دل نامه یا نامه دل

وضعیت
موضوع بسته شده است.

mitra*

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
گـــــــاهي بايد کم باشي
تـــــا کمبودتــــ احساس شه
نه اينکــــه نباشي
تا نبودنــــت عــــــادتـــ شه
 
آخرین ویرایش:

الهام3

عضو جدید
در قلبم غوغایی است غوغای عشق تو
می خواهم كه مرا به حال خود وا مگذاری و مرا همیشه با خود همراه سازی
بگذار تا از احساسات شیرینت لبریز شوم
بگذار تا به وسعت قلب پرمهرت دست یابم
زلالی عشقت را از من مگیر، انشای چشمت را برایم بخوان
تا با شنیدن آن سرشار از شادی شوم
دریچه ی نگاهت را به روی من مبند مگذار تا نگاههای محبت آمیزت انتها یابد
بگذار تا با دلی سیر به تماشایت نشینم و از عمق نگاهت سیراب شوم
ای رویای دیرینه ی من بگذار روییدن نرگس را در نگاهت ببینم
بگذار باران عشقت بر من ببارد تا من در زیر این باران زیبا خود را سیراب نمایم
بگذار تا برگهای خسته ی پاییزان به رقص عاشقی در بیایند
تو را قسم به مقدسات عالم که بگذار کویر دلت به دریا راهی یابد
بگذار برایت همچون زلیخای یوسف باشم
بگذار تا جاودانگی عشق را در خود ببینم
بگذارتا صدف دریای دل من باشی
كه مروارید درونش برایم درخشش عشق زیبای تو را داشته باشد
می خواهم در كنار تو به اوج ابرها برسم
ای ستارگان آسمان همه بدانید و راز مرا همیشه با خود همراه سازید که من او را چگونه دوست دارم
 

seabride

عضو جدید
کاربر ممتاز
کاش می توانستم راحت حرف بزنم ...
چیزی بگویم از دلتنگی ...
میان آدم های دلتنگی که در این اتاق مجازی جمع شدند ...
فقط می گویم منم مثل تو دلتنگم
 

mitra*

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
از روي قـلـبـم
جـاي پـايـتـــــ پـاکــــــ نمي شود...
.
.
.
با دستمـــالي کـه ترش کـرده ام بـا اشکـــــ ...

هرچـه بيـشتـر مي سابمشـــــ پـررنگتـر مي شود ...!
 

mitra*

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
خــوش بــاورمـ کــه بـاز...
در ايستگـــاه خيــــال تــو...
فـــانــوس بــه دســت
ايستـــاده امــ !
 

mitra*

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
آبــــ در هـــاون کــوبيــدنـــ استـــ
اينکـــه مـَـن شعــر بِنــويسـَـم و تـــو فـــال قَهـــوه بگيـــريـــ .
وقتــي ؛ آخـَــرِ همــه ي شعــرهــاي مَـن
تــــو مـي آيــي ؛
و تــــهِ همــه ي فنجـــان هـــاي تـــو
مـَـن ميـــــروَمــ
 

mitra*

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
اگــــــــــــــــــر درد داری
تحمــــــــــل کــــــــن...
روی هــــــــم کــــــه تلنبـــــــار شـــــــد
دیگــــــــر نمیفهمـــــــی کـــــــــدام درد
از کجــــــــــاست....
کـــــــم کـــــــم خـــــــودش
بــــــــی حــــــــــس می شـــــــــود!!!
 

كندو

عضو جدید
کاربر ممتاز
نگو مردی میخواهم که
در آغوشش احساس امنیت کنم!
کم تو را از بلای تنهایی نجات داده ام؟!
کم خود را فدای تو کرده ام؟!
آن روزها که افتخارت بوده ام چه شد؟!
حرف رفتن را نزن...
بگذار فقط همین امشب را
در آغوشت احساس امنیت کنم...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
کـاش آسـمان حرف کــویر را می فهمیـد

و اشـک خود را نثـار گـونه های خشـک او میکرد

کـاش واژه حقیـقت آنقـدر با لبـها صمیـمی بود

که بـرای بیـان کردنـش به شهـامت نیـازی نبود

کـاش دلهـا آنقـدر خالـص بودند که دعاها،

قبل از پایـین آمدن دستها مستجـاب میشد

کـاش شـمع،حقیـقت محبت را در تـقلای بـال پرسـوز پـروانه می دیـد

و او را بـاور می کـرد

کـاش مهتـاب، با کـوچه های تاریـک شب آشـنا تر بود

کـاش بهار آنقـدر مـهربان بود

که داغ را بدسـت خـزان نمی سـپرد

کـاش فـریاد آنقـدر بی صدا بود

که حـرمت سـکوت را نمی شـکست

کـاش در قامـوس غصـه ها، شـکوه لبـخند در معـنی داغ اشـک گـم نمی شد
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
از بس خوابت را دیده ام دیگر نمی گویم "خوابم می‌‌آید"
می‌گویم "یـــــــارم می‌‌آید" وعده ی ما همان رویای‌ همیشگی

ماه من، غصه چرا ؟
آسمان را بنگر، که هنوز، بعد صدها شب و روز
مثل آن روز نخست
گرم و آبی و پر از مهر، به ما می‌خندد
یا زمینی را که دلش، از سردی شب‌های خزان
نه شکست و نه نگرفت
بلکه از عاطفه لبریز شد و
نفسی از سر امید کشید
و در آغاز بهار، دشتی از یاس سپید ،زیر پاهامان ریخت تا بگوید که هنوز، پر امنیت احساس خداست!
دل به غم دادن و از یأس سخن‌ها گفتن
کار آن‌هایی نیست که خدا را دارند
غم و اندوه، اگر هم روزی، مثل باران بارید
یا دل شیشه‌ای‌ات، از لب پنجره عشق، زمین خورد و شکست
با نگاهت به خدا، چتر شادی وا کن
و بگو با دل خود، که خدا هست، خدا هست
او همانی است که در تارترین لحظه شب، راه نورانی امید نشانم می‌داد
او همانی است که هر لحظه دلش می‌خواهد، همه
غرق شادی باشد
غصه اگر هست، بگو تا باشد معنی خوشبختی بودن اندوه است
این همه غصه و غم، این همه شادی و شور
چه بخواهی و چه نه! میوه یک باغند
همه را با هم و با عشق بچین
ولی از یاد مبر؛
پشت هر کوه بلند، سبزه‌زاری است پر از یاد خدا
و در آن باز کسی می‌خواند؛
که خدا هست، خدا هست
و چرا غصه؟! چرا؟
 

seabride

عضو جدید
کاربر ممتاز
عجیب است دریا
همین که غرقش میشوی
پس می زند تو را!
درست
مثل بعضی از آدمها
 

seabride

عضو جدید
کاربر ممتاز
اگه تونستی بدون اینکه کسی را لمس کنی عاشقش بشی .... اون موقع می فهمی لیاقت عشقو داری ...
 

الهام3

عضو جدید
گفتی که مرا دوست نداری گله ای نیست

بین من و عشق تو ولی فاصله ای نیست

گفتم که کمی صبر کن و گوش به من کن

گفتی که نه باید بروم حوصله ای نیست

پرواز عجب عادت خوبیست ولی حیف

تو رفتی و دیگر اثر از چلچله ای نیست

گفتی که کمی فکر خودم باشم و آن وقت

جز عشق تو در خاطر من مشغله ای نیست

رفتی تو خدا پشت و پناهت به سلامت

بگذار بسوزد دل من مساله ای نیست​
 

apadana13

عضو جدید
کاربر ممتاز
بي تو دلم گرفته با من نمانده حالي

با من غريبه گشتي بعد از گذشت سالي

وقتي كه سهم من شد يك انتظار كهنه

چشمم دگر ندارد اشكي به آن زلالي

عمري سوال كردم تنهايي خودم را

همواره شد جوابم آه و سكوت و لالي

حالا كه دور دورم از پرتو نگاهت

در قلب من دوباره جايت شده چه خالي

آه اي مسافر من سهم من از وجودت

يك بغض كهنه گشته باشكلكي خيالي
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مهربانم، ای خوب

یاد قلبت باشد یک نفر هست که اینجا

بین آدمهایی که همه سرد و غریبند با تو

تک و تنها، به تو می اندیشد

و کمی

دلش از دوری تو دلگیر است

مهربانم ای خوب

یاد قلبت باشد، یک نفر هست که چشمش

به رهت دوخته ، بر درمانده

و شب و روز دعایش این است
 

mitra*

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
گاهی وقتها روی نیمکت تنهایی ام می نشینم ...
آن زمان که چشمهایم پر از غوغای رها شدن است ...
تنها خواهش دلم حضور کسی است در کنار من ...
روی این نمیکت ...
نه کلامی می خواهم ...
نه نگاهی که محسور کند مرا ...
تنها صدای آرام بخش یک نفس کافیست ...
همین...
 

seabride

عضو جدید
کاربر ممتاز
گاهی شاید لازم باشه

از یاد ببریم

یاد آنهایی را كه

با نبودنشان

بودنمان را به بازی گرفتند.....!
 

seabride

عضو جدید
کاربر ممتاز
بعضی زخمها را باید درمان کنی تا بتونی به راهت ادامه بدی
اما بعضی زخمها باید باقی بمونه که راهت رو هیچ وقت گم نکنی
 

...scream...

عضو جدید
کاربر ممتاز
هی فلانی؟... میدانی؟می گویند رسم روزگار چنین است!!!
می آیند,می مانند,عادتت می دهند و می روند,وتو در خود می مانی و تنها,
راستی نگفتی رسم تو هم چنین است؟مثل همه ی فلانی ها هستی؟
 

الهام3

عضو جدید
همین که پیش هم باشیم، همین که فرصتی باشه

همین که گاهی چشمامون، تو چشم آسمون واشه

همین که گاهی دنیار و با چشمای تو می بینم

همین که چشم به راه تو میون آینه می شینم

بازم حس می کنم زنده ام

بازم حس می کنم هستم

بگو با بودنت دل رو

به کی غیر تو می بستم

همین که میشه یادت بود،تو روزایی که درگیرم

که گاهی ساده می خندم،گاهی سخت دلگیرم

همین احساس خوبی که

دلت سهم منو داده

همین که اتفاق عشق

برای قلبم افتاده

بازم حس می کنم زنده ام بازم حس می کنم هستم

بگو با بودنت دل رو به کی غیر تو می بستم
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
از جنس کدام نور بودی ستاره من؟

که جسارت با تو بودن در من جنبید؟

و من چه عاشقانه به رویت لبخند زدم

...و تو چه مهربانانه لبخندم را پاسخ گفتی

و این شد

"عاشقانه ی آرام "من و تو
 

گلابتون

مدیر بازنشسته
[h=6]دنیای عجیبی شده است!!!
برای دروغ هایمان،
خدا را قسم میخوریم...

و به حرف راست که میرسیم،
می شود جان تو...
[/h]
 

mitra*

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
کـم تـحـمـلـي ايـن روزهـايـم را تـحـمـل کـن
مـيـتـرسـم روزي . . .
دلـت بـراي هـمـيـن کـم تـحـمـلـي هـايـم هـم تـنـگ شـود !
 

mitra*

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
کلمات هم شده اند بازيچـــه مـــــــــــــن و تـــــــــــــو !
مـــــن برايِ تــــو مي نويسم ...
تـــــــو برايِ او مـــي خواني
 

mitra*

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
بي انصافي بخدا
تمامي بغض هاي نباريده ام
اکنون
به خونخواهي آمده اند
خفه شدنشان را در گلو
و دل را
نه وکيلي هست براي وکالت
نه شفيعي هست براي شفاعت
نه پناهي هست براي امان
نه ...

1
2
.
.
شروع شد
ببين
دل بي وقفه دارد مي بارد ، بي امان ...
 

mitra*

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
دستانمـ رآ که می گيری
من ديگر از آن خود نيستم!
حرارتم به اوج میرسد!
و نميدانم که اين از شرم است
يآ
تصور روزهآيی که بايد نبودت را لمس کنم!!
 

mitra*

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
راستــش را بگــو
وقتــي دستـم را گـرفتــي
کدام خـط دستــم را
دستکــــاري کـــردي
کــه ســرنـوشتم از ســـر نـوشتــه شـد!!!!!!!
 

لاوي

عضو جدید
دنیای کثیفیه..توی دروغ زندگی میکنن!!!با دروغ بزرگ میشن با دروغ بچه دار میشن با دروغ مردم رو گرفتار میکنن
اونوقت اولین حرف راستی رو که شنیدن میگن "دروغ گفت..دروغ گفت..دروغ گفت.."
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا