قبل از اینکه بریم سراغ تاپیک اول اینو {
}تقدیم مدیر میکنم که این دفه رو حال بده تاپیک مارو نفرسته قاطی باقالیا ! 
+ شکلک تملق و پاچه خواری و آقا جون مادرت...
-----
و اما تاپیک ؛ متن زیر به نظرم خیلی خنده داره توی فیــس بوک خوندمش ، شما اگه نخوندین بخونید
:
یه روز خونه تنها بودم وسایلمو آماده کردم رفتم حموم. وقتی لباسامو در آوردم رفتم زیر دوش چند مین که گذشت یادم اومد صابونمو نیاوردم. با خودم گفتم کسی که خونه نیست همینجوری میرم بر میدارم از اتاقمو میارم، رفتم تو اتاق صابونو برداشتم داشتم میرفتم سمت حموم که دیدم از آشپزخونه صدا میاد. نگاه کردم دیدم داداشم داره چایی دم میکنه جوریم بود که واسه اینکه برم حموم حتما باید از جلو آشپز خونه رد میشدم. صبر کردم گفتم روشو که کرد اونور من سریع میرم تو حموم، همونجور که وایساده بودم حس کردم یکی پشت سرمه. برگشم دیدم دوست داداشم پشت سرم وایساده با تعجب داره نگام میکنه!
ولی میتونه خنده دار هم نباشه اگه شما یکی از اون 3 نفر بودین !
حالا شما خودتون رو جای هر کدوم از 3 شخصیت داستان بالا بذارید و بگید توی اون لحظه چیکار میکردید ؟؟؟
1.دختره
2.داداش دختره
3.دوست داداش دختره
}تقدیم مدیر میکنم که این دفه رو حال بده تاپیک مارو نفرسته قاطی باقالیا ! + شکلک تملق و پاچه خواری و آقا جون مادرت...-----
و اما تاپیک ؛ متن زیر به نظرم خیلی خنده داره توی فیــس بوک خوندمش ، شما اگه نخوندین بخونید
:یه روز خونه تنها بودم وسایلمو آماده کردم رفتم حموم. وقتی لباسامو در آوردم رفتم زیر دوش چند مین که گذشت یادم اومد صابونمو نیاوردم. با خودم گفتم کسی که خونه نیست همینجوری میرم بر میدارم از اتاقمو میارم، رفتم تو اتاق صابونو برداشتم داشتم میرفتم سمت حموم که دیدم از آشپزخونه صدا میاد. نگاه کردم دیدم داداشم داره چایی دم میکنه جوریم بود که واسه اینکه برم حموم حتما باید از جلو آشپز خونه رد میشدم. صبر کردم گفتم روشو که کرد اونور من سریع میرم تو حموم، همونجور که وایساده بودم حس کردم یکی پشت سرمه. برگشم دیدم دوست داداشم پشت سرم وایساده با تعجب داره نگام میکنه!
ولی میتونه خنده دار هم نباشه اگه شما یکی از اون 3 نفر بودین !
حالا شما خودتون رو جای هر کدوم از 3 شخصیت داستان بالا بذارید و بگید توی اون لحظه چیکار میکردید ؟؟؟
1.دختره
2.داداش دختره
3.دوست داداش دختره
)
