[ سینما ] - ديالوگ هاي خاطره انگيز و ماندگار سینما

eti68

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]سل: سانی سانی، اونا گفتن دوتا همجنس‌باز تو بانکن! همین حالا تو تلویزیون گفت، شنیدی؟[/FONT][FONT=&quot]
سانی: چه فرقی می‌کنه اونا هرچی میخان، میگن. بزار بگن..
سل: من همجنس‌باز نیستم، بهشون بگو درستش کنن، از رو آنتن بیارنش پایین.
سانی: چکار کنم.. نمی‌تونم که اخبار تلویزیون رو کنترل کنم.[/FONT]

[FONT=&quot]Dog Day Afternoon |1975| Sidney Lumet[/FONT]
 

eti68

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]نيكول: شنيدی همه ميگن تو لحظه زندگی كن؟! نميدونم اما ی جورايی فكر ميكنم قضيه برعكسِ، ميدونی انگار لحظه تو ما زندگی ميكنه![/FONT][FONT=&quot][/FONT][FONT=&quot]سايمون: آره ميدونم. لحظه دائميه، فقط انگار هميشه همين الانِ...[/FONT][FONT=&quot]Boyhood |2014| Richard Linklater[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
 

eti68

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]-تو دیوونه بودی که این کارو انجام دادی![/FONT]
[FONT=&quot]- نه من عاشقم.[/FONT]
[FONT=&quot]-جفتش یه چیزه!
من تصمیم گرفتم که دیگه هیچوقت عاشق نشم. عادت حال به هم زنیه![/FONT]

[FONT=&quot]-این حرفُ نزن!
این حرفُ نزن!!
ده دقیقه پیش، من فقط مرگ رو میدیدم. الآن دقیقن برعکس. ببین! دریا، موج‌ها، آسمون... زندگی شاید غمگین باشه، اما همیشه زیباست. ناگهان احساس رهایی می‌کنم... می‌تونیم هرکاری که دلمون می‌خواد انجام بدیم.
تماشا کن: راست... چپ... چپ... راست.[/FONT]

[FONT=&quot]- این احمقُ نگاه کن! فقط داره یه خط مستقیمُ طی می‌کنه! و تا آخر هم باید دنبالش کنه![/FONT]
[FONT=&quot]-این طور فکر می‌کنی! اینُ ببین![/FONT]
[FONT=&quot]Pierrot le Fou | 1965 | Jean-Luc Godard[/FONT]
 

eti68

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]سر نگهبان: از آخرین هدیه خداوند لذت بردی؟[/FONT][FONT=&quot]
تدی: چی؟
س ن: هدیه ی خداوند. خشونت اش.
س ن: وقتی تو خونه اومدم طبقه پایین یه درخت رو تو اتاق نشیمن دیدم. دستش رو به سمت من دراز کرده بود ... دستی الهی. خداوند عاشق خشونته.
تدی: توجه نکرده بودم.
س ن: حتما توجه کردی. و گرنه چه دلیلی داره که آنقدر خشونت وجود داشته باشه؟ خشونت در وجود ماست. چیزیه که ما هستیم. ما جنگ به پا می کنیم، قربانی ها رو می سوزونیم، قتل و غارت می کنیم و گوشت برادرانمون رو از هم می دریم. و چرا؟ به خاطر این که خدا به ما خشونت داده تا به افتخارش به خرج بدیم.
تدی: فکر می کردم خدا به ما اصول اخلاقی داده.
س ن: هیچ اصول اخلاقی ای به خلوص این طوفان وجود نداره. اصلا هیچ اصول اخلاقی ای وجود نداره. تنها چیزی که وجود داره اینه: آیا خشونت من می تونه بر تو غلبه کنه؟[/FONT]

[FONT=&quot]2010|shutter Island|مارتین اسکورسیزی[/FONT]
 

mansourblogfa

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
-تو دیوونه بودی که این کارو انجام دادی!
- نه من عاشقم.
-جفتش یه چیزه!
من تصمیم گرفتم که دیگه هیچوقت عاشق نشم. عادت حال به هم زنیه!

-این حرفُ نزن!
این حرفُ نزن!!
ده دقیقه پیش، من فقط مرگ رو میدیدم. الآن دقیقن برعکس. ببین! دریا، موج‌ها، آسمون... زندگی شاید غمگین باشه، اما همیشه زیباست. ناگهان احساس رهایی می‌کنم... می‌تونیم هرکاری که دلمون می‌خواد انجام بدیم.
تماشا کن: راست... چپ... چپ... راست.

- این احمقُ نگاه کن! فقط داره یه خط مستقیمُ طی می‌کنه! و تا آخر هم باید دنبالش کنه!
-این طور فکر می‌کنی! اینُ ببین!
Pierrot le Fou | 1965 | Jean-Luc Godard

عالی بود;)
 

eti68

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]وقتی من بازیگر سینما شدم پدرم کور بود و مادرم کر[/FONT][FONT=&quot]
آن دو با هم به دیدن فیلم های من می رفتند و
پدرم می پرسید:
پسرمان چطوری به نظر می رسد؟
مادرم می گفت: پسرمان چه می گوید ؟
غم انگیز است ، اما جالب
اگر این موضوع را فیلم کنند همه به چشم یک سوژه ی کمدی به آن نگاه می کنند ...[/FONT]

[FONT=&quot]مارچلو ماسترویانی[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
 

eti68

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]سه روزه با هیچ‌کس حرف نزدم. حتا ازش خوشم اومد. فکر می‌کنم بد نباشه یه مدت اصلن حرف نزنی. همه چی رو با کلمات نمیشه بیان کرد[/FONT][FONT=&quot].[/FONT]
[FONT=&quot]The Mirror | 1975 | [/FONT][FONT=&quot]Andrei Tarkovsky[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
 

eti68

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]پسرعمه: آقاي مجری واسم دوچرخه ميخري؟[/FONT]
[FONT=&quot]مجري: اگه تو خونه شيطونی نکني،به حرف من گوش کنی،زياد با کامپيوتر بازي نکني،روزي 3بار مسواک بزني،معدلت هم بيست شه واست دوچرخه ميخرم[/FONT]
[FONT=&quot]پسرعمه: خسته نباشي! ميخواي تحريمهارو هم وردارم؟ اين کارارو تو هر خونواده ديگه اي بکنم واسم آپولو 11 ميخرن[/FONT]!
[FONT=&quot]مجري: بچه هاي ديگه همه اين کارارو ميکنن...تازه جايزه هم نميخوان[/FONT]
[FONT=&quot]پسرعمه: من از بچگي دوس داشتم اين "بچه هاي ديگه" رو ببينم! ما که هرکي رو ديديم عين خودمون بود[/FONT]
[FONT=&quot]مجري: خب چيکار ميکني؟ کارايي که گفتمو ميکني که واست دوچرخه بخرم؟[/FONT]
[FONT=&quot]پسرعمه: معدلم بايد بيست شه؟ اين که دست من نيست[/FONT]
[FONT=&quot]مجري: پس دست کيه؟[/FONT]
[FONT=&quot]پسرعمه: اوني که ازش تقلب ميزنم[/FONT]!
[FONT=&quot]مجري: تو تقلب ميزني!؟ ميدوني اينجوري نمره هايي که ميگيري مال تو نيس؟[/FONT]
[FONT=&quot]پسرعمه: من که هربار نمره م 5-6 ميشه ميگم اين نمره مال من نيست،شما باور نميکنی[/FONT]!
 

eti68

عضو جدید
کاربر ممتاز
جویی: زنت مبل و صندلی رو برده، استریو رو برده ، تلویزیون بزرگه رو برده، برای تو چی گذاشته؟

راس: شماها رو!!

((friends))
 

eti68

عضو جدید
کاربر ممتاز
استاد ِ راهب بودایی: چی باعث شده عذاب بکشی؟
راهب جوان: تنها گناه ِ من عشق بود. من هیچی غیر اون دختر نمی خواستم.
استاد: خب؟
راهب جوان: ... اون با یه مرد ِ دیگه رفت...
استاد: آها، که این طور!
راهب جوان: چه طور چنین چیزی شد؟ اون گفت فقط منو دوست داره!
استاد: خُب بعد؟
راهب جوان: ...من دیگه نمی تونم تحمل کنم!
استاد: آیا از قبل نمی دونستی اوضاع دنیا چه طور خواهد بود؟ ... بعضی اوقات ما باید چیزهایی رو که دوست داریم رها کنیم. ... چیزی که تو بهش علاقه داری، دیگران هم دوسِش دارن!
راهب جوان: ولی با این حال اون چه طور تونست چنین کاری بکنه؟؟ ... هرزه!!
Spring, Summer, Fall, Winter... and Spring |بهار، تابستان، پاییز، زمستان ... و بهار 2003|
 

eti68

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]قاضی استیونس : اگر یک کلمه دیگه حرف بزنی میفرستمت زندان
فلچر رید(جیم کری) : من الان هم توی زندان هستم شما هم نمیتونید اوضاع رو عوض کنید[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]Liar Liar |1997| Tom Shadyac[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
 
  • Like
واکنش ها: s_aa

eti68

عضو جدید
کاربر ممتاز
"توی شب همه جور حیوونی بیرون میاد؛
فاحشه ها؛بدکاره ها؛عوضی ها؛معتادها؛مرض؛فساد
یه روز یه بارون واقعی میاد و تمام این کثافت ها رو از توی خیابون ها میشوره"

Taxi Driver |1976|Martin Martin Scorsese
 

eti68

عضو جدید
کاربر ممتاز
ساندرا:حس میکنم از هم جدا میشیم
مانو:چرا همچین حرفی میزنی؟
ساندرا:چون دیگه دوستم نداری.دلت واسم میسوزه اما دوستم نداری
مانو:ساندرا!
ساندرا:اذیت نمیشی که چهار ماهه عشق بازی نکردیم؟
مانو:چرا.(سکوت)اما میدونم که دوباره اینکارو میکنیم

Two days,one night |2014| Jean-Pierre Dardenne, Luc Dardenne
 

eti68

عضو جدید
کاربر ممتاز
- قبل از اینکه انقلابی بتونه توی خیابون رخ بده، اول باید توی ذهن آغاز بشه !...

V for Vendetta |2006| James McTiegue
 

eti68

عضو جدید
کاربر ممتاز
فیونا : تو در جنگ پیروز شدی ، حالا می تونی کلاه خودتو برداری شوالیه !

شرک : نه !
فیونا : چرا نه !؟
شرک : آخه این کلاه خود نیست ، موهامه !
فیونا : خواهش می کنم تو منو نجات دادی حالا می خوام ببینمت !
شرک : اوه ، نه ، نمی تونی ، متاسفم !
فیونا : پس چطوری می خوای منو ببوسی !؟
شرک (خطاب به خر) : چی !؟ اینکه تو فیلمنامه نبود !؟
خر : شاید جایزه ته !
فیونا : نه ، این یک سرنوشته !
Shrek 1 - Vicky Jenson, Andrew Adamson
 

eti68

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو کسي رو سراغ داري که واقعاً خوب باشه ؟
شايد خوبي فقط يه چيز ساختگي باشه !
آدم هميشه دوست داره چيزهاي بد رو فراموش کنه و به خوبي هاي ساختگي ايمان بياره ...
- اينجوري راحت تره! ...

Akira Kurosawa | 1950 |Rashomon
 

eti68

عضو جدید
کاربر ممتاز
-مری(Diane Keaton):تو چرا طلاق گرفتی؟
-ایزاک(Woody Allen):چرا؟چون همسر سابقم من رو به خاطر یه زن دیگه ترک کرد.

-مری:واقعا! این باید روحیت رو داغون کرده باشه!
-ایزاک:فکر میکنم باهاش خوب کنار اومدم.
سعی کردم با ماشین زیرش بگیرم!

Woody Allen |1979| Manhattan
 

eti68

عضو جدید
کاربر ممتاز
مادر (زنده ياد رقيه چهره آزاد): مي‌مونه يه حلوا هديه صاحبان عزا به اهل قبور... اين تنها شيريني ضيافت مرگ ، عطر و طعمش دعاست ... روغن خوبم تو خونه داريم ... زعفرونم هست ... اما چربي و شيريني ملاک نيست ... اين حرمته که زنده‌ها به مرده هاشون مي‌ذارن ... (ماه منير و طلعت به گريه مي‌افتند) اجرشم نزول صلوات و حمد و قل هوالله است ... فقط دلواپس آردم ... خاطر جمع نيستم ... مي‌ترسم مونده باشه ...

مادر| زنده یاد علی حاتمی
 

eti68

عضو جدید
کاربر ممتاز
سم (رابرت دنیرو) : اگه نمی دونستی, بدون که یه احمقی! اگه هم می دونستی, باز هم همونی !

Casino| کازینو 1995| مارتین اسکورسیزی
 

eti68

عضو جدید
کاربر ممتاز
شهرت رفیق نیمه راهه ، هری !
آدم های مشهور به خاطر کارهاشون مشهور میشن . یادت باشه !

Harry Potter and the Chamber of Secrets| 2002| کریس کلمبوس
 

eti68

عضو جدید
کاربر ممتاز
نگرانم بعد از مرگم كى و چطورى از بچه هام مراقبت مى كنه؟ چى به سرشون مى آد؟
خدا مواظبشونه؟
من مطمئنم خدا پول اجاره خونه رو نمى ده...

Alejandro González Iñárritu |2010| Biutiful
 

eti68

عضو جدید
کاربر ممتاز
- شوگر وقتی بفهمه من یه میلیونر نیستم دلش میشکنه. ولی حقیقت اینه، تا تخم مرغ نشکونی نمیتونی املت درست کنی.

Some Like It Hot (بیلی وایلدر - 1959)
 

Sonrisa

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
کلاه قرمزی:یعنی اونقدری که بعضی ادما بیشعورن خود بیشعور اینقد بیشعور نیست
 

eti68

عضو جدید
کاربر ممتاز
 

eti68

عضو جدید
کاربر ممتاز
هیچوقت نخواستم دشمنامو بشناسم
چون میدونستم بهترین دوستامو از دست میدم...

Million Dollar Baby |2004| Clint Eastwood
 

eti68

عضو جدید
کاربر ممتاز
اینجوری بود که ریچارد پارکر، همدمِ درنده‌خوی من همدمِ ترسناکی که منو زنده نگه داشت
برای همیشه از زندگیِ من محو شد
من مثلِ یه بچه زار میزدم
نه به خاطرِ خوشحالی از نجات پیدا کردنم که خوشحال هم بودم
گریه میکردم چون ریچارد پارکر بدونِ هیچ تشریفات و خداحافظی منو ترک کرد
دلم رو شکست
میدونی، حق با پدرم بود
ریچارد پارکر هیچوقت منو دوستِ خودش ندونست
بالاخره ما با هم بودیم ولی اون حتی پشتش رو هم نگاه نکرد ولی باید باور کنم توی چشم‌هاش چیزی بیشتر از انعکاسِ خودم بود میدونم. من حسش کردم
حتی اگه نتونم ثابتش کنم
میدونی من خیلی چیزها رو جا گذاشتم خونواده‌ام، باغ‌وحش، هند، آنندی(دوست دخترم)
فکر کنم زندگی در نهایت همین رها کردن و فراموش کردنه ولی چیزی که بیشتر
از همه دردآوره اینه که فرصتِ خداحافظی کردن نداشته باشی
من هیچوقت به خاطرِ چیزهایی که از پدرم
یاد گرفتم نتونستم ازش تشکر کنم نتونستم بهش بگم بدون درس‌های اون هیچوقت نجات پیدا نمیکردم
میدونم ریچارد پارکر یه ببره ولی
کاش میتونستم بهش بگم تموم شد. نجات پیدا کردیم"
ممنون که جونمو نجات دادی
دوست دارم ریچارد پارکر
تو همیشه توی قلبِ من میمونی هرچند من نمیتونم با تو باشم

Life of pi| زندگی پای 2012| انگ لی
 

Similar threads

بالا