اینم نظر آقای ویکیپدیا:
دو دیدگاه گوناگون در تعریف زمان وجود دارد. دیدگاه نخست بیان میکند که زمان قسمتی از ساختارهای اساسی جهان است، بعدی است که اتفاقات پشت سر هم در آن رخ میدهند. همچنین این دیدگاه بیان میکند که زمان قابل اندازه گیری است. این یک نوع دیدگاه واقع گرایانهاست که
آیزاک نیوتن بیان میکند و از این رو گاهی با نام
زمان نیوتونی شناخته میشود.
در مقابل، دیدگاه دیگری چنین بیان میکند که زمان قسمتی از ساختارهای ذهنی انسان است (همراه فضا و عدد) آن چنان که ما در ذهن خود رشتهٔ رویدادها را دنبال میکنیم همچنین در ذهن خود برای طول آن اتفاقات کمیتهایی را از قبیل
ثانیه و
دقیقه تعریف میکنیم.
تعریف دوم به هیچ هویت مستقلی برای زمان اشاره نمیکند که اتفاقات درون آن رخ دهد. این دیدگاه حاصل کار
گوتفرید لایبنیتس و
امانوئل کانتمیباشد که زمان را قابل اندازهگیری نمیداند و میگوید تمام اندازهها در سیستم ذهنی بشر رخ میدهد.
به طور کلی در فیزیک زمان و
فضا به عنوان
کمیتهای بنیادی بهشمار میآیند و امکان بیان تعریفی دقیق برای آنها در غالب دیگر کمیتها نیست به این خاطر که بقیه کمیتها همچون
سرعت،
نیرو و
انرژی همگی به وسیله این دو کمیت تعریف شدهاند.
داود بن محمود قیصری، در سده هشتم هجری و در رساله «معمای زمان» مینویسد که «زمان نه آغازی دارد و نه پایانی. زمان، قابل تقسیم نیست و آنچه که ما آنرا بخش میکنیم تنها در پندار ماست.»[SUP]
[۱][/SUP]