سطوح رابطه دختر و پسر

EECi

مدیر بازنشسته
سطوح رابطه دختر و پسر


متاسفانه دید نابالغانه به نحوه ارتباط دختر و پسر غالبا منجر به درگیریهای عاطفی ,شکست های ارتباطی و تبعات منفی آن می شود . گاهی این رابطه ها به احساس گناه بدبینی,رنجش ,خشم ,تنفر ,فرار ازازدواج یا نگرانی های فزاینده دختران و پسران می شود .
آگاهی از نحوه مدیریت کردن اینگونه رابطه ها منجر به کاهش عوارض آن می شود .
رابطه دختر و پسری می توانددر 3سطح وجودداشته باشد ,البته مرزهای این سطوح کاملا مشخص نیست و اینها همپوشانی دارند .لیکن با شناخت این 3 سطح مدیریت و کنترل رابطه بهتر می شود .

1- سطح اجتماعی(social) :
این سطح عقلانی ارتباط دختر و پسر است.دراین سطح ارتباطی ,دختران و پسران در محیط کار,محل تحصیل و محیطهای اجتماعی با هم تعامل دارند ,این ارتباط همانند ارتباط با هم جنس است . دراین سطح ابراز احساسات , عاطفه و هیجانات وجود ندارد و مسائل جنسی وجود ندارد .
این سطح از ارتباط معقولانه است ,لذا پنهان کاری درآن راه ندارد , قرارهای خصوصی و ابراز تمایلات احساسی منتفی است .تلفن های غیر کاری و طولانی ,sms های عاشقانه دراین جا تعریف نمی شود . از این که خانواده ها در جریان محتوای صحبت ها ی ما قرار بگیرند نگران نیستیم . عشوه گری ,دلبری, و ابراز تمایل ها دراین سطح نمی گنجد .وهمه ی ارتباط دراین سطح کاملا آشکار و بی استرس است . حتی دراین سطح در چارچوب قراردادهای اجتماعی خواستگاری ها اتفاق می افتد و شناخت های قبل از ازدواج شکل می گیرد .

2- سطح عاطفی و هیجانی (Emotional)
دراین سطح زن و مرد به تبادل احساسات و هیجانات می پردازند , احساس تعلق و محبت به هم دارند و ابراز می کنند , رابطه انحصاری بین زن و مرد بوجود می آید . حرف های محرمانه و خصوصی و عشوه و عشق ورزی ها مربوط به این سطح عاطفی و هیجانی می شود . قرارها ,کوه رفتن ها , پارک رفتن ها ,نامه ها , اس ام اس ها و..... دراین جا صورت می گیرد .بازی جزوه دادن و گرفتن و....، آغاز این مرحله است که باید دقت شود .
نکته مهم :
اما باید این قانون طلایی را دختران و پسران بدانند که رابطه احساسی در این سطح عمیق است و صرفا در چارچوب ازدواج و پس از عقد و تعهد زناشویی، عقلانی و درست هست. و قبل از عقد آفت رابطه و شناخت و عامل شکست می باشد.

یعنی وقتی عقد انجام می گیرد آن وقت انحصار رابطه از طریق قانون و شرع به قطعیت رسیده و از نظر عرف , اجتماع , فرهنگ , شرع و قوانین رابطه به رسمیت یافته است .چون دراین صورت دختر و پسر نگران نیستند که دچار مشکل شوند . نگران نیستند خانواده مانع آنها شود . نگران نیستند که طرفشون آ نها را ترک کند یا با کس دیگری ازدواج کند . در این حریم امن است که انحصاری بودن معنا می دهد .
اگر بدون عقد در دوران قبل از ازدواج ، به این سطح رابطه یعنی سطح احساسی و هیجانی وارد شدید باید منتظر عواقب آن باشید . بعضی این خطرات , از این قبیل اند .
1- وابسته شدن و سپس ترک شدن .
2- ممانعت خانواده از ازدواج در حالی که از نظر هیجانی وابسته اید .
3- نگرانی از آشکار شدن ارتباط و برخورد خانواده ها .
4- به هنگام ازدواج، از رابطه های قبلی نگران و هراسان هستید .
5- عدم تعهد و عدم منع قانونی برای ازدواج با دیگری .
6- تغییر دیدگاه طرف مقابل و منصرف شدن از ازدواج .
7- وعده های دروغین و سوء استفاده از احساسات .
8- تحریف شناخت نسبت یکدیگر
9- متضرر اصلی در این سطح دختران هستند.
10- عدم مسئولیت پذیری در رابطه كه به خاطر عدم قرار داد قانونی و شرعی كاملا محسوس است.

خلاصه :
تا زمانی که عقد قانونی صورت نگرفته است، ابراز هیجانات و احساسات و عواطف ممنوع است .

3- سطح سوم :سطح جنسی
این سطح از ارتباط نیزمانند سطح دوم صرفا پس از ازدواج منطقی و صحیح است . و مرز آن از سطح عاطفی عبارت است از : لمس کردن ,اشاره به مسائل زناشویی, جک های ... , سوال های جنسی ,فیلم و خاطره جنسی , بهانه برای قرار در حریم های خصوصی, محیط های خلوت . همچنین بهانه های مختلف مثل این که : اگر هم دیگر را دوست داریم می توانیم ارتباط را عمیق کنیم .باید هم دیگر را آزمایش کنیم ,یا این که ما متعلق به هم هستیم پس می توانیم هر طور خواستیم عمل کنیم .و...
تمام 10 تهدید برشمرده در سطح دوم (عاطفی و هیجانی )این جا هم با شدت بیشتر وجوددارد .
علاوه بر آن خطرات ذیل هم وجود دارد .
1- سوءاستفاده های جنسی از دختران .
2- از بین رفتن بکارت و تبعات آن , آبروریزی ,خود کشی,فرار ,افسردگی ، ترس از ازدواج کردن , اضطراب .
3- تهدیدات وابسته به فرهنگ ,قتل ها ی ناموسی.
4- بدبینی های پس از ازدواج و محدودیت ها .

در واقع اگر هنجارهای اجتماعی و شرعی نتواند دختر و پسر را از ارتباط جنسی غیر قانونی قبل از ازدواج باز دارد , این مسئله در پس از ازدواج هم هست که پس از ازدواج هم مانعی پیش روی خود در کسب لذت نبینند.
درواقع وجود مرزی بازدارنده در روابط سطح 2و3 (ارتباط احساسی و ارتباط جنسی ) تضمین کننده یک ارتباط قوی هست . این باز دارندگی این اطمینان رابه طرفین می دهد که پس از ازدواج نیز فرد مذکور از این بازدارندگی در جهت حفظ کیان خانواده استفاده کرده و روابط احساسی و جنسی خارج از خانواده نداشته باشد .

نتیجه گیری :
ارتباط دختر و پسر صرفا در محیط اجتماعی و در سطح اجتماعی به شرطی آسیب رسان نیست که وارد سطح دوم (سطح احساسی)و سطح سوم (سطح جنسی) نشود .و اگر مسئله ازدواج در میان بود , باید در همان سطح اجتماعی و به صورت آشکار, صریح و قانونی فرایند خواستگاری و شناخت طی گردد.و پس از ازدواج سطح احساس و جنسی صحیح می باشد .و اگر دختر و پسر قبل از ازدواج وارد سطح احساسی یا سطح جنسی شدند باید عواقب و خطرات آن را بپذیرند و بابت این اشتباه تاوان آن را بپردازند .


.
.
.
.
.
http://WWW.HAMDARDI.NET
 

ni_rosa_ce

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
1- سطح اجتماعی(social) :
این سطح عقلانی ارتباط دختر و پسر است.دراین سطح ارتباطی ,دختران و پسران در محیط کار,محل تحصیل و محیطهای اجتماعی با هم تعامل دارند ,این ارتباط همانند ارتباط با هم جنس است . دراین سطح ابراز احساسات , عاطفه و هیجانات وجود ندارد و مسائل جنسی وجود ندارد .
این سطح از ارتباط معقولانه است ,لذا پنهان کاری درآن راه ندارد , قرارهای خصوصی و ابراز تمایلات احساسی منتفی است .تلفن های غیر کاری و طولانی ,sms های عاشقانه دراین جا تعریف نمی شود . از این که خانواده ها در جریان محتوای صحبت ها ی ما قرار بگیرند نگران نیستیم . عشوه گری ,دلبری, و ابراز تمایل ها دراین سطح نمی گنجد .وهمه ی ارتباط دراین سطح کاملا آشکار و بی استرس است . حتی دراین سطح در چارچوب قراردادهای اجتماعی خواستگاری ها اتفاق می افتد و شناخت های قبل از ازدواج شکل می گیرد .

موافق 100 % !
 

taranom.s

عضو جدید
کاش وقتی می خوایم یه رابطه رو شروع کنیم به آخر وعاقبتشم فکر کنیم
به خدا این کارا نشانه ی تمدن نیست
نشونه ی متمدن بودن اینه که آدم خودشو از هرچی آسیبه دور کنه
چه آسیب های جسمی چه روحی
این روی صحبتم با خانم هاست:
وقتی یه رابطه رو شروع میکنید،دیگه به داشتن رابطه عادت میکنید
و بعد از هر بار جدایی باز دنبال شخص دیگری میگردید که اونو جایگزین نفر قبلی کنید
من فقط یه جمله دارم به شما بگم: اونم اینه که به وجود خودتون احترام بذارید
شما لیاقت داشتن یه کانون گرم خانوادگی رو دارید
با این کارا خودتون و خانواده تون رو به دردسر نندازید

 

EECi

مدیر بازنشسته
از اینکه می بینم جوون ها این چنین دچار مشکل و افسردگی و... میشن واقعا ناراحت میشم:(
ای کاش همه اگاهی و مهارت های زندگیشان را بالا می بردند تا شاهد این مشکلات و مسائل نباشیم
 

F@tima s332

عضو جدید
کاربر ممتاز
اینم نتونستم بخونم اما نظرم اینه دوستی دو جنس مخالف غلط
کسی که قصد ازدواج داره هم طرفش مثل بچه آدم میاد خواستگاریش بعد خانواده ها هم کمک میکنند تو شناخت هم بعد اگه بعد یه ماه تحقیق ومهمانیا خانوادگی شناختند بعد عقد دوران نامزدی بعد فراهم شدن شرایط عروسی وزیر یه سقف میرند
ماکه رسممون همینه
اولیش هم اشتباه محض کردم یکبار دیگه تکرار نمیشه
 

EECi

مدیر بازنشسته
اینم نتونستم بخونم اما نظرم اینه دوستی دو جنس مخالف غلط
کسی که قصد ازدواج داره هم طرفش مثل بچه آدم میاد خواستگاریش بعد خانواده ها هم کمک میکنند تو شناخت هم بعد اگه بعد یه ماه تحقیق ومهمانیا خانوادگی شناختند بعد عقد دوران نامزدی بعد فراهم شدن شرایط عروسی وزیر یه سقف میرند
ماکه رسممون همینه
اولیش هم اشتباه محض کردم یکبار دیگه تکرار نمیشه
در این مقاله سعی شده سطوح رابطه دختر و پسر مشخص بشه
البته باید بدانید که یک ماه برای اشنایی مناسب نیست
روانشناسان معمولا 6 ماه را مناسب دانسته اند

پیشنهاد من این هست که تلفیقی از ازدواج سنتی و امروزی می تواند مفید باشد
از بخش سنتی: اطلاع داشتن خانواده ها و استفاده از تجارب پدر و مادر
از بخش امروزی: استفاده از نظرات مشاوران ازدواج و کتب امادگی برای ازدواج

:gol:
 

sarang saman

عضو جدید
جالب بود اما به نظر من اینجور ارتباطات هیچ معنی در کشور ما ندره چون فرهنگشو نداریم. با عرض پوزش.
آخه همیشه تو دوستیا دنبال آدمهای تکرای نیستیم دنبال جدیده هستیم میدونید که...!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
 
  • Like
واکنش ها: EECi

vooroojak khanoom

عضو جدید
کاربر ممتاز
در این مقاله سعی شده سطوح رابطه دختر و پسر مشخص بشه
البته باید بدانید که یک ماه برای اشنایی مناسب نیست
روانشناسان معمولا 6 ماه را مناسب دانسته اند

پیشنهاد من این هست که تلفیقی از ازدواج سنتی و امروزی می تواند مفید باشد
از بخش سنتی: اطلاع داشتن خانواده ها و استفاده از تجارب پدر و مادر
از بخش امروزی: استفاده از نظرات مشاوران ازدواج و کتب امادگی برای ازدواج

:gol:
صد در صد با شما موافقم مهندس.................ا
 

shila_kt

عضو جدید
کاربر ممتاز
عااااااااااااااااااااالللللللللللللللللللللللللللللللللللییییییییییییییییی بود!ممنون و کاملا موافقم!!!!!
 

EECi

مدیر بازنشسته
جالب بود اما به نظر من اینجور ارتباطات هیچ معنی در کشور ما ندره چون فرهنگشو نداریم. با عرض پوزش.
آخه همیشه تو دوستیا دنبال آدمهای تکرای نیستیم دنبال جدیده هستیم میدونید که...!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
سامان عزیز
این ارتباطات فرقی نمی کنه در کشور ما باشه یا کشور های اروپایی یا امریکایی
در کشور ما اغلب بصورت شکست های عاطفی نتیجه اش ظاهر میشه( چون سطوح روابط رو نمی تونیم تمیز بدیم از هم)
در کشور های توسعه یافته هم بصورت کودکان معصومی که فقط مادر دارند و دولت از ان مادران حمایت می کند... البته علاوه بر اسیب های روحی
اگر همه ادم ها سطوح روابط رو مشخص کنند و به انها اهمیت بدهند این مشکلات حل خواهد شد

در مورد بخش دوم ، می شود از نظر اسلامی به ان نگاه کرد که اغلب خانوم ها نمی توانند ان را قبول کنند! پس بحثی نمی کنم از این جهت
یکی هم از نظر تعهد که مرد باید حس تنوع طلبی خود را کنترل کند و تمام انرژی خود را صرف خونواده خودش کند
البته باید بگم اغلب مردان شریف در جامعه امروزی متعهد به خانواده خود هستن ، این مقاله بیشتر خاصه اوضاع جوان هایی هست که در اغاز انتخاب هستند

موفق باشید
 

Data_art

مدیر بازنشسته
نتیجه گیری :
ارتباط دختر و پسر صرفا در محیط اجتماعی و در سطح اجتماعی به شرطی آسیب رسان نیست که وارد سطح دوم (سطح احساسی)و سطح سوم (سطح جنسی) نشود .و اگر مسئله ازدواج در میان بود , باید در همان سطح اجتماعی و به صورت آشکار, صریح و قانونی فرایند خواستگاری و شناخت طی گردد.و پس از ازدواج سطح احساس و جنسی صحیح می باشد .و اگر دختر و پسر قبل از ازدواج وارد سطح احساسی یا سطح جنسی شدند باید عواقب و خطرات آن را بپذیرند و بابت این اشتباه تاوان آن را بپردازند .


.
http://WWW.HAMDARDI.NET

سلام بر دوست خوب
باز هم بسیار عالی
و شخصا از این تاپیک بسیار خوب شما تشکر میکنم
و خداییش باید برای تاپیکهای مفید امتیاز مثبت و برای برای تاپیک های که زیاد مفید نیستن امتیاز منفی قرار بدن
تا دوستان بیشتر توجه داشته باشن به مفید بودن ارسالشون.
درپناه خدا موفق و سربلند باشید
 

EECi

مدیر بازنشسته
hamash be khatere eshgesh bude be nazare shoma karesh doroste
ya aslan arzeshesho dashte :((



خودکشی به هیچ وجه کار عقلانی نیست
یک تصمیم احساسی که انسان های استوار و محکم هیچ وقت ان کار را انجام نمیدهند
این تفکر که فقط با یک نفر می شود خوشبخت شد اشتباه بزرگیست
فردی که قصد این کار رو داره حتما باید به یک روانشناس مراجعه کنه و اگر روانشناس توصیه کرد به یک روانپزشک مراجعه کنه

توکل بخدا:gol:
 

203_fariba

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
عالی بود به نظر من داشتن روابط با جنس مخالف در سطح اجتماعی هیچ مشکلی نداره که هیچ بلکه باعث بالا رفتن اعتماد بنفس و روابط اجتماعی میشه البته به شرطی که وارد مسائل عاطفی و جنسی نشه
 
  • Like
واکنش ها: EECi

mehrzadan

عضو جدید
سلام
من کاملا با شما موافقم،تمام تلاش مردهادستیابی به جسم خانمهاست و استثنا وجود نداره وقتی بدست اورد دیگه خبری از ابراز علاقه های دروغینش نیست ،
 

mahsa hf

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
کاملا با شما موافقم ممنون از مطلب خوبتون.:gol:
 
  • Like
واکنش ها: EECi

EECi

مدیر بازنشسته
سلام
من کاملا با شما موافقم،تمام تلاش مردهادستیابی به جسم خانمهاست و استثنا وجود نداره وقتی بدست اورد دیگه خبری از ابراز علاقه های دروغینش نیست ،
سلام
... و اما نظر من این نبود!
یک بار دیگر مقالات رو با حوصله و بدون جهت گیری فکری بخوانید
:gol:
به نظرم اشکال نداره ولی پسر باید واقعا مرد باشه و دختر واقعا صادق
توجیه هست دوسته من ، توجیه
حتی اگر مرد و زن انطور که شما میگویید باشند ، ممکن هست بعد سالها دوستی عاطفی ان دو با هم ، خانواده هایشان موافق نباشند و وصلت سر نگیره در اونصورت باز هم شکست شدید عاطفی رخ خواهد داد
:gol:
 

mohammad vaghei

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
حرفه شما صحیح ولی من کلی گفتم بعد اول باید همه جوانب رو در نظر بگیرن بعد برن جلو
 

parastoo kh

عضو جدید
کاربر ممتاز
واقعا این مطلبتون مفید بود مرسیییییییی
من همیشه سعی میکنم رابطه ام اجتماعی باشه اینجوری خیلی راحت تر هستم:smile:
 

ساحل مهتابي

عضو جدید
من با عقیده دوستانی که با روابط دوستی مخالفن مخالفم
چرا؟؟؟
بنظر من هر چیزی جای خودش رو داره
اینم یک نیازه مثل غذا خوردن نفس کشیدن درس خوندن تفریح...
هر نیازی اگه درست و در جای خودش پاسخ درست نبینه میتونه اثر سو روی زندگیه هر کدوممون داشته باشه
مثلا همین نفس کشیدن اگر در جای آلوده باشه باعث بروز خیلی از بیماریها میشه یا همین سیگار کشیدن که سلامتیه خیلی هارو بخطر میندازه و اختیارش دست خودمونه ...یا اگه بیش از ظرفیت مجازمون شروع به غذا خوردن کنیم دچار چاقی و خیلی مرضهای دیگه میشیم که به ندرت زمان خودشون رو نشون میدن...
شما میدونید که سیگار یا کلا دخانیات مضره و به سمتش نمیریدو اگه برید این شمایید که تسلیم سیگار شدید!!!!
روابط دوستی هم همینه ....!!!!
وقتی میبینید طرف مقابل رابطتون بجای اینکه واستون مسکن و آرامش بخش باشه دردسر آفرینه رهاش کنید!
چرا عنان و اختیار خودتون رو میدید دستش؟؟؟چرا تابع میشید؟؟؟ بعدشم میشینید میگید رابطه دوستی بده!!؟؟؟؟
اگه بیش از حد از احساساتمون مون استفاده کنیم خواسته هامونو نادیده بگیریم دچار بحران روحی میشیم
و خیلی مسائل دیگه که دوستان بهتر از من میدونید...
اما اگه کنترل شده باشه مثل غذا خوردن مثل نفس کشیدن مثل تفریح کردن نه تنها که لذت بخش نیست بلکه آرامش دهنده است...
مثل من که الان گرسنمه و میخام برم ناهار ...مطمئنم این ناهاره به من میچسبه و لذت بخشه چون نیازبدن منه و تا جایی میخورم که نترکم:biggrin:
روابط دوستی هم تا جایی قشنگه که طرف مقابلت باعث مکدر شدن خاطرت نشه بعد از اون هر تصمیمی که در موردش بگیری جایز و رواست:smile:
عزیزان همه این مسائلی که مطرح کردم برمیگرده به اینکه چقد به خودتون و سلامتیتون و احساستون احترام میذارید و نمیذارید هیچ موجودی شما رو آزار بده...
مرسی از توجه هتون
ببخشید اگه با حرفام خستتون کردم
 
  • Like
واکنش ها: EECi

EECi

مدیر بازنشسته
من با عقیده دوستانی که با روابط دوستی مخالفن مخالفم
چرا؟؟؟
بنظر من هر چیزی جای خودش رو داره
اینم یک نیازه مثل غذا خوردن نفس کشیدن درس خوندن تفریح...
هر نیازی اگه درست و در جای خودش پاسخ درست نبینه میتونه اثر سو روی زندگیه هر کدوممون داشته باشه
مثلا همین نفس کشیدن اگر در جای آلوده باشه باعث بروز خیلی از بیماریها میشه یا همین سیگار کشیدن که سلامتیه خیلی هارو بخطر میندازه و اختیارش دست خودمونه ...یا اگه بیش از ظرفیت مجازمون شروع به غذا خوردن کنیم دچار چاقی و خیلی مرضهای دیگه میشیم که به ندرت زمان خودشون رو نشون میدن...
شما میدونید که سیگار یا کلا دخانیات مضره و به سمتش نمیریدو اگه برید این شمایید که تسلیم سیگار شدید!!!!
روابط دوستی هم همینه ....!!!!
وقتی میبینید طرف مقابل رابطتون بجای اینکه واستون مسکن و آرامش بخش باشه دردسر آفرینه رهاش کنید!
چرا عنان و اختیار خودتون رو میدید دستش؟؟؟چرا تابع میشید؟؟؟ بعدشم میشینید میگید رابطه دوستی بده!!؟؟؟؟
اگه بیش از حد از احساساتمون مون استفاده کنیم خواسته هامونو نادیده بگیریم دچار بحران روحی میشیم
و خیلی مسائل دیگه که دوستان بهتر از من میدونید...
اما اگه کنترل شده باشه مثل غذا خوردن مثل نفس کشیدن مثل تفریح کردن نه تنها که لذت بخش نیست بلکه آرامش دهنده است...
مثل من که الان گرسنمه و میخام برم ناهار ...مطمئنم این ناهاره به من میچسبه و لذت بخشه چون نیازبدن منه و تا جایی میخورم که نترکم:biggrin:
روابط دوستی هم تا جایی قشنگه که طرف مقابلت باعث مکدر شدن خاطرت نشه بعد از اون هر تصمیمی که در موردش بگیری جایز و رواست:smile:
عزیزان همه این مسائلی که مطرح کردم برمیگرده به اینکه چقد به خودتون و سلامتیتون و احساستون احترام میذارید و نمیذارید هیچ موجودی شما رو آزار بده...
مرسی از توجه هتون
ببخشید اگه با حرفام خستتون کردم
از اینکه در تاپیک شرکت کردید متشکرم

در این مقاله روابط احساسی و عاطفی و جنسی رو موکول کرده به بعد از ازدواج و بهمراه همسر

اصلی ترین دلیل ان هم بر میگرده به اسیب های مختلفی که در دوستی های احساسی وجود داره

اصولا کار های بی هدف ( هدف های رویایی که پسر و دختر قولش به هم میدهند ، نظیر : "چند سال اینده ازدواج می کنیم " هدف منطقی نیست و بیشتر توجیه هست) با روح و روان انسان سالم سازگاری نداره و موجب افسردگی و استرس در اون می شه

سلامتی روح و روان انسان همانطور که در روانشناسی هم توصیه شده با ازدواج حاصل میشه و نه با دوستی

ازدواج چند شاخصه مهم داره که دوستی نداره
1- تعهد طرفین به هم
2- رسمی شدن و مقبول بودن در جامعه انسانی بر خلاف دوستی و مقبول بودن هم یکی از شاخصه های مهم عزت نفس و اعتماد بنفش و.... هست
3-تعلق خاطر جنسی زوجین به هم
4-تشکیل خانواده و تولد فرزند و مفهوم امید بخش مادر و پدر
و خصیصه های دیگر که هیچ کدام در مدل دوستی مورد نظر شما وجود نداره


موفق باشید:gol:
 
آخرین ویرایش:

ha_23

عضو جدید
انسان مثل یه نهالیه که تا موقعی که اون نهال میوه نداده و فصلش نرسیده باید مراقبت بیشتری ازش بشه تا تنومند بشه وگرنه با نسیم کوچکی میشکنه.
پس ما انسان ها هم همینطور هستیم خیلی از ما بدون اینکه به بلوغ های لازم برسیم وارد این ماجراهای دوستی میشیم که به دلیل درک نادرست و عدم شناخت از خودمون آسیب می بینیم.خانم یا آقایی که وارد این ماجرا میشن واقعا بعد از مدتی نمیدونن خب حالا چی .به کجا قرار بود برسن آیا این مسیر درسته ؟
آیا این همونی که می خواستن؟
اصلا معیارهای ازدواجشون چیه؟
متاسفانه روز به روز سن بلوغ اجتماعی بالا میره با وجود پیشرفتها و اطلاعات زیاد.
و علت همه ی اینها ندانستن مسیر درست و عدم مطالعه و شناخت و رسیدن به مفهومی از خود است.
وقتی یه فرد می فهمه که خوذش کیه چی می خواد مسلمل راحتر با این قضایا برخورد خواهد کرد
خود شناسی
 
  • Like
واکنش ها: EECi

ساحل مهتابي

عضو جدید
آقای آیدین شما خودت نظرت در مورد این تاپیکی که لطف کردی گذاشتی چیه؟!
اگه طبق گفته شما *سلامتی روح و روان انسان همانطور که در روانشناسی هم توصیه شده با ازدواج حاصل میشه پس چرا بعضی ها در ضمن رابطه ازدواج بازم به روابط دوستی هاشون ادامه میدن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟مگه سلامتیه روحشون تامین نمیشه!!!!!!!!!!؟

مسلما همه برداشتهای یکسانی نداریم
من رابطه های دوستیه زیادی رو دیدم که بسیار سازنده بودند و باعث رشد و تعالیه طرفین شدن و به ازدواج هم کشیده شدند.
ببینید همه چیز به شخصیت خودمون برمیگرده
اگه میبینید دو نفر با هم دوست بودند و رابطشون به جاهای باریک کشیده و مشکلات زیاده رو بار آوردنند این به این خاطره که اونا همدیگرو نشناختن که سریع در مورد رابطشون تصمیم بگیرن و اسیر احساسسات شدن.و این نباید به ما این نتیجه رو بده که رابطه دوستی اصلا خوب نیس!پس حتی اگه همین دو نفر با یه رابطه سنتی و در قالب یه چهار چوب میخواستن به هم برسن مطمئن باشید کارشون به طلاق و جدایی میکشید.
ببینید ما اگه خود واقعیمونو به هم نشون بدیم و از هم برداشتهای نادرست نکنیم و در مورد شخصیتهای همدیگه و رفتارهای همدیگه پیش قضاوت نکنیم رابطه های دوستیمون میتونه نه تنها باعث آرامش که میتونه ما رو به امر مقدس ازدواج هم بکشونه.
جوونهای ما مخصوصا پسرا هنوز درگیر پیش فرض های فرهنگی سنتی خودشون هستن که باید اصلاح بشه.
و مساله آخر اینکه...
ازدواج و تعهدش نمیتونه شرط کافی واسه کنار هم موندن و آرامش روحی ما آدما باشه...
اون چیزی که باعث موندن دو فرد در کنار هم میشه درک متقابل و شناخت صحیح از شخصیتهای همدیگست. و اگه پیوندی رو بوجود بیاره مقدسه و حتی اگه نیاره بازم آسمونیه و به عنوان یه خاطره خوب در ذهن جاوید باقی میمونه و آدم هیچ وقت بخاطرش خودشو نمیخوره...:smile:
 

EECi

مدیر بازنشسته
آقای آیدین شما خودت نظرت در مورد این تاپیکی که لطف کردی گذاشتی چیه؟!
اگه طبق گفته شما *سلامتی روح و روان انسان همانطور که در روانشناسی هم توصیه شده با ازدواج حاصل میشه پس چرا بعضی ها در ضمن رابطه ازدواج بازم به روابط دوستی هاشون ادامه میدن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟مگه سلامتیه روحشون تامین نمیشه!!!!!!!!!!؟

مسلما همه برداشتهای یکسانی نداریم
من رابطه های دوستیه زیادی رو دیدم که بسیار سازنده بودند و باعث رشد و تعالیه طرفین شدن و به ازدواج هم کشیده شدند.
ببینید همه چیز به شخصیت خودمون برمیگرده
اگه میبینید دو نفر با هم دوست بودند و رابطشون به جاهای باریک کشیده و مشکلات زیاده رو بار آوردنند این به این خاطره که اونا همدیگرو نشناختن که سریع در مورد رابطشون تصمیم بگیرن و اسیر احساسسات شدن.و این نباید به ما این نتیجه رو بده که رابطه دوستی اصلا خوب نیس!پس حتی اگه همین دو نفر با یه رابطه سنتی و در قالب یه چهار چوب میخواستن به هم برسن مطمئن باشید کارشون به طلاق و جدایی میکشید.
ببینید ما اگه خود واقعیمونو به هم نشون بدیم و از هم برداشتهای نادرست نکنیم و در مورد شخصیتهای همدیگه و رفتارهای همدیگه پیش قضاوت نکنیم رابطه های دوستیمون میتونه نه تنها باعث آرامش که میتونه ما رو به امر مقدس ازدواج هم بکشونه.
جوونهای ما مخصوصا پسرا هنوز درگیر پیش فرض های فرهنگی سنتی خودشون هستن که باید اصلاح بشه.
و مساله آخر اینکه...
ازدواج و تعهدش نمیتونه شرط کافی واسه کنار هم موندن و آرامش روحی ما آدما باشه...
اون چیزی که باعث موندن دو فرد در کنار هم میشه درک متقابل و شناخت صحیح از شخصیتهای همدیگست. و اگه پیوندی رو بوجود بیاره مقدسه و حتی اگه نیاره بازم آسمونیه و به عنوان یه خاطره خوب در ذهن جاوید باقی میمونه و آدم هیچ وقت بخاطرش خودشو نمیخوره...:smile:
کاملا موافق این مقاله هستم
منظور از ازدواج ، ازدواج با شناخت هست که این شناخت با دوستی احساسی و پنهانی حاصل نمیشه ، حتی اگر با جملات به ظاهر منطقی درصدد توجیه باشیم
اگر شخصی بعد از ازدواج باز هم به دوستی عاشقانه با فرد سوم ادامه دهد دلایل مختلفی دارد
یکی از انها عدم مسئولیت پذیری فرد هست
دیگری عدم ارضا در محیط خانواده هست و دلایل متعدد دیگر

امر مقدس ازدواج پیش زمینه هایی داره که دوستی اون رو محقق نمی کنه

دوستی پنهانی و احساسی به هر نحو و شکلی غلط هست
اگر دختر و پسر همدیگر را به خانواده هایشان معرفی کنند و از همان ابتدا خانواده ها در جریان باشند خیل عظیمی از مشکلات برطرف خواهد شد

جالب هست بدانید در اغلب دوستی ها مرد و زن هم سن هستند و یا نزدیک به هم و متاسفانه بالاترین درصد طلاق هم مربوط به زوج های همسن می باشد

اگر از بعد دینی هم به قضیه نگاه کنیم طبق ایات صریح قران ارتباط به نامحرم بصورت پنهانی و بدون اذن پدر ، جایز نیست

:gol::gol::gol:
 

ensan1

عضو جدید
سلام
خب بود ممنون،
اما مشکل اینجاست که همون ارتباط اجتماعی هم داره حذف میشه تو دانشگاه و در ایران هم بستر دیگری برای روابط اجتماعی وجود نداره....این نیاز یه نیازه درست و زیباست اما متاسفانه بعضی افراد عمیق به مسئله نگاه نمیکنن

اما در تکمیل حرف های شما

ارتباط عاطفی باید به تدریج و بعد از ارتباط شناختی ایجاد شود(نزدیک شدن در اثر شناخت و تدریجی) و تا در این مورد به اطمینان نرسیدیم،نباید رابطه ی عاطفی به وابستگی تبدیل شود.چون دیگر قابل مدیریت نخواهد بود. در حقیقت نباید مرغ هوا را به سیخ کشید یعنی تافرد را نشناخته و به دست نیاورده ایم نباید روی او سرمایه گذاری عاطفی کنیم.( بدیهیه که عشق همیشه بعد از شناخت صورت میگیره،شما اول طرف رو میشناسید بعد از شخصیتش خوشتون میاد این در صورتی هست که معیارتون شخصیت طرف باشه)
بنابر این بگذار عقل تو درباره ی احساست نظر بدهد نه قلبت
من نیستم چون دیگران بازیچه ی بازیگران ***اول به دام آرم تو را وانگه گرفتارت شوم
پس از رسیدن ارتباط شناختی و ارتباط عاطفی به حداقل مناسب می توان رابطه رسمی را شروع کرد بعد از این مرحله است که نوبت به رابطه ی غریزی می رسد.(رابطه ی غریزی ایستگاه اخر یک ارتباط است)
ارتباط سالم=ارتباط شناختی(در صورت مقبولیت)-ارتباط عاطفی-قانونی شدن ارتباط(ارتباط غریزی)


http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.p...%82?highlight=
 

Similar threads

بالا