رد پای احساس ...

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
چشمم که چشم می شود
دل دل که می کنم
این پا و آن پا که عادت من است
نمیدانم دوستت دارم یا از آنکه با توست متنفرم
رگ گردنم بالا نزد
هیچ سیب زمینی گرد و درازی را نخورده ام
پای منقل این که اسمش را نیاورده ام نمی خوابم
ولو شده ام روی کاغذی که تو را می خواند
اما باد / باد بازهم آمد و برد
الان کاغذ سفید اینجاست
و زنی که از مقابلم لنگان لنگان .... نمی شود
مانده است
من اما انگار شکست خوردم
چون در این میدان کسی برایم دست نزد
این دست و آن دست هم نمی کنم
سیلی که میزنم دردم به گوشم می رود فرو
از وسط دماغم تا گرفتگی گلو ترک برداشتم
چشمم که چشم نمی شود
دل دل که نمی کنم
این پا و آن پا که عادت من نیست
اما اقرار می کنم که محکم استاده ام روی حرف تو!
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
به قاعده چشمی که در کوچه می گذاری چراغ را روشن کن
اینجا کمی آنطرفتر از سطل زباله، منم که بو گرفتم
اینکه وقت حقوق رسید بانکهای زیادی به تلویزیون آمدند
ولی تواز کافه ای که آخرشب صندلی هاش شکست
دل نمی کنی
حرفی است که بعد از مرگ دیوانهایت خوانده اند
باور کن که نزار قبانی دروغ گفته است
تواصلا شعر خوبی نمیشوی فقط بیداری ام را بیشتر کردی
اینجا زنان زیادی منتظر چرب زبانی نشسته اند
ولی مرگ به نوبت کیف دستی اش را بر میدراد
به ستون مقابل بسته و ناگهان بمبی را خنثی می کند
زن ها برای قهرمان دست می زنند
اسیری که از جنگ برگشت
به خانه نمی رسد، برگرد
این باد که دارد شاخه ها را تکان میدهد
اصلا به قیافه ی کلاغ نمی آید
تو فرصت داری دو باره بنشینی و به عکس یادگاری فکر کنی
من آن وقت ها از تو بزرگ تر بودم لیلا! / نبودم؟
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
وقتی برهنه حرف می زنی
باران هم در تو نفوذ نمی­کند
اینجاست که من و تو زیر دندانِ کُرسی گرم شدیم
«فلذا»،کسی دنبال این تکه استخوان نباید برود
حتی وقتی پیراهنم به تنم نخورد و دود از کله ام بلند نشد
سرخ پوست ها به خیال دیگری راه افتادند
اصلا وضعیت غیرقابل هواشناسی شده است
تنباکوی کاشی معمولا با دلتنگی هایم بو گرفت
کاری که از این قهوه خانه های مَشتی بر نمی آید
همین مانده است که بچه دار شود !
هنوز فکر می کنم دنده های من لای سنگ های اهرام ثلاثه
باقیمانده ي جنس فرعون را آب می کشد و ساز می زند
اینکه چنارهای خیابان ساری رقصیدند
اینکه دل و دماغ آدامس جویدن را هم نداری
اینکه .... کافیه!
سرخ پوستها رسیدند، لخت کن!
اگر تهران بود الان روزنامه ها داشتند زیر ما گرم می شدند
این گوشِ بسته فقط حرف لخت نمی خواهد
اینجا از اگزوزِ پیکان کَره میگیرند!
سرم گرم جمع کردن کُرسی بود که دندانم افتاد
ادامه ي اینکه ها ...اینکه ....
این همه آدم زیر کرسی داشتند دندان هایشان را گرم میکردند
«فی الواقع» ، خوردن یا نخوردن ، مسئله این نیست!
بعد از این همه بلبل آمدم گلوی چَه چَه شما را ببوسم
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
گاهی باید ایستاد
نفسی تازه کرد
و بعد دید چه کسی همراهت هست
اصلا کسی همراهت هست
یا اینکه تمام راه را تنها بودی
بی همدم بودی
میدانی
گاهی بعضی ها تو را تنها تر میکنند
کسانی که میگویند تا ته خط کنارت هستند
و از پشت مراقبت هستند نه کنارت
انان را خیلی باور نکن
تا حواست نیست از پشت سر
پشتت راچ نان خالی میکنند که خودت میمانی
چه کنی
بلکه به کسانی بها بده که
میایند دستت را میگیرند و میگویند با هم درستش میکنیم
در کنار هم
انان کسانی هستند که در سختیهایت کنارت میمانند و جا خالی نمیدهند
حتی اگر مجبور شوند خودشانرا کوهی میکنند تا تو بتوانی به انان تکیه کنی
پس همیشه در مسیر زندگیت ببین چه کسی کنارت مانده و چه کسی
پشت را خالی کرده
اگر خواستی به کسی اعتمادک نی به همانی اعتماد که که محکم دستانت را میگیرد و به هیچ عنوان
تحت هیچ شرایطی
دستانت را رها نمیکند
 

S&M R

عضو جدید
کاربر ممتاز
ﺩﻟﮕﯿﺮﻡ

ﺩﻟـﻢ ﮔﺮﻓﺘــﻪ ﺍﺳـﺖ ﯾــﺎ ﺩﻟـﮕﯿــﺮﻡ
ﯾـﺎ ﺷﺎﯾـﺪ ﻫـﻢ ﺩﻟـﻢ ﮔﯿـﺮ ﺍﺳـﺖ
ﻧﻤــﯽ ﺩﺍﻧــﻢ …
ﺍﺻـﻼً ﻫﯿــﭻ ﻭﻗـﺖ ﻓــﺮﻕ ﺑﯿــﻦ ﺍﯾﻨــﻬﺎ ﺭﺍ ﻧﻔﻬـﻤﯿــﺪﻡ
ﻓﻘـﻂ ﻣـﯽ ﺩﺍﻧـﻢ ﺩﻟـﻢ ﯾـﮏ ﺟـﻮﺭﯼ ﻣـﯽ ﺷـﻮﺩ
ﺟــﻮﺭﯼ ﮐـﻪ ﻣﺜــﻞ ﻫﻤﯿــﺸـﻪ ﻧﯿــﺴـﺖ
ﺩﻟـﻢ ﮐـﻪ ﺍﯾﻨـﻄــﻮﺭ ﻣـﯽ ﺷـﻮﺩ ، ﻏﺼـﻪ ﻫـﺎﯼ ﺧــﻮﺩﻡ ﮐـﻪ ﻫـﯿﭻ ،
ﻏﺼـﻪ ﯼ ﻫﻤــﻪ ﯼ ﺩﻧﯿــﺎ ﻣـﯽ ﺷـﻮﺩ ﻏﺼـﻪ ﯼ ﻣـﻦ
ﺑﻌــﺪ ﺩﻟــﻢ ﺑـﺪﺟــﻮﺭ ﻏﺮﻭﺏ ﺯﺩﻩ ﻣﯿﺸﻮﺩ
 

S&M R

عضو جدید
کاربر ممتاز
بی آغوش برای کسی مرگ پیش نمی آید اما زندگی هم پیش نمی رود !
 

S&M R

عضو جدید
کاربر ممتاز
ﺟﺎﯾﯽ ﻫﺴﺖ ﺩﺭ ﻭﺟﻮﺩ ﻣﻦ ؛
ﮐﻪ ﺟﺰ ﺗﻮ ﻫﯿﭽﮑﺲ ﻧﻤﯿﺘﻮﺍﻧﺪ ﺁﻧﺮﺍ ﭘﺮ ﮐﻨﺪ . . .
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
رسیدن به تو شیرین ترین بهانه ایست که میشود با آن به رنج زندگی هم دل بست و میان این روزهای شتابزده عاشقانه زیست...رسیدن به تو معراج دستهای من است...وقتی که خدارا عاشقانه شکر میگویم
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
روزها از پس هم میگذرد
چه زیباست تنهاییم
ان لحظه که نه کسی سراغم را میگیرد
و نه کسی کاری دارد به بودن یا نبودنم
اینگونه در ظاهر تنهایم ولی
میدانی خوب با خدایم حرف میزنم
و درد ودلهایم را به گوشش میرسانم
 

S&M R

عضو جدید
کاربر ممتاز
همیشه می گفتند ترک عادت موجب مرض است

اما این بار موجب مرگ می شود ترک عادت با تو بودن !
 
  • Like
واکنش ها: A.8

Pinar.G

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=times new roman,times,serif]
[/FONT]
[FONT=times new roman,times,serif]گاهـــی ســال و مــاه و[/FONT]
[FONT=times new roman,times,serif] [/FONT]
[FONT=times new roman,times,serif]تقـــویم و تـاریخ[/FONT]
[FONT=times new roman,times,serif] [/FONT]
[FONT=times new roman,times,serif]جــوری می چرخــد و می گَــردَد[/FONT]
[FONT=times new roman,times,serif] [/FONT]
[FONT=times new roman,times,serif]و با روزهـــای ِ خـــاص ِ زندگـــی ات بـــازی می کنـد[/FONT]
[FONT=times new roman,times,serif] [/FONT]
[FONT=times new roman,times,serif]که نمی دانــی تلــــخ باشــی یا شیریــــن؟![/FONT]
[FONT=times new roman,times,serif] [/FONT]
[FONT=times new roman,times,serif]نمی دانــی بخنـــــــــــــــدی یا بِگِـریــــی ؟![/FONT]
[FONT=times new roman,times,serif] [/FONT]
[FONT=times new roman,times,serif] نمی دانــی چگونــه بنویســـی ؟![/FONT]
[FONT=times new roman,times,serif] [/FONT]
[FONT=times new roman,times,serif]و پَــر ِ احســـاست را[/FONT]
[FONT=times new roman,times,serif] [/FONT]
[FONT=times new roman,times,serif]رو به کدامیـــن آسمـــان پـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرواز دهـی ؟![/FONT]
[FONT=times new roman,times,serif] [/FONT]
[FONT=times new roman,times,serif]امــروز مـــانـده ام[/FONT]
[FONT=times new roman,times,serif] [/FONT]
[FONT=times new roman,times,serif]از مهر بنویسـم[/FONT]
[FONT=times new roman,times,serif] [/FONT]
[FONT=times new roman,times,serif]و روزهــای ِ آشنــــایی و عشــــق و دوستــــــــی[/FONT]
[FONT=times new roman,times,serif] [/FONT]
[FONT=times new roman,times,serif]یا از خاطــرات مهرســـال ها دلتنگـــــــــی ؟![/FONT]
[FONT=times new roman,times,serif] [/FONT]
[FONT=times new roman,times,serif]ه... [/FONT]
[FONT=times new roman,times,serif] [/FONT]
[FONT=times new roman,times,serif]چه سخـــــــت اسـت[/FONT]
[FONT=times new roman,times,serif] [/FONT]
[FONT=times new roman,times,serif]جشـن ِ مهري ِ مـن
[/FONT]

[FONT=times new roman,times,serif]
[/FONT]
 

Pinar.G

عضو جدید
کاربر ممتاز
ای کاغذ سپید

که همه ی دردهایم را

به دوش میکشی

یکبار دیگر رویت می نویسم :

بی نهایت دوستش دارم
...
 

HaQiQaT

عضو جدید
کاربر ممتاز
میدونی دیگه هیچی تو این روزا شادم نمیکنه، هر سال ذوق عید و داشتم، بوی بهار و دوست داشتم، به عشق اینکه تولدم روز شماری میکرد، سعی میکردم بعضی وسایلمون نو کنم،
هیجان، هیجان ....................
دیشب که داشتم پیاده روی میکردم دیدم نه ذوقی، نه هیجانی، نه حرکتی، اصلا اصلا ......
اینقدر کسل و بی حوصله ام که فقط روز شماری میکنم این روزه ها و عید بیادو بره شاید سال دیگه....
 

zahra.71

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خلاصه بهاری دیگر

بی
حضور تو

از راه می رسد

و آن چه که زیبا نیست

زندگی نیست

روزگار است...
 

Pinar.G

عضو جدید
کاربر ممتاز
زندگی تعداد نفسها نیست!

زندگی تعداد لبخندهای

کسانیست

که دوستشان داریم
 

باران 686

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گاهے دلم از هر چه آدم است می گيرد...
گاهے دلم دو کلمه حرف مهربانانه می خواهد...
نه به شکل ِ دوستت دارم و یا نه بــه شکل بی تو می ميرم...
ساده شاید، مثل دلتنگ نباش...
فردا روز دیگری است...
 

HaQiQaT

عضو جدید
کاربر ممتاز
سفره ی هفت سین خالی یه تبسم خیالی
مرد تنها کنج خونه توی یه اتاق خالی

چشم به راه یه ستاره اس که بیاد از اسمونا
بشه سین اخرین سفره ی این مرد تنها

سفره ای که تنها سینش صدای زجه ی سازه
مرد قصه مون میدونه که همین روزا میبازه
.
.
.
تن بی جونش کناره سفره و سازش نشسته
انگاری دمای اخر در کلبه اشو نبسته . . .
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اين آرامشِ..ظـاهــرم

گمـراهت.. نکنـــد!

در درون

خــانـه بر دوشــم ....
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

با خودتان که خوب تا نکنید-
روزگار شما را تا میکند-
می کند توی پاکت و
می اندازد توی صندوق پستی;
به یک مقصد نا معلوم....
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد


من بهاری می شناسم


که هیچ پائیزی حریف اش نمی شود


اسمت را در باغچه می کارم !

 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
M *** ♥♥♥ در خلوت احساس ♥♥♥ *** ادبیات 2235

Similar threads

بالا