فراق یار

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
گاهی به تو نمیگویم
اما میدانی
هر لحظه به یادتم
فرق ندارد
اسمان در چه اوضاعی باشد
اسمان دلم هر لحظه به یادت میافتد
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
عصاره ی تمام مهربانی ها را می گیرم

و از آن فرشته ای می سازم همچون “خودت”
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
چه سخته
وقتی
لحظات میایستند
هیچ حرکتی ندارند
اونجا که
دلت
فقط
یک نفر میخواد
دل تنگش هستی
و اروم اسمش
بر زبانت
جاری میکنی
 

*zahedan

عضو جدید
کاربر ممتاز
زندگی جقدر زود میگذره....
کاش قدر همديگر رو بیشتر میدونستیم.....

 

pakmojtaba

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
به مرگ
گرفته ای مرا

تا به تبی راضی شوم

کاش می دانستی

به مرگ راضی ام وقتی که

تب می کنم از دوری ات
!
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
ان لحظه که نیستی
دلم سخت تنگت میشود
ان لحظه که هستی
زمان
انقدر
سریع میگذرد
که دلم میخواست
زمان متوقف میشد
تا بمانی
در کنارم برای همیشه
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نقش هايت همه سحرانگيز است

پرده هايت همه از جنس حرير

خانه اما بي عشق ، جاي خنديدن نيست

جاي ماندن هم نيست

بايد از كوچه گذشت

به خيابان پيوست

و تكاپوي كنان

عشق را بر لب جوي و گذر عمر و خيابان جوئيد

عشق بي همهمه در بطن تحرك جاريست
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
در کجای هستی
تو را هر لحظه
صدا میزنم
اما
انگار
نمیشنوی
دلم سخت
تنگ لحظات هست
که تو را
صدا میزنم
و تو نامم را به ارامی
بر زبان جاری کنی
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ای یار دوردست که دل می‌بری هنوز
چون آتش نهفته به خاکستری هنوز

هر چند خط کشیده بر آیینه‌ات زمان
در چشمم از تمام خوبان، سری هنوز

سودای دلنشین نخستین و آخرین!
عمرم گذشت و توام در سری هنوز

ای نازنین درخت نخستین گناه من!
از میوه‌های وسوسه بارآوری هنوز

آن سیب‌های راه به پرهیز بسته را
در سایه سار زلف، تو می‌پروری هنوز

با جرعه‌ای ز بوی تو از خویش می‌روم
آه ای شراب کهنه که در ساغری هنوز
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
ان لحظات که
کنارم نیستی
ان لحظات سخت میگذرد
اما میدانی
لحظاتی که
کنارم مینشینی
ارام میگذاری
سر بر شانه ات بگذارم
چه لذتی دارد
 

محدثه یوسفی

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
مهم نی ک کسی کنارت نی
آيه 186 بقره
186- واذا سالك عبادى عنى فانى قريب اجيب دعوه الداع اذا دعان فليستجيبوا لى و ليومنوا بى لعلهم يرشدون
ترجمه آيه:
و چون بندگان من از تو سراغ مرا مى گيرند بدانند كه من نزديكم و دعوت دع اكنندگان را اجابت مى كنم البته در صورتى كه مرا بخوانند پس بايد كه آنان نيز دعوت مرا اجابت نموده و بايد به من ايمان آورند تا شايد رشد يابند.(186)
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
میدانی در نبودنهایت چه دل تنگت میشوم
در بودنهایت نیز گاهی دل تنگت میشوم
اخر زمان رفتنت انقدر سریع میرسد که
دلم نمیخواهد
اینجا در گوشه ای چشمانم
نم نم بارانیست
اما میدانی دوستت دارم
چه این نم نم های گاه و بی گاه به سراغم بیاید چه نیاید
تو زیباترین یادی هستی که
من با ان
زندگی میکنم
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
خوشبختی یعنی تو
که با وجود
تمام
بدخلقیهایم
با حوصله تمام
مرا تحمل میکنی
و تنها میتوانم بگویم
من
کنار تو خوشبخترین هستم
اخر تو
همدم من هستی
 

baran72

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دارد باران می بارد
و داغ تنهایی ام
تازه می شود!
نگو که نمی آیی
نگو مرا همسفر دشت آسمان نیستی
از ابتدای خلقت
سخن از تنها سفر کردن نبود
قول داده ای
باز گردی
از همان دم رفتنت
تمام لحظه های بی قرار را
بغض کرده ام
و هر ثانیه که می گذرد
روزها به اندازه هزار سال
از هم فاصله می گیرند....
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هرچند تنهایی را دوست ندارم اما دوست دارم در قلب تو تنها باشم تنـــهای تنـــها
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
چقدر دلم میخواست
در قلبت
تنها تنها
بودم
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
ارام مینشینم و
تک تک
ستاره ها را به نامت میزنم
تا
در لحظات دلتنگی که
نفسم بالا نمیاید
با دیدنشان
شاید
بتوانم
کمی
نفس بکشم
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
وقتی دل تنگی اگه هر کاری کنی
تا حواست پرت بشه
باز دل تنگی سراغت میاد
دلم که تنگت میشه
نه با زمان کاری دارم نه با مکان نه با هیچی
بدان هر
لحظه ام با یاد تو همراه هست
چه نزدیک باشی چه دور
در من حضور داری
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
در هر لحظه که
نامت بر زبانم
جاری میشود
ناخوداگاه لبخندی میزنم
اما گاهی اوقات
چشمانم لبخند نمیزنند
بلکه به سادگی
میبارند
و کسی هنوز نمیداند
رسم چشمانم
چیست
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
از فراقت درد میشکم
از نبودنت
از نداشتنت
کاش میدانستی
چقدر دلم تو را نقد میخواهت
چشمان بارانیم را
تنها
به اسمان دوخته ام
تا شاید
قاصدکی خبری از تو برایم
بیاورد
ولی افسوس هر چقدر هم منتظر بمانم
هیچ خبری نمیشنوم
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
چقدر دلم میخواست در قلب تو تنهای تنها باشم
اخر تو تنهای تنها در قلب تنها و کوچکم هستی
دوستت دارم عشق من که تو برایم
جان جانانی
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
چشمان بارانیم را
به سوی اسمان میگیرم
و ارام
با خدایم سخن میگویم
کاش میدانستی
چقدر دوستت دارم
کاش
خدا میداند
چه میکشم
پس تنها به خودش میگویم
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
وقتی که
تو نیستی
ارام مینشینم و
نبودنت را مرور میکنم
ولی وقتی هستی
انقدر لحظات زود میگذرد که
باورم نمیشود
چند لحظه پیش کنارم بودی
انگار
در خواب و رویا بودم
 

محدثه یوسفی

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
تو که گفتی بی تو سختمه
غم و غصه توی بختمه
داری حالا عادت می کنی
دلو از غم راحت می کنی
دیگه رفتن سادست واسه تو
جاده آمادست واسه تو
ولی چشمای من تر شده
عمره من پای تو سر شده
………
 

pakmojtaba

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تو به نوک زبان قلم که می رسد
حواس تمام واژه ها پرت می شود

عرق بر پیشانی دفتر می نشیند و

حروف، چون دانه ی اسپند بر حرارت دلتنگی

اضطراب تلفظ نام تو را دارند..

لباس شعر بر قامت نام هر کسی غیر از تو جار میزند...
 

mahsa jo0on

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]هر رهگذری مَحرم اسرار نگردد[/FONT]

[FONT=arial,helvetica,sans-serif]صحرای نمک زار چمن زار نگردد[/FONT]

[FONT=arial,helvetica,sans-serif]هرجا که رَسی طرح رفاقت مَکش ای دل[/FONT]

[FONT=arial,helvetica,sans-serif]هر بی سروپا یار وفادار نگردد . . .[/FONT]​
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

تعــارف نــدارم عزیـز !

امیــدهایــــــم از جنــگ داشتن َت برگشتــــــه انـد !

همــه

زخمـــــــــی !



+ فــرحنازمیــرطاووســی
 
بالا