جوک بگو....

♥milad♥

عضو جدید
کاربر ممتاز
عموم رفته بوده مجلس ختم...موقع پا شدن اومده ی فاتحه ای برا مرحوم مغفور بفرسه...در اومده گفته برای راه تازه گذشته صلوات...بعدشم خعلی شیک و مجلسی اصن ب روی خودش نیاورده چی گفته...
 
  • Like
واکنش ها: Reus

♥milad♥

عضو جدید
کاربر ممتاز
دیروز معلم زبانمون داشت درباره ی ایدز صحبت میکزد میخواست مثال بزنه منو نشون داد و گفت :مثلا از این دوستتون تغذیه نگیرین حتی یه ادامس کوچیک یا اگه دستش زخمی شد کمکش نکنین و بهش دست نزنین
.
.
هیچی دیگه از اون روز بچه ها ی کلاس یه جوری منو نگاه میکنن که انگار عامل تمام سرماخوردگیای عمرشون من بودم
والا!
خدایااااااااااااااااااااااااامردم معلم دارن ماهم معلم داریم.....
 
  • Like
واکنش ها: Reus

♥milad♥

عضو جدید
کاربر ممتاز
یکی از تلخ ترین خاطرات دوران مدرسه وقتی بود که بعد از امتحان معلم برگه های امتحانو میداد و هرچی صبر میکردیم نوبت برگه ی ما نمیشد. بعد معلم میگفت برگه ها به ترتیب نمره س.....
 
  • Like
واکنش ها: Reus

♥milad♥

عضو جدید
کاربر ممتاز
امروز سر جلسه امتحان به یکی از دخترای همکلاسی گفتم برسونیا
گفت نخوووندی؟
گفتم کم
گفت میخواستی بخوونی مشکل من نیست
تووو دلم گفتم بهت نشون میدم
امتحان که شروع شد بعد نیم ساعت به مراقب گفتم خانوم یه برگه اضافه بدین لطفا (حالا بماند که دو صفحه هم ننوشته بودم )
کلا بچه ها استرس گرفتن
بعدشم نفر اول بلند شدم یه لبخند ژوکوند زدم دستم مشت کردم اروم زیر لب گفتم که فقط دخنره بشنوه:
خدارو شکر این امتحانم 20 میشم
بیچاره بنده خدا شُر شُر عرق میریخت
در کل راضیم از خودم
 
  • Like
واکنش ها: Reus

♥milad♥

عضو جدید
کاربر ممتاز
روایت هست که:
همون قدر که گل دادن به خانم ها معجزه میکنه (@_@)
چایی آوردن برای مرد خونه هم معجزه میکنه..(^_^)
.گفتم در جریان باشین
 

♥milad♥

عضو جدید
کاربر ممتاز
دیدین توی مترو این عطر فروشا میان گیر میدن بت که بیا عطر بخر چار تومنه
خو لامصب اگه من چار تومن داشتم که با تاکسی میرفتم
 
  • Like
واکنش ها: Reus

♥milad♥

عضو جدید
کاربر ممتاز
شازده کوچولو از سیاره ی خودش با روباه تماس گرفت و گفت:
راستی چرا روی سیاره ی شما انسان ها اینقدر حریص اند و طمع کار
جواب داد:
از بی ادبان...
هیچی دیگه فهمید اشتباهی خونه لقمان رو گرفته قطع کرد...
اصن یه و ض ع ی ت ی که نگووووو
 
  • Like
واکنش ها: Reus

♥milad♥

عضو جدید
کاربر ممتاز
ﺩﺧﺘﺮ : ﺧﻔﻪ ﺷﻮ ﺑﻲ ﺷﻌﻮﺭ ﺩﻳﮕﻪ ﺑﺎﻣﻦ ﺣﺮﻑ ﻧﺰﻥ
ﭘﺴﺮ: ﭼﺮﺍ ﻣﻦ ﻛﻪ ﻛﺎﺭﻱ ﻧﻜﺮﺩﻡ ...
ﺩﺧﺘﺮ : ﺍﻭﻥ ﺩﺧﺪﺭﻩ ﻛﻪ ﺩﺍﺷﺖ ﺭﺩ ﻣﻴﺸﺪﺧﻴﻠﻲ ﺟﺬﺍﺏ ﺑﻮﺩ ﻧﻪ؟
ﭘﺴﺮ: ﻣﻦ ﺍﺻﻦ ﻧﮕﺎﺵ ﻧﻜﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﺟﻮﻥ ﺗﻮ ...
ﺩﺧﺘﺮ : ﺍﺯ ﺍﻳﻨﺎ ﺧﻮﺷﺖ ﻣﻴﺎﺩ ﭼﺮﺍ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺩﻭﺳﺖ ﺷﺪﻱ؟ ﺧﻮﺷﮕﻞ ﺑﻮﺩ ﻧﻪ؟
...ﭘﺴﺮ : ﻧﻪ ﺑﺎﺑﺎ ﺧﻴﻠﻲ ﻫﻢ ﻣﻌﻤﻮﻟﻲ ﺑﻮﺩ، ﻗﺪﻩ ﻣﺘﻮﺳﻂ, ﻫﻴﻜﻞ
ﺍﺳﺘﺨﻮﻧﻲ ، ﺭﻭﮊﻩ ﻟﺒﻪ ﺻﻮﺭﺗﻲ ،ﺭﻧﮕﻪ ﻧﺎﺧﻮﻧﺎﺷﻢ ﻛﻪ ﺑﻨﻔﺶ ﺑﻮﺩ ،ﺑﺎ ﻣﺎﻧﺘﻮﺋﻪ
ﺯﺭﺩ ، ﺷﺒﻴﻪ ﺭﻧﮕﻴﻨﻜﻤﻮﻥ ﺑﻮﺩ ...
ﺩﺧﺘﺮ : ﻓﻘﻂ ﺳﺎﻳﺰﻩ كفشو ﻓﻚ ﻛﻨﻢ ﻧﻤﻲ ﺩﻭﻧﻲ ... ﺑﺮﻭ ﺩﻳﮕﻪ ﺳﻤﺘﻪ
ﻣﻦ ﻧﻴﺎ ﻋﻮﺿﻲ ...
ﭘﺴﺮ: ﺍﻱ ﺑﺎﺑﺎ ﻣﻦ ﻛﻪ ... ﻣﻦ ﻋﺎﺧﻪ !!... ﺭﺍﺳﺘﻲ ﭼﻘﺪﺭ ﻻﻏﺮ ﺷﺪﻱ ...
ﺩﺧﺘﺮ : ﻭﺍﻗﻌﻦ ﻋﺰﻳﺰﻡ؟
ﭘﺴﺮ: ﺧﻴﻠﻲ ﻫﻢ ﺧﻮﺷﮕﻞ ﺷﺪﻱ ...
ﺩﺧﺘﺮ : ﺁﺭﻩ ﻫﻤﻪ ﻣﻲ ﮔﻦ ﻋﺰﻳﺰﻡ ....
ﭘﺴﺮ: ﺑﺒﺨﺸﻴﺪ ﺑﻪ ﺍﻭﻥ ﺩﺧﺪﺭﻩ ﻧﮕﺎﻩ ﻛﺮﺩﻡ
ﺩﺧﺘﺮ : ﻗﺮﺑﻮﻧﺖ ﺑﺮﻡ ﺍﻟﻬﻲ، ﻣﻦ ﺑﻬﺖ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﺩﺍﺭﻡ .... ﺭﺍﺳﺖ ﮔﻔﺘﻲ
ﻻﻏﺮﺷﺪﻡ؟
 
  • Like
واکنش ها: Reus

♥milad♥

عضو جدید
کاربر ممتاز
2afm پســـــت گذاشتـه،دیگـه بـرو واســــه ی همیشـه کـه قیـــدتو زدم؛
یـارو اومـده کامنـــت گذاشتـــــه:
بـابـا صلـوات بفرستیــــن، برگردیـن سَـر خونـه زنـدگیتـون
 

♥milad♥

عضو جدید
کاربر ممتاز
وقتی طفل بودم,چن تاازدوستام خونه مابودن,درخونه همسایه مون بازبودوکسی خونشون نبود,ماهم رفتیم دریخچالشونو واکردیم,ی قابلمه پراستامبولی داشتن,جاتون خالی همه رو خوردیم بعدش ازاونجایی ک خیلی فهمیده بودیم واس اینکه دستشون جای خالی نخوره قابلمه رو پرآب کردیم و گذاشتیم تویخچال‏!و فلنگو بستیم.فقط نمیدونم همسایه مون ازکجافهمیدکارمابوده‏!‏‏!‏‏!‏
 
  • Like
واکنش ها: Reus

♥milad♥

عضو جدید
کاربر ممتاز
به صورت كاملاً تصادفى عكسِ يه بنده خدايى رو لايك كردم
الان يه هفتس كه گييييير داده چرا حرفِ دلتو نميزنى؟
 
  • Like
واکنش ها: Reus

♥milad♥

عضو جدید
کاربر ممتاز
عاغا من تو مدرسه یه بار دعوا کردیم و گفتن که 10 نمره از انظباطت کم شد.....یعنی انظباتمو تو کارنامه بززن 10
مام گفتیم حرفی نیست
بعد از امتحانات چند روز تعطیل کردیم(بصورت خودجوش)
امروز که رفتیم مدرسه گفتن که انطباظ همه ی اونایی که نیومدن مدرسه رو میدن 15.....آوردن جلو چشم خودمون و تو لیست انظباط ها، مال منو دادن 15^ـــــ^(در صورتیکه باید انظباتم 5 میشد.....علاوه بر اینکه 5 نمره کم نشد ، حتی 5 نمره هم به انظباتم اضافه شد)
یعنی عاشق این مدیریت شایسته ی دبیرستانمون هستم^ـــــ^
 
  • Like
واکنش ها: Reus

♥milad♥

عضو جدید
کاربر ممتاز
چند وقتی بود دلم بدجور گرفته اس..نشستم و با خدای خودم راز ونیاز کردم بعد قران برداشتم گفتم خدا جون عاقبت من چی میشه اولین ایه که بخونم حرف تو باشه.....میدونین چه آیه ای اومد:
"همانا جهنم در کمین گاه است"
کل بدنم لرزید گفتم خدا این ایه قبول نی یکی دیگه ...و اما آیه بعدی
"و در آن مدت طولانی خواهید ماند"
 
  • Like
واکنش ها: Reus

♥milad♥

عضو جدید
کاربر ممتاز
امروز به معلمم گفتم جلسه ی بعد میپرسی؟؟؟؟؟؟
.
.
گفت :پـــ نــ پـــ میشینیم خاله بازی میکنیم..
 
  • Like
واکنش ها: Reus

♥milad♥

عضو جدید
کاربر ممتاز
اعتراف میکنم یکی از بیماری های روانیم اینه وقتی میخوام برم جایی که مسیرشو بلدم بین راه الکی از مردم میپرسم.اونا که درست گفتن ازشو کلی تشکر میکنم.ولی اونایی غلط جواب دادن.ومیخواستن بپیچونن منو بهشون میگم آخه مگه مرض داری ومسیر درست رو بهشون میگم واونا هم باچند تا فحش بدرقه میکنن منو واونایی که گفتن نمیدونن.رو هم مسیر رو بهشون یاد میدم تا یاد بگیرن.اگه یه نفر ازشون پرسید بتونن جواب بدن.
بنظر خودم دارم کاری در جهت بالا بردن فرهنگ مردم میکنم.درسته؟
 
  • Like
واکنش ها: Reus

♥milad♥

عضو جدید
کاربر ممتاز
اول راهنمایی بودم. معلم املامون دفترهامونو داد گفت اسم هر کیو میخونم نمرشو بگه تا وارد دفتر نمره کنم . آقا بچه ها رو تیریپ کتابی برداشته بود.یکی میگفت پانزده.یکی میگفت شانزده.نوبت به بغل دستیه من رسید.معلم گفت بهرامیان چند شدی؟
گفت آقا اجازه نازده (19). ^_^
دیگه خودتون قیافه ما رو اون لحظه تصور کنید دیگه..
دیگه نتونستم طاقت بیارم و پوووووف ترکیدم ,
معلمم داشت میز و نیمکت و گاز میزد
دوست ِ باهوشه داشتیم ؟! ^_^
 
  • Like
واکنش ها: Reus

♥milad♥

عضو جدید
کاربر ممتاز
رفــده بـودیـم خـریـد،ی شــلوار دمـپـا دیـدم خـوشـم اومـد،رفـدم تـومغـازه قیـمت کنــم یهـو بـا اعـتمـاد ب نفـسـو صـدای رسـا گفـدم ببــخشـــــــــــــید آقــــا ایــن دمــپــاییــاتـون چـن قـیـمتـه؟؟؟
شـــلوار دمـپـا ^_^
دمپــایی$_$
مــن >_<
دوستـــــان :--)))))
 
  • Like
واکنش ها: Reus

♥milad♥

عضو جدید
کاربر ممتاز
مرد هم مردای قدیم @@
به زنشون اخم که میکردن زن خودشو تو هفتا سوراخ قایم میکرد
امروز مخاطب فوق العاده خاصم ناراحتم کرد , اخم کردم بترسه
برگشته میگه قربون اخم کردنت برم موش کوشولوم ^_^
من : o‎_‎0
موش سر آشپز : ((:)
شروار کردی صورتی بابا بزرگم ^_^
 
  • Like
واکنش ها: Reus

♥milad♥

عضو جدید
کاربر ممتاز
با فرا رسیدن ولنتاین شاهد کات کردن خیلیا هستیم =)))
اولیش خودم , والا بخدا پول از کجا بیارم واسه 26 نفر کادو بخرم :)))
 
  • Like
واکنش ها: Reus

♥milad♥

عضو جدید
کاربر ممتاز
عاغا یه بار کنار خیابون وایساده بودم منتظر تاسکی (تاکسی) بودم ، یهو یه پیرِمرده رو دیدم که میخواد از جوب رد بشه، پیشِ خودم گفتم بذار برم کمکش کنم از جوب رد بشه ثواب داره (بعله یه همچین پسرِ با مرامی هستم)رفتم جلو سلام کردم بعد دستشو گرفتم که از جوب رَدِش کنم پام گیر کرد به جدول دوتایی با هم افتادیم تو جوب...شلپ تا کمر رفتیم تو لجن(دست و پا چُلُفتی هم خودتی)چشمتون روزِ بد نبینه ملت ریختن سَرَم که تو غلط میخوری کاسه یِ داغ تر از آشِ رشته میشی...منم دیدم اوضا خیطه مثل گربه فرار کردم
 
  • Like
واکنش ها: Reus

♥milad♥

عضو جدید
کاربر ممتاز
به مخاطب خاص جدیدم گفتم تو اولین مخاطب خاصمی گفت اینو که میدونم ، تا حالا چندتا خواهر داشتی؟
 
  • Like
واکنش ها: Reus

♥milad♥

عضو جدید
کاربر ممتاز
میدونید ضدحال چیه؟
اینه که خواستگار بیاد بعد تو هی زیرچشمی نگاش کنی طوری که بقیه نفهمن؛ ازش خوشت بیاد حتی قصر آرزوهاتم باهاش بسازی! ولی ای دل غافل وسط مراسم بفهمی این برادرشه و خودش به علت مشغله کاری فورس ماژور نتونسته بیاد!
من میگم این نیمه گمشده ما آدم بشو نیست حالا هی شما بگید نه!
خو بسه دیگه میخوای تا دیقه نود گور به گور بمونی بچه؟؟؟؟؟ تمومش کن این قایم موشک بازیو!!!!
 
  • Like
واکنش ها: Reus

|PlaNeT|

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
رفــده بـودیـم خـریـد،ی شــلوار دمـپـا دیـدم خـوشـم اومـد،رفـدم تـومغـازه قیـمت کنــم یهـو بـا اعـتمـاد ب نفـسـو صـدای رسـا گفـدم ببــخشـــــــــــــید آقــــا ایــن دمــپــاییــاتـون چـن قـیـمتـه؟؟؟
شـــلوار دمـپـا ^_^
دمپــایی$_$
مــن >_<
دوستـــــان :--)))))

:w15::w15::w15::w15::w15::w15::w15:
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یک روز صبح مادری برای بیدار کردن پسرش رفت...
مادر : پسرم بلند شو ، وقت رفتن به مدرسه است !
پسر : اما چرا مامان ؟ من نمی خوام برم مدرسه!
مادر : دو دلیل به من بگو که نمی خوای بری مدرسه !
پسر : یک که همه بچه ها از من بدشون می یاد ! دوما همه معلم ها از من بدشون می یاد !
مادر : اُه خدای من ! این که دلیل نمی شه ! زود باش تو باید بری به مدرسه !
پسر : مامان دو دلیل برام بیار که من باید برم مدرسه ؟
مادر : یک تو الآن پنجاه و دو سالته ! دوما اینکه تو مدیر مدرسه هستی !!!
 

عشقولانه

کاربر بیش فعال
زوج ژاپنی دو قو لو میارن!
اسمشو میذارن.........
این چون آن......آن چون این!!!!!!!!!!!!!!!:D
 

saghar*20*

عضو جدید
من موندم....ماوخ نمیکنیم بیایم حتی یک دهم اینجوکاروبخونیییم....اون وخ بححححضیااااچطوروخ میکنن بیان این همه جوکو پیداکنن وکلی هم وخ بذارن وبنویسن....البته خیلی ازجکاش من درآوردیه...میدونیم خودمون.......بنازم این همه خلاقیتواین همه روحیه رووووو.....بترکه چشم ح.......;):D:D
 

saghar*20*

عضو جدید
من موندم....ماوخ نمیکنیم بیایم حتی یک دهم اینجوکاروبخونیییم....اون وخ بححححضیااااچطوروخ میکنن بیان این همه جوکو پیداکنن وکلی هم وخ بذارن وبنویسن....البته خیلی ازجکاش من درآوردیه...میدونیم خودمون.......بنازم این همه خلاقیتواین همه روحیه رووووو.....بترکه چشم ح.......;):D:D
منظورنظرم باجنابیه که یه گوشواره سیاه تو گوش آواتارشه،.........اسمشم که اخرنفهمیدیم!!!:D
 

♥milad♥

عضو جدید
کاربر ممتاز
من از وقتي اين شبكه ي نسيم رو ديدم رفتم تو فكر يه دوربين مخفي(خدا از سازندش نگزره ... نگذره، حالا هر چي هست ولش كن)
ميگفتم به پسر عموم گفتم و اونم قبول كرد ، قرار شد اون بره و از رو پشت بوم ما يه سطل آب بريزه رو ماشينا(خيال كردي رو مردم نه عزيز من ما جرئت نداشتيم) بله ميگفتم روز ماموريت فرا رسيد و اون رفت رو پشت بوم و منم با گوشي يه بغل كمين كرده بودم كه اولين ماشين اومد و آبها خالي شد روش
بعدش صاحبش زد رو ترمز و اومد پايين ... جان واي بدبخت شديم انگار روني كلمن اومده بود پايين. با هزار ترس و لرز رفتم وگفتم سلام شما در مقابل دوربين مخفي قرار داريد
بعد يارو گفت كو/گفتم چيو؟؟؟/گفت دوربينو
گفتم با گوشي داريم ميگيريم
آخ خدا ازش نگزره...نگذره، اه وقت گير آوردي
رفتم دكتر گفته مهره ي 6 امت معلوم نيست چي شده؟
حالا جلبش اينجاس پسر عموم با گوشي صحنه ي كتك خوردنمو گرفته و نشون همه داده
 

Similar threads

بالا