محرم می آید

سارهT

عضو جدید
یا حسین

یا حسین

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام بر شاه کربلا
سلام بر علمدار کربلا
سلام بر بانوی کربلا
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
گَرد و غباری دنیا را فرا گرفته،همه جا مملو از آه و حسرت است
اما مکان های مسلمان نشین بیشتر غم و انده دارند
ما از حسینیانیم
ما از زینبیونیم
ما از کربلاییونیم
ما مسلمانیم
ما ازمنتظرانیم ،منتظرانی که هیچ گاه عاشورا را فراموش نمی کنند
منتظرانی که منتظر دیدن خلیفه الله هستند
منتظر بر پا کردن عاشورای دیگر به رهبری حسینی دیگر
حسینی که نامش مهدی است
یا صاحب الزمان
سلام بر شهدای کربلا
اللهم عجل لولیک الفرج
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
 

meysam2

عضو جدید
جدی حسین جاه و جلالون سنون( ای حسین جاه وجلالت رفت)
قول قولا باغلاندی عیالون سنون( دست اهل و عیالت بسته شد)
ای شه مظلوم حسین وای وای
بی کس و مغموم حسین وای وای

قانلی باشون نیزده شامه جدیر( سر خونیت روی نیزه به شام میره)
آیه قرآنی تلاوت ادیر (درحالی که آیات قرآن رو تلاوت می کنه)
شمر ایلییوب عترتوی دربه در( شمر عترتت را در به در کرده است)
ای شه مظلوم ...

کرببلا ملکی سنه فرش دی( ملک کربلا برای تو فرش است)
ایستی گوم اوستدی گوری یر فرش دی( خاک گرم و زمین گرم فرش زیر پای توست)
زینبون اولسون بو نجه باشیدی؟ ( زینبت بمیرد این چه سری است که داری؟)
ای شه مظلوم ...




این هم یه شعر دیگه:
یخیلدی سقا یره، باش یارالی قان جلیر( سقا در حالی که از سر خونیش خون میاد زمین خورد)
او سسلوری یا حسین، داده اوخ ویران جلیر( او صدا می زند یا حسین، اما در جوابش تیر اندازان می آیند)

یا حسین داده جل، جل هرایه هارداسان( ای حسین به دادم برس، بیا به دادم کجایی)
جلدی زهرا آنان، کربلایه هارداسان( مادرت زهرا هم به کربلا آمده، کجایی؟)



سلام
لطفا اگر متن کامل نوحه ترکی (یخیلدی سقا یره، باش یارالی قان جلیر) رادارید برایمان بگذارید واقعا ممنون می شم ، من فایل صوتی آنرا دارم اما کیفیت آن در حد مطلوبی نیست و متوجه برخی از عبارات نمی شوم. بازهم ممنونم .
اجرتان با آقا حضرت اباالفضل (ع)
 

neda_shafa

عضو جدید
سلام خدمت دوستان


اجر همگی تان با سید و سالار شهیدان.

السلام علیک یا رقیه بنت الحسین (علیهما السلام)

ميلاد کوثر ثاني

درباره سنّ شريف حضرت رقيه (عليهاالسلام) در ميان تاريخ نگاران اختلاف نظر وجود دارد. اگر اصل تولد ايشان را بپذيريم، مشهور اين است که ايشان سه يا چهار بهار بيشتر به خود نديده و در روزهاي آغازين صفر سال 61 ه .ق، پرپر شده است.


نام گذاري حضرت رقيه (عليهاالسلام)

رقيه از «رقي» به معني بالا رفتن و ترقي گرفته شده است.(4) گويا اين اسم لقب حضرت بوده و نام اصلي ايشان فاطمه بوده است؛ زيرا نام رقيه در شمار دختران امام حسين(عليه‏السلام) کمتر به چشم مي‏خورد و به اذعان برخي منابع، احتمال اين که ايشان همان فاطمه بنت الحسين (عليه‏السلام) باشد، وجود دارد.(5) در واقع، بعضي از فرزندان امام حسين (عليه‏السلام) دو اسم داشته‏اند و امکان تشابه اسمي نيز در فرزندان ايشان وجود دارد.
گذشته از اين، در تاريخ نيز دلايلي بر اثبات اين مدعا وجود دارد. چنانچه در کتاب تاريخ آمده است: «در ميان کودکان امام حسين (عليه‏السلام) دختر کوچکي به نام فاطمه بود و چون امام حسين (عليه‏السلام) مادر بزرگوارشان را بسيار دوست مي‏داشتند، هر فرزند دختري که خدا به ايشان مي‏داد، نامش را فاطمه مي‏گذاشت. همان گونه که هرچه پسر داشتند، به احترام پدرشان امام علي (عليه‏السلام) وي را علي مي‏ناميد».(6) گفتني است سيره ديگر امامان نيز در نام گذاري فرزندانشان چنين بوده است.

یا رقیه بنت الحسین ، ادرکنی
 

amarjani200

عضو جدید
کاربر ممتاز
تقديم به اونايي كه اين روزا اشك عاشقي ميريزن

اشــك عــاشق

قطره؛ دلش دریا می خواست

خیلی وقت بود كه به خدا خواسته اش رو گفته بود

هر بار خدا می گفت : از قطره تا دریا راهیست طولانی، راهی از رنج و عشق و صبوری، هر قطره را لیاقت دریا نیست!

قطره عبور كرد و گذشت

قطره پشت سر گذاشت

قطره ایستاد و منجمد شد

قطره روان شد و راه افتاد

قطره از دست داد و به آسمان رفت


و قطره؛ هر بار چیری از رنج و عشق و صبوری آموخت


تا روزی كه خدا به او گفت : امروز روز توست، روز دریا شدن!

خدا قطره را به دریا رساند

قطره طعم دریا را چشید

طعم دریا شدن را


اما؛ روزی دیگر قطره به خدا گفت: از دریا بزرگ تر هم هست؟

خدا گفت : هست!

قطره گفت : پس من آن را می خواهم

بزرگ ترین را، و بی نهایت را !


پس خدا قطره را برداشت و در قلب آدم گذاشت و گفت : اینجا بی نهایت است!

و آدم عاشق بود، دنبال كلمه ای می گشت تا عشق را درون آن بریزد

اما هیچ كلمه ای توان سنگینی عشق را نداشت

آدم همه ی عشقش را درون یك قطره ریخت

قطره از قلب عاشق عبور كرد!

و وقتی كه قطره از چشم عاشق چكید. خدا گفت :

حالا تو بی نهایتی، زیرا كه عكس من در
اشــك عــاشق است!

 

sh.mojtaba

عضو جدید
سلام
امشب شب پنجم محرم بود و این یعنی 5 روز تا عاشورا فرصت داریم. من امشب نتونستم برم عزاداری و به یک چیز ایمان آوردم و اون هم توفیق داشتن هست. نمی دونم چه گناهی مرتکب شدم که نتونستم امشب رو درک کنم. به هر حال اول از خودم و بعد از شما میخواهم که تو محرم بیشتر حواسمون رو جمع کنیم و کمتر گناه کنیم تا هم دل امامون نشکنه و هم ما توفیق شرکت تو عزاداری رو از دست ندهیم.
 

sh.mojtaba

عضو جدید
یکدم نگاهم آسمان را نشان کرد. گویی غمی در چهره ی آسمان است قطره ای اشک از چشمانم پرواز کرد شاید به خاطر دیدن آن غم بود اما انگار غمی بزرگتر در دل زمین بود این را از هرم گرمایش حس کردم. که از غمی بزرگ داشت آتش می گرفت و گرمایش را به آدمیان منتقل میکرد تا آنها هم بدانند که زمین داغدار است. دلم آرام نگرفت باز هم گریستم...
اما انگار چیز دیگری است که دلم را به اشک فرا می خواند. انگار صدای غریبی است که از دور دست های تاریخ شنیده می شود صدای غریبی که هنوز بی پاسخ است. صدا مرا هم می خواند صدا می گوید:
هل من ناصر ینصرنی...
و آنگاه است که زانو می زنم نمی دانم که میتوانم پاسخ این صدا را بدهم یا...
 

mohsen victor

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام به همه مرسي كه اين تكيه گاه رو خالي نذاشتيد اقا مجتبي رو سفيدمون كردي عزيز همين كه مياي اينجا مطلب ميزاري انگاري كه تو هياتي فرقي نداره هدف ونيت مهمه نه نوع و مكان.اين چند روز حسابي دلم خونه وبغضي دارم كه هرگز شكسته نميشه به دعاي همتون نياز دارم يا علي

محرم تسليت باد
 

reza556182

عضو جدید
با سلام
امشب شب هفتم محرمه و تو خيلي جاها رسمه براي طفل شيرخوار امام (ع) عزاداري مي كنن. اين رباعي تقديم به همه سوختگان غم حسيني:
در دشت بلا كه خاك از خون تر بود ..... يك دشت پر از شكوفه پرپر بود
جانسوزترين مصيبت عاشورا ............ از شيرگرفتن علي اصغر بود...
 

sh.mojtaba

عضو جدید
سلام
امشب شب هفتم هستش. شب علی اصغر، شبی که روضه آرام آرام به قله اش میرسه. خداوندا به حق خون گلوی علی اصغر حسین(ع) ظهور امام غایبمون رو نزدیک کن، مسلمانان رو از چنگال یهودیت نجات ده و مشکل همه ی شیعیان رو حل کن و نیز اربابم حسین(ع) را شب اول قبر و لحظه ی مرگ بر سرم حاضر کن...
التماس دعا
 

sh.mojtaba

عضو جدید
سلام
همه ی ما شنیدیم داستانهایی رو که بدترین خلاف کارها توی محرم خلاف رو کنار میگذاشتند. یک سوال: ماها چقدر تو محرم از گناهامون کم میکنیم؟
2 روز تا عاشورای حسینی باقی مانده است...
امشب، شب علی اکبر هستش، التماس دعا از همه ی دوستان
 

sh.mojtaba

عضو جدید
ذکر مصیبت

ذکر مصیبت

این چه حزنی است نهفته در نام تو که بی اختیار دلها را می شکند و اشک را در پشت پلک های بی قرار می کند؟ این چه غم شگرفی است که تداعی خاطره ی مقدس تو بر قلب ها می نشاند و جگرها را خواه و ناخواه به آتش می کشاند؟ آدم(ع) که برای پذیرش توبه ی خویش خدا را به اسمای حسنای او قسم می داد وقتی به نام تو رسید – یا قدیم الاحسان بحق الحسین – بی اختیار دلش شکست و برای اولین بار حضور اشک را در چشمها تجربه کرد از جبرئیل پرسید این چه سری است در این نام که فرق دل را می شکافد و آسمان چشم را بارانی می کند؟ آنگاه جبرئیل مصیبت عاشرای تو را بیان کرد. آدم گریست.

باری این گریه دست ما نیست. اختیار اشک در این مصیبت با ما نیست. ما برای ثواب گریه نمی کنیم چه کس می تواند برای ثواب گریه کند؟ گریه کردن بال بسته می خواهد گریه کردن دل شکسته می طلبد ما دق می کنیم اگر برای تو گریه نکنیم. دل ما از سنگ هم که باشد در مصیبت تو نه میشکند که خون میشود کدام سنگ روز عاشورا از زمین برداشتند و دلش را خونین ندیدند؟دل ما چگو نه خون نباشد از این مصیبت جانسوز؟ چگونه می شود تو برفراز قله ی حقیقت بایستی و فریاد بزنی « هل من ناصر ینصرنی» و ما در حسرت این چهارده قرن عقب ماندن از کلام تو در حسرت چهارده قرن دیرتر رسیدن به عاشورای تو در حسرت چهارده قرن دیرتر شنیدن فریاد استمداد تو در خویش مچاله نشویم؟ آنها که یک روز دیرتر به عاشورای تو رسیدند مگر نه تا آخر عمر در آتش حسرت گداخته شدند؟

این « یا لیتنا کنا معک » به خدا تعارف نیست، ما چهارده قر%u
 
آخرین ویرایش:

sh.mojtaba

عضو جدید
سلام
یکروز دیگه تا عاشورای حسینی مونده؟ چقدر از محرم امسال استفاده کردیم؟ توی این شب ها ما رو هم دعا کنید...
 

sh.mojtaba

عضو جدید
عباس فرات را در حسرت بوسیدن لب خود گذاشت. غنچه های لب تشنه ی حرم را مقابل دیدگان خود گذاشت. گرچه آب ننوشید عباس و تشنه کام رفت اما... فرات را قرن ها به طواف بدن خود گذاشت.
تاسوعا تسلیت
 
آخرین ویرایش:

sh.mojtaba

عضو جدید
وقتی به پا میشه روضه ها
باز می پیچه بوی کربلا
از آسمون ها ندا میاد
عاشق ها حی علی العزا...


امروز عاشورا است... اوج محرم. بچه ها مزد عزاداری هاتون رو ارزون نگیرید. من رو سیاه رو هم دعا کنید...
التماس دعا
 

fatam

عضو جدید
کاربر ممتاز

امشب دوباره مست حسينم

رباب ايراني را برمي دارم و مي گريم

و مي زنم به سيم آخر

با گريه بر علي اكبر

كه بي تابم مانند او

و گريه مي كنم سپيد سپيد

به غربت كسي كه شما نشناختيدش

و سرم مي سوزد از اين همه بدرقصي ها

چون بيمار كربلا

هنوز تاول بسيجي ها دارد مي تركد

و شما اصحاب نمك و كورچشمي

چقدر زود حرمله شديد

در دو كربلا

دو دسته عزادار مي بينم

كه هر كدام

ديگري را

يزيد مي داند

از ميكروفون ها خون فوّاره مي زند

امشب شهادت نامه اي امضا نمي شود

تنها خبرگزاري ها گفتند:

امشب بناست اتّفاق بدي بيفتد!

و افتاد

موبايل ها در تاريكي شب

ويبره مي گريند

بلوتوث بلوتوث نوحه مي خوانند

و مي ريزند

به درياي سايت آل صهيون

از كمپ موج نو

اولين نفر به ميدان رفت

شيخ متغيّر پيشاني اش را پوسيد و گريست

بناست قورمه قورمه كنند

شايد كه انتخابات باطل شود

و از جناح روبرو

از اصحاب انتخابات عليه السلام!

بناست قيمه قيمه كنند

در كربلا دو حسين آمده است

اصحاب قورمه اند و قيمه!

اصحاب شيشه و بشكن بشكنه امشب

اصحاب قمه و قليان

و بي شمار يزيد

از اين همه يزيد

يكي منم

يكي هر آن كه غير شما باشد

دعوا سر حسين اصلي ست

اگر حسين من تويي سرت كو؟

حسين من سر نداشت

حسين من پشت سرش سايت هاي سبز نداشت

اينجا حسين هاي زيادي مي بينم

حسين من حسين ناز بود

حسين جاز نبود

حسين من

حسين بالاترين نبود

حسين من

حسين ساركوزي نبود

به كربلا رسيده اند جماعت

و دعوا سر حسين اصلي ست

و تشنگان دارند آب مي شوند و

خليفه ها دارند آب مي فروشند و

سايت ها دارند ماهي شان را مي گيرند

از مزرعه خدا

در ظهر كربلا

و شيعيان حسين(ع)

اين بار

به جان حسين افتاده اند

اگر حسين من تويي رأيم كو؟

كه ما رأيت الا رأيي...

اين را كسي مي گويد

كه فكر مي كند ابوالفضل

برادر عبّاس است

و فكر مي كند كه راي او بالاترين است

و فكر مي كند كه مردم ده

گوساله اند

كسي كه جاي زنجير زدن

زنجير انداخته است اين همه سال

و تازه از فرنگ رسيده است

آقاي ليوايز و توييتر و باراك

آقاي آدامس خروس و مك دونالد

تو ايراني نيستي

يكي از شعبه هاي تيري هستي كه خورد

به گلوي اصغر شش ماهه

دختراني كه گوشواره تان را به رخ مي كشيد

مردان انگشتر مطلّا...

ديگر اينجا سايت اللهي شديد

"بيش از اين بابا دلم را خون نكن "

نگاه كن چه مير و مرگي راه انداخته اند

مهلا مهلا...




شعري از عليرضا قزوه
 

محمدیان

عضو جدید
کاربر ممتاز
امشب دوباره مست حسينم

رباب ايراني را برمي دارم و مي گريم

و مي زنم به سيم آخر

با گريه بر علي اكبر

كه بي تابم مانند او

و گريه مي كنم سپيد سپيد

به غربت كسي كه شما نشناختيدش

و سرم مي سوزد از اين همه بدرقصي ها

چون بيمار كربلا

هنوز تاول بسيجي ها دارد مي تركد

و شما اصحاب نمك و كورچشمي

چقدر زود حرمله شديد

در دو كربلا

دو دسته عزادار مي بينم

كه هر كدام

ديگري را

يزيد مي داند

از ميكروفون ها خون فوّاره مي زند

امشب شهادت نامه اي امضا نمي شود

تنها خبرگزاري ها گفتند:

امشب بناست اتّفاق بدي بيفتد!

و افتاد

موبايل ها در تاريكي شب

ويبره مي گريند

بلوتوث بلوتوث نوحه مي خوانند

و مي ريزند

به درياي سايت آل صهيون

از كمپ موج نو

اولين نفر به ميدان رفت

شيخ متغيّر پيشاني اش را پوسيد و گريست

بناست قورمه قورمه كنند

شايد كه انتخابات باطل شود

و از جناح روبرو

از اصحاب انتخابات عليه السلام!

بناست قيمه قيمه كنند

در كربلا دو حسين آمده است

اصحاب قورمه اند و قيمه!

اصحاب شيشه و بشكن بشكنه امشب

اصحاب قمه و قليان

و بي شمار يزيد

از اين همه يزيد

يكي منم

يكي هر آن كه غير شما باشد

دعوا سر حسين اصلي ست

اگر حسين من تويي سرت كو؟

حسين من سر نداشت

حسين من پشت سرش سايت هاي سبز نداشت

اينجا حسين هاي زيادي مي بينم

حسين من حسين ناز بود

حسين جاز نبود

حسين من

حسين بالاترين نبود

حسين من

حسين ساركوزي نبود

به كربلا رسيده اند جماعت

و دعوا سر حسين اصلي ست

و تشنگان دارند آب مي شوند و

خليفه ها دارند آب مي فروشند و

سايت ها دارند ماهي شان را مي گيرند

از مزرعه خدا

در ظهر كربلا

و شيعيان حسين(ع)

اين بار

به جان حسين افتاده اند

اگر حسين من تويي رأيم كو؟

كه ما رأيت الا رأيي...

اين را كسي مي گويد

كه فكر مي كند ابوالفضل

برادر عبّاس است

و فكر مي كند كه راي او بالاترين است

و فكر مي كند كه مردم ده

گوساله اند

كسي كه جاي زنجير زدن

زنجير انداخته است اين همه سال

و تازه از فرنگ رسيده است

آقاي ليوايز و توييتر و باراك

آقاي آدامس خروس و مك دونالد

تو ايراني نيستي

يكي از شعبه هاي تيري هستي كه خورد

به گلوي اصغر شش ماهه

دختراني كه گوشواره تان را به رخ مي كشيد

مردان انگشتر مطلّا...

ديگر اينجا سايت اللهي شديد

"بيش از اين بابا دلم را خون نكن "

نگاه كن چه مير و مرگي راه انداخته اند

مهلا مهلا...




شعري از عليرضا قزوه


فاطمه جان به این اشکهایی که با خوندن این شعر از چشمام جاری شد آقام حسین هنوز هم تنهاست ، از ایشون بی یاورتر امام زمانه کاش اینبار ندای " هل من ناصر ینصرنی" این انوار آسمانی بی پاسخ نمونه. :gol:
 

fatam

عضو جدید
کاربر ممتاز
فاطمه جان به این اشکهایی که با خوندن این شعر از چشمام جاری شد آقام حسین هنوز هم تنهاست ، از ایشون بی یاورتر امام زمانه کاش اینبار ندای " هل من ناصر ینصرنی" این انوار آسمانی بی پاسخ نمونه. :gol:


آقامون (عج) كه خيلي تنهاست... خيلي غريبه... غربتشو ميشه وقتي فهميد كه اللهم عجل لوليك الفرج ميگيم براي خودمون، براي مشكلاتمون، براي منجي... و نه براي خودشون، و نه براي غربتشون و نه براي غيبتشون...
دله آقا از ما بچه شيعه ها خيلي گرفته است...
خوده خدا گفت چنگ بزنيد به عروة الوثقي كه هرگز گسستني نيست...
عروة الوثقي، عروة الوثقي...

الان بايد به چي چنگ زد؟؟؟؟

الله ولي الذين آمنوا، يخرجهم من الظلمات الي النور...
والذين كفروا، اوليائهم الطاغوت، يخرجونهم من النور الي الظلمات... اولئك اصحاب النارهم فيها خالدون...

خدا خودش گفته.... دو نوع ولايت بيشتر نداريم.. يا ولايت الهي، يا ولايت غير الهي كه طاغوته...
كسي كه ايمان به خدا و ولايت الهي بياره، از تاريكي و جهل به نور هدايت ميشه...
و كسيكه ولي اش طاغوت و طاغوتيان باشه، از نور خارج ميشه و به ظلمت فرستاده ميشه....

همين دو دسته ان...
خدا خودش گفته...
قبلش هم گفته به عروة الوثقي چنگ بزنيد...


ولايت الهي؟؟؟؟ ولايت طاغوت....؟؟؟؟



ما كجا وايساديم؟؟؟
عروة الوثقي زمان چيه؟؟؟ كيه؟؟؟؟



و هم لا يتفكرون...
 
آخرین ویرایش:

حاج ابوالفضل

عضو جدید
ممنون از لطفتون

ممنون از لطفتون

عشق يعني کوچه کوچه انتظار رؤيت خورشيد در باغ بهار
عشق يعني با جنون تا اوج‌ها رفتن از ساحل به بام موجها
عشق يعني يک تغزل شعر ناب مثنوي‌هاي خداي آفتاب
عشق يعني سوختن با شعله‌ها سبز گشتن در شکوه قله‌ها
عشق يعني هاي هاي اشک‌ها در فرات بي‌وفا با مشک‌ها
دست‌افشان رقص سرخي واژگون سعي در محراب با قانون خون
گفتمان مادران داغدار حسرت ديدار گل‌ها در بهار
يک نماد از قصه جام شراب رويکردي سبز در تفسير آب
عشق يعني يک شهود بي‌کران سينه‌اي با وسعت هفت آسمان
در حضور آن فروغ تابناک سر تاويل شفق در جام تاک
پايکوبي بر فراز دارها يک غزل با ميثم تمارها
يا قنوتي هم صداي آبها در نماز صبح با مهتابها
عشق يعني کهکشان در کهکشان چشم اميدي به سوي بي‌نشان
عشق يعني در فضاي رازها خلسه‌اي جاويد با پروازها
عشق يعني بي‌کران نورها با شقايق‌ها ميان هورها
طور سينين حيرتي بي‌انتها شعر شبنم در گلستان خدا
اشک غم در حسرت ديدارها همدلي تا صبح با تبدارها
عشق يعني يک سرود جاودان رقص گلها حيرت پروانگان
عشق يعني زينبي تا اوج‌ها ناخدايي بر فراز موجها
يک زبان در کام از سر غدير کهکشان آسمانهاي منير
چيرگي بر خار و خسهاي سراب مخزن‌الاسرار دخت بوتراب
انعکاس خطبه سجادها يورشي جاويد بر بيدادها
عشق يعني رود رود مادران در عزاي خيلي از نام‌آوران
غرق در خون ذوالجناحي اشکبار در غم بشکوه آن تنها سوار
همنوا با عون يا جعفر شدن روي دستان پدر پرپر شدن
داستان خيمه‌هاي سوخته کودکاني از عطش افروخته
عشق يعني اربعين ياس‌ها اشک سرخي در غم عباسها
تا شهادت يک حبيب باوفا پير برناي کتاب کربلا
جان فشاني مرگ احلي من عسل خوش درخشيدن فراسوي زحل
عشق گفتي کربلا آمد به ياد هيبت خون خدا آمد به ياد
عشق گفتي نينوا آمد به ياد عصمت لاله‌ها آمد به ياد
 

حاج ابوالفضل

عضو جدید
عشق يعني کوچه کوچه انتظار رؤيت خورشيد در باغ بهار
عشق يعني با جنون تا اوج‌ها رفتن از ساحل به بام موجها
عشق يعني يک تغزل شعر ناب مثنوي‌هاي خداي آفتاب
عشق يعني سوختن با شعله‌ها سبز گشتن در شکوه قله‌ها
عشق يعني هاي هاي اشک‌ها در فرات بي‌وفا با مشک‌ها
دست‌افشان رقص سرخي واژگون سعي در محراب با قانون خون
گفتمان مادران داغدار حسرت ديدار گل‌ها در بهار
يک نماد از قصه جام شراب رويکردي سبز در تفسير آب
عشق يعني يک شهود بي‌کران سينه‌اي با وسعت هفت آسمان
در حضور آن فروغ تابناک سر تاويل شفق در جام تاک
پايکوبي بر فراز دارها يک غزل با ميثم تمارها
يا قنوتي هم صداي آبها در نماز صبح با مهتابها
عشق يعني کهکشان در کهکشان چشم اميدي به سوي بي‌نشان
عشق يعني در فضاي رازها خلسه‌اي جاويد با پروازها
عشق يعني بي‌کران نورها با شقايق‌ها ميان هورها
طور سينين حيرتي بي‌انتها شعر شبنم در گلستان خدا
اشک غم در حسرت ديدارها همدلي تا صبح با تبدارها
عشق يعني يک سرود جاودان رقص گلها حيرت پروانگان
عشق يعني زينبي تا اوج‌ها ناخدايي بر فراز موجها
يک زبان در کام از سر غدير کهکشان آسمانهاي منير
چيرگي بر خار و خسهاي سراب مخزن‌الاسرار دخت بوتراب
انعکاس خطبه سجادها يورشي جاويد بر بيدادها
عشق يعني رود رود مادران در عزاي خيلي از نام‌آوران
غرق در خون ذوالجناحي اشکبار در غم بشکوه آن تنها سوار
همنوا با عون يا جعفر شدن روي دستان پدر پرپر شدن
داستان خيمه‌هاي سوخته کودکاني از عطش افروخته
عشق يعني اربعين ياس‌ها اشک سرخي در غم عباسها
تا شهادت يک حبيب باوفا پير برناي کتاب کربلا
جان فشاني مرگ احلي من عسل خوش درخشيدن فراسوي زحل
عشق گفتي کربلا آمد به ياد هيبت خون خدا آمد به ياد
عشق گفتي نينوا آمد به ياد عصمت لاله‌ها آمد به ياد
 

sadegh1987

عضو جدید
وفاداری و ولایتمداری حضرت ابوالفضل

وفاداری و ولایتمداری حضرت ابوالفضل

شمر، كه فرمانده پيادگان قشون عمر بن سعد و از عناصر كليدى و پليد واقعه كربلا بود،در عصر روز تاسوعا، امان نامه اى از عمر بن سعد براى چهار فرزند رشيد و دلاور امالبنين عليهاالسلام يعنى عباس ، عبدالله ، جعفر و عثمان از برادران پدرى امام حسينعليه السلام آورد تا آنان را از سپاه خداجوى و حقيقت طلب امام حسين عليه السلام جداسازد.
ام البنين ، همسر حضرت على عليه السلام داراى چهار فرزند دلاور و فداكاربود كه همگى در ركاب برادر و امامشان حضرت اباعبدالله الحسين عليه السلام در كربلاحاضر بودند.
حضرت عباس عليه السلام كه بزرگترين آنان است ، از شهرت به سزايىبرخوردار بود. وى به خاطر جمال زيبا، قامت موزون ، دلاورى ، غيرت و شجاعت بى مانندش، به (( قمر بنى هاشم )) معروف شده بود.
ام البنين از قبيله بنى كلاب بود كه شمربن ذى الجوشن نيز به همين تبار انتساب پيدا مى كرد. بدين جهت در عصر تاسوعا بهنزديكى خيمه گاه امام حسين عليه السلام آمد و با صداى بلند فرياد زد: خواهرزادگانمكجايند؟

امام حسين عليه السلام كه منظور شمر را دانسته بود، به برادران خودفرمود: پاسخ شمر را بدهيد. اگر چه او فاسق است و ليكن با شما قرابت و خويشىدارد.
حضرت عباس عليه السلام به همراه سه برادر خود، در نزد شمر حاضر شدند و ازاو پرسيدند: حاجت تو چيست؟ شمر گفت : شما خواهرزادگان منيد. بدانيد تا ساعتى ديگرشعله هاى جنگ برافروخته مى گردد و از ياران حسين بن على عليه السلام زنده نمى ماند. من براى شما امان نامه اى از عمر بن سعد آوردم. شما از اين ساعت در امان هستيد،مشروط بر اين كه دست از يارى برادرتان حسين عليه السلام برداريد و سپاهيانش را ترككنيد.
حضرت عباس عليه السلام كه كانون وفادارى و معدن غيرت بود، بر او بانگ زد: بريده باد دست هاى تو و لعنت خدا بر تو و امان نامه ات . اى دشمن خدا، ما را دستورمى دهى كه از ياران برادر و مولايمان حسين عليه السلام دست برداريم و سر در طاعتملعونان و فرزندان ناپاك آنان درآوريم . آيا ما را امان مى دهى ولى براى فرزند رسولخدا صلى الله عليه و آله امانى نيست؟
شمر از پاسخ دندان شكن فرزندان ام البنين ،خشمناك شد و به خيمه گاه خويش برگشت . هم چنين روايت شده است : در ميان سپاه عمر بنسعد، فردى بود به نام ((عبدالله بن ابى محل بن حزام )) كه برادرزاده ام البنينعليهاالسلام بود. وى هنگامى كه با خبر شد عمه زادگانش (عباس ، عبدالله ، جعفر،عثمان ) در ميان سپاهيان امام حسين عليه السلام حضور دارند، امان نامه اى از عمر بنسعد براى آنان گرفت و به واسطه غلامش ((كزمان )) براى آنان ارسال كرد. او ، فرزندانام البنين عليهاالسلام را صدا زد و آنان را امان نامه پسر دايى شان باخبر گردانيد. حضرت عباس عليه السلام و برادرانشان به وى گفتند: به پسر دايى ما سلام برسان و بگوكه ما نيازى به امان نامه شما نيست . امان خدا، بهتر است از امان شما.
 

mohsen victor

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوستان ما يه تايپك در اين زمينه داريم هركي خواست ميتونه اينجا ادامه بده........
 

rebeca20

عضو جدید
خنده کنان می رود روز جزا در بهشت / هر که به دنیا کند گریه برای حسین (ع)
 

صبا سخا

عضو جدید
آری حسین بیشتر تشنه لبیک بود تا آب
اما به جای افکارش,زخم های تنش را نشانمان دادند و بزرگترین رنج او را بی آبی نامیدند.....
دکتر شریعتی
 

rebeca20

عضو جدید
عالم همه قطره است و دریاست حسین (ع) / مردم همه بنده است و مولی است حسین (ع)
ترسم که شفاعت کند از قاتل خویش / از بسکه کرم دارد و آقاست حسین (ع)
 

mohsen victor

عضو جدید
کاربر ممتاز
چيزي ديگه به محرم نمونده ديدن مادري كه با شنيدن اسم حسين بي اختيار اشك از گونه هاش ميريزه و ادمايي كه دلشون مثل دريا بزرگه ماه شبايي كه ديرتر صب ميشن و غم وعشق از چهره ي شهر بالا ميره

محرم ميايد.......
 

mohsen victor

عضو جدید
کاربر ممتاز
امروز بازم محرم شروع شد يه بار ديگه قصه مردانگي هاي تاريخ يه بار ديگه قصه شمرها ويزيد ها و مظلومييت ها
 

Similar threads

بالا