قرارهاي بي قرار...

[aynaz.m]

قرار بر این باشد
که زندگی رسمش
خوشبختی محض نیست
اگر ناکامی نباشد
میدانی
مطمئن باش که
هرگز قدر لحظات خوشبختی را نمیفهمی
قرار بر این باشد
که اگر یادت رفت خدایی هست
خودش یاداوری میکند
با همین ناکامیها و نامرادیهای دنیا
دستت را جلوی خدا دراز کن
میدانم شعاریست بزرگ
ولی تنها به زندگیت بنگر
خودت میفهمی
چه شعار عظیمیست
a.m

 

[mani24]

عجیب است عصر ما...عصری که دیگر به خیانت می گویند روابط عمومی بالا...

عصری که دیگر لباس های پاره و چروکت نشان از فقرت نیست...

عصری که موهای ژولیده ات را به حساب مجنون بودنت نمی گذارند دیگر...

عصری که با یه لبخند می آیند و با یک نگاه سرد می روند...

روزگاری که خودت زودتر از خاطراتت محو می شوی...

روزگاریست که دیگر چشمها را نمی بندند تا به یاد بیاورند...

چشمها را می بندند تا فراموش کنند...

روزگار غریبی که می گفتند همین است عزیز...



" دلم به وسعت یه دنیا گرفته... "

 

[aynaz.m]

میخندند عروسکهایی که
نامشان در ظاهر ادم هست ولی
در اصل عروسک ادمهایی هستند که
جای انان فکر میکنند و جایشان تصمیم میگیرند
این عروسکها ظاهر قشنگ دارند ولی میدانی
روزی میاید که عروسکها تصمیم میگیرند
نباشند عروسک
ان وز تنها انانی کنارشان باقی میمانند
که خود واقعی ان عروسک را باور دارند
بقیه انانی که او را عروسک میخواستند
میروند برای همیشه
هر وقت خواستی ادمها را امتحان کنی
کافیست همانی باشی که هستی
انوقت تعداد کثیری تو را رها میکنند
a.m

 

[*zahedan]

آغوش کسی را دوست بدار،

که بوی""بی کسی""بدهد

نه بوی""هر کسی"".

 

[aynaz.m]

ای سبزترین خاطره در باغ وجودم....
دیشب به حضورت غزلی ناب سرودم...
گفتند چه داری از این هستی دنیا؟
گفتم رفیقی هست همه بود و نبودم....

 

[shiba.s.a]

حس بودنت

قشنگ ترین حس دنیــــــاست

تو کـه باشی ...

هر روز را .. نــــــــــــــــــه !

هر ثانیه را عشـــــق است...

​

 

[mani24]

اگر دست من بود
"ي" را اينقدر ميکشيدم تا صاف بشه!
بشه " ا " !
اون وقت هيچ چيز "بي تو" نبود!
همه چيز "با تو" ميشد../

 

[mani24]

حس بودنت

قشنگ ترین حس دنیــــــاست

تو کـه باشی ...

هر روز را .. نــــــــــــــــــه !

هر ثانیه را عشـــــق است...

​

چه بی مقدمه در من شروع تو پیداست
و صادقانه بگویم که در دلم غوغـاست
چه دیر دیدمت اما چه زود دل بستم
به لحن شرقی چشمت که این چنین گویاست
هزار شعر نگفته به گوش من خواندی
و شاعرانه شنیدم که لهجه*ات شیداست
رسیده*ای ز "ندانم کجا"ی کشور عشق
که ماورای مدار کبود غربت*هاست
چه کودکانه تورا بی*قرار می*خواهم
اگر چه گفتن ِخواهش خلاف عادت ماست
شگفت آوَرَدَت این صراحتم اما
نمانده فرصت کتمان و شعر بی*پرواست
و بی*مقدمه آن سان که خوب می*دانی
ز واژه واژه*ی سرخش، نهفته*ها پیداست​

 

[mani24]

[h=2][/h]

عادت کرده ام
کوتاه بنویسم
کوتاه بخونم
کوتاه حرف بزنم
کوتاه نفس بکشم
تازگی ها
دارم عادت می کنم
کوتاه زندگی می کنم
یا شاید
کوتاه بمیرم
نمی دانم
فقط عادت ... ...​

 

[mani24]

مثل اینکه ابر شده ام...

باد که میخورد به تنم؛

بارانم می آید...!

هوای اطرافم از باد گذشته،

طوفانیست ...​

 

[aynaz.m]

قرار شده
وقتی باران میاید
ارام بگیرم
و دیگر بارانی نباشم
اما نمیدانم
وقتی تو بارانی هستی
چگونه بخندم
پس بارانی باشم بهتر هست
وقتی تو بارانی هستی

 

[aynaz.m]

وقتی دلتنگ میشوم
میان تمام دقایق
به این میاندیشم
چگونه ارام بگیرم
اما تنها نگاهت
باعث ارامش قلبم هست

 

[mani24]

تقدیـــــــــــر دروغ بزرگی است که دنیـــــــــــا

برای گرفتن تــــــــــو از من ساخته است…

این شد ک تو قرن هاست تقدــــــــــــیر منی …

 

[aynaz.m]

دلتنگی که سراغم را میگیرد
دلم خیلی تنگ هست
اینجا همه حضور دارند
جز تو که باید باشی
نیستی سخت دل تنگم

 

[smart student]

 

[smart student]

"ديوانه اي ديروز از يک ماهي انتظار پرواز داشت
شگفتا!
مثل اين است که از من بخواهند فراموشت کنم!!!!!!"

 

[smart student]

 

[mani24]

همه چيز را یاد گرفته ام !
یاد گرفته ام چگونه با تو باشم بی آنکه تو باشی !
یاد گرفته ام ....نفس بکشم بدون تو......و به یاد تو !
یاد گرفته ام که چگونه نبودنت را با رویای با تو بودن...
و جای خالی ات را با خاطرات با تو بودن پر کنم !
تو نگرانم نشو
همه چیز را یاد گرفته ام !
یاد گرفته ام که چگونه بی صدا بگریم
یاد گرفته ام که هق هق گریه هایم را با بالشم ..بی صدا کنم
تو نگرانم نشو !!
همه چيز را یاد گرفته ام !
یاد گرفته ام که بی تو بخندم.....
یاد گرفته ام بی تو گریه کنم...و بدون شانه هایت....!
یاد گرفته ام ...که دیگر عاشق نشوم به غیر تو !
یاد گرفته ام که دیگر دل به کسی نبندم ....
و مهمتر از همه یاد گرفتم که با یادت زنده باشم و زندگی کنم !
اما هنوز یک چیز هست ...که یاد نگر فته ام ...
که چگونه.....!
برای همیشه خاطراتت را از صفحه دلم پاک کنم ...
و نمی خواهم که هيچ وقت یاد بگیرم ....
تو نگرانم نشو !!
فراموش کردنت" را هيچ وقت یاد نخواهم گرفت .

 

[aynaz.m]

بـــراي فـــرامـوش کــردنــَـت ، هـَــر شــَـب آرزوي آلـزايـمـــر مـي کنـــَـم …
خــوش بــه حــالِ تـو …
کــه وقتــي ” او ” آمـــد .. بـدونِ هـيـــچ دردِ ســَــري ،
فـــرامــوشـــَـــــم کـــَــردي …!!

 

[mani24]

تو تقویم یه روزهایی هم هستند که روز نیستند....


شــــبـــــن....

 

[mani24]

ديگر آن لبخند شادي بخش و گرم

نيست پيدا بر لب تبدار تو

من پريشان ديده مي دوزم به او

بي صدا نالم كه اين است آنچه هست

خود نمي دانم كه اندوهم ز چيست

زير لب گويم چه خوش رفتم ز دست

همزباني نيست تا بر گويمش

را اين اندوه وحشتبار خويش

بي گمان هرگز كسي چون من نكرد

خويشتن را مايه آزار خويش

از من است اين غم كه بر جان من است

ديگر اين خود كرده را تدبير نيست

پاي در زنجير مي نالم كه هيچ

الفتم با حلقه زنجير نيست

آه اين است آنچه مي جُستي به شوق

راز من راز زني ديوانه خو

راز موجودي كه فكرش نبود

دره اي سوداي نام و آبرو

راز موجودي كه ديگر هيچ نيست

جز وجودي نفرت آور بَهرِ تو

 

[aynaz.m]

میدانی در تمام
دنیا
من و تو
بدهکارترن هتیم
بذهکار تمام
دوستت دارمهایی که نگفتیم
جاده هایی که نرفتیم
نگاهیی که نکردیم
و تمام لحظات که شیرین
میگذشت و نگذشت
am

 

[aynaz.m]

تنهایی ام را با کسی قسمت نخواهم کرد


یک بار قسمت کردم ، چندین برابر شد . . .

​

 

[رجایی اشکان]

بـعـضـي اشـکـهـا هـسـتـنـد ..
بــــــــــــــــي دلـيـل ..
بــــــــــــــــــــــــــي بـهـانـه ..
يـکـ دفـعــــــــــــــــــــــــــــــــه اي ..
نـصـفــ شـبــــــــــــي
عـجـيـبـــــــــــــ آدم را آرام مـي کـنـنـد...
مـي گـويـنـد ايـن اشــکــ هـاي بـي بـهـــــــــــــــــانـه ..
سـنـدشـان بـه نـام خـــــــــــــــــــداســـتــ

 

[aynaz.m]

خدایا...

به من بیامو ز که دوست داشتن بازی دل نیست...


بلکه........


" یک حس پاک است"


بیاموزم دل کسی رو به بازی نگیرم


دل شکستن هنر نیست


دل به دست آوردن یه شاهکار است

 

[aynaz.m]

√ بـــوے گنــב خیـانـتْ تمـــام شـہـــر را گـرفتـﮧ!​

​

√ بـــوے گنــב خیـانـتْ تمـــام شـہـــر را گـرفتـﮧ!​

​

مــرב هـاے ” چشــم چـراטּ ” ،​

​

زنـہــاے ” خـائـטּ ” ،​

​

پـωــر هـاے ” شـهـوت راטּ ” ،​

​

בختـــر هـاے ” پـول پـرωـتْ ” …​

​

پـسْ چـﮧ شـُـב آבمـیـّ!ـتْ !؟​

​

چیــבטּ یـڪ ωــیــبــ و ایـטּ همـﮧ تقــــاص…!​

 

[aynaz.m]

√ ڪبــریت را روشـטּ مـے ڪنـــم و​

​

ڪنــار گـوش ωــیگــار مـے گــویـم:​

​

” عصــر،عصــر نـامـرב هـاωـت رفیـق!”​

​

و یـڪ بــار בیگــر بـراے آرامـش خـوבم،رفیـق ωـوزے مـے ڪنــم…​

​

 

[aynaz.m]

√ روز هــا و شـب هــا گـذشـﭞْ و​

​

مـטּ روز و شب بــوכم بــﮧ یــاכ تــــو…​

​

روز هــا مـכفــوטּ כر انــﭡـظـــار…!​

​

شـب هــا غــرق כر ωــراب امیـــכ…!​

​

כر وهـــم شیــریـטּ خیــالِ مـטּ؛​

​

تـــو ڪنــارِ مــטּ!​

​

مــטּ ڪنــار تـــــو!​

​

آه از انــﭡـظـــــار…!​

 

[pepper]

برای کسانی که دندان درد دارند حافظ نخوانید
آن ها به راحتی خواهند گفت خفه!
او چه می داند من چه می کشم
و او یعنی حافظ
او با تاج زرینش زیر دوش می رفت
پس تکلیف این همه نکبت چه خواهد شد؟
شعر حافظ را در مجهزترین ماشین لباسشویی شست و شو داده اند
به بی شعوری تحقیرمان نکنید!​

 

[pepper]

نیم ساعت پیش،
خدا را دیدم
که قوز کرده با پالتوی مشکی بلندش
سرفه کنان
در حیاط از کنار دو سرو سیاه گذشت
و رو به ایوانی که من ایستاده بودم آمد،
آواز که خواند تازه فهمیدم
پدرم را با او اشتباهی گرفته ام.