رد پای احساس ...

khanommohandes

عضو جدید
کاربر ممتاز
فهمیدی داغون شدم وقتی گفتی:گذشته ها گذشته.....
من رو ببین...به نظرت من شبیه به آدمیم که گذشته براش گذشته....؟؟
 

HaQiQaT

عضو جدید
کاربر ممتاز
دلم کمی عشق میخواهد که تا مرا دید سفت بغلم کنه و بگه که کلی مهربونی تو وجودم قلمبه شده بود واسه تو حالا بغلت میکنم تا آروم شیم....از یه رویای بچه گانه مثل همه نوشته هام!
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
مردمان می پرسند
زندگی زیبا چیست ؟!
دست تو را می گیرم
و به خود نزدیک می کنم
سرم را آرام
بر شانه ات تکیه می دهم
و در چشمشان
لبخند می زنم!

 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دوستت دارم...
گرچه میدهد مرا به باد!!!
اما..
دوستت دارم...هرچه بادا باد...!
 

Takesh

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در چشم خاک ظلمت آوار شد ؛ سحر رفت
گلبرگ گل فرو ریخت ؛ بر باد ، دربه در شد
گل با گلوله جان داد ؛ در خون خود کفن شد
خاموشی ستاره ؛ خاموشی وطن شد
 

Miss World

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
شاید من و تو بهم نرسیم...
اما من بهترین غریبه ی زندگیت خواهم ماند که تا ابد تو را دوست خواهم داشت
حتی اگر ندانی...!
 

جاده

عضو جدید
ای بی وفا راز دل بشنو از خموشی من ، این سکوت مرا ناشنیده مگیر ، ای آشنا چشم دل بگشا حال من بنگر سوز وسازدلم را ندیده مگیر .....
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد

من عاشق ِ
لحظه های بی هوایم
وقتی که می چرخیُ
دست پاچه می شود چشمانم !
 

HaQiQaT

عضو جدید
کاربر ممتاز
همه چیز می تواند از یک اتفاقِ ساده آغاز شود
از یک
خانوم شما اول بفرمایید !
آقا ببخشید ساعت چند است ؟
از یک نگاه و یک سلام !
همه چیز می تواند یک ساده ی پیچیده شود
یک بی قراریِ مدام !
ساده اگر آغاز شد
ساده باش
ساده بمان
ساده ها همیشه ماندنی ترند
عاشق ترند
ساده ها عاشق که می شوند
دیگر حتی
نمی پرسند از رهگذری ساعت را !
تلفن را برمی دارند؛ شماره ی تو را می گیرند
و به بهانه ی ساعت
تو را از راهِ دور می بوسند
و بلند می گویند
دوستت دارم !
همه چیز گاهی ساده باشد بهتر است
یک چای و کیک
یک بلیتِ اتوبوس
یک مهمانیِ دو نفره
سادگی
از همه چیز
ماندنی تر است
زیبا تر است
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

× مـَטּ اینجآیَمـ..!

× جآیـی کـﮧ وَقتِـ رَفتَنَت ایستآدِهـ بُودی وُ نِگــــ♥ــآهَمـ مـی کردیــــ ..!

× آمَدِه اَمـ تآ بِبینَمـ اَز اینجآ چِگُونِــﮧ بُودَمـ ..

× ڪِـﮧ تُو اَشکـ هآیَمـ رآ نَدیدیـــــ ..!!!
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلم

" عاشقی کردن " میخواهد !

کمی ... !!

شاید فقط قدر ِ

چند لحظه حضور ِ تـــ ـو ...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بزرگترین روانشناسان دنیایند

دو چشمت !!

این قدر که،امیدوارم می کنند

به زندگی . . .!!

 

bahar_cve

کاربر فعال تالار هنر ,
کاربر ممتاز
روزی ما دوباره کبوترهایمان را
پرواز خواهیم داد
و مهربانی
دست زیبایی را خواهد گرفت
و من آن روز را انتظار می کشم
حتی روزی که نباشم


شاملو
 

sshimaa

عضو جدید
نکنه میخوای برای همیشه بری؟
جای اون روز تو بودن درد داره...
ولی تلخی درد من یه کم بیشتر از درد اون روز توهه
تو گفتی نرو ولی من حق گفتن همینم ندارم...
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
چه لذتی
دارد
انجا که
میگویی
نرو
بمان
و انگاه
تو را
محکم در اغوش بفشارد و
بگوید
مگه
دست خودت هست
اومدنت دست تو بود
اما
رفتنت
دست من هست
ولی نمیذارم بری
تا اخر عمرت باید
کنارم
بمونی
 

جاده

عضو جدید
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]توی برزخم میون تورو داشتنو نداشتن
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]نمی دونم با کی هستی با هر آدمی بجز من[/FONT]​
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]نمیدونم که کجایی نه خودت میگی چی میشه[/FONT]​
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]اون چشمای مهربون قسمت عشق کی میشه[/FONT]​
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]حس این روزای قلبم میگه رد میشی عزیزم[/FONT]​
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]حس من دروغ نمیگه داری بد میشی عزیزم[/FONT]​
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]داشتنت بهشته اما خواب آتیشو می بینم[/FONT]​
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]این روا انگاری بین آسمونا و زمینم[/FONT]​
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]تو برزخ دل من یه جهنمه نصیبشه[/FONT]​
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]اومدی اما با رفتن دل غریبه[/FONT]​
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]خواننده :مصطفی حاتمیان[/FONT]​
[/FONT]
 

جاده

عضو جدید

[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]من مانده ام با یک دل لبریز از دلواپسی
ماندن و پوسیدن همانا . روزی به حرفم میرسی
در این غریب آباد تا آب بیگانه
تا خاک بیگانه
ای عاشق رفتن . خوش میروی خانه
هر جا که آهویی . گم کرده راهش را
معصوم میبینی طرز نگاهش را
آنجا تو یادم کن دوست من . دوست من
هر جا کبوتری با قلب دلواپس
پر میزند اما افتاده از نفس
آنجا تو یادم کن دوست من . دوست من
هر جا گلی از شاخه دیدی جدا مانده
پا در گلی از رفتن دیدی که وا مانده
هر جا قناریها را افسرده میبینی
یا پشت سالاری را تا خورده میبینی
آنجا تو یادم کن دوست من . دوست من
[/FONT]
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]دوست من[/FONT]
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
چه شوقی در درون
قلبم
خانه میکند
وقتی
باران میبارد
و مجبور نیستم
نگران
چشمان
سرخم باشم
بلکه خیلی راحت همه
چیز را
گردن
پاییز میاندازم
و همه
به خیالشان
من فقط خیس شده ام
اما هیچ کس
باریدن نگاهم را ندید
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد



صدایم که می زنی
کوتاه ترین شعر عاشقانه می شوم
که هر واژه اش به حساب می آید
و کوتاهی اش آنرا خاص می کند
تا در اوج یک احساس
بگویم جانم !

 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بتوان دیده ز دیدارت بست

یا

با غم تو ساخت و یک گوشه نشست

اما

نتوان

از تو رباعی نسرود

وقتی

که دل از شعر نگاه تو پر است
 

راضیه (ت)

عضو جدید
رفتی .... رفتم .
ردپایی جا نگذاشتی ... رد پایم را جا گذاشتم تا هنگام آمدن به بیراهه نروی .
پاییز هم آمد ولی تو هنوز نیامدی .... و من تنها به این دل خوشم که شاید برگ های پاییز رد پایم را پوشانده اند و من همچنان منتظر تو مانده ام.... برگرد
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
هنوز همونم که میخوای هنوزم عاشقت موندم
تو یر ِ چتر ِ کی رفتی؟!
که زیر ِ گریه جا موندم
هنور همونم که میخوای یکی مثل ِ خدا تنها
یکی که خم نشد زیر ِ
غم ِ سنگین ِ این دنیا
.
اونی که عاشقت بود تنها نفس نفس زد
اونی که هرکسی رو
غیر از تو ساده پس زد
اونی که خاطراتت هر لحظه روبروشه
دبدار ِ اتفاقی
یک عمر ِ آرزوشه
.
.
.
آسون نبود یه عمری بی تو تنها به امید ِ یه فردا
که باتو
روبروشم
بی تو هنوز دل ِ من بیقرار ِ بمون تا باز دوباره
با چشمات زیر و رو شم
اونی که عاشقت بود تنها نفس نفس زد
اونی که هرکسی رو
غیر از تو ساده پس زد
اونی که خاطراتت هر لحظه روبروشه
دبدار ِ اتفاقی
یک عمر ِ آرزوشه
اونی که عاشقت بود تنها نفس نفس زد
اونی که هرکسی رو
غیر از تو ساده پس زد
اونی که خاطراتت هر لحظه روبروشه
دبدار ِ اتفاقی
یک عمر ِ آرزوشه
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
روزای ِ خوبی پشت ِ این روزای ِ من نیست
حس میکنم احساسم و
از دست دادم
آغوش ِ تو میراث ِ من از زندگی بود
حس میکنم میراثم و
از دست دادم
تنهایی من اتفاق ِ تازه ای نیست
هربار رفتی
تا همیبشه برنگردی
شاید نتونی حس کنی من چی کشیدم
چون هیچوقت
احساس ِ تنهایی نکردی
روزای ِ خوبی پشت ِ این روزای ِ من نیست
حس میکنم احساسم و
از دست دادم
آغوش ِ تو میراث ِ من از زندگی بود
حس میکنم میراثم و
از دست دادم
.
.
.
با هر قدم از مقصد ی هم دور میشیم
ما پای ِ رویاهای ِ هم
از دست میریم
وقتی که دنیامون بهم راهی نداره
فرقی نداره
از کدوم بن بست میریم
هرجور میبینم نمیشه دست ِ من نیست
این خونه تا خونهــَت شه
خیلی کار داره
هر بار رفتی رو به تو دیوار بستم
بشمار این خونه
چقدر دیوار داره
روزای ِ خوبی پشت ِ این روزای ِ من نیست
حس میکنم احساسم و
از دست دادم
آغوش ِ تو میراث ِ من از زندگی بود
حس میکنم میراثم و
از دست دادم
[h=4][/h]
 

zahra.71

عضو جدید
کاربر ممتاز
مثلن تو یکهو و بی مناسبت؛
وارد بشوی و
با یک شاخه گل ِ سرخ,
 
فرود بیایی توی ِ چشمانم...
 
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
M *** ♥♥♥ در خلوت احساس ♥♥♥ *** ادبیات 2235

Similar threads

بالا