
نشان دادند که خشونت در آیین آنها نیست٬ نشان دادند حتی برای رسیدن به حق حاضر نیستند حقی ناحق شود٬ نشان دادند حضور در قدرت و خبر داشتن از پستوهای آن فاسدشان نکرده...
آری٬ آخرین بیانیه سبز را میگویم که باری دیگر روحی دمید اندرون سبز جامگان پایدار...
این پاسخ به آنهاست که گمان میکردند همه کار به پایان آمده و با ضربهای دیگر ره به پایان میرسد٬ ولی سبز جامگان نشان دادند که از حق خود حتی میگذرند ولی حق شهیدان راهشان را هرگز و پاس میدارند همه حرمت این راه را٬ آنانی که گرچه شعارهایی با کلامهای گونهگون فریاد میزدند ولی همه سرزمین امن و آزاد میخواستند، زندگی انسانوار میخواستند، دوستی طلب میکردند، مهربانی منظورشان بود. در یک کلام همه آن میخواستند که همین قانون بدانان داده است.
بیانیه مهندس انسانی تر و بلند مقام تر از هر سخن دیگر در عین صلح اندیشی و خیرخواهی قدرت سبز را نشانه می زند. این قدرت برگرفته از خواست مردم است که به میرحسین امکان می دهد که شرایط بازی را تعیین کند و خطی بکشد که از این پس هر کس آن سوی خط بماند، حجت بر وی تمام است.
اینک بیانه می گوید وقتی توپخانه هایتان متوقف شود، دست از خشونت طلبی بردارید، بگذارید مردم بر گشته های خود زاری کنند، تیر و توپتان را به انبار برگردانید ما می مانیم و بهار خرم سرزمین مان، با قانون و صلح، بی کینه و بی خشم.
امید به آنکه اندک عقلانیتی بود و این راه را بهار سبز دیگری باشد...
گرچه تاکنون هم هر چه توپخانه خشونت طلبان و قدرت پرستان به سویشان پرتاب کرده٬ جز دروغ و بهتان نبوده است، اما بیانیه امروز نشان داد آن کس که مردم رنج دیده ایران برگزیدند، همه ظرفیتهای یک رهنما را دارد. خیراندیش است و دردآشناست. غرور و بدخواهی و کینه در او راه نمیجوید. هدف را گم نمیکند. فرزند زمانه خویش است. آن چهرهای از مسلمانی است که سی سال پیش هم تمامی جامعه را قدرت چندان بخشید که از گردنههای سخت بگذرد. ورنه دجالان و چال دهاناناند آنان که هر شب در آرزوی جنگی میخسبد تا مگر نیاز به رجزخوان و توپچی داشته باشد، شمران تعزیهاند که منفعت خود در اشک و آه درآوردن میبینند بی آنکه در زیر جلد اندک ارادتی به کسی داشته باشند، حتی به شمر، تنها در اندیشه وظیفه و دستمزداند که به هر طریق برسد غنیمت است برایشان.