سلام بر آوا خوبي؟با سري جديد سوالات وارد شديم:دي
فكر كنم قوانين صندلي داغ رو خنده باشي..پس حتما ميدوني كه اصلا نبايد سوالي رو بپيچوني.
جان خودم اگر يكي از اين سوالات رو پيچوندي مطمئن هر دقيقه اي 10 سري سوال ازت ميپرسم
حميد اگر پيچوند دست به كار بشي ها
سلام
آره خیلی خوبم !!!
1= تمام كساني رو كه داخل صندلي داغت شركت كردن رو به ترتيب اسم هاشون رو بنويس و يه خاطره از هر كدوم بگو و رشته تحصيليشون رو هم برام بزار ميخوام همه رو يه جا ببينم
ni_rosa_ce
خاطره: یه بار داشتیم با رزا غیبت یکی از مدیرا رو میکردیم، بعد یهو دیدیم خود مدیره اومده تو مکالمه ی من و رزا ، یه چیزایی رو ویرایش کرده;d
مهندسی منابع طبیعی
5
2009/2
Aghrab Khatoon
تو یه تاپیک مسابقه ی آواتار شرکت کرده بودیم، بیشتر از من رای آورد
مهندسی نساجی
1
2009/12
unknown VII
اومد به صندلی داغ من رای داد با اینکه اصلا منو نمیشناخت
مهندسی پزشکی
1
2012/2
hiva13
میخواست بیاد خواستگاریم

گفتم من نامزد دارم :دی
مهندسی صنایع
1
2011/7
jigsaw
هیچی یادم نمیاد به خدا ...!
مهندسی پزشکی
1
2010/1
...scream...
هی حکایت مینوشت! منم هی چک میکردم ببینم یه وقت از من ننویسه! ولی خب خدارو شکر ننوشت :دی
مهندسی برق
1
2012/1
DDDIQ
اووووووووووه انقدر خاطره دارم!!! مثلا یکیش 13بدر امسال و پارسال که هردوبار آنلاین بودیم و بیرون نرفته بودیم :دی
مهندسی معماری
1
2010/7
PESARE IRAN
یه مدت که همه اخراج میشدن ایشون هم اخراج شده بود و .... (سانسور شد :دی)
مهندسی مکانیک
1
2010/11
tiana72
یه بار تو تالار موبایل کلی اسپم کردیم !! بعد مدیر اومد تو پروف من این شکلکو گذاشت :

مهندسی برق
1
2011/9
pedram021
تو یه فروم دیگه براش تاپیک تولد زدم، از ذوق میخواست گریه کنه :دی
مهندسی پزشکی
1
2011/3
behnam.95
یک سال و نیم پیش درخواست دوستی فرستاده ، تا همین یه ماه پیش پیگیرش بود :دی
غیر مهندسی :دی
2
2010/7
starone312
یه زمانی که خیلـــــــــــــی دپرس بودم هی به قول خودش جلبک بازی درمیاورد تا از اون حالت درم بیاره...
مهندسی مکانیک
1
2010/2
sama jooon
بهترین خاطره م ازش همین صندلی داغه که واقعا مرام خرج کرد :دی
مهندسی معماری
5
2011/9
ZEUS83
کلی خاطره !!!!! باحال ترینش توطئه ها و جاسوس بازی ها :دی
زبان انگلیسی
2
2010/10
""elahe""
هر دو تا مون عشق آوریل داریم :دی یه بار یه عالمه عکس خوشگل از آوریل ریختم تو یه فولدر و آپ کردم واسش
مهندسی معماری
1
2010/3
samira.nanas
فک میکرد ازش خوشم نمیاد :دی خیلی جالب بود برام :دی
مهندسی صنایع
2
2012/2
somaye1988
هی گیر داده به من میگه ترم اولی :دی
مهندسی کامپیوتر
1
2010/12
Hosse!N_206
ندارم خاطره ای ! جز حضورش در صندلی داغ که احتمالا اخطار هم میگیره :دی
مهندسی فناوری اطلاعات
1
2010/11
dzzv_13
برام تبریک عید فرستاده بود ولی پروفایلش برام بسته بود :دی
مهندسی فناوری اطلاعات
1
2009/3
kafshdozak69
به خاطر همین صندلی داغ ازم دلخور شد
مهندسی برق
4
2010/5
LEGEND.MM
به خاطر فعالیتم تو تالار موبایل فکر میکرد من پسرم !!!!!!!!!
ریاضی :دی
1
2010/9
ReD_CoDE
تو یکی از تاپیکای من چندتا اخطار گرفت :دی
مهندسی معماری
1
2011/5
kachal63
معصوم عسیسم....... اوووووووووووووه کلی خاطره...... خاطره ی گریه های شبانه من و شکلک های گریه ی مهصوم :دی
مهندسی فناوری اطلاعات
2
2008/10
2=كساني كه در صندلي داغت شركت كردن بگو هر نفر چند بار شركت كرده..جلوي اسمش بنويس(مثلا بهنام:2 بار)
همون بالا نوشتم
3=تاريخ عضويت كساني كه داخل صندلي داغت شركت كردند رو برامون به ترتيب بنويسن
همون بالا
4=اسم40 نفر از دوستات كه داخل ليست دوستانت هستن رو نام ببر..(اون دوستايي رو ميگم كه بيشتر باهاشون ميحرفي).لطفا نپيچوني..يا اسم 5 نفر رو نام نبري بعد بگي و غيره......درست جواب بده:دي
بهنـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــام خدا بگم چیکارت نکنه
#AREZOO#
#parisa#
""elahe""
#ZaHra#
**زهره**
*Chakavak*
*shahla*
.After The Rain.
afsoon6282
Aghrab Khatoon
ALviin
ARAMESH
Atishpare_Shahi
ava_s
AVINA
DDDIQ
ddrraaggoonn
dzzv_13
e.L.h.A.m
ELANAZ
eliiiiiiiiii
fatiostad
gagas
gole ziba
golrokh
hani0
helensj
hiva13
hosseinassar
island1991
jiji nanaz
k.mohammadi
kachal63
mahboobeyeshab
mahyam68
Maryam.Silent
maryam_22
nazliii
چندتا شد؟ :دی
5=يه انشاء در مورد فصل امتحانات برامون بگو..ميخوام خودت بگي..كوتاه نباشه(نويسنده خودت باشي):دي
به نام خدااا! موضوع انشاااا : فصل امتحانااااات! من در اول نوشتن اين انشا نتوانستم چيزي بنويسم چون اسم امتحانات که مي آيد آدم اسم خودش را هم فراموش مي کند و شکمش يک طورهايي مي شود مانند اين است که در شکم آدم يک لباسشويي کار گذاشته اند که يک بار به طرف راست مي چرخد و يک بار نيز به طرف چپ! به همين دليل انتهاي خودکار خودم را در دهانم کردم تا بتوانم بر خودم مسلط باشم و چيزي بنويسم! اما چون هرچه تلاش کردم نتيجه اي بجز شکستن و تفي شدن ته خودکارم نداشت باز هم نتوانستم چيزي بنويسم ، مجبور شدم براي رهايي از دلشوره ، مقدار اندکي تمر مخصوص بخورم که از مخلوط کردن تمر با کمي قره قوروت و افزودني هاي مجاز ديگر _که نام آن ها محرمانه است_ به دست مي آيد . بر خلاف تصورات بزرگ تر ها که فکر مي کنند تمر و مواد ترش باعث پايين آمدن فشار و سطح هوشياري انسان(که نمي دانم چيست و فقط از اخبار علمي اسم آن را شنيده ام) مي شود بايد بگويم بر اساس تجربيات ما دانش آموزان اين ماده ي موثر باعث افزايش هوشياري و اعتماد به نفس مي شود! بعد از آنکه تمر مخصوص خودم را خوردم شروع به نوشتن کردم. بايد بگويم که در فصل امتحانات انسان مي تواند حاصل زحمات خود را بگيرد ، بابايم مي گويد که دانش آموزان در اين فصل هر چه با زحمت کاشته اند را درو مي کنند اما من هر چه فکر کردم يادم نيامد که آيا چيزي بوسيله ي زحمت خودم کاشته ام يا نه اما وقتي خوب فکر کردم يادم آمد که در هفته ي درخت کاري يک درخت کاشته ام ولي نمي دانم که بايد در فصل امتحانات چگونه آنرا درو کنم! البته حدس مي زنم چون در اين فصل امتحان دارم مادرم نگذارد که به درو بروم و پدرم خودش کار درو را به جاي من انجام بدهد. در مورد روش امتحان گرفتن بايد اين را بگويم که به نظر من اين روش مراقبت و سخت گيري اصلا راه خوبي نيست و با توجه به اينکه مي دانيم مدرسه رفتن براي افزايش دانش است پس چه اشکالي دارد وقتي ما يک سوال را در درس علوم فراموش کرده ايم از روي دست بغل دستيمان بنويسم و بقيه ي آنرا يادمان بيايد؟ به نظر من خيلي بد است که مي گويند تقلب بد است و اصلا اين اسم تقلب خيلي کلمه ي بدي است که براي اشاره به يک عمل ساده و مفيد از آن استفاده مي کنند. من به اين نتيجه رسيده ام که آقا معلم هايي که دانش آموزانشان آن ها را اذيت کرده اند دور هم جمع شده اند و تقلب را اختراع کرده اند و گفته اند بد است ، فقط به اين خاطر که بتوانند حال دانش آموزاني که آنها را اذيت کرده اند به اين بهانه بگيرند . اما ما که گناهي نکرده ايم که اين حق مسلم تقسيم علم را از ما گرفته اند. اين کار نتنها بد نيست بلکه باعث سلامتي ما و پيشگيري از انواع سرطان ها در بزرگسالي مي شود! از آن جا که من مدتي است به اخبار علمي علاقه مند شده ام اين مطلب را از آن جا فهميده ام! زيرا وقتي انسان مي داند که مي تواند در امتحان خودش از دوستش کمک بگيرد ديگر نگراني و اضطراب ندارد و همانطوري که آقاي اخبار گو گفته است نگراني باعث ايجاد سرطان مي شود! علاوه بر اين تقلب خودش نوعي هنر است و هر کس بتواند روش هاي جديد تري پيدا کند هوش بيشتري داشته است! من فکر مي کنم فقط انسان هاي ترسو مانند قلي و بچه مثبت ها _که با ديدنشان حال آدم يک طور هايي مي شود_ تقلب نمي کنند! تقلب کردن باعث نشاط و هيجان در زندگي نيز مي شود! وقتي آقاي مراقب بالاي سر ما مي آيد و برگه ي تقلب در زير دستمان است ، هر لحظه امکان دارد برگه ي ما را بردارد تا ببيند اسممان را نوشته ايم يا نه و به همان نسبت در وجود ما ايجاد هيجان مي شود! انجام اين کار نشان شجاعت نيز هست و اگر آقا معلم ما را در هنگام تقلب ببيند و با انصاف باشد بايد فقط به شجاعت ما بيست بدهد و اگر هم نبيند که معلوم مي شود ما دانش آموز زبر و زرنگي هستيم! به هر حال امتحان بدون تقلب خيلي بي مزه و کسل کننده است و معناي واقعي خودش را از دست مي دهد! همين بچه مثبت ها با اينکه تقلب نمي کنند يک راه ديگر براي نمره گرفتن بلد هستند و آن چاپلوسي کردن براي آقا معلم است و من چون اين کار را اصلا بلد نيستم !! مجبور مي شوم از راه اول که مزاياي بيشتري هم دارد استفاده کنم! البته هميشه تقلب براي نمره گرفتن نيست بلکه بعضي وقت ها به يک حرکت دوستانه و مرامي تبديل مي شود و آن وقتي است که بعد از حل کردن همه ي سوال ها وقت اضافه مي آوريم و به دوستمان جواب سوال ها را حتي به زور مي گوييم! فصل امتحانات يک خوبي هم دارد و آن اين است که بعد از امتحان به خانه مي آييم و در راه خانه مي توانيم وقت بيشتري را به خريدن تمر و لواشک اختصاص بدهيم و در پارک آن را بخوريم که خيلي مي چسبد. در ضمن در اين فصل ذرت بلالي ها هم در پارک کار مي کنند که اگر بتوانيم يک بلال هم بخوريم ديگر کيف ما کامل مي شود و با روحيه ي بسيار بالايي مي توانيم خود را براي امتحان بعدي آماده کنيم. در پايان آقا معلم مي داند ما دانش آموز خوبي هستيم و تا آقا معلم اجازه ندهد تقلب نمي کنيم!!! اين بود انشای من...
فیلم ترسناک : خوبه فقط ترس داره :دی
گلابی : تو خونه عمه م یه درخت گلابی بود قدیما :دی
کپک : داداشم میگه همه چیز تو خوابگاهشون کپک زده :دی
کرم فاسیولا : نظری ندارم :دی
این نقطه ها . . . ... ... ... .. . . : و غیره :دی
بازی : عالیــــــــــــــه
کلنگ : یاد عمو پورنگ افتادم :دی
دسته بیل : بزنم تو مُخت؟!!!
ریموت : خوبه :دی :دی
قارچ : پیتزا :دی
اگزوز : دود
معادلات دیفرانسیل : ها بده حل کنم واست
ریاضیات مهندسی : ندیدم :دی
حضور غیاب : کار بدیــــــــــه
اسکارلت! : هوم؟
برد پيت : چیزی هم هست خداییش
سلف دانشگاه :ایشششششششش
7=آوا جان همين حالا عكس دستابت رو برامون آپلود كن بزار..ميخوايم ببينيمش
8=نظرت رو در مورد شخصيت هاي زير بگو
شهيد چمران : نمیشناسم زیاد ! عکس پروفایل ادمین....!
دكتري علي شريعتي : تکراری !
فيدل كاسترو : من در مورد رهبر انقلاب کوبا چه نظری دارم آخه؟!
گاندي : کدوم گاندی؟ مهاتما ؟ ایندرا ؟ راجیو ؟ سونیا ؟ هاریال ؟ فیروز ؟ :دی
ماندا : فعال حقوق بشره؟ :دی
چرچيل : کدوم چرچیل ؟ وینستون ؟ کاریل ؟ معادله ؟ آبشار ؟ :دی
كونفوسيوس : همون پرستشگاه تو چین رو میگی؟ جای جالبیه :دی
جلال آل احمد : نظری ندارم :دی
سهراب سپهري : اینم نظری ندارم :دی
8=يه چند خط در مورد من بنويس
من تو را خواهم کُشت ... خواهم انداخت به آب
دور خواهمت کرد از این سایت غریب ... که در آن هیچکسی نیست که در تاپیک من حمید خنده را بیدار کند
چی بگم فرزندم؟!
9=حالا كه به سوال 9 رسيدي خوشحالي؟
بلی
10=بين اين 2 تا يكي رو انتخاب كن
حميد يا كلوچه؟
هیچکدوم
پیازچه
موفق باشيد..
آخیـــــــش