ضامن آهو (تاپیک ویژه امام رضاعلیه السلام )

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
ای عشق تو معنی حیات ابدی
در پیش تو نیست مهر عالم عددی
آشفته و بی شکیب، افتاده دلم
در پای تو یا ضامن آهو مددی

 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
سلام ای ضامن آهو رضا جان
شفاعت کن حقیرت را رضاجان
فدای آن کبوترهای عاشق
به طوف آن حریمت ای رضا جان
دل من هم شده همچون کبوتر
به یاد گنبد زردت رضا جان
طپش دارد ولی غمگین و خسته
ز بسکه رو سیاه است ای رضاجان
تو دستم گیر و از ظلمت رهاکن
رها از معصیتها کن رضا جان
بیا بنما ضمانت روسیاهت
به درگاه خدایت ای رضا جان
اگر فرزند تو رنجانده ام من
ولیکن عاشقم بر او رضاجان
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار

اگر چه رو سیاهم ولی بکار آیم
برای طی زمستان ذغال هم خوب است

هشتمین امام دل ، به آستانت سلام دل ، دوام عشقت دوام دل




 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز


پروانه ها، بال زنان، شاعرانه ترین پروازشان را بر گرد شمع شبستان هشتم دنیا، آغاز می کنند. خورشید، شور و التهاب شگفتی را در وجود خویشتن احساس می کند. ماه، از همیشه زیباتر می شود و نگاهش را میهمان سرور و سرسبزی می سازد. درختان با خرسندی به سیمای آفتاب می نگرند و به شادمانی می پردازند. کائنات غرق در نورند. فرشته ها و آدمیان مسرورند. همگان مشتاق طلوع روی اویند. همه می خواهند سیب خوشبوی وجود او را ببویند.

آری، ای سید گل ها، ای مولا، ای سبزه زار سر زندگی و صفا، ای علی بن موسی الرضا علیه السلام، قدوم پاک تو، حضور همه زیبایی ها را بیمه می کند. دست های مهربان لطف تو، برترین سایه بان دل ها و دیده های ماست. ای هشتمین امام،

 

IRANIAN VOCAL

عضو جدید
کاربر ممتاز
ای غریبی که ز جدّ و پدر خویش جدایی ... خفته در خاک خراسان تو غریب الغربایی

اغنیا مکه رَوند و فقرا سوی تو آیند ... جان به قربان تو شاها که تو حجّ فُقرایی

سلام و صلوات خداوند بی همتا برتو باد یا ابالحسن یا علی ابن موسی الرّضا
ما رو هم به آستان مقدست بطلب که مراد دل هایی و رافع غم هایی ..........
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
كاش يك شب باز مهمان دو چشمت می‌شدم

ريزه خوار مشرق خوان دو چشمت می‌شدم

كـاش يك شب می‌گذشتم از فراز چشم تو

گرم گلگشـت خـراسان دو چشمت می‌شدم

كـاش يـك شب می‌سرودم گنبد زرد تو را

فارغ از دنيا، غزلخوان دو چشمت می‌شدم

كاش يك شب می‌نشستم بر ضريح چشم تو

بـاز هـم پـابـند پيمان دو چشمت می‌شدم

صحن و ايوان تو را اى كاش جارو می‌زدم

چـون كـبوترها نگهبان دو چشمت می‌شدم

ضـامن آهـوست چشمان دو شهد روشنت

كـاش آهـوى بـيابان دو چشمت می‌شدم

كاش يك شب معرفت می‌چيدم از چشمان تو

غـرق در درياى عرفان دو چشمت می‌شدم

كـاش يك شب می‌شدم خيس نگـاه سبز تو

شـاهد اعـجاز بـاران دو چشمت می‌شدم

كاش يك شب نور می‌نوشيدم از چشمان تو

مـی‌درخشيدم، چراغان دو چشمت می‌شدم

سخت شيرين است طعم روشن چـشمان تو

كاش يك شب باز مهمان دو چشمت می‌شدم

 

tracer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز


همیشه از حرمت، بوی سیب می آید...
صدای بال ملائک، عجیب می آید!

سلام! ضامن آهو، دلِ شکستهِ ی من
به پای بوس نگاهت، غریب می آید...

طلای گنبد تو، وعده گاه کفترهاست.
کبوتر دل من، بی شکیب می آید...

برات گشته به قلبم مُراد خواهی داد
چرا که ناله «امّن یُجیب» می آید ...
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
پدرش می گفت:
زیارت رضا (ع) مثل زیارت خداست در عرش...!
خودش می گفت:
سه موقع می آیم سراغتان, اول نامه های اعمال را که می دهند.

دوم پل صراط.

سوم پای حساب کتاب.
پسرش می گفت:
از طرف خدا ضمانت می کنم بهشت را برای زائر با معرفت پدرم.
5829.jpg

امام صادق (ع) آرزو داشت ببیندش. به پسرش موسی می گفت:
"عالم آل محمد از توست, کاش می دیدمش, همنام امیرالمومنین است."
می گفتند: دو نفر به فریادرسی مشهورند...
***عالم آل محمد و قائم آل محمد***


.........


 

nafis...

مدیر بازنشسته
خیلی دوست داشتم الان مشهد بودم و دعای کمیل رو تو حرمت میخوندم امام رضا:(
ولی حیف ....:w05:
....... ... ..... ..... .......

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا ایها الامام المعصوم یا ابن رسول الله
:gol:
 

behzadk2019

کاربر فعال تالار مهندسی مکانیک
کاربر ممتاز
امام رضا همیشه نیاز دارم بهت . بازم خودت هوامونو داشته باش
 

ro0zhin

عضو جدید
کاربر ممتاز
آقا جان
منتظرم اسمم در بياد بيام حرم واي واي واي....
خيلي منتظرم بيام حرمت.....ي گوشه اي نگام كن....درد منو دوا كن.....غصه دارم زيادي....دلم شده هوايي.....درد دلم زيادههههه آخه تورو نديده.....
دلم خيلي كوچيكه....
آقا قسمت نميشه....

السلام عليك يا علي ابن موسي الرضا مرتضي
رضا جانم.....رضا جانم......رضاجان.....
 

yas87

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بوی زیارت


دور سقاخانه می گردد نسیم
دانه می پاشد کنار حوض آب
چادرش بوی زیارت می دهد
بوی اشک و گریه و بوی گلاب

آسمان چشم او پر می شود
باز، از پرواز شاد کفتران
صحن را آهسته جارو می کند
خادمی با دستهای مهربان

می نشیند در نگاه خیس او
مثل یک گل، سایه فواره ها
قلب من پر می کشد مثل نسیم
هردومان هستیم مهمان رضا



 
بالا