طرح از سحر تا افطار ویژه ماه مبارک رمضان

vitaminb12

عضو جدید
کاربر ممتاز
و از كتاب امامى طوسى از رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) روایت شده كه فرمود:

((كسى كه ماه رمضان را از روى ایمان و امید پاداش الهى روزه بگیرد خداوند گناه گذشته اش را بیامرزد، و كسى كه شب قدر از روى ایمان و امید پاداش الهى نماز بخواند خداوند گناه گذشته اش را بیامرزد.))(5)
 

vitaminb12

عضو جدید
کاربر ممتاز
در همان كتاب از رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) روایت كرده كه به جابر بن عبدالله انصارى فرمود:

((اى جابر این ماه رمضان است . كسى كه روزش را روزه بگیرد و بخشى از شب آن را به حال نماز و قیام بگذراند، و شكم و عورت خود را نگهدارد، و زبان خود را نگهدارد از گناهان خود بیرون رود، همانگونه كه از ماه (رمضان ) بیرون رود.

جابر عرض كرد: این چه حدیث خوبى است !

فرمود: اى جابر! و این شرطها هم چه شرطهاى سختى است !؟
 

vitaminb12

عضو جدید
کاربر ممتاز
امام صادق (علیه السلام) فرمود: كسى كه در ماه رمضان آمرزیده نشود تا سال آینده آمرزیده نشود، مگر آنكه در عرفه حاضر شود.و عرفه را درك كند
 

mina_p

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
[h=1]انسان وارسته عاشق ماه مبارک [/h]
رسول الله(صلی الله علیه وآله)فرمود:
«افضل النّاس من عشق العبادة فعانقها و أحبّها بقلبه و باشرها بجسده و تفرّع لها هو لایبالی علی ما أصبح من الدنیا علی عسر أم علی یُسر». (1)
خوشا به حال کسی که عبادت را معشوق خود بداند; با عبادت معانقه کند و آن را با تمام وجود لمس کند، خوشا به حال چنین نمازگزار و روزه داری که عاشق صوم باشد.

اصول کافی ، ج2، باب عبادت، حدیث3) این حدیث شریف می‌فرماید: بهترین چهره ی مردمی ، آن انسانی است که به عبادت عشق ورزد، ما را وادار می‌کند که اوّل شائق بعد عاشق عبادت باشیم.
شائق به کسی می‌گویند که ندارد و می‌طلبد، عاشق به کسی می‌گویند که رسید و نگه می‌دارد. آن انسان تشنه‌ی که به دنبال چشمه می‌رود را می‌گویند مشتاق چشمه است، وقتی به آب رسید و آب را گرفت و حفظ کرد، می‌گویند او عاشق چشمه است.

میهمان خدا بودن

طبق فرمایش نورانی پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) در خطبه شعبانیه، مؤمنین در این ماه مبارک به ضیافت الهی دعوت شده‌اند.

«هُوَ شَهْرٌ دُعِیتُم فِیهِ إلی ضِیافَةِ الله».

مهمان بایستی کاری بکند که صاحبخانه می‌کند، مهمان خدایی که «یُطعِمُ و لایُطعَم» است، اگر خدای سبحان می‌بخشد و نمی‌گیرد، انسان هم بایستی در این ماه خویی پیدا کند که ببخشد و نگیرد، چون هیچ دستی بهتر از دست بخشنده نیست و هیچ دستی هم بدتر از دست بگیر نیست. اگر کسی تلاش و کوشش کرد که دیگر در کنار سفره او به بهشت بروند، این ید بخشنده دارد، و اگر تلاش کرد که به برکت دیگران به بهشت برود، این دست گیرنده دارد.

در بیانات پیامبر(صلی الله علیه وآله)هست که حضرت می‌فرماید: «الید العلیا خیرٌ من الید السّفلی »

در شب‌های ماه مبارک رمضان این روح بلند را به انسان می‌آموزند و می‌گویند هر شب بگویید: «خدایا تو که دینت را حفظ می‌کنی و ممکن نیست که دست از دینت برداری، آن توفیق را بده که دین تو بدست من زنده بشود»، نه این که دیگران دین تو را زنده کنند و من کنار سفره دین بنشینم، بگذار که نماز و روزه به دست من و با خون من زنده بشود که دیگران مهمان من باشند، نه این که دیگران بجنگند و خون بدهند و دین را احیا کنند و من نماز بخوانم و روزه بگیرم. (2)

«و اجعلنی ممّن تنتصر به لدینک و لاتستبدل لی غیری»

«خدایا چنین عوض نکن که من را بدهی و دیگری را جای من بیاوری »

چون این تهدید را خدای سبحان کرد و فرمود: من از دینم حمایت می‌کنم و دست از دینم بر نمی‌دارم، شما نشد دیگری را می‌آورم {وَإِنْ تَتَوَلَّوْا یَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَیْرَکُمْ ثُمَّ لاَ یَکُونُوا أَمْثَالَکُمْ}.

فرمود: حالا اگر حفظ دین با شما نشد، با دیگری، شما اگر خلوص را از دست دادید شما را می‌برد و دیگری را جای شما می‌آورد.

این خوی بزرگ منشی را در دعاها به ما آموختند که سعی کنید این چنین دعا کنید. هرگز از خدا مال زیاد نخواهید، بلکه بخواهید که آبرویتان محفوظ باشد.
کسی که مهمان خدا شد، اوصاف صاحبخانه را به عنوان آنچه در نزد خداست، از خدا مسئلت می‌کند، آن روح بی نیازی و بزرگواری را طلب می‌کند، و خدای سبحان که میزبان است چنین پذیرایی می‌کند. ضیافة الله همان لقاءالله را نتیجه خواهد داد.

پیامبر(صلی الله علیه وآله)در ادامه فرمودند: «و جعلتم فیه من أهل کرامة الله» شما در این ماه کریم هستید. انسان کریم آن بزرگوار و بزرگ منشی است که طبعش به طبیعت آلوده نیست. فرمود شما در این ماه از خدی سبحان کرامت بخواهید و آبروی انسان کریم را خداوند نمی‌ریزد و همیشه آن را حفظ می‌کند. شما باید در این ماه توشه کرامت تهیه کنید که همان وصف خاصّ فرشتگان است. اگر فرشتگان «بَلْ عِبادٌ مُکْرَمُون» بندگان مکرَّم و کریماند، شما در کنار سفره کرامت دعوت شده‌اید سعی کنید کریم بشوید و در ادامه فرمود: «أنفاسکم فیه تسبیح و نومکم فیه عبادة و عملکم فیه مقبول».

پی نوشت ها:
1 ـ صحیفه سجادیه، دعای 45، در وداع ماه مبارک.
2 ـ ارشاد القلوب دیلمی ـ باب18
 

mina_p

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
[h=1]برترى ماه رمضان و ثواب روزه آن[/h]
1.امام باقر علیه السلام به جابر فرمودند: اى جابر! كسى كه به ماه رمضان برسد و روز آن را روزه گرفته ، پاره اى از شبش را عبادت كند، فرج و زبان خود را حفظ كرده، چشمش را از حرام بپوشاند و از آزار مردم بپرهیزد، همانند روزى كه از مادر متولد شده است ، گناهان بیرون مى رود.

جابر مى گوید: گفتم : فدایت گردم ، چه حدیث خوبى !
حضرت فرمودند: و چه شرط سختى !

2. امام باقر علیه السلام فرمودند: همانا هنگامى كه پیامبر صلى الله علیه و آله از عرفات بازگشته و رهسپار منا بود، وارد مسجد شد. مردم گرد او جمع شده و در باره لیلة القدر از او سوال كردند. حضرت در آنجا سخنرانى نموده و پس از ثناى الهى فرمودند: هر كدام از شما كه درباره شب قدر از آن من سوال كنید، آن را از شما پنهان نمى كنم . چون همانان من نیز آن را نمى دانم . اى مردم ! بدانید همانا هر كسى با صلح و سلامت به ماه رمضان برسد و روزش را روزه گرفته ، مقدارى از شبش را عبادت كند، مراقب نمازش باشد و به نماز جمعه اش و نماز عید فطر برود، قطعا شب قدر را درك كرده و به جایزه پروردگار دست یافته است .

راوى مى گوید: امام صادق علیه السلام فرمودند: به خدا سوگند به جوایزى رسیده است كه مانند جوایز بندگان نیست .

3. امام باقر علیه السلام نقل مى كند كه رسول خدا صلى الله علیه و آله هنگامی كه ماه رمضان فرا رسید؛ یعنى سه روز كه از شعبان باقى بود، به بلال فرمودند: در میان مردم جار بزن .

هنگامى كه مردم جمع شدند، پیامبر صلى الله علیه و آله بالاى منبر رفته و خدا را حمد و ثنا گفته ، سپس فرمودند: اى مردم ! همانا این ماه فرا رسید؛ ماهى كه سرور این ماه‌هاست ؛ شبى در آن است كه از هزار ماه بهتر است ، درهاى جهنم در آن بسته است و درهاى بهشت در آن گشوده مى گردد، كسى كه آن را درك كند و آمرزیده نشود ، خداوند او را از خود دور كند؛ و كسى كه پدر و مادر خود را درك كند و آمرزیده نشود، خداوند او را از خود دور كند؛ و كسى كه من نزد او ذكر شوم و بر من صلوات نفرستد، خداوند عزوجل او را از خود دور مى كند.

4. امام باقر علیه السلام فرمودند: رسول خدا صلى الله علیه و آله در آخرین جمعه شعبان سخنرانى نموده و پس از حمد و ثناى خداوند فرمودند: اى مردم ! نزدیك است كه ماهى فرا برسد كه در آن شبى است كه بهتر از هزار ماه و آن ماه، ماه رمضان است ، خداوند روزه آن را واجب نموده و عبادت یك شب را با نمازى مستحب مانند عبادت هفتاد شب با نمازى مستحب در سایر ماه‌ها قرار داده است . پاداش كسى را كه در این ماه مبادرت به عمل خیر و نیك مستحبى بنماید، مانند پاداش كسى قرار داده است كه واجبى از واجبات خداى عزوجل را به جا آورد، و كسى كه واجبى از واجبات خداوند را به جا آورد، مانند كسى است كه هفتاد واجب را در سایر ماهها به جا آورد و آن ماه صبر است . و همانا ثواب صبر بهشت است و آن ماه مواسات است . و آن ماهى است كه خداوند در آن رزق مؤمنین را افزایش ‍ مى دهد. كسى كه به مومن روزه دارى در آن افطار بدهد، به خاطر این عمل پاداش آزادى یك بنده و آمرزش گناهان گذشته اش را خواهد داشت .

عرضه داشتند: اى رسول خدا! همه ما توانایى افطارى دادن به روزه دار را نداریم .
آن حضرت علیه السلام فرمودند: همانا خداوند كریم است ، به كسى هم كه جز بر مقدارى شیر مخلوط با آن كه روزه دارى به آن افطار كند یا آب گوارایى یا چند دانه خرماى ریز توانایى ندارد و نمى تواند بیش از این بدهد، نیز این ثواب را عنایت مى فرمایند. و كسى كه در آن بر بنده خود آسان گیرد، خداى عزوجل نیز در حساب از او آسان گیرد.
و آن شهرى است كه اولش رحمت ، وسطش آمرزش و آخرش اجابت و آزادى از آتش است . و در آن شما از چهار چیز بى نیازى نیستند: دو چیز كه خداوند را با آن راضى مى كنید، و دو چیز است كه شما به هیچ وجه از آن بى نیاز نیستند.
دو چیزى كه خداوند را با آن راضى مى كنید، گواهى به این است كه هیچ خدایى جز خداى یگانه نیست و همانا من رسول خداوند هستم . دو چیزى كه شما به هیچ وجه از آن بى نیاز نیستید، این است كه حاجت‌هاى خود و بهشت را از خداوند خواسته، از خدا عافیت (تندرستى ) را بخواهید و از جهنم به او پناه ببرید.
 

mina_p

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز

روایات در باب ثواب قرائت قرآن در ماه مبارک رمضان



روایت اول


در كتاب بحارالانوار از امام صادق (علیه السلام ) از رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) روایت كرده كه فرمود:
"شهر رمضان شهر الله عزوجل ، و هو شهر یضاعف الله فیه الحسنات ، و یمحو فیه السئیات ، و هو شهر البركة ، و هو شهر الانابة ، و هو شهر التوبة و هو شهر المغفرة ، و هو شهر العتق من النار، و الفوز بالجنة . الا فاجتنبوا فیه كل حرام ، و اكثیروا فیه من تلاوة القرآن ، و سلوا فیه حوائجكم ، واشتغلوا فیه بذكر ربكم ، و لایكونن شهر رمضان عندكم كغیره من الشهور، فان له عندالله حرمة و فضلا على سائر الشهور، و لایكونن شهر رمضان یوم صومكم كیوم فطركم ."(1)

((ماه رمضان ماه خداى عزوجل مى باشد، و آن ماهى است كه خداوند كارهاى نیك را در آن دو چندان كند و بدی‌ها را در آن محو سازد، ماه بركت ، و ماه انابة و بازگشت ، و ماه توبه و ماه آمرزش و ماه آزادى از آتش دوزخ ، و كامیاب شدن به بهشت است .
هان كه در این ماه از هر حرامى خوددارى كنید، و تلاوت قرآن را زیاد كنید. و حاجات خود را بخواهید، و به یاد پروردگارتان سرگرم باشید، و ماه رمضان نزد شما نباید همانند ماه‌هاى دیگر باشد، چرا كه براى این ماه در پیشگاه خداوند حرمت و برترى بر دیگر ماه‌‎ها است ، و نباید در ماه رمضان روز روزه شما مانند روز غیر روزه شما باشد.))


روایت دوم

و از امام هشتم (علیه السلام ) روایت كرده كه فرمود:
"الحسنات فى شهر رمضان مقبولة ، والسیئات فیه مغفورة ، من قرا فى شهر رمضان آیة من كتاب الله عزوجل كان كمن ختم القرآن فى غیره من الشهور، و من ضحك... ."(2)

((نیكى ها در ماه رمضان پذیرفته ، و بدیها در آن آمرزیده است ، كسى كه در ماه رمضان آیه اى از كتاب خداوند بخواند همانند كسى است كه در ماههاى دیگر قرآن را ختم كرده و كسى كه در این ماه در روى برادر ایمانى خود بخندد (و او را خوشحال كند) در روز قیامت او را دیدار نكند جز آنكه در روى او بخندد (و او را خوشحال كند) و به بهشت مژده اش دهد، و كسى كه در این ماه به مؤمنى كمك می كند، خداى تعالى در هنگام عبور بر صراط كمكش كند در آن روزى كه گام‌ها بلغزد، و كسى كه خشمش را در این ماه نگهدارد خداوند خشمش را در روز قیامت از او باز دارد.
و كسى كه درمانده اندوهگینى را دستگیرى و نجات دهد، خداوند در روز قیامت او را از هراس بزرگ آن روز در امان دارد، و كسى كه ستمدیده اى را در این ماه یارى كند، خدایش در دنیا بر دشمنانش یارى دهد، و در روز قیامت نیز هنگام حساب و در كنار میزان یاریش كند. ماه رمضان ماه بركت ، ماه رحمت ، ماه مغفرت ، ماه توبه و ماه انابه و بازگشت به درگاه الهى است ، كسى كه در ماه رمضان آمرزیده نشود در چه ماهى مى خواهد آمرزیده شود؟ از خدا بخواهید در این ماه روزه تان را بپذیرد، و آخرین سال عمر شما قرار ندهد، و توفیق اطاعت خود را به شما دهد، و از نافرمانیش شما را نگهدارد، كه براستى خداوند بهترین كسى است كه از او درخواست كنند.))

روایت سوم


شیخ صدوق در كتاب معانى الاخبار و امالى به سندش از امام باقر (علیه السلام ) روایت كرده كه فرمود:
لكل شىء ربیع و ربیع القرآن شهر رمضان.(3)
((هر چیزى را بهارى است و بهار قرآن ماه رمضان است .))

روایت چهارم

و از مجالس شیخ از امام صادق (علیه السلام ) روایت شده كه فرمود:
"ان الشهور عندالله اثناعشر شهرا فى كتاب الله یوم خلق السماوات و الارض فغرة الشهور شهر الله شهر رمضان ، و قلب شهر رمضان لیلة القدر، و نزل القرآن فى اول لیلة من شهر رمضان ، فاستقبل الشهر بالقرآن ."(4)

((براستى كه در كتاب خدا ماهها نزد خدا دوازده ماه است . روزى كه خداوند آسمانها و زمین را آفرید، پس نور و روشنى ماهها ماه رمضان است ، و قلب ماه رمضان شب قدر است ، و قرآن در شب اول ماه رمضان نازل گشته ، پس با قرآن از این ماه استقبال كن .))

پی نوشت‌ها:
1.بحارالانوار، ج 96، ص 340 - 341.
2.همان .
3.بحارالانوار، ج 96، ص 386.
4.همان .
 

sabahat

عضو جدید
کاربر ممتاز
شرح دعای ابوحمزه ثمالی به روایت آیة الله جوادی آملی ... قسمت هفتم

خاندان عصمت و طهارت فرمودند: اگر كسی بار سنگین گناه روی دوش او نباشد، بخواهد به طرف خدا ارتحال كند، رحلتی به طرف خدا كند، راه دور نیست. "وَ أنَّ الرّاحِلَ إلِیك قَرِیبُ المَسافَه." مسافت بسیار نزدیك است . چون یك قدم فاصله است و آن این است كه: یك قدم بر خویشتن نِه و آن دِگر در كوی دوست. برای كسی كه سالك إلی الله است بیش از یك قدم فاصله نیست. یعنی باید روی خواسته‌های خود پا بگذارد، روی هوی پا بگذارد. وقتی روی هوی پا گذاشت، قدم دوّم را در دالان توحید می‌نهد. یك قدم بر خویشتن نِه و آن دِگر در كوی دوست! این "وَ أنَّ الرّاحِلَ إلیكِ قَرِیبُ المَسافَه وَ أنَّكَ لا تَحتَجِبُ عَنْ خَلقِكْ" یك جمله‌ای است به منزله واسطهُ العِقد این دعای نورانی . و شبیه این جمله هم از وجود مبارك امام كاظم سلام الله علیه در وقتی كه او را برای زندان بغداد می‌بردند در ماه رجب ایراد كرده است كه در بیست و پنجم ، بیست و هفتم رجب، مخصوصاً دعای بیست و هفتم رجب كه وجود مبارك امام كاظم آن را قرائت كردند همین جمله نورانی هست. پس هیچ حجابی بین خلق و خالق نیست، مگر خودِ خلق. "ولا حِجابَ بِینَكَ وَ بِینَ خَلقِكَ غِیرِ خَلقِه." و خلق هم به عنوان این كه آیت الهی هستند، مخلوق خدا هستند، حاجب نیستند.

چون آیت حقّ، حجاب حقّ نیست . آنچه كه حجاب چهره خلق است همان گناه خلق است . "وَ أنَّكَ لا تَحتَجِبُ عَنْ خَلقِكَ إلا أنْ تَحْجُبَهُمُ الأعمالُ السَّیِئَهُ دُونَكْ ." گناهان بَد است كه حاجب است و نمی‌گذارد. پس راه باز است. هیچ حجابی هم در كار نیست و این شخص داعی هم بدون حجاب آمده. یعنی اگر گناهی بود توبه كرده است. امری بود اِمتثال كرد، نهی‌ای بود اجتناب كرد، نعمتی بود شكرگزاری كرد. این موانع را برطرف كرد تا این عنصر سوّم را به دست آورد كه بعداً عرض می‌كند: "
[h=2]وَ قَدْ قَصَدْتُ إلِیكِ بِطَلِبَتِی وَ تَوَجَّهتُ إلیكِ بِحاجَتِی وَ جَعَلْتُ بِكَ اسْتِغاثَتِی وَ دُعائِكَ تَوَسُّلِی مِنْ غِیرِ اسْتِحقاقٍ لِاستِماعِكَ مِنّی وَ لَاسْتِیجابٍ لِعَفْوِكَ عَنّی بَلْ لِثِقَتِی بِكَرَمِكَ وَ سُكُونِی إلی صِدْقِ وَعدِكَ وَ لَجَأی إلَی الإیمانِ بِتُوحِیدِكَ وَ یَقِینِی وَ بِمَعْرِفَتِكَ مِنّی أنْ لا رَبّی غِیرُكْ وَلا إلهَ إلا أنْتَ وَحدَكَ وَلا شَرِیكَ لَكْ ."[/h]گرچه من استحقاق ندارم، ولی به امید تو آمدم و تو را به عنوان عالی‌ترین مرجع و تنها مرجع نهائی می‌دانم. این هم شرط سالك. و آن عنصر چهارم هم این است كه تو مرا دعوت كردی. پروردگارا ! تو خودت فرمودی: وَاسئَلُوا اللهَ مِنْ فَضلِه
(1) . در قرآن كریم فرمود كه: سئوال كنید. بخوانید و بخواهید! و تو منزّه‌تر از آنی كه وعده بدهی و انجام ندهی ! دعوت بكنی و نپذیری ! راه بگشائی، در را باز بكنی و راه ندهی! این چنین نیست."اللّهُمَّ أنْتَ القآئِلُ وَ قُولُكَ حَقّ وَ وَعدُهُ صِدق ."
خودت فرمودی:
"وَاسْئَلُ اللهَ مِنْ فَضْلِه إنَّ اللهَ كَانَ غَفُوراً رَحِیمَاً. وَ لِیسَ مِنْ صِفاتِهِ یا سَیِّدِی أنْ تَأمُرَ بِالسُّئوال وَ تَمْنَعُ العَطِیّه وَ أنْتَ المَنّانُ بِالعَطایا عَلی اَهلِ مَمْلِكَتِكْ . وَالعائِدُ عَلَیْهِمْ بِتَحَنُّنِ رَأفَتِكْ."
خدایا! آنها كه از تو نخواستند، آنها را ردّ نكردی. ما كه از تو می‌خواهیم ! خدایا ! تو كه به ماها وعده دادی، ما هم كه از تو می‌خواهیم . یقیناً ما را رها نمی‌كنی.
در طلیعه دعای افتتاح ماه مبارك رمضان هم هست كه: خدایا
!"أذِنْتَ لِی فِی مَسْئَلَتِكَ فَاسْمَعْ یا سَمِیعُ مِدْحَتِی وَ أجِبْ یا رَحِیمُ دَعوَتِی ." خدایا ! تو اجازه دادی ما تو را مَدح كنیم ، سئوال كنیم . پس دعای ما، ثنای ما، مدح ما، مَحمِدت ما را گوش بدهی ! اینجا هم به عنوان عنصر چهارم ذكر شد . پس راه باز است ، مرجع نهائی واجد همه امور است. رونده هم واجد شرط است به امید الهی . چون شرط را خود مقصد نهائی در اختیارش گذاشته و این رونده را و سالك را دعوت كرده است. با چنین اطمینانی و با چنین خُلق و خوئی یقیناً دعا مستجاب خواهد بود. امیدواریم دعای همه شما صائمان الهی مستجاب باشد.

.................................

1-سوره نساء / آیه 32


ادامه دارد.....
 

vitaminb12

عضو جدید
کاربر ممتاز
دعاى روز یازدهم ماه مبارك رمضان

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهمّ حَبّبْ الیّ فیهِ الإحْسانَ وكَرّهْ الیّ فیهِ الفُسوقَ والعِصْیانَ وحَرّمْ علیّ فیهِ السّخَطَ والنّیرانَ بِعَوْنِكَ یا غیاثَ المُسْتغیثین.

خدایا دوست گردان بمن در این روز نیكى را و نـاپسند بدار در این روز فسق ونافرمانى را وحرام كن بر من در آن خشم وسوزندگى را به یاریت اى دادرس داد خواهان.
 

vitaminb12

عضو جدید
کاربر ممتاز
دعاى روز دوازدهم ماه مبارك رمضان

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهمّ زَیّنّی فیهِ بالسّتْرِ والعَفافِ واسْتُرنی فیهِ بِلباسِ القُنوعِ والكَفافِ واحْمِلنی فیهِ على العَدْلِ والإنْصافِ وامِنّی فیهِ من كلِّ ما أخافُ بِعِصْمَتِكَ یا عِصْمَةَ الخائِفین.

خدایا زینت ده مرا در آن با پوشش وپاكدامنى وبپوشانم در آن جامه قناعت وخوددارى ووادارم نما در آن بر عدل وانصاف وآسوده ام دار در آن از هر چیز كه مىترسم به نگاهدارى خودت اى نگه دار ترسناكان .
 

vitaminb12

عضو جدید
کاربر ممتاز
دعاى روز سیزدهم ماه مبارك رمضان

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهمّ طَهّرنی فیهِ من الدَنَسِ والأقْذارِ وصَبّرنی فیهِ على كائِناتِ الأقْدارِ ووَفّقْنی فیهِ للتّقى وصُحْبةِ الأبْرارِ بِعَوْنِكَ یا قُرّةَ عیْنِ المَساكین.

خدایا پاكیزه ام كن در این روز از چرك وكثافت وشكیبائیم ده در آن به آنچه مقدر است شدنى ها وتوفیقم ده در آن براى تقوى وهم نشینى با نیكان به یاریت اى روشنى چشم مستمندان.
 

vitaminb12

عضو جدید
کاربر ممتاز
خواند دعای «مجیر» در روزهای 13، 14 و 15 ماه مبارک سفارش شده است .این نکته را نباید فراموش کرد که دعا تنها برای دست‌یابی به ثواب نیست، بلکه اصل دعا خواندن برای رسیدن به کمال است.
 

vitaminb12

عضو جدید
کاربر ممتاز
شرح دعای روز 13 ماه رمضان :

«اللَّهُمَّ طَهِّرْنِی فِیهِ مِنَ الدَّنَسِ وَالْأَقْذَارِ»

در این دعا از خدا می‌خواهیم ما را از کثافات پاک کند. منظور از «کثافات»، چرک گناه و معصیت است. انسان اگر اهل معصیت باشد، بوی بدی به خود می‌گیرد و اگر مؤمن باشد، خوش‌بو خواهد بود. «او یس قرن» هنگامی که به ملاقات پیامبر ‌(صلی الله علیه وآله) آمده بود، فضای خانه رسول‌الله ‌(صلی الله علیه وآله) را معطر کرده بود و فردای آن روز که پیامبر (صلی الله علیه وله) به خانه خویش باز گشت، فرمود: «إِنِّی لَأَجِدُ نَفَسَ الرَّحْمَنِ مِنْ جَانِبِ الْیمَن»، یعنی پیامبر (صلی الله علیه وله) رایحه خوش اویس را استشمام کرده بود.

هنگامی که انسان گناه و معصیت پروردگار خویش را انجام می‌دهد به تحقیق که آن گناه و معصیت اثر سویی بر ظاهر و باطن آن انسان می‌گذارد به طوری که در روایات است که با انجام هر گناهی لکه سیاهی بر قلب انسان می‌نشیند که آن لکه سیاه با مرور زمان و انجام گناهان بیشتر، افزوده می‌گردد و باعث سیاه شدن دل انسان می‌شود به طوری که دیگر حقایق الهی را نمی‌تواند بشنود و به مخالفت با آنان می‌پردازد، پس انسان برای آن که از آلودگی‌های گناهان پاک و طاهر گردد باید از یگانه پروردگار عالم مدد بجوید و از او بخواهد که گناهان او را بیامرزد تا از آلودگی‌ها نیز خلاصی یابد چرا که تنها با آمرزش و غفران الهی است که انسان از پلیدی‌ها و زشتی‌های گناه پاک می‌گردد و خداوند متعال نیز در قرآن به بندگان خود این‌گونه بشارت می‌دهد: ”قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ ”‌(زمر ،53) یعنی ”بگو از رحمت خداوند نومید نشوید، به راستی که خداوند همه گناهان را می‌بخشد، همانا او آمرزنده و مهربان است.”‌ پس ما نیز در این روز از خداوند می‌خواهیم که ما را جزو توبه کنندگان واقعی از گناهان قرار داده تا از پلیدی‌ها و زشتی‌های گناه که ما را روسیاه درگاهش نموده است، پاک گرداند.
 

vitaminb12

عضو جدید
کاربر ممتاز
«الدَّنَسِ وَالْأَقْذَارِ»

مراد از این عبارت «کثافات و پلیدی گناه» است، گناه آدمی را کثیف می‌کند و دل را زنگار می‌گیرد. برای اینکه زنگار قلب را از بین ببریم باید سحرها قرآن بخوانیم. در روایت آمده است که قلب انسان زنگ می‌زند، همان‌طوری که آهن زنگ می‌زند، پس قلبتان را با استغفار و قرائت قرآن جلا بدهید. همچنین کمک کردن و دستگیری از یتیمان هم زنگار دل را از بین می‌برد.



«وَصَبِّرْنِی فِیهِ عَلَی کَائِنَاتِ الْأَقْدَارِ»

در این بخش از دعا از خدا می‌خواهیم که ما را در برابر قضا و قدر خویش راضی کند. بنابراین از خدا درخواست می‌کنیم که خدایا مرا بر تقدیر خودت صابر قرار بده! مراد از «کَائِنَاتِ الْأَقْدَارِ»، قضا و قدر حتمی الهی است. هر کس در لوح محفوظ قضا و قدری دارد که نمی‌داند صلاح او در آن امر است.
 

vitaminb12

عضو جدید
کاربر ممتاز
«وَوَفِّقْنِی فِیهِ لِلتُّقَی»

در این بخش از دعا از خدا می‌خواهیم که ما را موفق به تقوی کند. تقوا به معنی این هست که اگر کسی از اعمال ما با خبر شود، طوری زندگی کرده باشیم که ناراحت نشویم. ماه مبارک رمضان فرصتی برای تمرین تقوا است.

”تقوا و پرهیزکاری”‌

”ان اکرمکم عندالله اتقکم”‌ یعنی ”به درستی که گرامی‌ترین شما نزد خداوند تقوا پیشه ترین شماست”‌ و برای آنکه ما نزد پروردگار خویش دارای اجر و قربی باشیم باید تقوای الهی را پیشه کنیم که تقوا یک کلام به مفهوم انجام واجبات و ترک محرمات الهی می‌باشد که انسان را به مقام‌های والای دنیوی و اخروی می‌رساند که یکی از آن مقامات این است که انسان تقوا پیشه و پرهیزکار طبق آیه قرآن نزد پروردگار خویش دارای حرمت می‌گردد چنانچه خداوند در تمام امور در دنیا و آخرت او را کفایت می‌کند .
 

vitaminb12

عضو جدید
کاربر ممتاز
«وَصُحْبَةِ الْأَبْرَارِ»

در این بخش از دعا از خدا می‌خواهیم که خدایا ما را با خوبان و ابرار هم‌نشین کند. باید به این نکته توجه داشت که با چه کسی هم‌نشین می‌شویم چنانچه در شعری داریم: «با بدان کم نشین که صحبت بد / گر چه پاکی تو را پلید کند».

رابطه تقوا و مصاحبت با نیکان”‌

رابطه تنگاتنگی بین تقوا و مصاحبت با نیکان می‌باشد چرا که انسان تقوا پیشه هیچ گاه با بدکرداران و کسانی که معصیت پروردگار خویش را انجام می‌دهند مصاحبت و معاشرت نمی‌کند چرا که خود خداوند نیز در قرآن می‌فرماید: «قل لایستوی الخبیث والطیب» : ”بگو که خبیث و آلوده به کثافات و طاهر و پاکیزه مساوی نمی‌باشند”‌ تنها مصاحبت تقواپیشگان با نیکان و ابرار است چرا که خود نیز از نیکان و ابرار هستند. زیرا کسی به درجه ابرار و نیکان نرسد مگر اینکه تقوای الهی را پیشه سازد.
 

vitaminb12

عضو جدید
کاربر ممتاز
«بعَوْنِکَ یا قُرَّةَ عَینِ الْمَسَاکِین»

خدایا به کمک و یاری خودت این چهار دعای من را مستجاب کن، ای کسی که روشنی چشم فقرا هستی.
 

vitaminb12

عضو جدید
کاربر ممتاز
نماز شب چهاردهم ماه رمضان

شش ركعت در هر ركعت حمد و سى مرتبه اِذا زُلْزِلَتْ
 

sabahat

عضو جدید
کاربر ممتاز
شرح دعای ابوحمزه ثمالی به روایت آیة الله جوادی آملی ... قسمت هشتم

یكی از شرائط استجابت دعا كه وجود مبارك امام سجاد سلام الله علیه در دعای ابوحمزه ثمالی به ما آموخت این است كه انسان نعمت‌های الهی را تبیین كند. این در عین حال دعاست، درس دعا هم هست. دعاشناسی را با دعا به ما آموخت. معرفت حقّ را با دعا به آموخت. مسئله معاد را با دعا به ما‌ آموخت. یك وقت انسان فقط دعا می‌كند. می‌گوید: خدایا! فلان بیماری‌ام را برطرف بكن! یك وقتی دعای مُعلّل دارد. این دعای مُعلّل، تَعلیل دعاست. درس دعاست.
وجود مبارك امام سجاد عرض می‌كند: سوابق درخشانی كه نسبت به من و دیگران داشتی و فضائل بی‌كران تا بی‌كرانی كه داری، من را وادار می‌كند كه از تو بخواهیم .

"الهی اَبَّیْتَنِی فِی نِعَمِكَ وَ إحسانِكَ صَغِیراً وَ نَوَّهْتَ بِاسْمِی كَبِیراً ."

خدایا! تاكنون كه در كنار سفره نعمت و احسان تو به سر بردیم. از كودكی تاكنون، از نظر مسائل مادّی و دنیائی ما را تأمین كردی. وقتی سالمند و بزرگ شدیم، ما را شهره روستایمان یا شهرمان یا استانمان، یا كشورمان، یا در یك منظقه وسیع‌تری، در یك قارّه‌ای، مانند آن كردی. ما را مشهور كردی، خوش‌نام كردی، نام آور كردی. نام بردار كردی، و مانند آن. وعده‌های آخرت هم كه از شما رسیده است.
یكی از شرائط استجابت دعا كه وجود مبارك امام سجاد سلام الله علیه در دعای ابوحمزه ثمالی به ما آموخت این است كه انسان نعمت‌های الهی را تبیین كند. این در عین حال دعاست، درس دعا هم هست. دعاشناسی را با دعا به ما آموخت.
پس بنابراین ما حدوثاً و بقآءً در كنار سفره تو نشستیم. ما عادت كردیم به این كه ناز پروردة تَنعُّم تو باشیم. و عادت كردیم كه با دست خالی بیائیم، با روی سیاه بیائیم، با روی سپید، دست پُر برگردیم. عادت كردیم، تو ما را عادت دادی!

پروردگارا! من هم با معرفت آمدم، هم با محبّت آمدم. معرفت من رهنمای من است ، محبّت من شفیع من. قبلاً عرض كردم: به غیر شفیع . الآن عرض می‌كنم: با شفیع آمدم . تو را دوست دارم. برای این كه خوب كه بررسی كردم، دیدم كه هیچ كس نبود كه ما را از خردسالی به اینجا برساند. وقتی هم بزرگسال شدیم ما را مشهور كند، نام آور كند، محترم كند پیش مردم. حیثیت ما را حفظ بكند. الآن هم با معرفت آمدم كه راهنمای من است. هم با محبّت آمدم كه شفیع من است. همانطوری كه در مسئله توبه گفته شد: لاشَفِیعَ اًنْجَحُ مِنَ التُّوبِه، اینجا هم می‌توان گفت:
لا شَفِیعَ اَنْجَحُ مِنَ المَحَبَّه . چیزی، شفیعی بهتر از محبّت نیست. البتّه محبّت‌های بیرونی منطقه‌اش محفوظ است. اینها محبّت‌های درونی است.
و عرض می‌كند:
"
وَ أنَا واثِقٌ مِنْ دَلیلی بِدِلالَتِكَ وَ سَاكِنٌ مِنْ شَفِیعِی إلی شَفاعَتِكَ ."

من هم به این راهنما امیدوارم، هم به این شفیع . و غیر از این چیز نیاوردم . عمل صالحی، ترك گناهی، فعل ثوابی، اینها را نیاورده‌ام ! فقط تو را می‌شناسم و دوست دارم ، همین.
با زبانی تو را می‌خوانم كه تبهكار است. با قلبی با تو مناجات می‌كنم كه تیره است. قلب و قالب تیره است. ولی تو هم تیره را می‌پذیری، هم تبهكار را . چنین كه تاكنون پذیرفتی. مگر ما تاكنون زبان بی‌گناه داشتیم؟ قلب سالم داشتیم؟ من از تو می‌ترسم، ولی به تو امیدوارم. در ترس و امید موحّدم. اگر گناهانم را می‌بینم ، فَزَع می‌كنم ، نه یأس دارم. و اگر كَرم تو را می‌بینم، طمع دارم.

اگر ببخشی، بهترین بخشندگانی. چون بدون منّت می‌بخشی. و اگر عذاب كنی، عادلانه عذاب كردی. پروردگارا ! من با همه سوابق تباه و تیره و تاریك‌ام ، دلیلی دارد كه تو را می‌خوانم . بی‌حجّت نیست . اگر كسی بگوید: تو با زبان گناهكار ، با قلب تیره به چه جهت خدا را می‌خوانی؟ عرض می‌كنم: روی كَرم او . كریم كسی است كه از گناهان ببخشد . من دلیلی دارم و با این دلیل خودم را قانع كردم كه از تو مسئلت كنم .

ادامه دارد.....

 

sabahat

عضو جدید
کاربر ممتاز
شرح دعای ابوحمزه ثمالی به روایت آیة الله جوادی آملی ... قسمت نهم


"حُجَّتِی یا الله فِی جُرأتِی وَ عَلی مَسْألَتِكَ مَعَ إتْیانِی مَا تَكْرَهُ جُودُكَ وَ كَرَمُكْ وَ عُدَّتِی فِی شِدَّتِی مَعَ قِلَّهِ حَیآئِی مِنْكَ رَأفَتُكَ وَ رَحْمَتُكْ ."

من بَد حیا بودم. از تو خجالت نكشیدم. تو در سوره مباركه علق، در طلیعه بعثت فرمودی: ألَمْ یَعْلَمْ بِأنَّ اللهَ یَری.(1) انسان خجالت نمی‌كشد در مشهد و محضر خدا گناه می‌كند؟ من اعتراف می‌كنم بَد حیا بودم، كم حیا بودم. می‌دانستم تو مرا می‌بینی و در محضر و مشهد تو هستم. مع ذلك گناه كردم. اما برای این كه می‌دانم تو می‌بخشی، از تو مسئلت می‌كنم. من بین این دو امر قرار گرفتم: هم عُدّه منی در شدّت، هم رأفت و كرمت مایه امید من است. لذا من با این دو دلیل به سمت تو آمدم.
درود بر پیامبر و اولاد پیامبر بفرست و آن رَجاء و امید مرا آیس و ناامید نكن و محقّق بكن . ندای مرا بشنو ای كسی كه بهترین مَدعُوی.

با زبانی تو را می‌خوانم كه تبهكار است. با قلبی با تو مناجات می‌كنم كه تیره است. قلب و قالب تیره است. ولی تو هم تیره را می‌پذیری، هم تبهكار را . چنین كه تاكنون پذیرفتی . مگر ما تاكنون زبان بی‌گناه داشتیم؟ قلب سالم داشتیم؟ من از تو می‌ترسم، ولی به تو امیدوارم. در ترس و امید موحّدم.

"یا خِیْرَ مَنْ دَعاهُ داعٍ وَ أفْضَلَ مَنْ رَجاهُ راج . عَظُمَ یا سِیِّدِی اَمَلِی وَ سآءَ اَهانی ."
عرض كرد: خدایا! عمل و آرزوی من زیاد است. عمل و كار من بسیار بَد است. كار من بَد است. اعمال من بَد است، آمال من بزرگ. تو به مقدار آمال و آرزوی من به من ببخش. به مقدار اعمال من مرا مؤاخذه نكن . زیرا كَرم و بزرگواری تو اَجلّ از آن است كه تبهكاران و مُذنبین را جزاء و كیفر بدهد. و حِلم و بخشایش تو بزرگتر از آن است كه مقصّرین را مُكافات كند. و كُفّ آنها كار كند. و من، یا سِیِّدِی من به فضل تو پناه برده‌ام .

"هارِبٌ مِنْكِ إلِیْك. این هارِبٌّ مِنْكِ إلِیْك، إنْتَ الرّاه أعْلَمُ … أنَّ الرّاحِلَ إلِیْك قَرِیبُ المَسافَه، بِكَ عَرَفْتُكَ."
این جمله‌ها هم از بحث‌های محوری و كلیدی این جمله است كه أنَا هارِبٌ مِنْكِ إلِیْكِ از تو به سوی تو، این توحید ناب است. این هم در این جمله‌های دعا كم نیست كه دو بار هارِبٌ مِنْكِ إلِیْك آمده است. نه هارِبٌ مِنْ اَصحابِكَ إلی عَفْوِكَ. از تو به سوی تو آمدم . یعنی از جائی نبودم كه به سوی تو بیایم . اگر می‌ترسم، از انتقام تو می‌ترسم. اگر امیدوارم، به لطف تو امیدوارم .

"هارِبٌ مِنْكِ إلِیْك. مُتَنَجِّزٌ مَا وَعَدْتَ مِنَ الصَّفْحِ عَمَّنْ أحسَنَ بِكَ ظَنَّاً ."
تو به ما وعده دادی كه نسبت به دیگر تبهكاران تنها صابر باشی، حلیم باشی، عَفُّو باشی . بلكه صَفح كنی . صَفح جَمیل . نه تنها عفو كنی، بلكه صَفح جَمیل كنی. یعنی صفحه خاطرات را وَرق بزنی. آن صفحه‌ای كه اصلاً گناه در آن نوشته نشده، آن صفحه را به ما نشان بدهی. و اصلاً صرف نظر كنی كه صَفح بالاتر از عفو است. بنابراین این هم در عین حال كه دعاست، اَدب دعا، درس دعا، راه دعا و تقویّت روحیه نیایش و دعا را وجود مبارك امام سجاد به ما آموخت. غرض آن است كه با دعاء، درس دعا و علّت دعا تشریح می‌كند. امیدواریم ادعیه همه مستجاب باشد.
.................................

1-سور علق / آیة 14


ادامه دارد.....
 

sabahat

عضو جدید
کاربر ممتاز
شرح دعای ابوحمزه ثمالی به روایت آیة الله جوادی آملی ... قسمت دهم


دعای ابوحمزه ثُمالیِ امام سجاد سلام الله علیه گذشته از این كه متنش نیایش به درگاه خداست، تحلیل دعا، معنای دعا، مقدّمات دعا، شرائط و آداب و سُنن دعا و علت دعا و علل و عوامل استجابت دعا، اینها را هم در بردارد. لذا در عین حال كه مسئله خواندن و خواستن خداست، نظیر جوشن كبیر و مانند آن نیست كه همه‌اش ذكر باشد و تضرّع و توسّل به اسمای حُسنای الهی باشد. بلكه تحلیل می‌كند.

یكی از آن علل تحلیلش این است: خدایا! من نیازمند بخشش توام و بخشودن برای تو هیچ زحمت ندارد. و اصلاً من آن قَدر و آن منزلت را ندارم كه شما بخواهی درباره من تصمیم عذاب بگیری یا بخشودن من برای شما دشوار باشد. هیچ كدام از اینها نیست. الهی! من یك امر خطیری نیستم.

"وَ مَا أنَا یا رَبْ وَ مَا خَطَرِی." من كی ام اصلاً و ارزش من چیست؟
"هَبْنِی بِفَضْلِكَ . وَ تَصَدَّقْ عَلَیْكَ بِعَفْوِكَ یا رَبِّ جَلَّلَنِی بِسِتْرِكَ وَاعْفُ عَنْ تُوبیخِی بِكَرَمِ وَجْهِكَ ."
عرض می‌كند: خدایا ! جامه عفو را بر پیكر من بپوشان.
خوب از این طرف وقتی شخص هیچ ارزش نداشته باشد و از آن طرف بخشش او هیچ دشوار نباشد، خوب چرا نمی‌بخشی؟ آنگاه عرض می‌كند: خدایا ! من اگر گناه كردم، معنای حریم شكنی نیست. معنای هتك حرمت ربوبی نیست. پروردگارا! من در برابر دیگران تو را گناه نمی‌كنم . و نه تنها حقّ دیگران را ضایع نمی‌كنم، حقّ خودم را هم در برابر تو ضایع نمی‌كنم . و در حضور دیگران، مشهد و محضر دیگران تو را گناه نمی‌كنم . امّا در حضور تو، تو را گناه می‌كنم. این نه برای آن است كه حرمت تو را رعایت نكردم و این نه برای آن است كه تو پیش من مُكرّم و مُعزّز نیستی.

بلكه برای آن است دیگران اگر بفهمند و ببینند، آبرو ریزی می‌كنند، مرا كیفر می‌كنند و تو می‌بینی و می‌دانی و عفو می‌كنی! پس سرّ این كه در حضور دیگران گناه نمی‌كنم و در حضور تو گناه می‌كنم آن است كه تو می‌بخشی و آنها نمی‌بخشند. نه برای آن است كه تو پیش من محترم نیستی. حرمت شكنی می‌كنم !
"فَلَوِ اطَّلَعَ الیُوم عَلی ذَنْبِی غِیْرُكَ مَا فَعَلْتُهُ وَ لُوْ خِفْتُ تَعجِیلَ العُقُوبَهِ لَاجْتَنَبْتُهُ لا لِأنَّكَ أهْوَنُ النّاظِرینَ إلّیَّ وَ أخَفُّ المُطَّلِعِینَ عَلَیَّ . بَلْ لِأنَّكَ یا رَبِّ خَیْرُ السّاتِرین وَ اَهلَ مُنْهَلِمِینْ وَ أكْرَمُ الأكْرَمِین. سَتّارُ العُیُوب غَفّارُ الذُّنُوب، عَلّامُ الغُیُوب، تَسْتُرُ الذَّنْبَ‌ بِكَرَمِكَ وَ تُؤَخِّرُالعُقُوبَهِ بِحِلْمِكْ."

خوب پس این كه انسان در حضور دیگران گناه نمی‌كند و در حضور ذات أقدس إله گناه می‌كند، این ممكن است دو گونه باشد: یك عدّه‌ای برای خدا حرمت قائل نیستند، معاذالله. یك عدّه‌ای برای خدا حرمت قائل‌اند و خدا را ستّار می‌دانند و خدا را غفّار می‌دانند. خدا را حلیم می‌دانند. چنین كسی استحقاق دریافت عفو الهی را دارد. البتّه تعبیر استحقاق نه برای آن است كه كسی طلبكار باشد. بلكه به این معناست اگر ذات أقدس إله ببخشد، اینجا مورد رو او جواز و حقّ است. و باز مسئله حمد را در كنار دعا بازگو می‌كند. چون ذات أقدس إله را به حلم و صدر ستود، به عنوان غفّار ستود، به عنوان این كه پرده را آویخته نگه می‌دارد ستود. عرض می‌كند‌: حمد مال توست . چون ستّار بودن، غفّار بودن، حلیم بودن، اینها كمالاتی است كه در ذات أقدس إله هست. و همه كمالات الهی هم عین اختیار اوست. یعنی از اختیار نشأت می‌گیرد. بنابراین شایسته حمد است.

آنگاه عرض می‌كند:
"فَلَكَ الحَمْدُ عَلی حِلْمِكَ بَعْدَ عِلْمِكْ وَ عَلی عَفْوِكَ بَعْدَ قُدْرَتِكْ."
ملاحظه می‌فرمائید؛ بنابراین این در این حالی است كه دعای ابوحمزه ثمالی دعاست، لذا مناجات حمد هم هست، مناجات ذكر هم هست. مناجات تفسیر اسمای الهی هم هست و مانند آن.


ادامه دارد.....
 

vitaminb12

عضو جدید
کاربر ممتاز
دعای روز چهاردهم ماه رمضان

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهمّ لا تؤاخِذْنی فیهِ بالعَثراتِ واقِلْنی فیهِ من الخَطایا والهَفَواتِ ولا تَجْعَلْنی فیه غَرَضاً للبلایا والآفاتِ بِعِزّتِکَ یا عزّ المسْلمین.

خدایا مؤاخذه نکن مرا در ایـن روز به لغزش‌ها و درگذر از من در آن از خطاها و بیهودگی‌ها و قرار مده مرا در آن نشانه تیر بلاها و آفات ای عزت دهنده مسلمانان.

 

sabahat

عضو جدید
کاربر ممتاز
lمیلاد امام حسن مجتبی (ع) مبارک

lمیلاد امام حسن مجتبی (ع) مبارک





سلام بر فرزند حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (س)، امام حسن مجتبی (ع)






میلاد امام حسن مجتبی (ع) رو به پیشگاه امام زمانمون تبریک عرض می کنیم.




 

sabahat

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=1]قرآن و امام مجتبی علیه السلام[/h]سبط اکبر، حسن بن علی علیه السلام ، شخصیّت والایی است که بُعدی در قرآن دارد و برخی از آیات قرآن درباره وی نازل شده است که برخی را متذکّر می شوم:

[h=2]الف. او فرزند پیامبرخاتم صلی الله علیه و آله است.[/h]در موضوع مباهله با نصارای نجران، پیامبر صلی الله علیه و آله ، مأمور گشت آنان را به مباهله دعوت کند و قرآن به پیامبر صلی الله علیه و آله دستور می دهد که به آنان بگوید:
فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أبْناءَنا و أبْناءَکُم و نِساءَنا و نِساءَکُم و أنْفُسَنا و أنْفُسَکُم ثمّ نَبْتَهِلْ و نَجْعَلْ لَعْنَةَ اللّهِ عَلَی الکاذِبینَ(1)
بگو بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را؛ ما زنان خویش را دعوت نمائیم، شما هم زنان خود را؛ ما از نفسهای خود دعوت کنیم، شما هم از نفوس خود؛ آنگاه مباهله کنیم؛ و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.
مفسّران می نویسند: پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله با دو جگرگوشه خود، یعنی حسن و حسین علیهماالسلام و دخت گرامیش فاطمه علیهاالسلام و پسر عمویش علی علیه السلام به میدان مباهله گام نهاد، و این می رساند که امام مجتبی مصداق «أبنائنا» می باشد.
...................
[FONT=&quot]1. [/FONT][FONT=&quot]آل عمران، 61[/FONT][FONT=&quot].[/FONT]
 

sabahat

عضو جدید
کاربر ممتاز
قرآن و امام مجتبی علیه السلام

[h=2]ب. مهر او پاداش رسالت[/h]قرآن مجید به پیامبر دستور می دهد که به مردم بگوید: «قُلْ لا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجرا إلاَّ المَودَّةَ فِی القُربی»(2). بگو من هیچ پاداشی جز دوستی نزدیکانم از شما درخواست نمی کنم.
مقصود از «القُربی(نزدیکانم)» بستگان پیامبر صلی الله علیه و آله است. تو گویی «آل» در «القربی» عوض از مضاف الیه است و تقدیر آیه چنین است: «إلاَّ المودّةَ فِی قُربایَ».
«خداوند می خواهد پلیدی ها و ناپاکی ها را از شما اهل بیت دور کند و کاملاً شما را پاک سازد». مقصود از این اهل البیت همان پنج تن آل عباست که پیامبر صلی الله علیه و آله همگان را تحت عبا قرار داد و گفت: «پروردگارا! هر پیامبری خاندانی دارد، و آنان اهل بیت من هستند»
...................
[FONT=&quot]2. [/FONT][FONT=&quot]شوری: 23[/FONT][FONT=&quot].[/FONT]
 

sabahat

عضو جدید
کاربر ممتاز
قرآن و امام مجتبی علیه السلام

ج. عصمت و طهارت امام مجتبی علیه السلام در قرآن

قرآن مجید، به عصمت و طهارت اهل بیت علیهم السلام تصریح می کند، و یادآور می شود: «... إنَّما یُرِیدُ اللّه لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ البَیتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرا»(1)
«خداوند می خواهد پلیدی ها و ناپاکی ها را از شما اهل بیت دور کند و کاملاً شما را پاک سازد».
مقصود از این اهل البیت همان پنج تن آل عباست که پیامبر صلی الله علیه و آله همگان را تحت عبا قرار داد و گفت: اللّهم إنَّ لِکُلّ نبیٍّ أهل بیتٍ و هؤلاءِ أَهلُ بَیتی» «پروردگارا! هر پیامبری خاندانی دارد، و آنان اهل بیت من هستند».
مراد از این بیت، بیت خشت و گلی نیست، بلکه بیت وحی و رسالت است، و مراد از «اهل» کسانی هستند که با این خانه پیوند روحی دارد.
همچنان که باید توجه نمود که مراد، همسران پیامبر صلی الله علیه و آله نیست، زیرا قرآن آنجا که درباره همسران رسول خدا سخن می گوید، واژه بیت را با صیغه جمع به کار می برد و می فرماید: «و َقَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ»(2)، و «واذْکُرْنَ ما یُتلی فِی بُیوتکُنِّ»، درحالی که در آیه مورد بحث، «بیت» به صورت مفرد به کار رفته است و این گواه بر آن است که این بیت غیر از آن بیوت است، و اهل این بیت غیر از اهالی آن بیوت متعدّد می باشد.
...........................

1. احزاب: 33.
2.
احزاب: 33.



 

Similar threads

بالا