دنیا دار ماکافاته : جیمی کارتر سرطان گرفت

mohandese.motefakker

عضو جدید
کاربر ممتاز
دنیا دار مکافات است.

جیمی کارتر رییس جمهور پیشین آمریکا چندی قبل پس از آزمایشاتی متوجه بیماری سرطان کبد خود شد. پس از جراحی کبد و برداشتن قسمتهای سرطانی آن توسط پزشکان کارتر امیدوار بود درمان شده اما هم اکنون آزمایشات جدید نشان دهنده انتقال سرطان به مغز جیمی کارتر هست و تعداد تومور سرطانی در مغز وی یافت شده است.

شاید این سوال پیش بیاد که خب به ما چه؟ عرض میکنم خدمتتون

در آخرین سالهای حکومت محمد رضا شاه جیمی کارتر به همراه همسرش در اقدامی بی سابقه در طول تاریخ آمریکا عید کریسمس را در ایران در کنار شاه و خانواده‌اش گذراند و در اون شب گفت از اینکه همچین دوستی داره (محمدرضا شاه) به خودش میباله و امیدوار هست این دوستی تا پایان عمر پا برجا بمونه. اما همان زمان و حتی قبل تر از اون کارتر و دار و دسته اش در غرب به شدت از بلندپروازی های شاه ترسیده بودند، شاهی که اوپک رو تشکیل داده بود، قیمت نفت رو بالا برده بود، کشور ایران رو به قدرت اول منطقه تبدیل کرده بود موی دماغ آمریکا و انگلیس شده بود.

ایران، کشوری که قرار بود جلوی کمونیست رو در منطقه بگیره و از افتادن نفت، نبض اقتصاد دنیا، به دست کمونیست جلوگیری کنه حالا خودش تبدیل به یک ابر قدرت شده بود. ابر قدرتی که حتی ابرقدرتی اتمی همچون روسیه جرات نداشت به فضای آسمان آن سرک بکشه. ایران به قدرتی دست یافته بود که صرفا برای تمرین در کشوری مثل عمان عملیات نظامی انجام می داد و مخالفین رو سرکوب میکرد. قدرت ایران به حدی بود که شیخ های عربی به صف میشدند و دست بوسی شاه ایران را میکردند.

خب کارتر و دار دسته اش دست به کار شدند و از خودشون پرسیدند چه کنیم که ایران با مخ سقوط کنه، ولی همچنان از ورود کمونیست به خلیج فارس جلوگیری بشه؟ بهترین پاسخ تشکیل یک حکومت مذهبی بود و بهترین آلترناتیو برای شاه آیت الله خمینی بود.

لذا از چند سال قبل خمینی را به فرانسه آوردند. با این خیال که بتونند باهاش مبادله سیاسی بکنند ولی آیت الله خمینی پس از انقلاب تمامی معادلات آنها را بر هم زد مخصوصا با گروگان گیری سفیران آمریکایی. این گروگان گیری باعث شد کارتر در چاهی که خودش کنده بود غرق بشه و لقب بی عرضه ترین رییس جمهور آمریکا رو بهش بدن. چیزی که باعث شد بعد از 4 سال ریاست جمهوری به کل کنار گذاشته بشه. اما جریان تموم نشد...

شاه مخلوع ایران، برخلاف همنوعان خودش، مانند بشار اسد، غذافی و سایرین، بجای نابود کردن کشورش و تبدیل آن به جولانگاه تروریستها خروج از کشور رو ترجیح میده. شاید یکی از مهمترین دلایل این تصمیم بیماری سرطانی بود که شاه از مدتها قبل از آن آگاه بود، وگرنه کمتر کسی پیدا میشه که کشوری رو که اینچنین واسش زحمت کشیده رو رها کنه و بذاره نابود بشه. در سالهای آخر عمر شاه که بشدت از سرطان رنج می برد کارتر به او اجازه نداد در بیمارستانهای آمریکا درمان بشه و سریعا او را از کشور به بیرون انداختند. شاه در شرایط بسیار بد اوضاع بیماریش وخیم شد و سرانجام در مصر درگذشت.

کارتر و دار و دسته اش که مجددا ایران رو سرکش می دیدند و از طرفی از صدام حسین دیوانه هم بدشان میومد، پیش خودشون گفتن چه چیزی بهتر از این که این دو تا رو بندازیم به جون هم، با تحریک صدام وحشی جنگی خونین و طولانی در منطقه به راه انداختن که هم تمامی قدرت نظامی ایران و عراق تحلیل بره، هم اقتصاد جفتشون نابود بشه و همینطور هم شد.

حال کارتر دچار سرطان شده، بعد از 91 سال زندگی، همچنان دو دستی به دنیا چسبیده و ترس از مرگ تمام وجودش رو گرفته و هر روز خبر ناگواری از شرایط سلامتیش به او ابلاغ میشه. امیدوارم کارتر به این زودی ها نمیره و تا میتونه زجر بکشه... چون مرگ برای او خیلی کم است.
 

محممد آقا

عضو جدید
کاربر ممتاز
یعنی چون شاه فاسد رو راه نداده سرطان گرفته؟.........دقیقا میشه بفرمائید نتیجه گیری از سرطان کارتر چی هست؟
 

محممد آقا

عضو جدید
کاربر ممتاز
جیمی کارتر برای رهایی از سرطان پرتو درمانی می کند

جیمی کارتر برای رهایی از سرطان پرتو درمانی می کند

رئیس جمهور اسبق آمریکا با اعلام اینکه سلول های سرطانی به مغز وی نفوذ کرده اند از آغاز دوره پرتو درمانی خبر داد.
پایگاه خبری تحلیلی هدانا (HODANA.IR):


به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از سی ان ان، «جیمی کار‌تر» اعلام کرد برای معالجه سلول‌های سرطانی که در نقاط مختلف مغز او پیدا شده است پرتو درمانی را آغاز می کند.
وی در این کنفرانس خبری از بیماری سرطان خود صحبت کرد و توضیح داد که به چه نحوی قرار است از فعالیت‌هایش در مرکز کار‌تر بکاهد.
کار‌تر که در جمع اعضای خانواده و دوستان خود در این کنفرانس خبری حاضر شد گفت ابتدا تصور می‌شد که فقط در ناحیه کبد به سرطان مبتلا است و عمل جراحی که اوایل ماه جاری انجام شد تمام سلول‌های سرطانی را برداشته است. اما پس از پایان عمل جراحی تصاویر‌ام آر آی نشان دادند که در مغز او نیز بافت‌های سرطانی وجود دارد.
کار‌تر افزود: «ابتدا تصور می‌کردم که فقط چند هفته دیگر از عمرم باقی مانده ولی در کمال تعجب نگران نبودم. من زندگی بسیار خوبی داشتم».
رییس جمهوری اسبق آمریکا که اکنون ۹۰ ساله است، روز ۱۲ ماه اوت اعلام کرد که عمل جراحی کبد او نشان داده که سلول‌های سرطانی در قسمت‌های دیگر بدن او پخش شده ولی هنوز کاملا مشخص نیست که چه اندام‌هایی را آلوده کرده‌اند.
پزشکان معالج جیمی کار‌تر نیز در آن زمان گفتند که متناسب با کشف سلول‌های سرطانی در اندام‌های دیگر روش درمان آن را انتخاب خواهند کرد.
پدر، برادر و دو خواهر کار‌تر همه بر اثر ابتلا به سرطان پانکراس فوت کرده‌اند. مادر او نیز به بیماری سرطان مبتلا بود. در آن زمان جیمی کار‌تر گفت که در لوزالمعده (پانکراس) او بافت‌های سرطانی دیده نشده است.
خبرگزاری آسوشیتدپرس یادآوری می‌کند که طی سال جاری وضعیت سلامتی و پزشکی آقای کار‌تر به دقت زیر نظر پزشکان بوده است. او در ماه مه امسال سفر خود برای نظارت بر انتخابات گویان را لغو کرد. سخنگوی وی در آن زمان اعلام کرد که کار‌تر کمی بیمار است و جیمی کار‌تر نیز بعد‌ها گفت که به یک سرماخوردگی شدید مبتلا شده است.
اوایل ماه اوت خبر جراحی کبد آقای کار‌تر اعلام شد. روز ۱۲ ماه اوت نیز خود او اعلام کرد که در این عمل مشخص شده که به سرطان مبتلا است.
جیمی کار‌تر که در عرصه سیاست ملی کشور تقریبا ناشناخته بود در سال ۱۹۷۶ با شکست جرالد فورد به پیروزی رسید و سی و نهمین رییس جمهوری آمریکا شد. اما چند بحران بین‌المللی و به خصوص موضوع گروگانگیری کارکنان سفارت آمریکا در تهران، در انتخابات سال ۱۹۸۰ به شکست سنگین او از رونالد ریگان نامزد حزب جمهوریخواه منجر شد.
کار‌تر از آن زمان به بعد به فعالیت‌های سیاسی بشردوستانه مشغول شد و مرکز کار‌تر در زمینه موضوعات بین‌المللی مثل بهداشت عمومی و توسعه دموکراسی در کشورهای مختلف جهان فعالیت می‌کند.
جیمی کار‌تر که در حل تنش هسته‌ای کره شمالی و پیشگیری از اشغال هائیتی توسط ارتش آمریکا نقش موثری داشت در سال ۲۰۰۲ برنده جایزه صلح نوبل شد.
او و همسرش روزالین هنوز در جلسات مرکز کار‌تر و سفرهای خارجی مشارکت فعالی دارند. او هر یکشنبه در یک مدرسه وابسته به کلیسای تعمیدی این شهر تدریس می‌کند.
به گفته مسئولان این کلیسا، کار‌تر در نظر دارد این یکشنبه نیز در کلاس درس خود حاضر شود.
 

محممد آقا

عضو جدید
کاربر ممتاز
حتى از آنجا كه ايادى مى دانست شاه ورقه هاى توضيحى داخل بسته هاى دارو را طبق عادت مطالعه مى كند، داروهايى كه براى مهار بيمارى شاه لازم بود را در بسته هاى داروهاى ديگر براى او مى فرستادند تا متوجه موضوع نشود. اين راز حتى از علم نيز پنهان نگاه داشته شد و او تا پايان عمرش در سال ۱۳۵۶ ماهيت بيمارى شاه را نمى دانست.

اسدالله علم وزير دربار پهلوى در يادداشت هاى روز ۲۲ مهر ۱۳۵۳ خود نوشته است: «صبح شرفياب شدم. خوشبختانه گزارش سلامتى شاهنشاه [از فرانسه] رسيد. خوشوقت شدند ولى به روى خودشان نياوردند. چنان كه قبلاً نوشته بودم [گزارش ها] ظاهراً راجع به سلامتى من است!»

اشاره علم به جواب آزمايش هايى بود كه در فرانسه بر روى نمونه مايع مغز استخوان شاه انجام شد تا احتمال ابتلاى او به سرطان به دقت بررسى شود. پزشكان پس از معاينه شاه و آزمايش هاى گوناگون به اين نتيجه رسيده بودند كه او به نوعى سرطان لنف مبتلا است، اما به پيشنهاد دكتر ايادى پزشك مخصوص شاه، ماهيت بيمارى را از او پنهان نگاه داشتند. حتى علم كه در آن هنگام نزديك ترين دستيار و دوست شاه بود از حقيقت مطلع نشد. ملكه نيز تا چند سال بعد از ماهيت بيمارى شاه اطلاع نداشت. در واقع چنانكه ماروين زونيس نويسنده كتاب «شكست شاهانه» توصيف كرده است: «درست همان طور كه شاه نظامى ساخته بود كه در آن حقايق سياسى را از او پنهان نگاه مى داشتند، در مورد بيمارى او نيز همين شيوه به كار گرفته شد.»

ابتلا به چنين بيمارى خطرناكى براى شخصى با ويژگى هاى روانى شاه تاثيرى تعيين كننده داشت. او كه از دوران كودكى خود را مورد لطف ويژه خداوند مى دانست، ناگهان گرفتار بيمارى اى شده بود كه نشان مى داد همه آنچه «لطف خدا» تلقى كرده توهمى بيش نبوده است. بسيارى از ناظران عقيده دارند با وجود اينكه شاه ماهيت واقعى بيمارى خود را به درستى نمى شناخت، دريافته بود كه به بيمارى خطرناكى مبتلا شده و همين موضوع انگيزه و توان روحى او را به تدريج نابود كرد. در واقع يكى از چند دليلى كه شاه را در هنگام بروز انقلاب اسلامى به پادشاهى درهم شكسته و بى تصميم تبديل كرده بود، همين بيمارى و تاثير روحى ناشى از آن بوده است.

• بزرگى كبد
نخستين بارى كه شاه متوجه نشانه اى از بيمارى خود شد، در تعطيلات نوروز ۱۳۵۳ در ساحل كيش بود. او يك روز هنگامى كه در ساحل قدم مى زد متوجه وجود تورمى در زير قفسه سينه خود شد و موضوع را با دكتر ايادى در ميان گذاشت. علم خاطره آن روز را چنين ثبت كرده است: «(يادداشت روز ۲۰ فروردين) صبح از منزل خودم در كيش به كاخ رفتم. خيلى خوشحال و سرحال بودم. منتظر تشريف فرمايى اعليحضرت بودم كه يقين داشتم بايد خوشحال باشند، چون ديروز بعدازظهر و ديشب را به حمدالله خوش گذرانده اند. ايادى طبيب مخصوص پائين آمد. مرا به گوشه اى خواست و در گوشم گفت بايد پروفسور برنار، طبيب متخصص خون را از فرانسه بخواهى كه بيايد شاهنشاه را معاينه كند. گفتم براى چه؟ نگفت، فقط گفت لازم است.

واقعاً جهان در ديده من تيره و تار شد… شاهنشاه پائين آمدند. به ظاهر سرحال بودند ولى من مناسب نديدم كه آنجا سئوالى بكنم. در اتومبيل به من فرمودند: «آخر دو هتل ديگرى كه قرار بود اينجا بسازيم چه مى شود؟ عجله كنيد، من مى خواهم زودتر اين كارها را تا زنده هستم ببينم.» بيشتر از اين فرمايش شاه نگران شدم كه خدايا موضوع چيست... (يادداشت روز بعد:) صبح شرفياب شدم.

اولين سئوالى كه در تنهايى از شاهنشاه كردم همين مسئله سلامتى بود... عرض كردم... به من بفرمائيد چه باك داريد؟ فرمودند طحالم مثل اين كه بزرگ شده و چون مركز توليد خون است بايد ببينم در سيستم خونى من تغييرى به وجود آمده يا نه؟ عرض كردم مرا كه نيمه جان كرديد! اين كه مطلبى نيست!»

پروفسور برنار به همراه دكتر ژرژ فلاندرن چند هفته بعد به دعوت وزير دربار به تهران آمدند و شاه را در كاخ سلطنتى معاينه كردند. شاه براى جلوگيرى از انتشار هر نوع شايعه حاضر نشد به هيچ بيمارستانى مراجعه كند و بنابراين پزشكان ناچار بودند نمونه هاى آزمايشگاهى او را همراه خود ببرند. با وجود اين هر دو در معاينه بالينى فوراً متقاعد شدند كه شاه به نوعى سرطان غدد لنفاوى مبتلا شده است.

دكتر ايادى آنها را از به كار بردن لفظ سرطان يا لوسمى ممنوع كرد و آنها بيمارى را براى شاه «ماكرو گلوبولنميا والدنستروم» معرفى كردند.

• پنهانكارى
دامنه پنهانكارى در مورد بيمارى شاه بسيار گسترده بود. ابتدا قرار شد نمونه هاى آزمايشگاهى كه از شاه گرفته مى شود، به نام علم (كه اتفاقاً او هم به سرطان خون مبتلا بود) به فرانسه فرستاده شود و پاسخ هم به نام او باشد تا كسانى كه در جريان امر قرار مى گيرند يا سرويس هاى اطلاعاتى كشورهاى خارجى به بيمارى شاه پى نبرند.

حتى از آنجا كه ايادى مى دانست شاه ورقه هاى توضيحى داخل بسته هاى دارو را طبق عادت مطالعه مى كند، داروهايى كه براى مهار بيمارى شاه لازم بود را در بسته هاى داروهاى ديگر براى او مى فرستادند تا متوجه موضوع نشود. اين راز حتى از علم نيز پنهان نگاه داشته شد و او تا پايان عمرش در سال ۱۳۵۶ ماهيت بيمارى شاه را نمى دانست.

پزشكان فرانسوى سه سال بعد تصميم گرفتند شهبانو فرح را در جريان امر قرار دهند. بنابراين هنگامى كه او براى شركت در كنفرانسى به آمريكا رفته بود و در بازگشت چند روزى در پاريس ماند، برنار در ديدارى محرمانه او را از بيمارى شوهرش آگاه كرد.

گفته مى شود شاه پس از خروج از كشور در جريان انقلاب و در مدتى كه به همراه خانواده اش در كشورهاى مختلف سرگردان بود، در مصرف داروهاى مهاركننده بيمارى اش سهل انگارى كرد و همين مسئله باعث شد بيمارى او از كنترل خارج شود و به مرگش بينجامد.


شايد او اگر از ماهيت بيمارى اش آگاه بود، چنين سهل انگارى نمى كرد، چنانكه اگر از واقعيت هاى سياسى كشور با خبر نگه داشته مى شد، شايد آن همه خبط سياسى و اقتصادى در چند سال آخر سلطنتش مرتكب نمى شد.سرشت ديكتاتورى به راستى همه چيز انسان را نابود مى كند.

روزنامه شرق!
 

محممد آقا

عضو جدید
کاربر ممتاز
یه اطلاعاتی در باری کارتر بده ادم خوبی بوده یا نه زندگیش رو چگونه گذرانده؟
سلام........زیبایی اریخ میدونید چیه؟......پر از عبرته

جیمی کارتر دارنده جایزه صلح سال 2002 است..........اولین رئیس جمهوری است شاید که شب ژانویه به مسافرت رفت و در زمان شاه در این شب به کشور ما آمد




10 دی 56

..................
«‌ایران، مرهون شایستگی شاه در اداره امور کشور است.او توانسته ایران را به صورت جزیره ثبات در یکی از پرآشوب ترین نقاط دنیا درآورد.این تجلیلی است از شما اعلی حضرت و رهبری شما و احترام و ستایش عمیقی که ملت به شما دارد. نظر ما در مسایل مربوط به امنیت نظامی متقابل با هیچ کشوری به اندازه ایران نزدیک نیست و من نسبت به هیچ رهبری مانند شاه این همه احساس حق شناسی عمیق و دوستی صمیمانه ندارم.»

[h=3]مرکز اسناد انقلاب اسلامی - ایران و دكترین كارتر[/h]
حکومت شاه سرنگون شد و رفتاری که دیگران گفتند با این فرد انجام شد ...........به محمد رضا پهلوی از همه مونده و رونده اجازه پناهندگی نداد.......البته آخر کار این کار انجام شد.......ولی با یک تحقیر فراموش نشدنی
دوران ریاست کارتر به ماجرای دانشجویان و حادثه طبس گره خورده ........و البته برخوردی که با دولت موقت انجام داد......دولت موقت مهندس بازرگان که دنبال مذاکره با آمریکا در برهه ای بودند.....و حتی برای حسن نیت دست به برخی اقدامات زدند .......یکی از نتایجش پناه دادن به شاه توسط آمریکا بود و البته اعلام قطع رابطه یکطرفه با ایران

http://www.irdc.ir/fa/book/841/default.aspx
 

Saeed.bi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
به نظر میرسه دنیا ی خرده دیر یادش افتاد داره مکافات بوده!!!
سرطان گرفتن ی پیرمرد 91 ساله فک نمیکنم حتی برای خانواده خود کارتر هم شوکی باشه چه برسه به اینکه بخوایم بهش بُعد "عقوبت" رو بدیم!!
این چیزایی رو هم که نوشتید خوب بود ی منبعی براشون ذکر میکردین!
 

M.A777

عضو جدید
کاربر ممتاز
تحلیلتون خیلی جالب بود...
و در آخر نتیجه گیری جالبترش هم کرد...
یعنی هرکی سرطان میگیره یه کاری کرده که حالا باید عذاب بکشه؟؟؟
یا هرکسی که ظالمه باید سرطان بگیره؟؟؟
راست میگی


کلا بدم میاد واسه مرگ و ناراحتی دیگران،برخی،شادی کنن
حتی یادمه فوت یه نفر مال اسرائیل بود یادم نمیاد کی بود،یه سری ها شادی میکردن
حتی فوت همین پادشاه عربستان هم همین مسئله پیش اومد

زشته خداوکیلی من کار ندارم کی به کیه و سیاست و این صحبتا،از لحاظ انسانی ما نباید اینکارو کنیم،هر کی میخواد باشه.

من به تن مُرده احترام میزارم،چون دیگه مُرده و تمام شد و رفت.بقیه اش مال اون دنیاست.ازینجور اوچیگری ها متنفرم...
 

mohandese.motefakker

عضو جدید
کاربر ممتاز
تحلیلتون خیلی جالب بود...
و در آخر نتیجه گیری جالبترش هم کرد...
یعنی هرکی سرطان میگیره یه کاری کرده که حالا باید عذاب بکشه؟؟؟
یا هرکسی که ظالمه باید سرطان بگیره؟؟؟

نه لزوما ولی اینکه او هم داره با این بیماری میمیره کنایه جالبی هست.
به نظر میرسه دنیا ی خرده دیر یادش افتاد داره مکافات بوده!!!
سرطان گرفتن ی پیرمرد 91 ساله فک نمیکنم حتی برای خانواده خود کارتر هم شوکی باشه چه برسه به اینکه بخوایم بهش بُعد "عقوبت" رو بدیم!!
این چیزایی رو هم که نوشتید خوب بود ی منبعی براشون ذکر میکردین!
منبعش بگردی هست پیدا میشه.
یعنی چون شاه فاسد رو راه نداده سرطان گرفته؟.........دقیقا میشه بفرمائید نتیجه گیری از سرطان کارتر چی هست؟

راست میگی


کلا بدم میاد واسه مرگ و ناراحتی دیگران،برخی،شادی کنن
حتی یادمه فوت یه نفر مال اسرائیل بود یادم نمیاد کی بود،یه سری ها شادی میکردن
حتی فوت همین پادشاه عربستان هم همین مسئله پیش اومد

زشته خداوکیلی من کار ندارم کی به کیه و سیاست و این صحبتا،از لحاظ انسانی ما نباید اینکارو کنیم،هر کی میخواد باشه.

من به تن مُرده احترام میزارم،چون دیگه مُرده و تمام شد و رفت.بقیه اش مال اون دنیاست.ازینجور اوچیگری ها متنفرم...

نه لزوما ...
حق با شماهاست. در مورد نتیجه گیری درست میگین. در کل جو گیر شدم چرت و پرت نوشتم خخخخخ :D
فقط بهانه ای بود تا بگم اون با ما چه کرد.
 
آخرین ویرایش:

shahab.

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نه لزوما ولی اینکه او هم داره با این بیماری میمیره کنایه جالبی هست.

منبعش بگردی هست پیدا میشه.




نه لزوما ...
حق با شماهاست. در مورد نتیجه گیری درست میگین. در کل جو گیر شدم چرت و پرت نوشتم خخخخخ :D
فقط بهانه ای بود تا بگم اون با ما چه کرد.

این روزا همه سرطان دارن مگه اینکه خلافش ثابت بشه...
 

secret11

عضو جدید
سلام........زیبایی اریخ میدونید چیه؟......پر از عبرته

جیمی کارتر دارنده جایزه صلح سال 2002 است..........اولین رئیس جمهوری است شاید که شب ژانویه به مسافرت رفت و در زمان شاه در این شب به کشور ما آمد




10 دی 56

..................
«‌ایران، مرهون شایستگی شاه در اداره امور کشور است.او توانسته ایران را به صورت جزیره ثبات در یکی از پرآشوب ترین نقاط دنیا درآورد.این تجلیلی است از شما اعلی حضرت و رهبری شما و احترام و ستایش عمیقی که ملت به شما دارد. نظر ما در مسایل مربوط به امنیت نظامی متقابل با هیچ کشوری به اندازه ایران نزدیک نیست و من نسبت به هیچ رهبری مانند شاه این همه احساس حق شناسی عمیق و دوستی صمیمانه ندارم.»

مرکز اسناد انقلاب اسلامی - ایران و دكترین كارتر


حکومت شاه سرنگون شد و رفتاری که دیگران گفتند با این فرد انجام شد ...........به محمد رضا پهلوی از همه مونده و رونده اجازه پناهندگی نداد.......البته آخر کار این کار انجام شد.......ولی با یک تحقیر فراموش نشدنی
دوران ریاست کارتر به ماجرای دانشجویان و حادثه طبس گره خورده ........و البته برخوردی که با دولت موقت انجام داد......دولت موقت مهندس بازرگان که دنبال مذاکره با آمریکا در برهه ای بودند.....و حتی برای حسن نیت دست به برخی اقدامات زدند .......یکی از نتایجش پناه دادن به شاه توسط آمریکا بود و البته اعلام قطع رابطه یکطرفه با ایران

http://www.irdc.ir/fa/book/841/default.aspx

سلام خوب با این توضیحات میشه نتیجه گرفت ادم زیاد بدی نیست
حالا 91سالش هست 10تا سرطان هم بگیره جای تعجب نیست بمیره هم جای تعجب نیست
 

Unknown_S

متخصص سیستم های قدرت
کاربر ممتاز
قسمت اول جالبه و خیلی هم به حقیقت نزدیگه... درباره قدرت اون زمان ایران و مسائل بعدش...

ولی درباره سرطان نمیشه همچین نتیجه ای گرفت... اصلا موافق این نیستم که بگن فلانی داره زجر میکشه چون فلان کار رو کرده!!
ایشون وقت مرگشه (سنش بالاست) و بالاخره هرکس با وسیله ای میمیره... یکی تصادف یکی بیماری...

اینکه بگیم کی چقدر جنایت کرده و چقدر باید عذاب بکشه کار خداست نه کار بنده های گناهکار...

یاد داستانی افتادم... خدا به موسی میگه بهترین و با تقواترین بنده رو تو شهر انتخاب کن... موسی میره و هر کسی که به تقوا معروف بوده رو یه جا جمع میکنه و از بین اونا 1 نفر رو انتخاب میکنه...
بعد خدا به موسی میگه که به اون بنده من بگو بره و بدترین آدم شهر رو بیاره پیش تو... موسی به اون آدم برگزیده این خبر رو میده و اون مشغول میشه... بعد از چند روز دست خالی میاد پیش موسی و میگه که خودم رو آوردم! به هر کسی فکر کردم که به شرور بودن معروفه، دیدم نمیتونم با اطمینان بگم که جایگاه اون پیش خدا بالاتره یا من! این بود که غیر از خودم به کس دیگه ای فکرم نمیرسه... من ممکنه بدترین بنده خدا باشم! همین موقع وحی میشه به موسی که احسنت. کسی که انتخاب کرده بودی الحق که بهترین بوده! (یه همچین چیزی بود فکر کنم:D)
 

mihua

عضو جدید
کاربر ممتاز
قسمت اول جالبه و خیلی هم به حقیقت نزدیگه... درباره قدرت اون زمان ایران و مسائل بعدش...

ولی درباره سرطان نمیشه همچین نتیجه ای گرفت... اصلا موافق این نیستم که بگن فلانی داره زجر میکشه چون فلان کار رو کرده!!
ایشون وقت مرگشه (سنش بالاست) و بالاخره هرکس با وسیله ای میمیره... یکی تصادف یکی بیماری...

اینکه بگیم کی چقدر جنایت کرده و چقدر باید عذاب بکشه کار خداست نه کار بنده های گناهکار...

یاد داستانی افتادم... خدا به موسی میگه بهترین و با تقواترین بنده رو تو شهر انتخاب کن... موسی میره و هر کسی که به تقوا معروف بوده رو یه جا جمع میکنه و از بین اونا 1 نفر رو انتخاب میکنه...
بعد خدا به موسی میگه که به اون بنده من بگو بره و بدترین آدم شهر رو بیاره پیش تو... موسی به اون آدم برگزیده این خبر رو میده و اون مشغول میشه... بعد از چند روز دست خالی میاد پیش موسی و میگه که خودم رو آوردم! به هر کسی فکر کردم که به شرور بودن معروفه، دیدم نمیتونم با اطمینان بگم که جایگاه اون پیش خدا بالاتره یا من! این بود که غیر از خودم به کس دیگه ای فکرم نمیرسه... من ممکنه بدترین بنده خدا باشم! همین موقع وحی میشه به موسی که احسنت. کسی که انتخاب کرده بودی الحق که بهترین بوده! (یه همچین چیزی بود فکر کنم:D)


خود حضرت موسی بوده اون فرد که این کارو کرده. ازاول بهش میگه بدترین رو پیدا کن. بعد آخر سر و بعد از عوض شدن بعضی تصمیماتش میرسه به یه سگ کثیف و... میخواد ببرتش.ولی قلاده رو درمیاره و میندازه گردن خودش و میگه خودم بدترینم... و ادامه....
 

nazila_sh

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
دوست عزیز تو همین ایران خودمون سرطان روز ب روز داره بیشتر میشه.

یعنی هر کسی سرطان گرفته داره مکافات پس میده یا میتونه یکی از بیماریهای ناشی از آلودگی ، پارازیتها و ... باشه؟
بهتره دیدتون را اصلاح کنید.
 

Similar threads

بالا