رد پای احساس ...

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دوباره سيب بچين آدم...!

من خسته ام ....

بگذار از اينجا هم بيرونمان كنند....
 

HaQiQaT

عضو جدید
کاربر ممتاز
واسه من و عشقی که باختی گریه کن
توو همون قفس که ساختی گریه کن
واسه مرگ خنده هامون گریه کن
تو به جای هر دوتامون گریه کن

گریه کن واسه بغض تو دلامون
واسه مرگ خنده هامون
واسه اون غم چشامون
واسه اون خاطره هامون

واسه تنهایی دستات
وقتی که منو نداری
وقتی قاب عکس خالی
جلوی چشات میذاری

وقتی هیچ کسو نداری
سر شونه هاش بذاری

گریه کن راهی نداری ... گریه کن

وقتی دستامو تو دستای یکی دیگه دیدی
واسه تنهایی دستات گریه کن
وقتی چشمام دیگه دنبال تو نیست
واسه تنهایی فردات گریه کن

وقتی هیچ کسو نداری ...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

شده ام مثل نقطه چینی که

کسی برایش جوابی ندارد
...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
پـای فكــــر ِ تــــو كه وســـط بـاشـــد..

خیـــــابان كه هیــــچ ،

اتـــاق همــ قدمـــ زدن دارد...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هر جای این سرزمینی

باش
فقط هر روز خنده هایت را برایم پست کن!
قلب من برای تپیدن
نیاز به انگیزه دارد...!


 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
دلم که سخت میگیرد میشینم و
ارام میسرایم نت به نت
چشمانت را
میکشم لبخندی زیبا بر لبانت و ارام مینشینم ودر اغوشش میگیرم
و سر میگذارم روی شانه اش و تمام دلخوریهایم را به خودش میگویم و بی حرف میبارم
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
باران که میبارد
تو نیز کنارمی
هر چند این خیال زیبترین خیال عالم هست
اما همینکه هستی
همینکه نفس میکشی
اه باران که میبارد
طعم بودنت را برایم به ارمغان میاورد
ان لحظه که باران میبارد
کمی از دلتنگی نبودنت
کاسته میشود
چقدر روزهای بارانی برایم
زیباست
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
واسه من و عشقی که باختی گریه کن
توو همون قفس که ساختی گریه کن
واسه مرگ خنده هامون گریه کن
تو به جای هر دوتامون گریه کن

گریه کن واسه بغض تو دلامون
واسه مرگ خنده هامون
واسه اون غم چشامون
واسه اون خاطره هامون

واسه تنهایی دستات
وقتی که منو نداری
وقتی قاب عکس خالی
جلوی چشات میذاری

وقتی هیچ کسو نداری
سر شونه هاش بذاری

گریه کن راهی نداری ... گریه کن

وقتی دستامو تو دستای یکی دیگه دیدی
واسه تنهایی دستات گریه کن
وقتی چشمام دیگه دنبال تو نیست
واسه تنهایی فردات گریه کن

وقتی هیچ کسو نداری ...

زیباست
حقیقت تا وقتی
تنها باشند به یادتند کسایی که دم از دوست داشتنت میزنند
همینکه دورش شلوغ شد یادشون میره تا دیروز بهت میگفتند
عشقم دوست دارم
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
هرگز از دوری این راه مگو!
و از این فاصله ها که میان من و توست
و هرگاه که دلت تنگ من است،
بهترین شعر مرا قاب بکن
به نگاهت بگذار!
تا که تنهایی ات از دیدن من جا بخورد!
و بداند که دل من با توست
و همین نزدیکی ست
 

HaQiQaT

عضو جدید
کاربر ممتاز
لمس کن کلماتی ر اکه برایت می نویسم ...تا بخوانی و بفهمی چقدر جایت خالیست ... تا بدانی نبودنت آزارم می دهد ... لمس کن نوشته هایی را که لمس ناشدنیست و عریان ... که از قلبم بر قلم و کاغذ می چکد ...لمس کن گونه هایم را که خیس اشک است ... لمس کن لحظه هایم را ... تویی که می دانی من چگونه عاشقت هستم، لمس کن این با تو نبودنها را.
 

جاده

عضو جدید
زیباست
حقیقت تا وقتی
تنها باشند به یادتند کسایی که دم از دوست داشتنت میزنند
همینکه دورش شلوغ شد یادشون میره تا دیروز بهت میگفتند
عشقم دوست دارم
حقیقت این نیست دوست داشتن اگر حقیقی باشه و از ته دل دورتم شلوغ باشه یاده اون قلبت رو به تپش میندازه اگه واقی باشششششه..
دوست دارم نگاه ت را /حس دستان گرمت را/ دوست دارم خیالت را /آرامش صدایت را/ چه در اوج باشم ، چه در تنهایی خویش /تو یگانه دوست من میمان
ی .....
 

shiba.s.a

کاربر فعال مهندسی کشاورزی ,
خواب دیدم​
کــه مــرا مــیــبــوســی ...
وکسی نیست که بیمت دهد از روز حساب

خواب دیدم
تــو در آغـوشِ مـنـی
و
مـن آزرده
زِ بـیـداری ...

بـعـد از ایـن خـواب مـن تـورا

مـیـبـوسـم
...

گـرچــه گـویـنـد

گـناهـسـت
خـطـاسـت
...

عـشـق قانـونِ مـنـسـت
و
هـرچـه
دل
نـجـوا کـنــد
دانـم رواســت





 

self.f_t_m990

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
اگر مقصود تو جان است، رخ بنما و جان بستان
وگر قصد دگر داری، من این و آن نمی‌دانم

 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
حقیقت این نیست دوست داشتن اگر حقیقی باشه و از ته دل دورتم شلوغ باشه یاده اون قلبت رو به تپش میندازه اگه واقی باشششششه..
دوست دارم نگاه ت را /حس دستان گرمت را/ دوست دارم خیالت را /آرامش صدایت را/ چه در اوج باشم ، چه در تنهایی خویش /تو یگانه دوست من میمان
ی .....

بله حق با شماست
احتمالا اون فقط یه متظاهر دروغین بوده

دوست دارم نگاهت را وقتی به اسمان مینگری
دوست دارم صدایت را وقتی نامم را میبری
دوست دارم اسمت را نمیدانی هر کجا میگردم به دنبال نامت
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
و.قتی کسی دوست داری اگه دیدی با عشوه هر کسی غیر تو میره سراغش و باید از تو بغلش جمعش کنی بدون اون ادم هرگز معنای عشق نمیفهمه و بدون اون شخص هرگز عوض نمیشه پس بهتر بزاری با همانها بماند کسانی که حتما مثل خودش هر روز در بغل کس دیگری به نفس نفس میافتند و میدانی نیازی نیست اینگونه زندگی کنی هر روز نگران این باشی او الان در اغوش کی به نفس نفس میافتد
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
کنجکاوم بدانم از کجا شروع شد دلبری هایت؟!
من که یادم نیست!!!
همین یادم است که در آغوش تو متولد شدم!
خودت بگو!
قبل از آغازم هم دلبری میکردی؟؟؟






 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
تنهام اما غمگین نیستم
مهم نیست چند بار
تو زندگیم شکست خوردم
مهم این هست
یاد گرفتم چطور از تجربیات
دیگران استفاده کنم
تا خودم کمتر درد بکشم
میدونی وقتی کسی دوست داری حواست باشه اگه به غیر اون بگی عزیزم و عشقم فقط نشانه شخصیت خودت هست پس خیلی به خودت مغرور نباش که چقدر بزرگی در حالی که اون بزرگ هست که با اینکه میدونه تو هنوز مثل پسر بچه ها میمونی باز کنارت میمونه و تو اصلا حواست نیست این دختر مادرت نیست که بخواد لوست کنه یه روز میزاره میره ولی مادرت تا همیشه کنارت میمونه
بزرگ بودن به میزان ادمهای اطرافت یا پولت یا شهرت نیست بلکه به نوع برخوردت با ادمهایست که دوستت دارند و دوستشون داری اگه تونستی بینشون تعادل ایجاد کنی انوقت میشه بهت گفت بزرگ
مهم نیست چند بار زمین خوردی مهم این هست چقدر ازش درس گرفتی
هیچ میدونی وقتی کاری در حق کسی کنی یه روز به خودت برمیگرده پس حواست جمع کن در حق ادمها خوبی میکنی یا بدی
میدانی امدن و رفتن تمام فصل تنها یک علت دارد میخواهد به تو یاداوری کند که زندگی هر روز که میگذرد دلیل بر ماندن در گذشته نیست بلکه باید مثل جریان زندگی جریان داشته باشی تا با طراوت بمانی
هر روز خط خطیهای مینویسم از احساسم ولی تنها برای ارامش دلم مینویسم
گاهی لازم نیست ادم همیشه دروغ بگوید گاهی همینکه پنهان کنی حقیقت را عین دروغ میماند
عاشق که شدی مواظب باش بعد از این دیگر نه روزها و نه شبهایت مثل قبل میگذرد
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
چه لذتی دارد
وقتی روی مبلی لم میدهم
ارام جامم را مینوشم
انگاه که کنار شومینه مینشینم و چشم به راه امدنت
میمانم
انقدر دیر کرده ای که
دیگر کلافه شده ام
چه شوقی در نگاهم هست ان هنگام که
نامت زیباترین اهنگ لبانم هست
ارام مینشینم و
تو را که مثل همیشه با خستگی میایی تماشا میکنم
ارام چشم میبندم تا کمی عطر بودنت را با تمام وجودم استشمام کنم
چه شوقی دارد خانه ام انگاه که تو کنارم مینشینی
دستانم را در دستانت مهربانت میگیری
و تمام دلتنگی و چشم انتظاریم را به پایان میرسانی
 

دختر بهاری

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
این روزها ، تلخم
تلخ می‌‌نویسم
تلخ فکر می‌کنم
این روزها
دست برداشته‌ام از توجهِ بی‌ وقفه به حضور آدم ها
پرهیز می‌‌کنم از ثبتِ وجود‌هایی‌ که ماندگاری ندارند
این روزها ، تلخ تر از همیشه
از همه ی آدم‌ها بریده ام
 

zahra.71

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
عاشق که می شوی
لالایی خواندن هم یاد بگیر
شب های باقیمانده ی عمرت
به این سادگی ها
صبح نخواهند شد...!
 

apadana13

عضو جدید
کاربر ممتاز
باران که ببارد

می روم و در باغچه ی انگشتانم

نبودنت را می کارم

خیلی وقت است توی گلدان چشم هایم

ندیدنت ریشه دوانده

می خواهم نبودنت را پیوند بزنم به ندیدنت

عجب درخت تنومندی خواهد شد!



میوه هایش را اما

فقط تو گاز بزن...

طعم شکستنم را

تو دوست تر می داشتی.



( شیلا احمدی )
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
چه ذوقی میکند
اخرین کلاغ قصه
وقتی مینشیند روی شانه ام
و ارام و بی صدا
نوک میزند بر گونه ام
میخواهد بگوید
قصه تمام شده
و تو هنوز در خوابی
بیدار شو
و ببین
چگونه تنها هستی
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
M *** ♥♥♥ در خلوت احساس ♥♥♥ *** ادبیات 2235

Similar threads

بالا