اگر این پستت رو بخونه باید کشور رو ترک کنی.
مگه قراره بخونن؟؟؟
حقم میدم البته بهشون.....
حالا شما چرا میخندی ....من به خاطر شما اینقد راه حل خلاقانه دادم...
هزینه خروج من از کشور بر عهده شماست...گفته باشم!
اگر این پستت رو بخونه باید کشور رو ترک کنی.
من وقتی پیش کسی میشینم مخصوصا بابام میترسم شاید چون رانندگی خودمو بیشتر از ایشون قبول دارم(البته مامانمم همینو میگه)
جدی گفتم رانندگیم خیلی خوبهمشکل منم با همسرم همینه. عموما خانمها همینطورن.
نه بسته به رانندش داره من جفته بابام یا داداش بزرگم که میشینم نمیترسم ولی وقتی جفته داداش کوچیکم بشینم واویلامشکل منم با همسرم همینه. عموما خانمها همینطورن.
جدی گفتم رانندگیم خیلی خوبه
من که نگفتم بده. ولی هر طوری که باشه از رانندگی دیگران ایراد میگیرن.
من که خودم نمیترسم
ولی بقیه میترسن کنارم بشینن
که اونم به خاطر یه تصادف کوچولوئه کوچولو بود که ماشین به کل نابود شد سرنشینا هم با معجزه جون سالم به در بردن
البته رانندگیم خوبه ها هههههههههههههه
فقط سرعتم زیادی زیاد بود
راهکار اولتون بهتر از بقیه هست مشکلشم همونه که خودتون گفتین ممکن بدتر بشن
اول که میشینم نمیترسم ها کافیه یه اشتباه بکنه طرف دیگه تا مقصد پا درد میگیرم از بس کلاچ ترمز میگیرم دی:
من به شخصه نمیترسم از رانندگی
بیشتر از رانندگی بقیه و این عابرای سر به هوا اعصابم خرد میشه.
فقط رانندگی داداش بزرگم وحشتناکه البته دست فرمونش بیسته بهش اصلا شک ندارم ولی خیلی وحشتناکه میره به خصوص تو عروس کشون بو لاستیکاش همه جا بلند میشه
توی کتابی قبلا خوندم که اگه بخوای یه خاطره بد و تو ذهنت کم رنگ کنی بهتر اونو به حالت طنز در بیاری منظورم اینه که مثلا اگه اون اتفاق رو به صورت یه اتفاق خنده دار تبدیل کنی کم کم بعد از مدتی رطرف با فکر کردن به اون اتفاق خنده ش میگیره و اون اثر بدش کمرنگ میشه نمیدونم تونستم منظورمو بگم با نه؟
مشكل اساسي من تو رانندگي دنده عوض كردنه
وقتي دارم دنده عوض ميكنم خيلي هول ميشم
من معمولا يه كاري رو باز زور زيادي انجام ميدم به طوري كه يه بار
باورتون نميشه دنده از جاش كنده شد
چرا آخه؟مشكل اساسي من تو رانندگي دنده عوض كردنه
وقتي دارم دنده عوض ميكنم خيلي هول ميشم
من معمولا يه كاري رو باز زور زيادي انجام ميدم به طوري كه يه بار
باورتون نميشه دنده از جاش كنده شد
متوجه منظورتون شدم. آقای عیدی امین هم همین پیشنهادو داشتن. فکر میکنم کم خطر ترین و بی ضرر ترین راه همین باشه.
والاپیشنهاد به اون محشری دادم شما هنوز دنبال پیشنهادین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
همینه که آدم سرخورده میشه تو این مملکت دیگه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
یه چیزی هم که قبلا من خوندم این بود که خانمها ژنیتیکی محتاط ترن
پیشنهاد به اون محشری دادم شما هنوز دنبال پیشنهادین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
همینه که آدم سرخورده میشه تو این مملکت دیگه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
سلام بر دوستان
يه چيزي بگم : بستگي به رانندگي و روحيه ي راننده داره كه مسافر در خودرو احساس امنيت كنه يا نه .
ولي اين يه اصل رو هيچ وقت فراموش نكنيد كه يه راننده هيچ وقت رانندگي كسي رو قبول نداره و فقط به خودش ميباله ، حالا در هر سطحي باشه (آماتور يا حرفه اي )
اضافه كنم هر كس كه مدعيه كه نميترسه حتما تا حالا كنار دست يه ديونه نشنسته تا ترس رو تجربه كنه (اگه خواستيد يه نمونه براتون بگم )
پيشنهاد ميكنم در چنين مواقعي كه ترسيدي به خودت اعتماد نفس بدي و از راننده بخواي كه اعتماد شما رو جلب كنه تا از ترس سرنشين كاسته بشه
جدا من ترسي ندارم ، كسي ميترسه كه جونش براش مهم باشه نه من كه برام مهم نيست
يا علي
کلا ترس حالا نه در مورد رانندگی بلکه در همه موارد زندگی به نگرش آدم برمیگرده...اگه همش بخوای از اتفاق افتادن یه چیزی تو هراس باشی اون افکار بیشتر بهت حمله می کنه...تنها راه مقابله با ترس انجام دادن اون کاریه که ازش میترسی بعدش میبینی که کلمه ی ترس چقدر خنده داره و همش ساخته ی ذهنت بوده...اتفاقایی که تو زندگی ما رو ناراحت میکنه همیشه و همه جا وجود داره و اگه همش ازشون فرار کنی بیشتر زجر میکشی
اگه تو زندگیت از درد و مریضی و از همه مهمتر مرگ نترسی بعدش میبینی که زندگیت از این رو به اون رو میشه
همه ی ما میدونیم آخرش میمیریم پس نباید زیاد زندگی رو جدی بگیریم
بستگي به آقـــــــــــــــــــــــــاي راننده داره!!!!
بنده از عذرخواهی میکنممنم بی احتیاطی نمیکنم حدالامکان
حالا نری و مملکت رو با معزل فرار مغزها روبرو کنی.
ممنون از توجهتون امین جان.
بندههم موافقم.
خیلی ممنون.
از کلیه دوستانی که راهنماییم کردن تشکر میکنم. فعلا تشکر ندارم. شارژ که شد از خجالتتون در میام.
بنده از عذرخواهی میکنم
حتی الامکان
والا من وقتی میرونم هیچکس اسایش نداره
وقتی کسی میرونه من معمولا میخوابم.چون اگه قرار باشه اتفاقی بیوفته میوفته.منم که خسته! همیشه خوابم حتی وقتی خودم میرونم هم میخوابم