨﺪ ﺑﺎﯾﺪ ﭘﺮﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﺑﺎﺝ دﻫﺪ.. اون وقت این عشایر توسط قلدر سرکوب شدند
البته با وجود فرمان تسلیم قلدر نظامیان شجاعی در شمال و جنوب از خود مقاومت نشان دادند... که شهید دریادار بایندر از جمله انان بود که دلاورانه با متجاوزان ارتش سرخ جنگید
کدوم حکومت قلدر نبوده جناب مسعود ؟ میشه یکی از حکومتای خوب ایران زمین رو بگی؟
حکومت ها هرجا دیدن مردم با پشتوانه ی حکومتی شون مشکل دارن روی مردم خودشون آتش ریختن ... چه اون پشتوانه انگلیس باشه چه هرچیز دیگه ای!
من نمیگم اون دولت خوب بود میگم اگر اون حکومت اصلاحاتی درش اتفاق می افتاد (شاید همین قلدر بودن که شما میگی) همه چیز خیلی خوب تر ازین بود .
مثلا الان چه گلی به سرمون زده میشه . طرح جاده علی آباد به شاهرود تصویب میشه درحالی که سه جاده ی دیگه از 15 کیلومتری و 30 کیلومتریش به شاهرود وجود داره
افتضاحات محیط زیستی و اقتصادی و غیره دیگه .. (از مسائل مستقیم نگم که تاپیک نره سمت دیگه !) مستقیم و غیرمستقیم به جان مردم اهمیت ندادن یکیه به نظر من ..
آیا بنظر شما سیب زمینی رو کیلویی 400 ازکشاورز خریدن و کیلویی 2500 فروختن غارت زمین های حاصلخیز شمال نیست ؟ اون هم در جامعه ای که ادعای دین و شرع داره ؟
ایران در زمان همین رضاشاه مستبد از منظر اجتماعی پیشرفت زیادی کرد .
کلا ملی گرایی ش رو می پسندم
پایگاه های مردمی ای که ایجاد کرد (هرچند میخواست به نفع خودش استفاده کنه) اما به هرحال آزادی دادن به کسانی که متفاوت فکر میکنن باعث افزایش حضور و فعالیت در جامعه و به تبعش آگاه شدن مردم بود
همین راه آهن و کلا پروژه های عمرانی رو هم که بیشتر معروفیتش بین عوام از همینه درکنار هر اثر مخربش چیزی که به عینه دیده میشه اینه که در تمام مسائل تخصصی غیر از حکومت از افراد متخصص و کارشناس همون حوزه استفاده میکرد (تفاوت فاحش با جامعه کنونی ما)
من قلدرهای قلدر تری دیدم در همین عمر کوتاه خودم .. و میخام بگم که بجای محاکمه ی یه نفر در گور از شرایط زمانش درس بگیریم و نذاریم تاریخ تکرار شه . و البته سعی کنیم خوبیاش تکرار شه

و خلاصه اینکه به چه پوچی ای رسیدیم که نشستیم خوبی های رضاشاهو میشمریم :دی
 

soha.soha

عضو جدید
کاربر ممتاز
اینم قسمتی از یه شعر قدیمی .. که نشون میده خانه از پای بست ویرانه :)

چه ذلت‌ها کشيد اين ملت زار
دريغ از راه دور و رنج بسيار

ترقي اندرين کشور محال است
که در اين مملکت قحط‌ الرجالست

خرابي از جنوبست و شمالست
بر اين مخلوق آزادي وبالست

نبايد پرده بگرفتن ز اسرار
که گردد شرح بدبختي پديدار


حقيقت بارک الله چشم بد دور
مبارک باد اين جمهوري زور

از اين پس گوشها کر چشمها کور
چنين جمهوري بر ضد جمهور

ندارد ياد کس در هيچ اعصار
نباشد هيچ در قوطي عطّار


زند صد لاف در زير ملافه
که جمهوري شود دارالخلافه

وليکن بي‌خبر از لحن بازار
ز علاف و زبقال و ز نجار

دريغ از راه دور و رنج بسيار




.
و این چرخه ادامه دارد
 

آمیتیس19

عضو جدید
کاربر ممتاز
به نظر من کسی که از ظالمی مثل رضاخان حمایت میکنه،یه اشراف زاده اس که جد اندر جدش همه تو رفاه بودن و هیچ سختی از بابت حکومت رضاخان نکشیدن.(من این دکتر زیبا کلامو نمیشناسم.)حکومت رضاخان واسه اونایی که مثل خودش دنبال چپاول مال مردم بودن خوب بود اما نه برای اکثریت مردم ایران!گرچه توی هر حکومتی که روی کار میاد فقط ضعیف کشی میشه و فرقیم نمیکنه سران اون حکومت کی باشن! آمریکا هم که کلا این سالا خوب نشون داده فقط میخواد قلدری کنه و ابرقدرت باشه.
 
بالا