شرح حکمت 147
امام على(ع)مكتبهاى گوناگونى را در اسلام پى ريزى كرده است:
امام يك مكتب عمومى داشت كه در مسجد كوفه بود و همه مردم داراى هر مسلك و مرام بودند،دوست و يا دشمن مى آمدند و بهره مى گرفتند.
مكتبى مخصوص شيعيان و دوستان خاص داشت،براى آنها معارف حقه و اصول مذهب اماميه را توضيح و تشريح مى كرد.
و اين مكتبى ديگر است كه براى كميل پايه ريزى نموده،مكتبى ويژه در خلوت و دور از سر و صداى بيگانگان،مكتبى صحرائى و بيابانى،در زير آسمان صاف،بر روى زمين خالى،دور از هر نوع تشريفات كه در آن جز حق و حقيقت وصفحاتى از كتابى كه به دست تواناى پروردگار نوشته شده،اثرى نيست.
در اينجا نيامده،كه كميل شب در خدمت امام(ع)به صحرا رفت و ياروز.
ولى بنظر مى رسد كه اين مكتب روحانى در شب اتفاق افتاده باشد. امام در اين درسى كه به كميل داد همچون استادى اجتماعى كه از روحيه ملت كاملا آگاه است آن را تحليل نموده و مردم را به سه گروه تقسيم مى كند:
امام على(ع)مكتبهاى گوناگونى را در اسلام پى ريزى كرده است:
امام يك مكتب عمومى داشت كه در مسجد كوفه بود و همه مردم داراى هر مسلك و مرام بودند،دوست و يا دشمن مى آمدند و بهره مى گرفتند.
مكتبى مخصوص شيعيان و دوستان خاص داشت،براى آنها معارف حقه و اصول مذهب اماميه را توضيح و تشريح مى كرد.
و اين مكتبى ديگر است كه براى كميل پايه ريزى نموده،مكتبى ويژه در خلوت و دور از سر و صداى بيگانگان،مكتبى صحرائى و بيابانى،در زير آسمان صاف،بر روى زمين خالى،دور از هر نوع تشريفات كه در آن جز حق و حقيقت وصفحاتى از كتابى كه به دست تواناى پروردگار نوشته شده،اثرى نيست.
ولى بنظر مى رسد كه اين مكتب روحانى در شب اتفاق افتاده باشد. امام در اين درسى كه به كميل داد همچون استادى اجتماعى كه از روحيه ملت كاملا آگاه است آن را تحليل نموده و مردم را به سه گروه تقسيم مى كند:
عالم ربانى،دانش آموز و دانشجو و سائر مردمى كه هر لحظه بدنبال سخنى و با كسى هستند و به تعبير خود امام با هر بادى به سوئى مى روند.
آنگه به تفاوت دقيق بين علم و مال ميپردازد.
و سپس به تنظيم برنامهاى اخلاقى براى طلاب و دانشجويان،در اينجا چهار گروه از آنها را رفوزه و صلاحيت تعليم دادن نمى داند(اگرانقلاب فرهنگى بخواهد،بايد از اينجا اصول برنامه اش را فراگيرد)
گروه نخست:
افرادى هستند كه مطالب را زود فراميگيرند ولى منافقند،ايمان به آنچه ميآموزند ندارند،از زبانشان تجاوز نمى كند،به قلبشان راه نمى يابد،آن رادر راه ثروت،مقام و تسلط بر بندگان خدا بكار مىگيرند.
گروه نخست:
افرادى هستند كه مطالب را زود فراميگيرند ولى منافقند،ايمان به آنچه ميآموزند ندارند،از زبانشان تجاوز نمى كند،به قلبشان راه نمى يابد،آن رادر راه ثروت،مقام و تسلط بر بندگان خدا بكار مىگيرند.
گروه دوم:
افرادى هستند كه منقاد حاملان حقند،افرادى رام و معتقدند ولى بصيرت و بينائى در تطبيق حوادث با پيشامدها ندارند،لذا با پيدا شدن حادثه اى در شك ترديد فرو ميروند و از حق كناره ميگيرند.
گروه سوم:
افرادى هستند كه مهار شهوات و تمايلاتشان در اختيارشان نيست.
بجاى اينكه آگاهى و علم بر قدرت روحيشان بيفزايد و تمايلات و هوسهارا رام خود سازند، شهوات و تمايلات،آنها را رام خود ساخته است.
گروه چهارم:
آنهايند كه دنبال جمع آورى ثروتند،از سربازان فداكار اسلام نيستندهمچون گوسفندانى كه مشغول چرا هستند. دنبال خورد و خوراكند.و چنين است كه علم مى ميرد.
افرادى هستند كه منقاد حاملان حقند،افرادى رام و معتقدند ولى بصيرت و بينائى در تطبيق حوادث با پيشامدها ندارند،لذا با پيدا شدن حادثه اى در شك ترديد فرو ميروند و از حق كناره ميگيرند.
گروه سوم:
افرادى هستند كه مهار شهوات و تمايلاتشان در اختيارشان نيست.
بجاى اينكه آگاهى و علم بر قدرت روحيشان بيفزايد و تمايلات و هوسهارا رام خود سازند، شهوات و تمايلات،آنها را رام خود ساخته است.
گروه چهارم:
آنهايند كه دنبال جمع آورى ثروتند،از سربازان فداكار اسلام نيستندهمچون گوسفندانى كه مشغول چرا هستند. دنبال خورد و خوراكند.و چنين است كه علم مى ميرد.
گروه پنجم:
كسانى هستند كه علم را فرا مى گيرند تا در طريق الهى و خدمت به بندگا نخدا به كار برند. ولى اينها بسيار كم هستند.
(اقتباس از شرح علامه خوئى جلد 21 ص219-223) نوشته ایت الله مکارم شیرازی
كسانى هستند كه علم را فرا مى گيرند تا در طريق الهى و خدمت به بندگا نخدا به كار برند. ولى اينها بسيار كم هستند.
(اقتباس از شرح علامه خوئى جلد 21 ص219-223) نوشته ایت الله مکارم شیرازی