بخشش گردو
بخشش گردو
حکایت میکنند که روزی مردی ثروتمند سبدی بزرگ را پر از گردو کرد، آن راپشت اسب گذاشت و وارد بازار دهکده شد، سپس
سبد را روی زمین گذاشت و به مردم گفت این سبد گردو را هدیه میدهم به مردماین دهکده، فقط در صف بایستید و هر
کدام یک گردو بردارید. به اندازه تعداد اهالی، گردو در این سبد است وبه همه میرسد.”
مرد ثروتمند این را گفت و رفت. مردم دهکده پشت سرهم صف ایستادند و یکییکی از داخل سبد گردو برداشتند. پسربچه
باهوشی هم در صف ایستاد. اما وقتی نوبتش رسید در کنار سبد ایستاد و نوبتشرا به نفر بعدی داد. به این ترتیب هر کسی
یک گردو برمیداشت و پی کار خود میرفت.مردی که خیلی احساس زرنگی میکردبا خود گفت: “نوبت من که رسید دو تا
گردو برمیدارم و فرار میکنم. در نتیجه به این پسر باهوش چیزی نمیرسد.”
او چنین کرد و دو گردو برداشت و در لابهلای جمعیتگم شد. سرانجام وقتی همه گردوهایشان را گرفتند و رفتند، پسرک با
لبخند سبد را از روی زمین برداشت و بر دوش خود گذاشت و گفت: “من از هماناول گردو نمیخواستم این سبد ارزشی
بسیار بیشتر از همه گردوها دارد.” این را گفت و با خوشحالی راهی منزلخود شد.
خیلیها دلشان به گردوبازی خوش است و از این غافلندکه آنچه گرانبهاست و ارزش بسیار بیشتری دارد سبدی است که
این گردوها در آن جمع شدهاند. خیلیها قدر خانواده و همسر و فرزند خودرا نمیدانند و دایم با آنها کلنجار میروند و از این
نکته طلایی غافلند که این سبدی که این افراد را گرد هم و به اسم خانوادهجمع کرده ارزشی به مراتب بیشتراز لجاجتها و
جدلهای افراد خانواده دارد. خیلیها وقتی در شرکت یا موسسهای کار میکنندسعی دارند تکخوری کنند و در حق بقیه
نفرات مجموعه ظلم روا دارند و فقط سهم بیشتری به دست آورند. آنها از ایننکته ظریف غافلند که تیمی که در قالب شرکت،
آنها را گرد هم جمع کرده مانند سبدی است که گردوها را در خود نگه میداردو حفظ این سبد و تیم به مراتب بیشتر از چند
گردوی اضافه است.
بسیاری اوقات در زندگی گردوها آنقدر انسان را بهخود سرگرم میکنند که فرد اصلا متوجه نمیشود به خاطر لجاجت و یا
یکدندگی و کلهشقی و تعصب و خودخواهی فردی و گروهی در حال از دست دادنسبد نگهدارنده گردوهاست و وقتی سبد
از هم میپاشد و گردوها روی زمین ولو میشوند و هر کدام به سویی میروند،تازه میفهمند که نقش سبد در این میان
چقدر تعیینکننده بوده است.
بیایید در هر جمعی که هستیم سبد و تور نگهدارندهاصلی را ببینیم و آن را قدر نهیم و نگذاریم تار و پود سبد ضعیف شود. چرا
که وقتی این تور نگهدارنده از هم بپاشد دیگر هیچ چیزی در جای خود بندنخواهدشد و به هیچکس سهم شایسته و
درخورش نخواهد رسید. دیگر فرصتهابرابر در اختیار کسی قرار نخواهد گرفت و آرامش و قراری که در یک چهارچوب محکم و
استوار قابل حصول است به دست نخواهد آمد.
www.radsms.com