ایشن36
عضو جدید
نمیدونم این خاطره جالب هس یا نه براتون ولی خب همه یه خاطره ای گفتن منم دلم خاست
من ترم اول که بودم با یه سری از بچهای کلاس میرفتم کلاس زبان و شبا بود من و یکی از پسرا خیلی به هم متلک مینداختیمو تا جایی که امکان داشت حال همدیگرو میگرفتیم درحدی که بقیه میگفتن بسته دیگه و......
یه شب که کلاس داشتیم اون خیلی حالمو گرفتو من ناراحت شدم فردا صبش کلاس ادبیات داشتیم و من رفتم دانشگاه ولی سر کلاس نرفتم همینجور تو سالن نشسته بودم با دوستم صحبت میکردم که از در دانشگاه اومد تو سلام علیک کردیمو اون رف سرکلاس منم تن صدام بالاس برگشتم به دوستم گفتم این پسرو دیدی دستم گف کدوم پسره منم برگشتم گفتم همون پسره که شلوار سبز پوشیده دیشب خیلی حالمو گرف این جمله که تموم شد یه صدایی از پشت سرم گف ببخشید خانم فلانی امروز کلاس نیس برگشتم دیدم خودشه همه حرفامم شنیده نیششم تا بناگوش باز هیچی دیگه تا الان همه کلاس البته دوستای خودمم بهش میگن شلوار سبزه.ببخشید اگ قشنگ تعریف نکردم این یکی از اندر سوتی هایی هس که من در دانشگاه دادم
من ترم اول که بودم با یه سری از بچهای کلاس میرفتم کلاس زبان و شبا بود من و یکی از پسرا خیلی به هم متلک مینداختیمو تا جایی که امکان داشت حال همدیگرو میگرفتیم درحدی که بقیه میگفتن بسته دیگه و......
یه شب که کلاس داشتیم اون خیلی حالمو گرفتو من ناراحت شدم فردا صبش کلاس ادبیات داشتیم و من رفتم دانشگاه ولی سر کلاس نرفتم همینجور تو سالن نشسته بودم با دوستم صحبت میکردم که از در دانشگاه اومد تو سلام علیک کردیمو اون رف سرکلاس منم تن صدام بالاس برگشتم به دوستم گفتم این پسرو دیدی دستم گف کدوم پسره منم برگشتم گفتم همون پسره که شلوار سبز پوشیده دیشب خیلی حالمو گرف این جمله که تموم شد یه صدایی از پشت سرم گف ببخشید خانم فلانی امروز کلاس نیس برگشتم دیدم خودشه همه حرفامم شنیده نیششم تا بناگوش باز هیچی دیگه تا الان همه کلاس البته دوستای خودمم بهش میگن شلوار سبزه.ببخشید اگ قشنگ تعریف نکردم این یکی از اندر سوتی هایی هس که من در دانشگاه دادم




رفتم مدیر کلاسا گفت آره کلاستون شده 205