خودتو با یه شعر وصف کن...!

[eksir]

دل من میل تو دارد، چه بجویی چه نجویی
دیده ام جای تو باشد، چه بمانی چه نمانی​

 

[MOJTABA 77]

مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم

هوا داران کویش را چو جان خویشتن دارم​

 

[م.سنام]

منکه شادم به غم عشق تودرملک وجود
ازچه دیگر ببرم رنج غم بودونبود

 

[eksir]

اگر چه دوست به چیزی نمی‌خرد ما را
به عالمی نفروشیم مویی از سر دوست

 

[MOJTABA 77]

من نه آن رندم که ترک شاهد و ساغر کنم

محتسب داند که من این کارها کمتر کنم ​

 

[Farasystem]

من آن دیوانه پر بارم، که در خود واژه ها دارم
درون دشت اندیشه به غیر از گل نمی کارم

من آن ابر بهارانم که از خاشاک بیزارم
به جز بر چهره ی گل ها نمی گریم، نمی بارم

 

[naghmeirani]

پروانه و شمع و گل شبی آشفتند ،
در طرفِ چمن

وز جور و جفایِ دهربا هم گفتند ،
بسیار سخن

شد صبح نه پروانه به جا بود و نه شمع،
ناگاه صبا

بر گل بوزید و هر دو با هم رفتند،
من ماندم و من

​

 

[ehsan-shimi]

شب بود و شمع بود غم بود و من
شب رفت و شمع سوخت و غم مانده و من

 

[naghmeirani]

شب ، شمع یک طرف ، رخِ جانانه یک طرف

من یک طرف در آتش و ،پروانه یک طرفhttp://www.www.iran-eng.ir/images/icons/im_msn.gif​

 

[ehsan-shimi]

من نمیگویم سمندر باش یا پروانه باش
گر به فکر سوختن افتاده ای مردانه باش

 

[naghmeirani]

من آن صدایِ خسته ام
که در گلو شکسته ام

نمی رسم به گوشِ تو
امیدِ پای بسته ام​

 

[moein_13]

من آن صدایِ خسته ام
که در گلو شکسته ام

نمی رسم به گوشِ تو
امیدِ پای بسته ام​

سلام نفمه خانوم

منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن

منم که دیده نیالودم به بد دیدن



​

 

[*مهدي*]

فاش مي گويم از گفته خود دلشادم
بنده عشقم و از هر دو جهان آزادم
.
.
.
.
نيست بر لوح دلم جز الف قامت دوست
چه كنم حرف دگر ياد نداد استادم

 

[naghmeirani]

سلام نفمه خانوم

منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن​

منم که دیده نیالودم به بد دیدن​

​

سلام عزیزم.....

نه ز آسمان شوم غمین
نه شکوه دارم از زمین

که بوده سرنوشتِ من
به راهِ زندگی چنین​

 

[ehsan-shimi]

آتش مهر تو را حافظ عجب در سر گرفت

آتش دل کی به آب دیده بنشانم چو شمع

 

[naghmeirani]

گشوده شد درِ امید
به من رسید بسته شد

آمده بود پیکِ عشق
به من رسید خسته شد​

 

[ehsan-shimi]

به غلامی تو مشهور جهان شد حافظ

حلقه بندگی زلف تو در گوشش باد

 

[naghmeirani]

ز سختیِ ره پروا نکنم

ولی غمِ دل حاشا نکنم​

 

[ehsan-shimi]

غم در غم در دل تنگ من از آن است که نیست
یک دوست که با او غم دل بتوان گفت

 

[naghmeirani]

بُوَد عشق و محبت
در این دنیا گناهم

جداوندا !ببخشا
اگر در اشتباهم​

 

[ehsan-shimi]

بُوَد عشق و محبت

در این دنیا گناهم​

جداوندا !ببخشا

اگر در اشتباهم​

بی گناهی کم گناهی نیست در بازار عشق
یوسف از دامان پاک خود به زندان میرود

 

[naghmeirani]

ای خدا از من مپرس
ای خدا از من مخواه

تا بگویم عاشقی
اشتباه است یا گناه؟




شب خوش دوستِ خوبم​

 

[ehsan-shimi]

شب بخیر

 

[eksir]

همین نه دیر رسیدم به تو که صدها بار
ز ره رسیده ام اما همیشه با تاخیر

 

[eksir]

دردت چو می‌دهد دل بیمار را شفا
من بر امید درد تو بیمار مانده‌ام

 

[kayhan]

یاری اندر کس نمی بینم یاران را چه شد
دوستی کی آخر آمد دوستاران را چه شد
​

 

[kayhan]

دیگران قرعه ی قسمت همه بر عیش زدند
دل غم دیده ی ما بود که هم بر غم زد
​

 

[eksir]

كسي مرا به آفتاب
معرفي نخواهد كرد
پرواز را به خاطر بسپار
پرنده مردني است

 

[گلابتون]

در حسرت ديدار تو آواره ترينم.

 

[naghmeirani]

آه که امروز دلم را چه شد
دوش چه گفته است کسی با دلم

از طلب گوهر گویای عشق
موج زند موج چو دریا دلم