دوست عزیز اگر این طرز تفکر رو هم خانومها داشته باشند . ایا به نظرت میشود زندگی کرد .
خوبه که بدونی من الان 17 سال از ازدواجم میگذره و از روز اول هم با دید مثبت به زندگی نگاه کردم و هرگز سعی نکردم عقاید خودم رو به همسرم تحمیل کنم . بلکه همیشه اجازه دادم او هم بر اساس نظرات خودش (در صورتی که صدمه ای به زندگی مون نزنه ) تصمیم بگیره تا متوجه اشتباهاتش بشه ( البته عواقب این تصمیم رو هم براش ترسیم میکنم ) و بر اثر مرور زمان به این نقطه برسه که تصمیمات مهم باید با مشورت هر دو و در مواقعی بر اساس صلاحدید خودم باشه .
امیدوارم بعد از اینم موفق باشین...
ولی نظر من چیز دیگس یا بهتر بگم شاید نظر من از دید شما اشتباه باشه و یا بلعکس...
من به هیچ وجه اجازه نمیدم که بخواد تصمیم بگیره(البته موارد جزیی که خدشه ای به زندگی وارد نمیکنه مهم نیس،میتونه تصمیم بگیره)که بعدا اشتباهی بوجود بیاد
بعضی اشتباهات تاوانهای سنگینی به بار میاره...
مشورت هم لازمه ولی درنهایت تصمیم گیری باید با مرد باشه...
بازم میگم اینا نظر منه و هیچ تحمیلیم نیس که واقعا درسته یا نه چون هرکی با توجه به خواستش از زندگی نظراتی داره که درجای خودش محترمه...