دل نامه یا نامه دل

وضعیت
موضوع بسته شده است.

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بی نگاهِ عشق مجنون نيز ليلايي نداشت
بي مقدس مريمي دنيا مسيحايي نداشت

بي تو اي شوق غزل‌آلوده‌يِ شبهاي من
لحظه‌اي حتي دلم با من هم‌آوايي نداشت

آنقدر خوبي كه در چشمان تو گم مي‌شوم
كاش چشمان تو هم اينقدر زيبايي نداشت!

اين منم پنهانترين افسانه‌يِ شبهاي تو
آنكه در مهتاب باران شوقِ پيدايي نداشت

در گريز از خلوت شبهايِ بي‌پايان خود
بي تو اما خوابِ چشمم هيچ لالايي نداشت

خواستم تا حرف خود را با غزل معنا كنم
زير بارانِ نگاهت شعر معنايي نداشت

پشت درياها اگر هم بود شهري هاله بود
قايقي مي‌ساختم آنجا كه دريايي نداشت

پشت پا مي‌زد ولي هرگز نپرسيدم چرا
در پس ناكاميم تقدير جاپايي نداشت

شعرهايم مي‌نوشتم دستهايم خسته بود
در شب باراني‌ات يك قطره خوانايي نداشت

ماه شب هم خويش مي‌آراست با تصويرِ ابر
صورت مهتابي‌ات هرگز خودآرايي نداشت

حرفهاي رفتنت اينقدر پنهاني نبود
يا اگر هم بود ، حرفي از نمي آيي نداشت

عشق اگر ديروز روز از روز‌گارم محو بود
در پسِ امروز‌ها ديروز، فردايي نداشت

بي تواما صورت اين عشق زيبايي نداشت
چشمهايت بس كه زيبا بود زيبايي نداشت
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بغض های لعنتی ...

باز هم از اون بغض های لعنتی ...
حرف های گره خورده توی گلو !
یه بغض ... یه سکوت !
یه خستگی مفرط ...
دلگیر هم نیستم !
همین که بی حوصله جوابم رو میدی ...
میفهمم همه چی برات روبراهه ...
و همین خستگیهات هم ...
عشقه ... میفهمی ...
عشق شاهزاده !
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تنها همین یک بار...

امشب جایی هستم دور تر از همیشه !

زمان هم اندکی مانده به صبح !
اما من ...
امشب تمام حوصله ام را ...
در یک کلام کوچک ...
در "تو" !
خلاصه کردم ...
ای کاش !
یک بار ...
تنها همین یک بار ...
تکرار می شدی !
تکرار ...
و ...

به آتیش میکشیدی این فاصله ها رو ...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
وباوردارم ...

شاهزاده ...

نمیدونی امشب برای تو نوشتن سخترین و آسون ترین حس دنیاست ...
سرت رو به درد نمیارم امشب ...
دلم گرفته و ...
میخوام دل خوش کنم به روزی که برمیگردم از این سفر درد ...
من هر شب شوق دیدنت رو بازی میکنم ...
و باور دارم ...
جایی میون آغوشت این بازی تلخ هم تموم میشه ...
و ...
دوباره آسودگی ...
عاشقتم !
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چقدر عجیب است !

در خلوتت دلواپس ِخاطره ای باشی ،

که تو را بر باد داده است ...!!
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هميشه ماندگار من

همه مي خواهند...


تو از سرم بيفتي...

غافل از اينکه،

تو را در دلم پنهان کـــــــــرده ام... !
 

seabride

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=6]غـِـیــَرت هَمــان حِســادَت اَســت اَمــا اَز نــوعِ مَردانـــہ اَشــــ

شایــد هَــم حِســادَت هَمـان غِیــَرت اَســتـــــ

اَمـــا بــا نــام زَنـانــہ اَشــــ ...
[/h]
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چه اشتباه بـزرگیست ، تلخ کردن زندگیمان
برای کسی که در دوری ما
شیرین ترین لحظات زندگیش را سپری میکند . . .
 

MOΣIN

عضو جدید
کاربر ممتاز


یه روز اومدی مث موج دریا
بوی پیرهنت مثل خواب و رویا
سایه های ما رو شنای ساحل
پا به پا بی صدا غرق تمنا
یه روز اومدی تو سکوت سردم
سر به راه شد این دل دوره گردم
حالا چی شده که می خوای جدا شی
چی شده تو بگو من چه کردم


حالا باز منو نسیم و موج دریا
میمونیم بدون تو غریب و تنها
به خدا بی تو یه صدف شکستم به خدا
حالا باز منو نسیم و موج دریا
میمونیم بدون تو غریب و تنها
به خدا بی تو یه صدف شکستم به خدا


دوباره تو باد موهاتو رها کن
منو راهیه شب قصه ها کن
میمیرم واسه تب تند لبهات
دوباره زیر لب اسممو صدا کن
اشکمو پاک کن از گونه ی من
سر بذار بازم روی شونه ی من
منو سیاه کن با دروغ تازه
بگو که میگیری بهونه ی من


حالا باز منو نسیم و موج دریا
می مونیم بدون تو غریب و تنها
به خدا بی تو یه صدف شکستم به خدا
حالا باز منو نسیم و موج دریا
میمونیم بدون تو غریب و تنها
به خدا بی تو یه صدف شکستم به خدا
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در قلبم غوغایی است غوغای عشق تو
می خواهم كه مرا به حال خود وا مگذاری و مرا همیشه با خود همراه سازی
بگذار تا از احساسات شیرینت لبریز شوم
بگذار تا به وسعت قلب پرمهرت دست یابم
زلالی عشقت را از من مگیر، انشای چشمت را برایم بخوان
تا با شنیدن آن سرشار از شادی شوم
دریچه ی نگاهت را به روی من مبند مگذار تا نگاههای محبت آمیزت انتها یابد
بگذار تا با دلی سیر به تماشایت نشینم و از عمق نگاهت سیراب شوم
ای رویای دیرینه ی من بگذار روییدن نرگس را در نگاهت ببینم
بگذار باران عشقت بر من ببارد تا من در زیر این باران زیبا خود را سیراب نمایم
بگذار تا برگهای خسته ی پاییزان به رقص عاشقی در بیایند
تو را قسم به مقدسات عالم که بگذار کویر دلت به دریا راهی یابد
بگذار برایت همچون زلیخای یوسف باشم
بگذار تا جاودانگی عشق را در خود ببینم
بگذارتا صدف دریای دل من باشی
كه مروارید درونش برایم درخشش عشق زیبای تو را داشته باشد
می خواهم در كنار تو به اوج ابرها برسم
ای ستارگان آسمان همه بدانید و راز مرا همیشه با خود همراه سازید که من او را چگونه دوست دارم
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
رفتي دلم شكستي ، اين دل شكسته بهتر
پوسيده رشته عشق ، از هم گسسته بهتر
من انتقام دل را هر گز نگيرم از تو
اين رفته راه نا حق ، در خون نشسته بهتر
در بزم باده نوشان اي غافل از دل من
بستي دو چشم و گفتم ، ميخانه بسته بهتر
چون لاله هاي خونين ريزد سر شگم امشب
بر گور عشق ديرين ، گل دسته دسته بهتر
آيينه ايست گويا اين چهره ي غمينم
تا راز دل نداني ، در هم شكسته بهتر
فرسوده بند الفت ، با صد گره نيرزد
پيمان سست و بيجا ، اي گل ، نبسته بهتر
گر يادگار بايد از عشق خانه سوزي ...
داغي هما بسينه ، جاني كه خسته بهتر
 

mahsa.mahsa

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو شاهکار خالقی .تحقیر را باور نکن
بر روی بوم زندگی هر چیز میخواهی بکش
...زیبا و زشتش پای توست.
تقدیر را باور نکن ....
تصویر اگر زیبا نبود نقاش خوبی نیستی
از نو دوباره رسم کن
تصویر را باور نکن
خالق تو را شاد افرید
ازاد ازاد افرید پرواز کن تا ارزو
زنجیر را باور نکن
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خواب در بیداری

اینجا بر تخت سنگ، پشت سرم نارنج زار

رو در رو دریا مرا می خواند، سرگردان نگاه می کنم

می آیم، می روم، آنگاه در می یابم که...

همه چیز یکسان است و با این حال نیست





آسمان روشن و آبی، کنون ابرو ملال انگیز

سپید پوشیده بودم با موی سیاه

اکنون سیاه جامه ام با موی سپید

می آیم، می روم، می اندیشم که شاید خواب بوده ام

می اندیشم که شاید خواب دیده ام

خواب بوده ام، خواب دیده ام



عطر برگهای نارنج چون بوی تلخ خوش کندر

رو در رو دریا مرا می خواند،

می اندیشم که شاید خواب بوده ام

می اندیشم که شاید خواب دیده ام

خواب دیده ام، اما همه چیز یکسان است و با این حال نیست



آسمان روشن و آبی، کنون تلخ و ملال انگیز

سپید پوشیده بودم با موی سیاه

اکنون سیاه جامه ام با موی سپید

می آیم، می روم، می اندیشم که شاید خواب بوده ام

می اندیشم که شاید خواب دیده ام

خواب بوده ام، خواب دیده ام

همه چیز یکسان است و با این حال نیست !
 

seabride

عضو جدید
کاربر ممتاز
"آن را هر جایی نگذار ... این روزها دل را می دزدند بعد که به دردشان نخورد جایِ صندوقِ پست آن را در سطل آشغال می اندازند و تو خوب می دانی دلی که المثنی شد دیگر دل نمی شو
 

maneger fd

عضو جدید
ر کس آنچنان می میرد که زندگی می کند
خواستم زندگی کنم ، راهم را بستند
ستایش کردم ، گفتند خرافات است
عاشق شدم ، گفتند دروغ است
گریستم ، گفتند بهانه است
خندیدم ، گفتند دیوانه است
دنیا را نگه دارید ، می خواهم پیاده شوم
 

Paydar91

کاربر فعال تالار مهندسی برق ,
کاربر ممتاز
زندگی را هرگز نخواهیم فهمید اگر
فقط چون یکبار در عشق شکست خوردیم دیگر جرات عاشق شدن را از دست بدهیم و از
دل‌ بستن بهراسیم
 

V A N D A

عضو جدید
کاربر ممتاز
غمگین
با خود به بست نشسته ام
قطرات یاءس
این شکوفه های بیزاری
بر پیشانیم می رقصند
و من
رویای با تو بودن را
با تارهای سیمین مهتابی
می بافم
و تو
ذره ذره ی شوکران کبود غم مرا
مزه مزه میکنی
لرزش دستانت
رعشه ی تنت
آه...
وقوع حادثه مشهود است ...
 

seabride

عضو جدید
کاربر ممتاز
مــــی‌ گــــویــنــد ســـــاده ام.. مـــی گـــویـــنـــد تــــو مــــرا با یــک جمـــــلـــه.... یـــک لبـــخـنـــد بــه بــازی‌ میـــگیــــری مــــــی‌‌گـــــوینــــد تـــرفنــد‌هـــایت، شـــیطنـــت هــــایت و دروغ هایـــت را نمــــی فهمــــم!! مــــــی‌‌گویند ســــاده‌ام.... اما تـــــو این را باور نکن‌ مــــــــن فـــــقــــــط دوســـتـــــت دارم، همیـــــــــن!!!! و آنــــها ایــــن را نمـــــــی‌‌فــــهمنــــ
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اتفاق بزرگ

نام کوچک تو بود
که از لب ام
.
.
.
افتاد



 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نمی خواستم
نمی خواستم تو رو ساده از دست بدم
عشقتو به آسونی به دست یکی دیگه بدم
می خواستم مال من باش
تا ابدترین ابد....
می خواستم باهم و برای هم
یه دنیای قشنگ بسازیم
دنیایی که همه حسرتشو تو دلاشون بزارن
خاطرت هست چه نقشه ی قشنگی تو ذهنمون کشیده بودیم ؟
می خواستم اسم تو باشه ملودی قلبم!
یادت هست همیشه می گفتی:بی تو هرگز با تو حتما !
الان تو بی منی
منم بی تو
کاش میومدی و میدیدی بی تو بی تاب بی تابم
اگه بیای دریچه ی قلبم به رویت بازه
دریچه ی یه قلب شکسته
قلبی که تو شکوندیش
خردخردش کردی
ولی من باز میگم برگرد...
به جون تو که عزیزترین کسمی قلب شکسته بازم کار میکنه
برگرد....
من خیلی تنهام
مگه نمی دونی که من از تنهایی می ترسم ؟!
پس چرا تنهام گذاشتی؟!
من می ترسم
خیلی
کاش میومدی آرومم می کردی و می گفتی:
دل من بغضتو بشکن و گریه کن دیگه همه ی روزای بد تموم شد
منم سرمو می ذاشتم رو شونه هاتو گریه می کردم
فقط با تو...........
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[h=2][/h]
When U Were 15 Yrs Old, I Said I Love U
U Blushed.. U Look Down And Smile
وقتی 15 سالت بود و من بهت گفتم که دوستت دارم ...صورتت از شرم قرمز شد و سرت رو به زیر انداختی و لبخند زدی...
When U Were 20 Yrs Old, I Said I Love U
U Put Ur Head On My Shoulder And Hold My Hand
Afraid That I Might Dissapear
وقتی که 20 سالت بود و من بهت گفتم که دوستت دارم
سرت رو روی شونه هام گذاشتی و دستم رو تو دستات گرفتی انگار از این که منو از دست بدی وحشت داشتی
When U Were 25 Yrs Old, I Said I Love U
U Prepare Breakfast And Serve It In Front Of Me
And Kiss My Forhead
N Said :"U Better Be Quick, Is''''s Gonna Be Late.."
وقتی که 25 سالت بود و من بهت گفتم که دوستت دارم ..
صبحانه مو آماده کردی وبرام آوردی ..پیشونیم رو بوسیدی و
گفتی بهتره عجله کنی ..داره دیرت می شه
When U Were 30 Yrs Old, I Said I Love U
U Said: "If U Really Love Me, Please Come Back Early After Work.."
وقتی 30 سالت شد و من بهت گفتم دوستت دارم ..بهم گفتی اگه راستی راستی دوستم داری
.بعد از کارت زود بیا خونه
When U Were 40 Yrs Old, I Said I Love U
U Were Cleaning The Dining Table And Said: "Ok Dear,
But It''''s Time For
U To Help Our Child With His/Her Revision.."
وقتی 40 ساله شدی و من بهت گفتم که دوستت دارم
تو داشتی میز شام رو تمیز می کردی و گفتی .باشه عزیزم ولی الان وقت اینه که بری
تو درسها به بچه مون کمک کنی
When U Were 50 Yrs Old, I Said I Love U
U Were Knitting And U Laugh At Me
وقتی که 50 سالت شد و من بهت گفتم که دوستت دارم تو همونجور که بافتنی می بافتی
بهم نکاه کردی و خندیدی
When U Were 60 Yrs Old, I Said I Love U
U Smile At Me
وقتی 60 سالت شد بهت گفتم که چقدر دوستت دارم و تو به من لبخند زدی...
When U Were 70 Yrs Old. I Said I Love U
We Sitting On The Rocking Chair With Our Glasses On
I''''M Reading Your Love Letter That U Sent To Me 50 Yrs Ago
With Our Hand Crossing Together
وقتیکه 70 ساله شدی و من بهت گفتم دوستت دارم در حالی که روی صندلی راحتیموننشسته بودیم من نامه های عاشقانه ات رو که 50 سال پیش برای من نوشته بودیرو می خوندم و دستامون تو دست هم بود
When U Were 80 Yrs Old, U Said U Love Me!
I Didn''''t Say Anything But Cried
وقتی که 80 سالت شد ..این تو بودی که گفتی که من رو دوست داری..
نتونستم چیزی بگم ..فقط اشک در چشمام جمع شد
That Day Must Be The Happiest Day Of My Life!
Because U Said U Love Me !!!
اون روز بهترین روز زندگی من بود ..چون تو هم گفتی که منو دوست داری
to tell someone how much you love,
how much you care.
Because when they''''re gone,
no matter how loud you shout and cry,
they won''''t hear you anymore
به کسی که دوستش داری بگو که چقدر بهش علاقه داری
و چقدر در زندگی براش ارزش قائل هستی
چون زمانی که از دستش بدی،
مهم نیست که چقدر بلند فریاد بزنی
اون دیگر صدایت را نخواهد شنید
 

V A N D A

عضو جدید
کاربر ممتاز
من
با دریای چشمانم
دستهای عاصی و پاهای قفل در زنجیر
در ظلمت شنا میکنم
من
به مهربانی خورشید دل بسته ام
به انتظار
عابدی می سوزم
دستهایم
در سیاهی ظلمت میپوسند
پاهایم
به خاک دل بسته اند
و
عابد من
به انتظار معجزه ، پرده ها را
به کناری زده
تا
عمق دریای تیره یاسم را
با خود
به معراج ببرد ...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلم میخواست ميدانستي شبها...

تنها ستاره اي را كه به نامت زده ام...

به چشمانم سنجاق ميكنم...

تا يادم نرود در روي زمين كسي هست...

كه سبزي لحظه هايش .... آرزوي من است !

دلم میخواست می دانستی...

که شادی ات... دنيای من است...

و اندوهت... ويرانی لحظه هايم!


که چگونه در خنده هايت به اوج می رسم...

اما کاش می توانستم نشانت دهم...

که با هر نفسم...

دانسته و يا ندانسته...

به یادت هستم

به تو فکر میکنم به کسی که

نامش در اندیشه من

عشقش در قلب من

کلامش در دفتر من
 

...SPARTACUS

عضو جدید
کاربر ممتاز
عاشقی را شرط اول ناله و فریاد نیست...

تا کسی از جان شیرین نگذرد فرهاد نیست...

عاشقی مقدور هر عیاش نیست...

غم کشیدن صنعت نقاش نیست...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من نباشم دنیا یک " من " کم دارد.....
تو که نباشی من یک " دنیا " کم دارم.


 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ساعت از نیمه شب گذشته است و من به این می اندیشم :

اگر کاری که " عشق " با من کرد با تو می کرد

چند روز دوام می آوردی ؟؟؟؟
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
معلم میدانست فاصله ها چه به روزمان می اورند که به خط فاصله میگفت : خط _ تیره
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مروز هم گذشت یه روز دیگه از روزهای بی تو بودن
هنوز از این روزهای وحشتناک باقی مونده …
تنهای تنها میون این همه آدم سخته.
دلم میگیره وقتی بهش فکر میکنم
وقتی نگاه می کنم وتا فرسنگها کسی را پشت و پناهم نمی بینم
خسته شدم از این همه لبخند زورکی از این همه بهونه الکی
ای کاش یه ذره فقط یه ذره شهامت داشتم اونوقت واسه پنهون کردن بغض تو گلوم
سرفه نمی کردم ونمی گفتم مثل اینکه سرما خوردم
اونوقت دیگه بهونه اشکام رفتن پشه تو چشمم نبود
خسته ام از جواب دادن های دروغکی از اینکه به دروغ بخند مو اعلام رضایت بکنم تا کسی نفهمه روزگارم عالیه برای سوختن برای نابودی
من به اینا کار ندارم دلم واسه تو تنگ شده .
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا