پنجمين صفت مؤمن: «جميل المنازعة» است اگر با كسي بحث و گفت وگويي دارد زيباست، و جنگ و جدال نيست. آيا بايد هر موضوعي را بهانه كنيم و ميدان جنگ تازهاي را راه بياندازيم يا عقل ميگويد زمان، زمان وفاق و اتّحاد است؟ اگر گفتگو و اعتراضي هم هست به صورت «جميل المنازعة» كه از صفات مؤمن است مطرح شود و قوانين را معيار قرار دهيم و معيارهاي وحدت را داشته باشيم.
ششمين صفت : مؤمن «كريم المراجعة» است، يعني مراجعاتش كريمانه است كه دو احتمال دارد:
1- مراجعاتي كه مردم به او دارند كريمانه برخورد ميكند، يعني يا الان توانايي آن را دارد و انجام ميدهد يا وعده انجام آن را در آينده ميدهد و يا نميتواند انجام دهد كه عذرخواهي ميكند،
قرآن ميفرمايد: « قَوْلٌ مَّعْرُوفٌ وَمَغْفِرَةٌ خَيرٌ مِّن صَدَقَةٍ يتْبَعُهَآ أَذًى وَاللّهُ غَنِي حَلِيمٌ ؛ گفتار نيکو و بخشايش ، بهتر از صدقهاي است که آزاري به دنبال داشته باشد، خدا بينياز و بردبار است.» (بقره/263)
2- مراجعهاش به ديگران كريمانه است يعني اگر از كسي چيزي ميخواهد مؤدّبانه است و طلبكارانه نيست و اصرار نكرده و طرف را شرمنده نميكند. وقتي در جلسهاي مينشيند سعي ميكند تعليم و تعلّم در آن باشد و به غيبت و چيزهايي كه به درد او نميخورد و فايدهاي براي او ندارد نميپردازد
هفتمين صفت : مؤمن «أوسع الناس صدراً» است، يعني سينهاش از همه گشادهتر است.
قرآن در مورد سعه صدر ميفرمايد:« فَمَن يرِدِ اللّهُ أَن يهْدِيهُ يشْرَحْ صَدْرَهُ لِلإِسْلاَمِ وَمَن يرِدْ أَن يضِلَّهُ يجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيقًا حَرَجًا ؛هر کس را که خدا خواهد که هدايت کند دلش را براي اسلام مي گشايد ، و هر، کس را که خواهد گمراه کند قلبش را فرو مي بندد.» (انعام/125)
«سعه صدر» به چه معني است؟ : اشخاصي كه شرح صدر دارند همه چيز را تحمّل ميكنند ( ناملايمات، مشكلات، حوادثِ سخت...) بدگوييها در آنها اثر نكرده و زود نااميد نميشوند. حوادث، علوم، دانشها و معارف را در خود جاي ميدهند و اگر كسي درباره آنها بدي كند در گوشهاي از ذهن خود جاي ميدهند و تمام وجودشان را پر نميكند ولي كساني كه ضيق الصدر هستند با اندك ناملايماتي جابه جا شده و پذيرش و تحمّل و حوصله ندارند.
هشتمين صفت : مؤمن «اذلّهم نفساً» است، «ذلت» در لغت عرب به معني تواضع و «ذلول» به معني رام است، ولي در فارسي ذلّت يك بار منفي دارد پس اين صفت به معني تواضع است يعني مؤمن تواضعش زياد است و در مقابل مردم تواضع ميكند، به كوچك و بزرگ آنها احترام ميكند، و توقع ندارد همه به او احترام بگذارند.
نهمين صفت :مؤمن «ضحكه تبسماً» است، مؤمن با صداي بلند نميخندد در روايات داريم كه پيامبر هيچگاه با صداي بلند نخنديد، پس
خنده مؤمن هم مؤدّبانه است.
دهمين صفت : مؤمن «اجتماعه تعلّماً» است يعني مؤمن وقتي در جلسهاي مينشيند سعي ميكند تعليم و تعلّم در آن باشد و به
غيبت و چيزهايي كه به درد او نميخورد و فايدهاي براي او ندارد نميپردازد.