یکی از شهدایی که من خیلی بهش ارادت دارم!!!!
بزنبهادري كه پابرهنه معلم شد
سيد حميد چگونه مي توانست در جبهه ها کفش بر پا کند،
درحاليکه خون همرزمان و يارانش بر ان خاکها ريخته بود.
"فخلع نعليک"رااز ياد نبرده بود
و هنگاميکه با حاج همت سردار خيبر بسوي ميعاد وميقات ازلي خويش مي رفتند، تا عهد خويش وفا کنند واز وفاداران باشند،
پايش برهنه بود.
---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
ميگفتيم چرا پابرهنه ميري؟
ميگفت راحتترم، اما واقعاً چيز ديگري را ميديد كه ما نميديديم.
چه ديده بود كه ما نميديديم؟
افسوس سالهاي از دست رفته را ميخورد و هميشه خود را سرزنش ميكرد.
شبها با پاي برهنه در بيابان پر از خار پرسه ميزد.
زمزمهها و فريادهاي شبانه او آشناترين صدا براي نزديكانش بود.
اندكاندك برهنگي پا برايش عادت شد تا جايي كه به سيد پابرهنه شهرت يافت.
بزنبهادري كه پابرهنه معلم شد
سيد حميد چگونه مي توانست در جبهه ها کفش بر پا کند،
درحاليکه خون همرزمان و يارانش بر ان خاکها ريخته بود.
"فخلع نعليک"رااز ياد نبرده بود
و هنگاميکه با حاج همت سردار خيبر بسوي ميعاد وميقات ازلي خويش مي رفتند، تا عهد خويش وفا کنند واز وفاداران باشند،
پايش برهنه بود.
---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
ميگفتيم چرا پابرهنه ميري؟
ميگفت راحتترم، اما واقعاً چيز ديگري را ميديد كه ما نميديديم.
چه ديده بود كه ما نميديديم؟
افسوس سالهاي از دست رفته را ميخورد و هميشه خود را سرزنش ميكرد.
شبها با پاي برهنه در بيابان پر از خار پرسه ميزد.
زمزمهها و فريادهاي شبانه او آشناترين صدا براي نزديكانش بود.
اندكاندك برهنگي پا برايش عادت شد تا جايي كه به سيد پابرهنه شهرت يافت.
آخرین ویرایش: