behroozraha
عضو جدید
«زیر باران»
ساده بودم،
تو نبودی،
باران بود.
تو نبودی،
باران بود.
در کوچه تنهایی،
زیر سایبان وحشت،
از خیس شدن،
فرار میکردم.
زیر سایبان وحشت،
از خیس شدن،
فرار میکردم.
در انتهای کوچه،
تک درخت غربت!
صدایم کرد.
تک درخت غربت!
صدایم کرد.
در جستجوی تو آن شب،
زیر باران،
بوی نمناک جدایی را!
از شاخه ،
درخت غربت چیدم.
زیر باران،
بوی نمناک جدایی را!
از شاخه ،
درخت غربت چیدم.
باز هم ،
در پی ات ،
سرتاسرخیابان غم را ،
گشتم.
در پی ات ،
سرتاسرخیابان غم را ،
گشتم.
ساده بودم،
تو نبودی ،
باران بود.
تو نبودی ،
باران بود.
ولی هنوز،
به دنبال گمشده ام ،
به دنبال گمشده ام ،
هر شب ،
کوچه هارو میگردم،
حتی ، زیر باران.
کوچه هارو میگردم،
حتی ، زیر باران.
بهروز رها