حسینیه باشگاه مهندسان ایران

Vahidrezaii

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
قالَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلّىٍ عليه السلام :


مَنْ عَرَفَ حَقَّ اَبَوَيْهِ الْأفْضَلَيْنِ: مُحَمَّدٍ وَعَلّىٍ وَاَطاعَهـُما حَقَّ طاعـَتِهِ، قيـلَ لَهُ: تَبَحْبَحْ في اَىِّ جِنانٍ شِئْتَ.

موسوعة كلمات الامام الحسين عليه السلام 590، ح589.



امام حسين عليه السلام فرمود:
كسى كه حق دو پدر برتر (از پدر طبيعى) خود يعنى حضرت محمّد صلي الله عليه و آله و على عليه السلام را بشناسد و آنها را آنطور كه شايسته است اطاعت كند به او گفته مى شود: در هر جاى بهشت كه دوست دارى فرود آى و جاى بگير.
 

H . A . K

عضو جدید
 

Vahidrezaii

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
قالَ الْحُسَيْنُ عليه السلام :


مَنْ دَمَعَتْ عَيْناهُ فينا دَمْعَةً بِقَطْرَةٍ اَعْطاهُ اللّه ُ تَعالى الْجَـنَّةَ.


ينابيع المودة، ص 228.


امام حسين عليه السلام فرمود:

كسى كه چشمانش قطره اى اشك براى ما بريزد، خــداوند بهشت را بـه او عطا خواهـد كـرد.
 

Vahidrezaii

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
الإمامُ الحسينُ عليه السلام

ـ في كتابهِ إلى أهلِ الكوفةِ ـ : فَلَعَمْري ، ما الإمامُ إلّا الحاكمُ بالكِتابِ ، القائمُ بالقِسْطِ،

الدّائنُ بِدِينِ الحَقِّ ، الحابِسُ نَفْسَهُ على ذاتِ اللّه ِ .



الإرشاد : 2 / 39 .


امام حسين عليه السلام
ـ در نامه اش به كوفيان ـ نوشت : به جان خودم سوگند، امام و

پيشوا كسى نيست مگر آن كه بر اساس كتاب خدا حكومت كند،

عدل و داد را بر پا دارد، پايبند دين حق باشد و خود را وقف در راه خدا كند.
 

Vahidrezaii

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
نام من سرباز کوی عترت است

دوره آموزشی ام هیئت است .

پــادگــانم چــادری شــد وصــله دار

سر درش عکس علی با ذوالفقار

ارتش حیــدر محــل خدمتم

بهر جانبازی پی هر فرصتم

نقش سردوشی من یا فاطمه است

قمقمه ام پر ز آب علقمه است

رنــگ پیراهــن نه رنــگ خاکــی است

زینب آن را دوخته پس مشکی است

اسـم رمز حمله ام یاس علــی

افسر مافوقم عباس علی (ع)
 

Vahidrezaii

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
السلام ای خسرو ِخوبان عــــــمو

السلام ای ساقی طفلان عـــــمو

السلام ای ماه ِرخشان عــــــــرب

السلام ای کان ِایثــــــــــــــارو ادب

اصغرم در خیمه بی تاب است عمو

تشنه ی ِیک جرعه ی آب است عمو

ناله ی اهل حــــــــــــرم را گوش کن

جان زهـــــــرا مشک را بر دوش کن

چونکه تو درمان ِهر دَردی عــــــــمو

منتظر هستم که بَرگردی عمو
 

Vahidrezaii

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
با دست بسته هست ولی دست بسته نیست

گر چه سرش شکسته ولی سرشکسته نیست

هرچند سر به زیر... ولی سرفراز بود

زینب قیام کرده چون از پا نشسته نیست

رنج سفر ،خطر، غم بازار،چشم شوم

داغ سه ساله دیده ولی باز خسته نیست

حتی اگر به صورت او سنگ می خورد

هیهات بند معجرش از هم گسسته نیست

چشم او در اثر حادثه کم سو شده است

کمرش خم شده و دست به زانو شده است

بیت بیت دل او از هم پاشیده شده

صورتش در اثر لطمه خراشیده شده

گفت برخیز که من زینب مجروح توام

چند روزیست که محو لب مجروح توام

این چهل روز به من مثل چهل سال گذشت

پیر شد زینب تو تا که ز گودال گذشت

این رباب است که این گونه دلش ویران است

در پی قبر علی اصغر خود حیران است

گر چه من در اثر حادثه کم می بینم

ولی انگار در این دشت علم می بینم

دارد انگار علمدار تو برمی گردد

مشک بر دوش ببین یار تو برمی گردد

خوب می شد اگر او چند قدم می آمد

خوب می شد اگر او تا به حرم می آمد

تا علی اصغر تو تشنه نمی مرد حسین

تا رقیه کمی افسوس نمی خورد حسین

راستی دختر تو...دختر تو...شرمنده

زجر...سیلی...رخ نیلی...سرتو شرمنده

وای از دختر و از یوسف بازار شدن

وای از مردم نا اهل و خریدار شدن

سنگ هایی که پریده است به سوی سر تو

چه بلایی که نیاورده سر خواهر تو

سرخی چشم خبر می دهد از دل خونی

وای از آن لحظه که شد چوبه ی محمل خونی





مجید تال
 

IRANIAN VOCAL

عضو جدید
کاربر ممتاز
صبــرمن ، مـانند صبـر حضـرت ایـوب نیسـت !

کـربــلا می خـواهــم آقـــا ؛

التـمــاسـت مـی کنــم ...

صبر من صبر دل ایوب نیست ........................ یوسف من یوسف یعقوب نیست

یوسف من بهر دل،دل می دهد ....................
آبرو بر پیکر گِل می دهد

انشاءالله قسمت شما و همه ی آرزومندان بشه:)

بنده تا 2 هفته ی دیگه دوباره به امید خدا مشرف خواهم شد
 

mrtklf07

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز

صبر من صبر دل ایوب نیست ........................ یوسف من یوسف یعقوب نیست

یوسف من بهر دل،دل می دهد ....................
آبرو بر پیکر گِل می دهد

انشاءالله قسمت شما و همه ی آرزومندان بشه:)

بنده تا 2 هفته ی دیگه دوباره به امید خدا مشرف خواهم شد

بالای تخت یوسف کنعان نوشته اند
هر یوسفی که یوسف زهرا (س) نمی شود


عزیز، التماس دعا داریم
سلام برسونید به حضرت
و ما رو هم در حضورشون یاد کنید:gol:
 

IRANIAN VOCAL

عضو جدید
کاربر ممتاز
بالای تخت یوسف کنعان نوشته اند
هر یوسفی که یوسف زهرا (س) نمی شود


عزیز، التماس دعا داریم
سلام برسونید به حضرت
و ما رو هم در حضورشون یاد کنید:gol:
محتاج دعای شما بزرگواران هستم.
من سالی چندبار مشرف میشم و توی این دو سه سالی که به باشگاه پیوستم همیشه قبل از رفتنم توی این تاپیک اعلام کردم.
ان شاءالله الرحمان به دعوت آقا،قسمت شما و همه ی محبان حضرت سیدالشهداء(ع) بشه.
شما از آقا بخواهید و خودتون رو در حرم ملکوتی و ملک پاسبانش ببینید...

عالم همه قطره اند و دریاست حسین ................................. مردم همه نوکرند و مولاست حسین
شاید که شفاعت کند از قاتل خویش .................................... از بس که کرم دارد و آقاست حسین

شاید که شفاعت کند از قاتل خویش...

بزرگمردی با این اوصاف که حتی ساربان ناجوانمرد خود "بجدل" رو دست خالی روانه نکرد،مگه میشه به محبان خودش التفاتی نداشته باشه؟؟!!!!!


ان شاءالله به زودی در کربلا اون ضریح ششگوشه ی ارباب بی کفن رو به آغوش بکشید و برای انسان بدبختی مثل من هم دعا کنید:)
 

مسروری

عضو جدید
کاربر ممتاز
السلام علیک یا زین العابدین

آیینه زاده ام كه اسیر سلاسلم

هجده ستاره بر سر نیزه مقابلم

ما را زدند مثل اسیران خارجی

دارم هزار راز نگفته در این دلم

چشم همه به سمت زنان یا به نیزه هاست

غمگین ترین سوارۀ مجروح محملم

آتش گرفت گوشۀ عمامه ام ولی

زخم زبان به شعله كشیده است حاصلم

مایی كه باغ های جنان زیر پای ماست

حالا شده خرابۀ این شهر منزلم

داغ رقیه پیر نمود اهل بیت را

خون لخته های كنج لبش گشته قاتلم

شهادت امام سجاد علیه السلام تسلیت باد
 
آخرین ویرایش:

mirza_seraj

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

صبر من صبر دل ایوب نیست ........................ یوسف من یوسف یعقوب نیست

یوسف من بهر دل،دل می دهد ....................
آبرو بر پیکر گِل می دهد

انشاءالله قسمت شما و همه ی آرزومندان بشه:)

بنده تا 2 هفته ی دیگه دوباره به امید خدا مشرف خواهم شد

التماس دعای شدید .... خیلی واجبه آ ... آقا مارو یادت نره
 

فرزانه 343

کاربر فعال تالار شیمی ,
کاربر ممتاز
شب جمعه است دلم کرب و بلا می خواهد

شب جمعه است دلم کرب و بلا می خواهد

دل بیمار فقط از تو شفا می خواهد

شب جمعه است دلم کرب و بلا می خواهد
شب جمعه است دلم کرب و بلا می خواهد
شب جمعه است دلم کرب و بلا می خواهد
................................................
 

مسروری

عضو جدید
کاربر ممتاز
از دشت پربلا و مکانش که بگذریم
از ظهر داغ و بحث زمانش که بگذریم

یک راست می رسیم به طفل سه ساله ای
از انحنای قد کمانش که بگذریم

از گم شدن میان بیابان کربلا
یا از به لب رسیدن جانش که بگذریم

تازه به زخم های کف پاش می رسیم
از زخم های گوش و دهانش که بگذریم

حتی زنان شام به حالش گریستند
از حال عمه ی نگرانش که بگذریم

خیلی نگاه حرمله آزار می دهد
از خاطرات تیر و کمانش که بگذریم

با روضه ی کشیده ی گوشش چه می کنند
از گوشواره های گرانش که بگذریم

دروازه کودکان بدی داشت لااقل
از ازدحام پیر و جوانش که بگذریم

در مجلس یزید زبانش گرفته بود
از حرف های سخت و بیانش که بگذریم

حالا به گریه کردن غساله می رسیم
از دستهای زجر و توانش که بگذریم...
( السلام علیک یا بنت الحسین علیه السلام )
 

zeinab70

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
دوباره از سقيفه دست آن ظالم برون آمد
كه مثل مادرم زهرا ز سيلى پاره شد گوشم


من آن شمعم كه آتش بس كه آبم كرد، خاموشم
همه كردند غير از چند پروانه ، فراموشم

اگر بيمار شد كس گل برايش مى برند و من
به جاى دسته گل باشد سر بابا در آغوشم


پس از قتل تو اى لب تشنه آب آزاد شد بر ما
شرار آتش است اين آب بر كامم ، نمى نوشم


تو را بر بوريا پوشند و جسم من كفن گردد
به جان مادرت هرگز كفن بر تن نمى پوشم


دوباره از سقيفه دست آن ظالم برون آمد
به ضرب تازيانه ، قاتلت مى كرد خاموشم


فراق يار و سنگ اهل شام ، و خنده دشمن
من آخر كودكم ، اين كوه سنگين است بر دوشم


نگاه نافذت با هستى ام امشب كند بازى
گه از تن مى ستاند جان ، گه از سر مى برد هوشم


بود دور از كرامت گر نگيرم دست ((ميثم )) را
غلام خويش را، گر چه گنهكار است ، نفروشم

 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
هفتم صفر؛ ولادت امام کاظم (ع) است یا شهادت امام مجتبی (ع)

هفتم صفر؛ ولادت امام کاظم (ع) است یا شهادت امام مجتبی (ع)

هفتم صفر تاریخ شهادت امام حسن مجتبی
حجت‌الاسلام فرحزاد : در شهادت امام حسن مجتبی(ع) نیز دو قول وجود دارد که قول به 28 صفر ضعیف‌تر از قول به 7 صفر است چراکه 12 منبع از کتب معتبر تاریخی و روایی به شهادت امام حسن مجتبی(ع) در هفتم ماه صفر دلالت دارند.
وی خاطرنشان کرد: با توجه به استفتائات فراوان از بزرگان و مراجع حوزه علمیه، همگی قول معتبر در شهادت امام حسن مجتبی(ع) را هفتم صفر می‌دانند و آیت‌الله عبدالکریم حائری یزدی نیز به مناسبت عزای این روز حوزه علمیه قم را تعطیل کرد و تا به امروز نیز حوزه علمیه و بازار قم در روز هفتم صفر تعطیل است.
استاد حوزه علمیه بیان داشت: در نجف، کویت و عربستان، روز هفتم صفر را شهادت امام حسن مجتبی(ع) دانسته و تنها برای ایشان عزاداری می‌کنند؛ ایران نیز می‌تواند با تمسک به قول معتبر در شهادت امام حسن مجتبی(ع) روز هفتم صفر را برای ایشان عزاداری کند و ولادت امام کاظم(ع) را به قول معتبر خود در ماه ذی الحجه بسپارد و در آن موعد برای میلاد امام هفتم جشن بگیرد.
وی تصریح کرد: عزاداری و تجلیل از امام حسن مجتبی(ع) در دو روز 28 صفر و 7 صفر نیز امری مطلوب و عالی است چراکه می‌توان برای این امام مظلوم نیز همانند برخی از ائمه دیگر دو روز عزاداری کرد تا غربت ایشان را به عالم شناساند.

شدت غربت امام حسن مجتبی

حجت‌الاسلام فرحزاد ادامه داد:
از غربت امام حسن(ع) همین بس که همه عالم برای اباعبدالله(ع) گریه می‌کنند و ایشان برای غربت برادرشان اشک می‌ریختند؛ امام حسین(ع) قدری به برادرشان علاقه داشتند که هیچوقت پیش از امام حسن(ع) قدمی برنداشته و فرمودند برادر من از من بهتر است.
 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام، غریب تر از هر غریب!

سلام، مزار بی چراغ، تربت بی زایر، بهشت گمشده!

سلام، آتشفشان صبر، چشمان معصوم، بازوان مظلوم، زبان ستمدیده!

سلام، سینه شعله ور، جگر سوخته، پیکر تیرباران شده!

سلام، امام غریب من!



از نگاهت شکيب مي بارد
چشم هايت خلاصه‌ی صبر است
همه‌ی عمر پر تلاطم تو
لحظه لحظه حماسه‌ی صبر است

نقش انگشترت حکايت داشت*
عزّتت را کسي نمي فهمد
چه غمي جانگداز تر از اين
ساحتت را کسي نمي فهمد

چشم بارانی ات پریشان از
ظلمت سرد اين کوير شده
چقدر اين قبيله بي دردند
چشم هايت چقدر پير شده

باز از آسمان روشن عشق
ماجراي هبوط معنا شد
صلح و ... تنهائي ات رقم مي خورد
غربت اين سکوت معنا شد

نور حق را چه زود مي پوشاند
سايه هاي کبود بد عهدي
که به چشمان روشنت آقا
مي رود باز دود بد عهدي

چشم هاي تو پر شفق گشته
ابرواني پر از گره داري
لشکر تو عجب وفادارند
بين محراب هم زره داري

آسمان هم به گريه افتاده
همنوا با صداي زخمي تو
در مدائن هنوز شعله ور است
غربت کربلاي زخمي تو

چقدر چشم هاي يارانت
عشق و دلداگي نثارت کرد!
دست بيعت شکن ترين مردم
خيمه ات را چه زود غارت کرد

مي کشد دست هاي بي رحمي
آخر از زير پات سجاده
بين محراب عجب غريبانه
آسمان روي خاک افتاده

حضرت آسمان! چهل سال است
جهل اين قوم خسته ات کرده
خون شده قلبت از زميني ها
بي وفايي شکسته ات کرده

حاجت تو روا شده ديگر
شب اندوه رو به پايان است
ولي از داغ اين غريبستان
چشم هايت هنوز گريان است

لحظه هاي وداع جاري بود
شعله‌ی غربت و مروري سرخ
چه گريزي به کربلا مي زد
از دل لحظه ها عبوري سرخ:

هيچ روزي شبيه روز تو نيست
تير و شمشير و تيغ و سر نيزه
به تن تو دخيل مي بندند
نيزه در نيزه ، نيزه در نيزه



یوسف رحیمی

* نقش انگشتر حضرت: العزةُ لله
 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
بسم الله الرحمن الرحیم

یااَبا مُحَمَّدٍ یاحَسَنَ بنِ عَلِیِ اَیُّهَا المُجتَبی یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا یاوَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه




ابری شدم به نیت باران شدن فقط
مور آمدم برای سلیمان شدن فقط

باید ز گوشه چشم تو کاری بزرگ خواست
چیزی شبیه حضرت سلمان شدن فقط

باید به شیعه بودن خود افتخار کرد
راضی نمی شوم به مسلمان شدن فقط

دنیای دیگریست اسیری و بردگی
آن هم به دام زلف کریمان شدن فقط

لا یمکن الافرار ز تیر نگاه تو
چاره رسیدن است و قربان شدن فقط

در خانه ی کریم کفایت نمی کند
یک لقمه نان گرفتن و مهمان شدن فقط

این لطف فاطمه است و عشق است تا ابد
سرمست از نوای حسن جان شدن فقط

فکری برای پر زدن بال من کنید
من را اسیر زلف امام حسن کنید

آقا شنیده ام جگرت شعله ور شده
بی کس شدی و ناله ی تو بی اثر شده

پیش حسین سرفه نکن آه کم بکش
خون لخته های روی لبت بیشتر شده

یک چشم خواهرت به تو یک چشم بین تشت
تشت مقابلت پر خون جگر شده

از ناله هات زینب تو هول کرده است
گویا که باز واقعه ی پشت در شده

ای وای از مصیبت تابوت و دفن تو
وای از هجوم تیر و تن و چشم تر شده

می گفت با حسین اباالفضل وقت دفن
این تیرها برای تنش دردسر شده

موی سپید و کوچه و تابوت و زهر و تیر
دوران غربت حسن اینگونه سر شده

یک کوچه بود موی حسن را سپید کرد
یک اتفاق بود که او را شهید کرد

مسعود اصلانی
 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز


حساب مي كنم امشب بزرگي كرمت را



در عرصه هاي خيالم مساحت حرمت را



به اذن حضرت باران ، به اذن مادرتان



نشسته ام كه بگريم ميان روضه غمت را



بگو چگونه گذشتي غريب شهر مدينه



ز كوچه اي كه شكستند غرور محترمت را



زمينه هاي قيام حسين صلح شما بود



بنازم اي گل زهرا قيامتِ علمت را



خدا كند كه نبيند عقيله خواهرت آقا



بساط اشك حسين و آه دم به دمت را



اگر چه بي حرمي در نگاه مردم دنیا



حساب كرده خيالم مساحت حرمت را



ياسر مسافر



یک عمر در حوالی غربت مقیم بود

آن سیدی که سفره ی دستش کریم بود

خورشید بود و ماه از او نور میگرفت

تا بود ، آسمان و زمین را رحیم بود

سر می کشید خانه به خانه محله را

این کارهای هر سحر این نسیم بود

آتش زبانه می کشد از دشت سبز او

چون گلفروش کوچه ی طور کلیم بود

این چند روزه سایه ی یثرب بلند شد

چون حال آفتاب مدینه وخیم بود

حقش نبود تیر به تابوت او زدن

این کعبه در عبادت مردم سهیم بود

بی سابقه است حادثه اما جدید نیست

این خانواده غربتشان از قدیم بود

آقا ببخش قصد جسارت نداشتم

پای درازم از برکات گلیم بود



رضا جعفری
 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
ای تو با قلبم صمیمی یا حسن
تو کریم بن کریمی یا حسن

داری از زهرا نشان یا مجتبی
مهربانی دل رحیمی یا حسن

صاحب رزقی و جودت بی کران
ریزه خوار سفره ات هر انس و جان

آن قدر بخشنده ای محبوب من
بر سر خوان تو حاتم میهمان

از می کوثر چو آبم می دهی
بر خم زلفت چو تابم می دهی

آن قدر خوبی که هر چه بد کنم
با کریمی تو جوابم می دهی

تا خدا پرداخت جسم و جان وتن
پر نمودم از غم و رنج و محن

روی قلبم از ازل حک کرد او
هست این مخلوق مجنون الحسن

بی کس شهر پیمبر یا حسن
غربت تو همچو حیدر یا حسن

من چه گویم شرح دردت ای غریب
ای عصای دست مادر یا حسن

گریه کردن کار هر روز و شبت
آمده از گریه ها جان بر لبت

من نمی گویم که در کوچه چه شد
آن قدر گویم کمان شد زینبت

در میان کوچه دشمن راه بست
حرمت صدیقه زهرا شکست

آن قدر بر جسم و جانش لطمه زد
بی تأمل مادرت از پا نشست

خیره مانده چشم هایت سوی در
داغ آن کوچه هنوزت بر جگر

تا زمانی که به دنیا زیستی
دیگر از آن کوچه ننمودی گذر






ای جانِ جهانیان فدایت
«هستی» همه سائل و گدایت

ای تکیه‏گه گناه کاران
دیوار بقیع با صفایت

گریان نبود به روز محشر
چشمی که بگرید از برایت


 
بالا