زنگ تفریح ... گپ و گفت های خودمونی!

وضعیت
موضوع بسته شده است.

dordoone

عضو جدید
کاربر ممتاز
وطن فروش !:surprised:

اوره همون شروع مسابقه ی دیروز ابرومون رفت همو بهتر نیاورد

بیان جشن شادمانی بگیریم

شادی؟؟؟باشه چون تو میگی منم هستم


سلام ..مرسی /سلامتی خانمی
آره کاملا مشخصه ناراحتن ...برگشتم از حرفم من:w12:
حالا زیاد غصه نخور بیا تو هم شاد باش

سلام گلم..ترس و لرزتو نبینم...
بعضیارو بگو تا خودم تبدیلشون به دوست جونا کنم...


هوووووووم نه خودش در رفت خدا رو شکر رفت دالی :surprised:
خب خدارو شکر ..اینجا از قانون جذب استفاده کردیا....اون رفت تو دالیت چیه؟؟؟؟؟؟؟؟منتظر بودی بره بعد راحت بیای؟قائم شده بودی؟


های اوری بادی :smile:
هو آر یو تون ایز اوکی هست ؟
های بو الون..
هو آر یوی من که وری گریته ..
 

Sahar Gh

عضو جدید
کاربر ممتاز
تقصیر من بود​
که سراغ سایه را از خورشید می گرفتم
و سراغ تو را​
از وسعت دور دریاها​
سراغ قدم هایت را از راه هایی می گرفتم​
که هرگز تو را​
حتی به خواب عبور هم ندیده بودند​
تقصیر من بود​
که نامت را با عطر ستاره​
بر بالش شب می نوشتم​
تا آسمان خواب هایم​
بوی تو را داشته باشند​
تقصیر من بود​
که برای آمدنت فال می گرفتم​
نباید گره خیال را و خاطره را​
از حقیقت تلخ روزمرگی ها باز می کردم​
که رویای آفتابی تو​
برای یک عمر عاشق ماندنم​
کافی بود !!!
 

dordoone

عضو جدید
کاربر ممتاز
من از مرگ نمی ترسم
شادی و آرامش
حقیقت زندگی ست.
اگر شاد نیستید و آرامش ندارید ،
بدانید که از حقیقت خود دور شده اید.
 

dordoone

عضو جدید
کاربر ممتاز
خوش شانسی ؟ بد شانسی ؟کسی چــه میداند ؟
یک داستان قدیمی هست که میگوید :
پیرمردی اسبی داشت و با آن اسب زمینش را شخم میزد . روزی آن اسب از دست پیرمرد فرار کرد و در صحرا گم شد .
همسایگان برای ابراز همدردی با پیرمرد ، به نزد او آمدند و گفتند : عجب بد شانسی ای آوردی .
پیرمرد جواب داد : " بد شانسی ؟ خوش شانسی ؟ کسی چه میداند ؟"
چندی بعد اسب پیرمرد به همراه چند اسب وحشی دیگر به خانه ی پیرمرد بازگشت . اینبار همسایگان با خوشحالی به او گفتند : " عجب خوش شانسی آوردی !"
اما پیرمرد جواب داد : " خوش شانسی ؟ بد شانسی ؟ کسی چه میداند ؟ "
بعد از مدتی پسر جوان پیرمرد در حالی که سعی میکرد یکی از آن اسبهای وحشی را رام کند از روی اسب به زمین خورد و پایش شکست . باز همسایگان گفتند : " عجب بد شانسی آوردی ؟ "
و اینبار هم پیرمرد جواب داد : " بد شانسی ؟ خوش شانسی ؟ کسی چه میداند ؟ "
در همان هنگام ، ماموران حکومتی به روستا آمدند . آنها برای ارتش به سربازهای جوان احتیاج داشتند . از این رو هرچه جوان در روستا بود را برای سربازی با خود بردند ، اما وقتی دیدند که پسر پیرمرد پایش شکسته است و نمیتواند راه برود ، از بردن او منصرف شدند .
"خوش شانسی ؟
بد شانسی ؟
کسی چـــه میداند ؟"
سخن روز چیزی به نام شانس وجود ندارد. هر حادثه ای که در زندگی ما روی میدهد ، دو روی دارد . یک روی خوب و یک روی بد هیچ اتفاقی خوب مطلق و یا بد مطلق نیست . بهتر است همیشه این دو را در کنار هم ببینیم . زندگی سرشار از حوادث است. فقط در سکوت می توان سر و صداهای مثبت آینده را پی ریزی کرد.
فاصله بین دو روی زندگی یک لحظه است. باورهای شماست که لحظه های زندگی تان را می سازد. شما از جنس نورید . یک وجود معنوی با انرژی بی پایان بدن شما در نهایت کمال آفریده شده است.
 

reyhaneh919

کاربر بیش فعال
2 صفحه متن بابام ترجمه کرده باید فردا صبح زود ببرم
حالا باید بشینم اونو یه بار دیگه خودم بنویسم
حسش نیست
خسته ام
 

reyhaneh919

کاربر بیش فعال
این 2 صفحه از اون 5 صفحه جداست
5 صفحه رو تا 8 شهریور وقت دارم
ولی این 2 صفحه رو امروز گفته فردا ترجمه کنید بیارید منم لغت هاش رو در آورده بودم داده بودم بابام ترجمه کنه
داشتم لغت های این یکی رو در می آوردم
بدم بهت زحمتت می شه عزیزم
 

dordoone

عضو جدید
کاربر ممتاز
انواع جواب دادن اس ام اس بعضیاااا
۱ . یه عده هستن زیر یه دقیقه جواب میدن تپل درست حسابی…!!
آدم حس میکنه رو در رو باش وایساده قشنگ باش داره حرف میزنه…!!!
۲ . یه عده دیر جواب میدن اما کامل و خوب…!!
آدم حس تبادل نامه بش دست میده…!!
۳ . یه عده هرچی براشون میفرستی یکی دو کلمه جواب میدن…مخصوصا اوکی…!!
حس حرف زدن با کر و لال به آدم دست میده…!!
۴ . یه عده دیگه که کلا اصن جواب نمیدن هر چی بگی…!!
حس نشستن سر قبر مرده و فاتحه خوندن به آدم دست میده…..
.
 

dordoone

عضو جدید
کاربر ممتاز
دیشب یه پشه رو تو هوا گرفتم،
تا اومدم تو مشتم لهش کنم دیدم دستم خیس شد،
فک کردم خونه، دستمو وا کردم دیدم داره گریه میکنه،
گفتم چته؟! خودتو زدی به موش مردگی؟
یهو بغضش ترکید و گفت: ای بابا! گوشت که خیلی وقته نمی‌خورید
مرغ هم که شده کیلوئی ۸۰۰۰ تومن، اونم دیگه کسی نمی‌خوره
خوناتون مزه ترب سفید میده…
ما خودمون میخوریم ولی بچه هامون یه هفته‌اس لب به خون نزدن …
دیگه بغض امونش نداد مـُرد !
 

reyhaneh919

کاربر بیش فعال
آخ گفتی این اس ام اس جواب دادن ها رو

من فعلا ً برم خوابمم می یاد. مرسی دردونه:gol:
فردا هم کلاس دارم ولی حداقل تا 2 تو نت ولو ام:D
 

dordoone

عضو جدید
کاربر ممتاز
این 2 صفحه از اون 5 صفحه جداست
5 صفحه رو تا 8 شهریور وقت دارم
ولی این 2 صفحه رو امروز گفته فردا ترجمه کنید بیارید منم لغت هاش رو در آورده بودم داده بودم بابام ترجمه کنه
داشتم لغت های این یکی رو در می آوردم
بدم بهت زحمتت می شه عزیزم
حالا یه روزه که نه..اما زحمتی نمیشه اینو بی تعارف میگم نهایتا بلد نیستم بهت میگم دیگه....نمیمیرم که.چهار تا لغت یاد میگیرم
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا