جهل مرکب درباشگاه

reza4321

عضو جدید
کاربر ممتاز
حتما همتون این شعر رو شنیدید
آن کس که نداند و نداند که نداند در جهل مرکب ابدالدهر بماند

میخوام یه صحبت کلی تر کنم.
عموما جبهه مقابل تفکرات امثال من و ما خیلی به عقل تکیه میکنن و اعتقاد دارن که عقل کافیه برا راهنمایی زندگی.

یه سوال دارم.پس فلسفه 124000 هزار پیامبر فرستادن خدا چیه؟؟؟خدا نعوذ بالله بیکار بوده که این همه پیامبر رو فرستاده؟؟؟اونم زمان پیشرفت عالی علم و عقل در زمان خودش.در زمان امپراطوریهای بزرگ.مثل مصر و ایران

میدونید چیه؟؟؟خدا همین شعر رو میخواد به من و توی بشر بگه که توی انسان نمیدونی و من باید بهت همیشه بگم که نمیدونی.باید بگم که ناقصی و تنهایی نمیتونی
این انسان نادان(ندانستن راه واقعی سعادت)دو دسته میشن اینجا:
یکیشون که میفهمن که نمیدونن و برا همین چنگ به ریسمان خدا میزنن و از اون کمک میخوان که راه رو نشون بده .راه درست زندگی رو.

اما دسته دوم هنوز هم نمیفهمن که نمیدونن(انکس که نداند و نداند که نداند) که باز به عقل و خرد خودش تکیه میکنه و میگه من همه چیز میدونم.استنادشون هم به صدها کتابی که مطالعه کردن هست.و چون خیلی مطالعه دارن فکر میکنن همه چی میدونن وبه دیگران که مخالف اونا نظر میدن نگاه تحقیر امیزی دارن.

راستی توجه کردید چرا کسانی که تا اخرای علم رفتن اخرش گفتن ما تازه فهمیدیم که هیچی نمیدونیم؟؟؟اونها به این مرحله رسیدن که بفهمن عقل انسان ناقصه و بگن ما نمیدانیم و میدانیم که نمیدانیم
تا گرفتار جهل مرکب نشن...
 

ssara2025

عضو جدید
کاربر ممتاز
ببین میشه منظورتو واضح تر بگی ؟

از چی ناراحت شدی که اینو گفتی ؟
 

ofakur

عضو جدید
کاربر ممتاز
یکیشون که میفهمن که نمیدونن و برا همین چنگ به ریسمان خدا میزنن و از اون کمک میخوان که راه رو نشون بده .راه درست زندگی رو.

خداوند با چه وسیله ای این راه رو نشونمون میده؟
اگه بگی پیامبران که الان نیستند
بگی قرآن که من قبول نمیکنم. چون همه راهها توش نیست.
بگی آدمای امروزی که من اصلآ قبول نمیکنم.
پس این وسط خدا چه جوری راهنمایی میکنه؟ با اس ام اس ؟ یا میاد تو خوابمون؟
اینا رو مشخص بکنی ممنونت میشم.
 

ozra.m

عضو جدید
ممنون متن خوبي بود اما بايد روش عميق فكر كرد تا برداشت درست ازش كرد....
 

reza4321

عضو جدید
کاربر ممتاز
:biggrin:
ما میگیم زکل این حرفا رو قبول نداریم،ازخدا و قران برامون دلیل میاری؟
راستی مواظب این شعره باش که خیلی خطرناکه
:biggrin:

راستی توی دنیا میلیاردها رمال اومده و رفته،خدا بیکار بوده که اینقدر رمال آفریده؟پس حتما خرافات درسته!!!!!

این همه دزد و قاتل رو خدا افریده؟یا خودشون به اینجا کشیده شدن؟
جالبه که رمالها و پیامبرا رو که حداقل 5میلیارد ادم قبولشون دارن رو با رمالها یکی کردی!

کسی بهت نگفته خیلی اشنا میزنی!
 

reza4321

عضو جدید
کاربر ممتاز
خداوند با چه وسیله ای این راه رو نشونمون میده؟
اگه بگی پیامبران که الان نیستند
بگی قرآن که من قبول نمیکنم. چون همه راهها توش نیست.
بگی آدمای امروزی که من اصلآ قبول نمیکنم.
پس این وسط خدا چه جوری راهنمایی میکنه؟ با اس ام اس ؟ یا میاد تو خوابمون؟
اینا رو مشخص بکنی ممنونت میشم.

تحقیق و مطالعه به همراه وجدان و انصاف میتونه کمکت کنه که جواب خودتو به دست بیاری.
 

شيطونک

عضو جدید
حتما همتون این شعر رو شنیدید
آن کس که نداند و نداند که نداند در جهل مرکب ابدالدهر بماند

میخوام یه صحبت کلی تر کنم.
عموما جبهه مقابل تفکرات امثال من و ما خیلی به عقل تکیه میکنن و اعتقاد دارن که عقل کافیه برا راهنمایی زندگی.

یه سوال دارم.پس فلسفه 124000 هزار پیامبر فرستادن خدا چیه؟؟؟خدا نعوذ بالله بیکار بوده که این همه پیامبر رو فرستاده؟؟؟اونم زمان پیشرفت عالی علم و عقل در زمان خودش.در زمان امپراطوریهای بزرگ.مثل مصر و ایران

میدونید چیه؟؟؟خدا همین شعر رو میخواد به من و توی بشر بگه که توی انسان نمیدونی و من باید بهت همیشه بگم که نمیدونی.باید بگم که ناقصی و تنهایی نمیتونی
این انسان نادان(ندانستن راه واقعی سعادت)دو دسته میشن اینجا:
یکیشون که میفهمن که نمیدونن و برا همین چنگ به ریسمان خدا میزنن و از اون کمک میخوان که راه رو نشون بده .راه درست زندگی رو.

اما دسته دوم هنوز هم نمیفهمن که نمیدونن(انکس که نداند و نداند که نداند) که باز به عقل و خرد خودش تکیه میکنه و میگه من همه چیز میدونم.استنادشون هم به صدها کتابی که مطالعه کردن هست.و چون خیلی مطالعه دارن فکر میکنن همه چی میدونن وبه دیگران که مخالف اونا نظر میدن نگاه تحقیر امیزی دارن.

راستی توجه کردید چرا کسانی که تا اخرای علم رفتن اخرش گفتن ما تازه فهمیدیم که هیچی نمیدونیم؟؟؟اونها به این مرحله رسیدن که بفهمن عقل انسان ناقصه و بگن ما نمیدانیم و میدانیم که نمیدانیم
تا گرفتار جهل مرکب نشن...
:gol:
 

   

عضو جدید
سوال دارم.پس فلسفه 124000 هزار پیامبر فرستادن خدا چیه؟؟؟خدا نعوذ بالله بیکار بوده که این همه پیامبر رو فرستاده؟؟؟اونم زمان پیشرفت عالی علم و عقل در زمان خودش.در زمان امپراطوریهای بزرگ.مثل مصر و ایران
شما نمیخواد 124000 تا پیامبر نام ببری. 1000 تاشم نام ببری قبول دارم.
من معضرت می خوام . اما من شک دارم که شما بتونی پیامبر بودن "محمد" رو ثابت کنی!:smile:
حالا میدونی تو مثل کدوم بیتی:
آن کس که نداند و نداند که نداند ...
 

Soofia

عضو جدید
کاربر ممتاز
با عرض پوزش از همه دوستان...
به قول شاعر پای استدلالیون چوبین بود...پای چوبین سخت بی تمکین بود!
آدمی که اعتقاد قلبی داره این همه دلیل و برهان و استدلال های بی سرانجام به نظرش خنده دار میاد...
با این نوع تفکر به هبچ جا نمیشه رسید,کسی که با استدلال به خدا ایمان بیاره با یه استدلال دیگه ظرف چند دقیقه ایمانش میپره!
اینجور تاپیکا گیر کردن تو یه دور باطله!
 

   

عضو جدید
با عرض پوزش از همه دوستان...
به قول شاعر پای استدلالیون چوبین بود...پای چوبین سخت بی تمکین بود!
آدمی که اعتقاد قلبی داره این همه دلیل و برهان و استدلال های بی سرانجام به نظرش خنده دار میاد...
با این نوع تفکر به هبچ جا نمیشه رسید,کسی که با استدلال به خدا ایمان بیاره با یه استدلال دیگه ظرف چند دقیقه ایمانش میپره!
اینجور تاپیکا گیر کردن تو یه دور باطله!
کسی که سنگ رو میپرسته هم اعتقاد قلبی داره به سنگ.(بت پرست)
من تا حالا کسی رو ندیدم که توی بحث بگه خدا حتما هست( با تمام کمالات و ... که میگیم داره!). اینطوری میگیم که "بهتره که بگیم هست".
 

Soofia

عضو جدید
کاربر ممتاز
کسی که سنگ رو میپرسته هم اعتقاد قلبی داره به سنگ.(بت پرست)
من تا حالا کسی رو ندیدم که توی بحث بگه خدا حتما هست( با تمام کمالات و ... که میگیم داره!). اینطوری میگیم که "بهتره که بگیم هست".
زمانی که عقل بشر هنوز تکامل پیدا نکرده بود بت (یا خورشید,ماه,و.....) نمادی از خالق بود برای بشر و خیلی هم قابل احترام
ولی الان اینکه یه تیکه سنگ یا چوب نمی تونه آفریننده باشه کاملا" واضحه و نیازی به استدلال نداره,من فکر میکنم با توجه به پیشرفت علم و عقل بشر هر کسی که آی کیوی نرمال داره میتونه حداقل ویژگی های اولیه خالق رو درک کنه...ولی خب تجسم ها متفاوته واینم کاملا" طبیعیه
 

   

عضو جدید
زمانی که عقل بشر هنوز تکامل پیدا نکرده بود بت (یا خورشید,ماه,و.....) نمادی از خالق بود برای بشر و خیلی هم قابل احترام
همه بت پرستا که نمیگن داریم سنگ رو میپرستیم و این همون خدا هستش
بعضی از اونا میگن این رابط بین ما و خداست. مثل مسلمونا که به طرف یه سنگ نماز میخونن
در ضمن اتفاقا الان که عقل بشر به قول شما تکامل پیدا کرده، دانشمندان میگن خدا وجود نداره.

ولی الان اینکه یه تیکه سنگ یا چوب نمی تونه آفریننده باشه کاملا" واضحه و نیازی به استدلال نداره,من فکر میکنم با توجه به پیشرفت علم و عقل بشر هر کسی که آی کیوی نرمال داره میتونه حداقل ویژگی های اولیه خالق رو درک کنه...ولی خب تجسم ها متفاوته واینم کاملا" طبیعیه
(شکلک گل)

--------------
راستی کسی میدونه Richard Feynman به خدا اعتقاد داشته یا نه؟ دین داشته یا نه؟
 

A.R-KH-A

عضو جدید
کاربر ممتاز
یه سوال دارم.پس فلسفه 124000 هزار پیامبر فرستادن خدا چیه؟؟؟خدا نعوذ بالله بیکار بوده که این همه پیامبر رو فرستاده؟؟؟اونم زمان پیشرفت عالی علم و عقل در زمان خودش.در زمان امپراطوریهای بزرگ.مثل مصر و ایران

میدونید چیه؟؟؟خدا همین شعر رو میخواد به من و توی بشر بگه که توی انسان نمیدونی و من باید بهت همیشه بگم که نمیدونی.باید بگم که ناقصی و تنهایی نمیتونی
این انسان نادان(ندانستن راه واقعی سعادت)دو دسته میشن اینجا:
یکیشون که میفهمن که نمیدونن و برا همین چنگ به ریسمان خدا میزنن و از اون کمک میخوان که راه رو نشون بده .راه درست زندگی رو.

اما دسته دوم هنوز هم نمیفهمن که نمیدونن(انکس که نداند و نداند که نداند) که باز به عقل و خرد خودش تکیه میکنه و میگه من همه چیز میدونم.استنادشون هم به صدها کتابی که مطالعه کردن هست.و چون خیلی مطالعه دارن فکر میکنن همه چی میدونن وبه دیگران که مخالف اونا نظر میدن نگاه تحقیر امیزی دارن.

راستی توجه کردید چرا کسانی که تا اخرای علم رفتن اخرش گفتن ما تازه فهمیدیم که هیچی نمیدونیم؟؟؟اونها به این مرحله رسیدن که بفهمن عقل انسان ناقصه و بگن ما
جالبه این دوست ما این مواردی که فرض کرده جز بدیهاتی دونسته که نیازی به اثبات عقلی ندارد...و تداعی کننده ی همان بیت معروف:
"پای استدلالیون چوبین بود...پای چوبین سخت بی تمکین بود!"
بگذریم...
دوستمان چنین ادعا نموده که:
اونم زمان پیشرفت عالی علم و عقل در زمان خودش.در زمان امپراطوریهای بزرگ.مثل مصر و ایران
دوستمان ناخواسته به مورد زمان و مکان اشاره داشته که ادعا دارد این راه حل های انسانی (بگیرم پیامبری) در زمان و مکان خودش اکمل بوده است نه همه ی زمانها...
پس حرف نامربوطی نیست...
یعنی عقل انسان اگر نگر کلی داشته باشیم بلی ناقص است ولی این نقصش رو در گذر زمان تکمیل میکند..
یعنی کامل شدن یعنی تکامل بشری همیشه در حال رخ دادن ولی نمیشود به هر مرحله ی تکامل عقلی این بشر ایراد ناقص بودن گرفت...
خب من باز میگیرم که حرف این دوست ما درست و عقل ما ناقص اندر ناقص است که حتی توانایی درک علل یه پدیده رو ندارد..(مثلا زلزله و..)..
حال با این تفکر ناقص اندر ناقص باید به کجا رجوع کند؟
به قران؟ به سنت؟ به اقوال پیامبر و ....؟
آیا واقعا میتواند با گفتن "ان الدین عندالله اسلام" خود رو در جامعه امروز با آن اقتصاد ربوی و آن احکام جزایی و هم مسائل زنان و ....زندگی خویش را به پیش ببرد و بگوید....
این استدلال چوبین این دوست ما اینقدر جالب است که وقتی عمر هم به هر مفتوحی دست می یافت و سرادرانش در باب کتابها و کتابخانه ها از او سوال میکردند که با این کتب چه کنیم می فرمود:
اطرحوها فی‌الماء فان یکن ما فیها هدی و قد هدانا الله تعالی باهدی منه و ان یکون ضلالا فقد کفاناالله..
«کتاب‌ها را در آب بریزید زیرا اگر در آنها راهنمایی باشد با هدایت خدا از آن بی‌نیازیم و اگر متضمن گمراهی‌است وجود آنها لازم نیست،کتاب خدا برای ما کافی‌است.»
پس این شاعر بیراهه نگفته است که:
هر کس که نداند و نداند که نداند.... در جهل مرکب ابدالدهر بماند...
و خود شاعر هم اینقدر به دانایی و دانستن اشراف داشته که در ادامه چنین مرحله هایی رو به زیبایی به زبان آورده است...
آنکس که بداند و نداند که بداند
بيدارْش نمائيد که بس خفته نماند
آنکس که نداند و بداند که نداند
آن هم خرک لنگ بمنزل برساند
آنکس که بداند و بداند که بداند
اسب طرب خويش به افلاک رساند

پ.ن: دوستان فقط نگاهی به ورود حکومت شیعی صفوی تا زمان مشروطیت نگاه کنند که عالمان ما چالشهای فکریشان چه بوده است و آن را با چالش های فکری عالمان غربی قیاس کنند...
 

spow

اخراجی موقت
اقا این حرفا چیه
بیایید مثل .... مقلد باشیم
بیایید فراموش کنیم تفاوت من وحیوان دراینه که می اندیشم وفرق دوغ ودوشاب رو میفهمم
اصلا چیکار دارید به فکر کردن
یکی یه جایی قرنها پیش فکر کرده وفکر کردن ابتر شده لابد بعد اون
جالبه پیغمبرشون میگه منم مثل شما
اینا تا بالاتر از خدا میبرنش!
اصلا ای قوم متوهم بیایید دراغوش ....که فکر کردن اتشی سرخ وسفید وسیاه نصیبتان خواهد کرد
 

reza4321

عضو جدید
کاربر ممتاز
شما نمیخواد 124000 تا پیامبر نام ببری. 1000 تاشم نام ببری قبول دارم.
من معضرت می خوام . اما من شک دارم که شما بتونی پیامبر بودن "محمد" رو ثابت کنی!:smile:
حالا میدونی تو مثل کدوم بیتی:
آن کس که نداند و نداند که نداند ...

شما رو راهنمایی میکنم به تالار اسلام و قران اونجا جواب همه اینجرو سوالاتو میگیری!(که نخواهی رفت)
 

reza4321

عضو جدید
کاربر ممتاز


دوستمان ناخواسته به مورد زمان و مکان اشاره داشته که ادعا دارد این راه حل های انسانی (بگیرم پیامبری) در زمان و مکان خودش اکمل بوده است نه همه ی زمانها...
پس حرف نامربوطی نیست...
یعنی عقل انسان اگر نگر کلی داشته باشیم بلی ناقص است ولی این نقصش رو در گذر زمان تکمیل میکند..
الان تکمیله؟؟؟سوسیالیسم برا عصر الانه ها!!!کی کامل میشه؟میشه جواب بدید؟؟؟

یعنی کامل شدن یعنی تکامل بشری همیشه در حال رخ دادن ولی نمیشود به هر مرحله ی تکامل عقلی این بشر ایراد ناقص بودن گرفت...
خب من باز میگیرم که حرف این دوست ما درست و عقل ما ناقص اندر ناقص است که حتی توانایی درک علل یه پدیده رو ندارد..(مثلا زلزله و..)..
حال با این تفکر ناقص اندر ناقص باید به کجا رجوع کند؟
به قران؟ به سنت؟ به اقوال پیامبر و ....؟
آیا واقعا میتواند با گفتن "ان الدین عندالله اسلام" خود رو در جامعه امروز با آن اقتصاد ربوی و آن احکام جزایی و هم مسائل زنان و ....زندگی خویش را به پیش ببرد و بگوید....

دین یعنی چی؟؟؟میشه جواب بدید؟

این استدلال چوبین این دوست ما اینقدر جالب است که وقتی عمر هم به هر مفتوحی دست می یافت و سرادرانش در باب کتابها و کتابخانه ها از او سوال میکردند که با این کتب چه کنیم می فرمود:اطرحوها فی‌الماء فان یکن ما فیها هدی و قد هدانا الله تعالی باهدی منه و ان یکون ضلالا فقد کفاناالله..
«کتاب‌ها را در آب بریزید زیرا اگر در آنها راهنمایی باشد با هدایت خدا از آن بی‌نیازیم و اگر متضمن گمراهی‌است وجود آنها لازم نیست،کتاب خدا برای ما کافی‌است.»

خب عمر به ما چه ربطی داره؟؟؟


پ.ن: دوستان فقط نگاهی به ورود حکومت شیعی صفوی تا زمان مشروطیت نگاه کنند که عالمان ما چالشهای فکریشان چه بوده است و آن را با چالش های فکری عالمان غربی قیاس کنند...
دوران صفوی دورانی پر فروغ برای ایران بود.
در ضمن الان چه ربطی داره به اون موقع!!!
چالش های فکری عالمان رو میتونید بیارید؟؟؟
 

reza4321

عضو جدید
کاربر ممتاز
اقا این حرفا چیه
بیایید مثل .... مقلد باشیم
بیایید فراموش کنیم تفاوت من وحیوان دراینه که می اندیشم وفرق دوغ ودوشاب رو میفهمم
اصلا چیکار دارید به فکر کردن
یکی یه جایی قرنها پیش فکر کرده وفکر کردن ابتر شده لابد بعد اون
جالبه پیغمبرشون میگه منم مثل شما
اینا تا بالاتر از خدا میبرنش!
اصلا ای قوم متوهم بیایید دراغوش ....که فکر کردن اتشی سرخ وسفید وسیاه نصیبتان خواهد کرد
همین که توهین میکنی (اینجا رو نمیگم خودت میدونی کجا رو میگم)ممنونم ازت.چون حقانیت یه طرف رو نشون خواهی داد.

تو این نوشته کجا دیدی که منکر عقل بشم؟؟؟فقط میگم شما تنها راه رو عقل میدونید من میگم عقل و استفاده از اون واجبه اما نه فقط عقل.عقل و چیزای دیگه.استنباط شما اوج عمق نگریتو هم میرسونه.ممنونم.واقعا ممنونم.
 

spow

اخراجی موقت
همین که توهین میکنی (اینجا رو نمیگم خودت میدونی کجا رو میگم)ممنونم ازت.چون حقانیت یه طرف رو نشون خواهی داد.

تو این نوشته کجا دیدی که منکر عقل بشم؟؟؟فقط میگم شما تنها راه رو عقل میدونید من میگم عقل و استفاده از اون واجبه اما نه فقط عقل.عقل و چیزای دیگه.استنباط شما اوج عمق نگریتو هم میرسونه.ممنونم.واقعا ممنونم.

نمیخواد شما ممنون باشی اقا رضا
جواب توهین توهینه
من با کسی رودربایستی ندارم
کسی با منطق بحث کنه با منطق هم جوابشو میگیره
چرا فقط شما ودوسه نفرمعدود از این بابت از من دلخور وشاکی هستین؟
فرصت کردی یه سوزن پیدا کن وبخودت هم بزن
یه لحظه هم به این فکر کن که شاید تو داری راه اشتباه رو میری
فک نکن با یه الف بچه هم طرفی
همه رقمه با این زندگی وافکار ما بازی کردیم لازم نیست شما به ما درس اخلاقیات بدی
 

reza4321

عضو جدید
کاربر ممتاز
نمیخواد شما ممنون باشی اقا رضا
جواب توهین توهینه
من با کسی رودربایستی ندارم
کسی با منطق بحث کنه با منطق هم جوابشو میگیره
چرا فقط شما ودوسه نفرمعدود از این بابت از من دلخور وشاکی هستین؟
فرصت کردی یه سوزن پیدا کن وبخودت هم بزن
یه لحظه هم به این فکر کن که شاید تو داری راه اشتباه رو میری
فک نکن با یه الف بچه هم طرفی
همه رقمه با این زندگی وافکار ما بازی کردیم لازم نیست شما به ما درس اخلاقیات بدی

ممنون میشم جایی رو که به شما توهین کردم رو به من گوشزد کنید تا ازتون تو جمع معذرت بخوام
 

spow

اخراجی موقت
ممنون میشم جایی رو که به شما توهین کردم رو به من گوشزد کنید تا ازتون تو جمع معذرت بخوام

اقا رضا اگه قرار به کنایه زدن باشه وفک کنی کسی به زرنگی شما نیست داداش خیلی خوش خیالی
از عنوان تاپیکت بگیر تا چندتا پستی که بینمون تو بعضی تاپیکاا ردوبدل شده
من بازم سر حرفام هستم
شما زیادی فکر میکنی که بیشتر از همه میدونی
هرجا بحث به جای باریکی کشیده بحث رو منحرف کردی ورفتی
نمونش تاپیک ایران یا اسلام یا تاپیک قبلیتون که بحث رو کلا منحرف کردین واز کجا به ناکجا رسیدین
من نه میخوام کسی برام هورا بکشه نه عقده معذرت خواهی کسی رو از خودم دارم
فک نکنم کسی هم اینجوری مریض باشه که وقتشو بخاطر اینا تلف کنه
امثال شماها اسلام ومکتب رو دستاویز قرار دادید تا یه خط سیر فکری که هزار جور ایراد داره رو بزور به خورد ما بدین
یه بار گفتین ماهم فک میکنیم انحراف وجود داره ولی از ولایت ومیخوایم به سر جاش برگرده
این ارزوی بنیادگرایی به هیچ جا نخواهد رسید
حالا دوست داری بازم از این تاپیکا بزن یا برو ببین کجای افکار مقلدانت ایراد داره
خوش باشی
 

reza4321

عضو جدید
کاربر ممتاز
اقا رضا اگه قرار به کنایه زدن باشه وفک کنی کسی به زرنگی شما نیست داداش خیلی خوش خیالی
از عنوان تاپیکت بگیر تا چندتا پستی که بینمون تو بعضی تاپیکاا ردوبدل شده
من بازم سر حرفام هستم
شما زیادی فکر میکنی که بیشتر از همه میدونی
هرجا بحث به جای باریکی کشیده بحث رو منحرف کردی ورفتی
نمونش تاپیک ایران یا اسلام یا تاپیک قبلیتون که بحث رو کلا منحرف کردین واز کجا به ناکجا رسیدین
من نه میخوام کسی برام هورا بکشه نه عقده معذرت خواهی کسی رو از خودم دارم
فک نکنم کسی هم اینجوری مریض باشه که وقتشو بخاطر اینا تلف کنه
امثال شماها اسلام ومکتب رو دستاویز قرار دادید تا یه خط سیر فکری که هزار جور ایراد داره رو بزور به خورد ما بدین
یه بار گفتین ماهم فک میکنیم انحراف وجود داره ولی از ولایت ومیخوایم به سر جاش برگرده
این ارزوی بنیادگرایی به هیچ جا نخواهد رسید
حالا دوست داری بازم از این تاپیکا بزن یا برو ببین کجای افکار مقلدانت ایراد داره
خوش باشی
و باز هم قضاوتهای یه طرفه و بدون پایه.تاپیک ایران و اسلام هنوز هست میتونی بری ببینی که اخراش با خانم سیمین زارع بحث کردم و ایشون یهو رفتن و منم دیگه زیاد اون تاپیک نرفتم.برید بخونید متوجه میشید
خب موفق باشید و البته کمی خونسرد.
 

spow

اخراجی موقت
و باز هم قضاوتهای یه طرفه و بدون پایه.تاپیک ایران و اسلام هنوز هست میتونی بری ببینی که اخراش با خانم سیمین زارع بحث کردم و ایشون یهو رفتن و منم دیگه زیاد اون تاپیک نرفتم.برید بخونید متوجه میشید
خب موفق باشید و البته کمی خونسرد.

میدونی رضا
تورو میبینم یاد دکی میافتم
اونم مثل تو فک میکنه دنیا دهنشو باز کرده ویدونه عاقل فقط از شیکم ننه این زده بیرون
وقتی بحث رو به بی منطقی میکشونی انتظار داری بازم بیاییم باهات بحث کنیم؟
خوشم میاد تمام نتیجه گیریهات برپایه افکار تقلیدی وازرو چندتا مبحث فسیل شدست اونوقت نه ایرادارو قبول میکنی نه از حرف خودت یه قدم پاپس میکشی
تو لفافه توهین میکنی وجواب هم که میدن ادای مظلومای یهودی وفلسطینیای مفت خوررو درمیاری
تو بحث هم تا کام دل براید مراد ما به خرسواریش مشغول باشد وگرنه چراغمون جلدی خاموش میشه ووقتی هم برمیگردیم از یه جای مرده ادامش میدیم باری به هرجهت
خلاصه تو اخر بحث ومنطقی وما بیسوادا ظرفیت درک لعل وگهر شمارو نداریم متاسفانه
برو خوش باش دکی جون
 

Candyman

کاربر فعال
حتما همتون این شعر رو شنیدید
آن کس که نداند و نداند که نداند در جهل مرکب ابدالدهر بماند

میخوام یه صحبت کلی تر کنم.
عموما جبهه مقابل تفکرات امثال من و ما خیلی به عقل تکیه میکنن و اعتقاد دارن که عقل کافیه برا راهنمایی زندگی.

یه سوال دارم.پس فلسفه 124000 هزار پیامبر فرستادن خدا چیه؟؟؟خدا نعوذ بالله بیکار بوده که این همه پیامبر رو فرستاده؟؟؟اونم زمان پیشرفت عالی علم و عقل در زمان خودش.در زمان امپراطوریهای بزرگ.مثل مصر و ایران

میدونید چیه؟؟؟خدا همین شعر رو میخواد به من و توی بشر بگه که توی انسان نمیدونی و من باید بهت همیشه بگم که نمیدونی.باید بگم که ناقصی و تنهایی نمیتونی
این انسان نادان(ندانستن راه واقعی سعادت)دو دسته میشن اینجا:
یکیشون که میفهمن که نمیدونن و برا همین چنگ به ریسمان خدا میزنن و از اون کمک میخوان که راه رو نشون بده .راه درست زندگی رو.

اما دسته دوم هنوز هم نمیفهمن که نمیدونن(انکس که نداند و نداند که نداند) که باز به عقل و خرد خودش تکیه میکنه و میگه من همه چیز میدونم.استنادشون هم به صدها کتابی که مطالعه کردن هست.و چون خیلی مطالعه دارن فکر میکنن همه چی میدونن وبه دیگران که مخالف اونا نظر میدن نگاه تحقیر امیزی دارن.

راستی توجه کردید چرا کسانی که تا اخرای علم رفتن اخرش گفتن ما تازه فهمیدیم که هیچی نمیدونیم؟؟؟اونها به این مرحله رسیدن که بفهمن عقل انسان ناقصه و بگن ما نمیدانیم و میدانیم که نمیدانیم
تا گرفتار جهل مرکب نشن...

اقای رضا...
هدف شما از این بحث ها چیه؟یعنی دیگران منحرفند و شما رستگار؟لحظه ای فکر نمیکنید شاید شما از نظر خدا اصلا خاص نباشید و همین منحرفان مشروب خور و سگ دار و دختر باز و 7 خط...نزد خدا بواسطه یک کارشون از شما که اینقدر تلاش میکنید بگید خدا خدا خدا مقرب تر باشند؟؟؟؟؟؟؟
 

Candyman

کاربر فعال
حتما همتون این شعر رو شنیدید
آن کس که نداند و نداند که نداند در جهل مرکب ابدالدهر بماند

میخوام یه صحبت کلی تر کنم.
عموما جبهه مقابل تفکرات امثال من و ما خیلی به عقل تکیه میکنن و اعتقاد دارن که عقل کافیه برا راهنمایی زندگی.

یه سوال دارم.پس فلسفه 124000 هزار پیامبر فرستادن خدا چیه؟؟؟خدا نعوذ بالله بیکار بوده که این همه پیامبر رو فرستاده؟؟؟اونم زمان پیشرفت عالی علم و عقل در زمان خودش.در زمان امپراطوریهای بزرگ.مثل مصر و ایران

میدونید چیه؟؟؟خدا همین شعر رو میخواد به من و توی بشر بگه که توی انسان نمیدونی و من باید بهت همیشه بگم که نمیدونی.باید بگم که ناقصی و تنهایی نمیتونی
این انسان نادان(ندانستن راه واقعی سعادت)دو دسته میشن اینجا:
یکیشون که میفهمن که نمیدونن و برا همین چنگ به ریسمان خدا میزنن و از اون کمک میخوان که راه رو نشون بده .راه درست زندگی رو.

اما دسته دوم هنوز هم نمیفهمن که نمیدونن(انکس که نداند و نداند که نداند) که باز به عقل و خرد خودش تکیه میکنه و میگه من همه چیز میدونم.استنادشون هم به صدها کتابی که مطالعه کردن هست.و چون خیلی مطالعه دارن فکر میکنن همه چی میدونن وبه دیگران که مخالف اونا نظر میدن نگاه تحقیر امیزی دارن.

راستی توجه کردید چرا کسانی که تا اخرای علم رفتن اخرش گفتن ما تازه فهمیدیم که هیچی نمیدونیم؟؟؟اونها به این مرحله رسیدن که بفهمن عقل انسان ناقصه و بگن ما نمیدانیم و میدانیم که نمیدانیم
تا گرفتار جهل مرکب نشن...


من خرم... و به خر بودن خود افتخار میکنم....زیرا که در خریت اینقدر لحظات شیرین داشته ام...من خرم...و به خر بودنم عشق میورزم...عالم خریت شیرین است...زیرا که در این عالم
خر ها بهم نمیگویند تو نمیفهمی...چون همه خرند...و کسی دیگر ادعای عقل کلی نمیکند...
دیگر رنگی نیست...
مشربی نیست...
مسلک ما خریت است...خریت

من خرم...
من رسما اعلام میکنم در خریت خود شادم و خدا رو بخاطر اینکه مرا خر افرید شکر میکنم...زیرا عالم خریت پل صراط ندارد...دارد اما نمیگویند چگونه خری بودی..اگر هم بپرسند..میتوانیم بگوییم...
با همه خریتمان به کسی بیخود جفتک نزدیم
به کسی حمالی بیخود ندادیم...
و در اخر با همه خریتمان یک دیگر را خر صدا نکردیم...

نوشته از خودم
 

A.R-KH-A

عضو جدید
کاربر ممتاز
با تشکر از شما داش رضا
داش رضا من اگه شما بودم و استارت تایپیک رو با اون جمله ها زده بودم این سوالات نامربوط رو نمی پرسیدم...
ولی به لحاظ خود جواب میدم..
هر چند من باید از شما سوال کنم..(با طرح مباحثتون)
الان تکمیله؟؟؟سوسیالیسم برا عصر الانه ها!!!کی کامل میشه؟میشه جواب بدید؟؟؟
نسبت به زمان خودش کامل هست...
ولی زمان اینده نه..
طرح این مبحث سوسیالیسم نشون از ناآگاهی شما رو دارد...
مارکس بعد از کلی موارد تاریخی جبر تاریخی رو رسیدن به کمونیسم میدونست :
سیر حرکت تاریخ روکمون اولیه ، برده داری ، فئودالیسم ، سرمایه داری ، سوسیالیسم و در نهایت به کمونیسم میدانست...
یعنی مرحله بعد سرمایه داری سوسیالیسم بود...
و نظراتش بر مبنای اقتصادی میچرخید...و مبحث سوسیالستی بیشتر در همان نظریه ی اقتصادی هئیت حاکمه میچرخد..
ولی مبنای جامعه چه لیبرالیسم چه سوسیالیسم ، دموکراتیک هست.. و اینکه چطور جامعه اقتصادی پیش رود با هم اختلاف نظر دارند.
این مقاله دکتر زید آبادی در تفهیم این موضوع مقاله ی خوبی است:
http://www.shahrvandemrouz.com/content/2141/default.aspx
چیزی که باید گفت دو اندیشه لیبرالی و سوسیالسی هر چه بر مبنای اقتصادی پایه گذاری شده اند ولی هر دو به دستاوردهای بشری بر مبنای دموکراتیک واقف هستند...
اگر منظورتان بحث جامعه امروز است اکثریت مردم واقف بر جامعه دموکراتیک هستند و خواهان آن هستند...(کسانی که ضد دموکراتیک هستند باید ببیند مشکلشان از چیست؟ از خودشان یا افکارشان؟)
حال مبنای اقتصادی چه باشد ...باید در جامعه و کشور دید... هر چند نزدیکی این دو رقیب دیرینه بهم مشاهده میشود..
احزاب "سوسیال دموکرات" و "لیبرال دموکرات" خود گویای همه چیز است..
دین یعنی چی؟؟؟میشه جواب بدید؟
دین مجموعه ای از اعتقادات هست که یک فرد دین دار دارد...
ولی هر اعتقادی را نمیشود به دیندار بودن تقلیل داد یعنی اعتقاد همراه با عمل است...
این اعتقاد همراه با عمل در شرع های ادیان که بر گفته از کتب آسمانی و اقول بزرگان دینی است به خُرد متدین داده میشود...
عدول از فروع دین و عدم انجام این فرائض دینی و هم چنین سستی اعتقادی فرد رو به سمت دیگری میبرد که آن را بزرگان دینی بدعت می شمارند...
اگر برای اسلام شریعتی بخواهم ان را بیان کنم...
مانند شهری می مانند که شما پس از ورود به ان با اشهد ان لا اله الله و... موظف به اجرای احکام و فرائض و معتقدات ان می باشی..
حال در این شهر یا باید مقلد باشی که از خود هیچ چیز برای گفتن نداری یا میشوی مجتهد که باز هم و غم تو روی اقوال دینی و کتاب میشود...
و البته هر دینی خودش رو تمام و کامل برای سعادت بشری میداند ولی معلوم نیست این کامل بودنش در چیست..؟
خب عمر به ما چه ربطی داره؟؟؟
اتفاقا ربط داره...
شما استدلال عمر رو نادیده گرفتید که میگوید:
«کتاب‌ها را در آب بریزید زیرا اگر در آنها راهنمایی باشد با هدایت خدا از آن بی‌نیازیم و اگر متضمن گمراهی‌است وجود آنها لازم نیست،کتاب خدا برای ما کافی‌است.»
(نگاه کن به پست اولت)
ایا حرف گزافی زده است؟
ایا با همان پست اول شما تفاوت چشمگیری دارد؟
ایا ماهیت هر دو بحث شما یکی نیست؟و..
گزاف نگفته...کتاب خدا برای مسلمانان کافی است...حجت بر انها با این کتاب تمام شده....
ولی من نمیدانم چرا یک کشور مسلمان پیدا نمیشود که دستاوردهای بشری غرب (چه انسانی چه سیاسی چه نظامی چه اقتصادی چه علمی و..) رو پذیرا نباشد...
دوران صفوی دورانی پر فروغ برای ایران بود.
نسبت به حکومتهای بعدیش تا قاجار میتوانیم بگوییم بهتر بود...
و گرنه اسم فروغ بر حکومت صفوی ها که عشقشان بر پایی سنت "تولی و تبری" بود... اسم فروغ رو ندارد ...
در ضمن الان چه ربطی داره به اون موقع!!!
ربط داره...تفکر و اندیشه غربی در بازخوانی تاریخ نهفته است...
بازخوانی علمی تاریخ است که به ابزار تجربه ی آنها کمک کرده است...
باید خواند که وقتی عالمان ما عشقشان در این بود که مردم بیشتر یقه شان برای امام حسین (ع) بدرند و قمه زنی و... کنند و.. عالمان غربی دنبال چه بودند...؟؟
چالش های فکری عالمان رو میتونید بیارید؟؟؟
باشه.....
«شیخ فضل الله نوری در جلسه ای به ناظم الاسلام درباره مدارس جدید چنین میگوید: «ناظم الاسلام, ترابه حقیقت اسلام قسم میدهم. آیا این مدارس جدیده خلاف شرع نیست؟ و آیا ورود به این مدارس مصادف با اضمحلال دین اسلام نیست؟ آیا درس زبان خارجه و تحصیل شیمی و فیزیک عقائد شاگردان را سخیف و ضعیف نمی کند؟»
//
«آزادی قلم و لسان از جهات کثیره منافی با قانون الهی است. اگر نه، تو بگو فایده این آزادی چیست که این کلمه قبیحه را نشر می‌دهی، و بنای قرآن این است که آزادی نباشد. اگر فردا یهود و نصاری و مجوس و بابیه آمدند پای منبر و محراب ما، القای شیطنت کردند، نشر کلمه کفریه خود را کردند، ایجاد شبهه کردند و قلوب صافیه مومنین را تضلیل کردند؛ تو می‌خواهی چه کنی؟»
//
یکی از مواد آن ضلالت‌نامه (قانون اساسی مشروطه) این است که افراد مملکت متساوی‌الحقوقندو در این طبع آخر به این عبارت نوشته شده: «اهالی مملکت ایران در مقابل قانون دولتی متساوی‌الحقوق خواهند بود» و این کلمه مساوات، «شاع وذاع حتی خرق الاسماع»، و این یکی از ارکان مشروطه است که به اخلال [آن]، مشروطه نمی ماند. نظرم است در وقت تصحیح، در باب این ماده، یکی نفر از اصول هیات معدود بود، گفت به داعی: که این ماده چنان اهمیت دارد که اگر این باشد و همه مواد را تغییر بدهند، دول خارجه ما را به مشروطه می شناسند و اگر این ماده نباشد لیکن تمام مواد، باقیه باشد ما را به مشروطگی نخواهند شناخت. فدوی در جواب او گفتم: فعلی الاسلام السلام و برخاستم و گفتم: حضرات جالسین بدانید مملکت اسلامیه مشروطه نخواهد شد، زیرا که محال است با اسلام حکم مساوات.
//
ای مُلحد اگر این قانون دولتی مطابق اسلام است که ممکن نیست در آن مساوات، و اگر مخالف اسلام است، مُنافی [است] با آنچه که در چند سطر قبل نوشته شده که آنچه که مخالف اسلام است قانونیت پیدا نمی کند. ای بی شرف، ای بی غیرت، ببین صاحب شرع برای اینکه تو مُنتحل به اسلامی، برای تو شرف مقرر فرموده و امتیاز داد[ه] تو را، و تو خودت از خودت سلب امتیاز می‌کنی و می‌گویی من باید با مجوس و ارمنی و یهودی برادر و برابر باشم.
بقیه اقوال این بزرگوار رو در کتابهای تاریخ پیدا کنید...(بخصوص در باب زنان)
حسابش رو بکشید این چالشها هم به خاطر ورود افکار غربی بوجود امده است... و گرنه این عالمان که زندگی خود رو مطابق تعالیم اسلامی به پیش میبردند...(
با تشکر..:gol:
یا حق..
==
پ.ن:لطفا اگه میشه به من بگید اسلام در چه چیزی کامل هست؟
در نظام سیاسی؟ نظام اجتماعی؟ نظام قضایی؟ نظام اقتصادی؟ ..
 

A.R-KH-A

عضو جدید
کاربر ممتاز
این داداشِ ما داره توی خیابون یه طرفه برعکس میره و بهمه گیر میده که شماها دارین برعکس میرین.
بابا بزرگ این جملت منو یاد یه بحث انداخت که با یکی دوستانم میکردم..
این دوستم خیلی اصرار داشت که افکار منو بیرون بکشه..:(
هی میگفتمش بابا ول کن داش رسول..:(
بی خیال شو...:(
ول کن نبود...هی میگفت اسلام چنینه ؛ اسلام چنانه و...;)
منم هی سرمو تکون میدادم یعنی
اوکی.!!!!;)
بعد از این همه حرف زدن فقط ازش پرسیدم..
میشه چند تا سوال ازت بپرسم؟:redface:
گفت بپرس..
گفتمش:
تو سوره ی نساء ایه ی 34 میگه : مردان سرپرست زنانند.. بعد دو تا دلیل اورده یکی خدا بعضیاشون بر برخی دیگه برتری داده و دیگری اینکه مردان نفقه ی زنان رو میدند...
گفتمش کاری به مورد اول ندارم ولی امروزه که دیگه زنان همراه مردان کار میکنند و خودشون هم خرجدار خونه هستند باز این دلیل خدایی میتونه تا ابد الدهر درست باشه؟ آیا این نقصی در افکار شما به وجود نمی آره؟
(چون همین موارد تئوری یه جامعه اسلامی و دیدگاه نسبت به زن رو تشکیل میده...)
و بعد در مورد تعداد زنان و هم چنین اقتصاد و مجازات و... سوالاتی ازش کردم..و..
بالاخره بعد مدتی جواب داد :
خب ببین اینکه مردم امروزه تغییر کردند و دستورات خدا رو نادیده میکردند دلیل بر نقص کلام خدایی نیست بلکه دلیل بر نقص فهم بشری است..یعنی اگه بشر کامل بود در راستای دستور خدا گام بر میداشت..و تک تک موارد خداوندی اجرا میکرد..(هم قران هم اقوال بزرگان)...
و..
خلاصه ما که هم دیگه اینو فهمیدیم.. گفتیم اقا بیخیال..:redface:
به قول سوره ی مکی کافرون...
"لکم دینکم ولی دین"...;)
==========================
=======
====
همان لکم دینکم ولی دین ....
ولی خدایی در حرفاتون اینقدر استوار باشید که وقتی بهتون میگیم این نظام اقتصادی بر اساس ربا است خودتان رو به آن راه نزنید و بگید حالا لااشکال ما هم از این چیزا میخوایم...(همون کلاه شرعی..)...و خیلی از موارد دیگر که مظاهر غرب هست...
و اگر هم میدان رو باختید به راحتی بگید نه اینکه هزاران توجیه که برای بچه ی دو ساله هم ان را تحویل نمیگرد.. بپردازید...
ليس منا من تشبه بغيرنا , لا تشتبهوا باليهود و النصاري فان تسليم اليهود الاشاره بالاصابع و تسليم النصاري الاشاره بالکف ؛ از ما نيست کسي که به بيگانگان شبيه گردد . به يهوديان و مسيحيان شبيه نشويد ؛ همانا سلام يهوديان اشاره با انگشت است و سلام مسيحيان اشاره با کف دست ( سنن ترمذي , ج 4 , ص 159 )
=================
با تشکر
یا حق:gol:
پ.ن:
ما رو به رندی فسانه کردند... پیران جاهل، شیخان گمراه...:(
 

Similar threads

بالا