سلام عزيزم خوش اومديدسلام بر برو بچ 60 من هم به گروه اضافه کنین...
سلام عزيزم خوش اومديدسلام بر برو بچ 60 من هم به گروه اضافه کنین...
سلام به دوستاي گل باشگاه مهندسان ايران/
به تازه وارد و قديمي و پيشكسوت و غيره سلام عرض ميكنم
دوستاني كه متولد 60 هستن
خودشونو معرفي كنن/
محل زندگيشونو
و اينكه خاطراتتونو حتما برامون بنويسيد
از شامپوي تخم مرغي گرفته تا شير شيشه اي كه تو صف مي ايستاديم و ميخرديم/
راستي متحلي يا مجرد؟
شغلتون چيه
در دوران كودكي دوست داشتيد چيكاره بشيد؟
اوكي بسم الله//از خودم شروع ميكنم
معصومه ديوانعلي/
تهران و كرج هستم/ ولي الان كرج ندگي ميكنم/
بچه تهرونم ميدون اعدام
خاطره ام از اون دوران همون تو صف ايستادن شير شيشه اي و يه كارتي داشتيم كه با گرفتن شير اون كارته اون روزش خط ميخورد.
مجرد هم هستم
مديرتوليد شركت محصولات غذايي/
كارشناس برنامه راديويي صنعت سبز كرج
مربي فني و حرف اي كشت گياهان دارويي/ و استاد نقاشيدر فرهنگسرا/
من كودك بودم دوست داشتم پروفسور بشم/
دوستاي گل غير دهه 60 هم بفرماييد داخل و از خودتونو خاطراتتون بگيد همه خوشحال ميشن و يه حس دروني زيبا به همه هديه ميشه/ متشكرم از همه دوستان
سلا م من هم یک خاطره از دوران مدرسه دارم سر درس عربی نمرم 2 شد معلم گفت زیر 10 بیا پای تخته بعد به مبصر گفت برو از ذفتر یک ترکه بیار بعد به ما گفت کفشمونو در بیاریم و دراز بکشیم بهد به تعداد نمره های زیر 10 فلک شدیم من که خیلی زیر 10 بودم بیشتر فلک شدم....
کلاس پنجم دبستان سال 70 فکر کنم . چطور ؟
آره تو مدرسه ما که بوده .... مگه تو مدرسه شما چطور تنبیه میکردن؟
من 60 نیستم.اسمم شکیباست و برخلاف تصور بعضی از دوستان,یه دخترم..
البته ببخشید با وجود 60 نبودن بازم خودمو معرفی کردم..
هههههههههه واقعااااااااااا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟منم فکر میکردم تو یه پسری!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
اتفاقا من یه مدت بود تو فکر این بودم که تاپیک بزنم بگم من دخترم.
حالا شما چرا این فکرو میکردی؟؟
اخه شکیب اسم یه پسره منم همیشه میخوندم شکیبم الان تازه فهمیدم شکیبام درسته
آره من دخترم.اما شکیبا هم اسم پسر هست..
من بازم اومدم اينجا
ديدم آخرين پاسخها درمورد تنبيه تو مدرسه بود گفتم منم يه چيزي گفته باشم. يادمه دوم ابتدايي يه معلمي داشتيم كه اون موقع فك ميكردم هم خيلي قد بلند و تنومند و مخوفه (!) هم ايشون رو آدم عصبي و خفني ميدونستم ابهتش نميذاشت تو چشاش نگاه كنم البته الان يه سر و گردن از ايشون بلندترم...!! و نظرم راجع به ايشون كاملا تغيير كرده.. دوسش دارم..چند وقت پيش ديده بودمش
واسه تنبيه مون يا از خطكش استفاده ميكرد.. كه اين آلت جرم در تمام ادوار (بعد از تاسيس مكتبخانه و مدرسه و..) بسيار مرسوم و مد بوده است ، يا اينكه گاهي اوقات از مگسكش براي امر تنبيه كمك ميگرفت!!! ما رو مگس فرض ميكرد گويا مگسكش رو عكس حالت معمول تو دستش ميگرفت و بهش زاويه ي مناسب رو ميداد و شاگردان را نوازش ميكرد.. و كف دستاي ما از كثرت ذوق قرمز ميشد
من بازم اومدم اينجا
ديدم آخرين پاسخها درمورد تنبيه تو مدرسه بود گفتم منم يه چيزي گفته باشم. يادمه دوم ابتدايي يه معلمي داشتيم كه اون موقع فك ميكردم هم خيلي قد بلند و تنومند و مخوفه (!) هم ايشون رو آدم عصبي و خفني ميدونستم ابهتش نميذاشت تو چشاش نگاه كنم البته الان يه سر و گردن از ايشون بلندترم...!! و نظرم راجع به ايشون كاملا تغيير كرده.. دوسش دارم..چند وقت پيش ديده بودمش
واسه تنبيه مون يا از خطكش استفاده ميكرد.. كه اين آلت جرم در تمام ادوار (بعد از تاسيس مكتبخانه و مدرسه و..) بسيار مرسوم و مد بوده است ، يا اينكه گاهي اوقات از مگسكش براي امر تنبيه كمك ميگرفت!!! ما رو مگس فرض ميكرد گويا مگسكش رو عكس حالت معمول تو دستش ميگرفت و بهش زاويه ي مناسب رو ميداد و شاگردان را نوازش ميكرد.. و كف دستاي ما از كثرت ذوق قرمز ميشد