منم قصد زدن ندارم دوستم
چون خودمم دخترم و دلم واسه دخترا میسوزه میگم
والا یکی بود 3 سال به من و خانوادم التماس کرد آخر سر هم من به خاطر اینکه مامانم تائیدش کرد و گفت پسر مظلوم و سر براهیه تا حدودی قبولش کردم و کم کم بهش دل بستم و قرار بود تابستون گذشته ازدواج کنیم که خیانت آقا در کمال بی شرمی برملا شده و ایشون با همون فرد که اتفاقا مورد پیشنهادی از طرف خواهر محترمشون هم بود چند وقت پیش ازدواج فرمودن!
به همین راحتی یه روز این فردی که برای من میمرد و میگفت من تنها عشق زندگیشم با بی شرمی تمام اومد به من و خانوادم گفت ببخشید ما توی این مدت فقط 2 تا همکلاسی بودیم نه بیشتر!!!!!!!
من عشق واقعیمو پیدا کردممممممم!!!!!!!