تا حالا با این صحنه مواجه شدید؟
- شروع کننده موضوع A.mohsenzadeh
- تاریخ شروع
من بهش میگم رعایت حقوق دیگران.....خب اون مورد اول بنظر من بدبینیه!
عصبانی نشو!
خب من بهش نمیگم!!
من میگم کارشون درست نیست که دارن تو اتوبوس رو اعصاب همه راه میرن اصلا شاید ی نفر مشکل داشته باشه یا داغدار باشه یا... ولی اینکه برای این کارشون دلیلای بد بیاریم قبول ندارم!از اولم دارم همین میگم!
ینی تو اون دو تا نظر من دلیل بد دیدید؟؟؟خب من بهش نمیگم!!
من میگم کارشون درست نیست که دارن تو اتوبوس رو اعصاب همه راه میرن اصلا شاید ی نفر مشکل داشته باشه یا داغدار باشه یا... ولی اینکه برای این کارشون دلیلای بد بیاریم قبول ندارم!از اولم دارم همین میگم!
اره!این که بگیم دارن جلب توجه میکنن به نظرتون بد نیست؟؟!!!
نه...منطقیه....
خب من دیگه حرفی ندارم واقعا!
خواهش میکنم!
قرار نیست که طرز فکر همدیگه رو قبول داشته باشیم....
دقیقا برا همینم گفتم دیگه حرفی ندارم....
محمدرضا گلـزار
اخراجی موقت
به نظرم ... هرکس باید موقعیت رو درک کنه .... تا باعث آزار دیگران نشه.
یاسمین ع
عضو جدید
خب وحید جان ایران مگه چشه ؟!!
یه چیزی بگم .. از این واژه که میگن " اینجا ایرانه و ..." بدم میاد ..
آقا کارمون اشتباه هست باید درستش کنیم .. من از خودم شروع کردم .. تو هم شروع کن ..
اگه بشینیم بگیم اینجا ایرانه و درست بشو نیست .. همین هم میشه ..
راهش هم اینه مراکزی باشه برای تخلیه انرژی جوونا .. در کنارش اگر چنین صحنه هایی دیدیم اولا خوشحال باشیم که هم وطنانمون خندان هستند و دوما جنبممون رو بالا ببریم
میدونم سخته .. ولی برای جا گرفتن یه فرهنگ درست زمان لازم هست ..
باهاشون میخندیدم
عاقا دلشون میخواد خوب ... 
اینجوری زیاد واسم پیش اومده، وقتی هم که یکی بهشون تذکر داد، من بهش گفتم چیکارشون داری، بذار خوش باشن ...
اینجوری زیاد واسم پیش اومده، وقتی هم که یکی بهشون تذکر داد، من بهش گفتم چیکارشون داری، بذار خوش باشن ...
فریاد خاموش
عضو جدید
خیلی هم خوب......
ما خودمون هم اینجوری هستیم ولی هیچوقت کسی بهمون این مدلی نیگا نکرده......
ما خودمون هم اینجوری هستیم ولی هیچوقت کسی بهمون این مدلی نیگا نکرده......
تو اون لحظه میخواستی چیکار کنی؟
تو اون لحظه منم بین اونها بودم!!! اون مسیر همه عادت کرده بودن به ماها!! (خخخخ)
حالا هم که به ظاهر بزرگ شدیم، به بچه ها اصلاً نگاه بد نمی کنم! بخندن و خوش باشن!
محمدرضا گلـزار
اخراجی موقت
تا حد زیادش بد نیست ....... اما زیاد زیادش بده ....... واکنش خاصی ندارم .........
مرسی که ترجمه امضاتو نوشتی ....
چرا اطرافیان سعی نمیکنن سرشون به کار خودشون باشه؟! چرا ما همیشه خودمون رو نمیبینم؟! چرا اینقدر ذهنمون پر فکرای منفیه؟!
چرا همیشه به خودمون اجازه قضاوت کردن درباره دیگران رو میدیم؟! واقعا چرا؟!
به امید اینکه روزی ذهن همه ما پاک باشه پاکِ پاک تا این چراها اصلا برای کسی به وجود نیاد
شعر کامل امضام تقدیم به شما
ذهن ما زندان است
ما در آن زندانی
قفل آن را بشکن
در آن را بگشای
و برون آی ازین دخمه ظلمانی
نگشایی گل من
خویش را حبس در آن خواهی کرد
همدم جهل در آن خواهی شد
همدم دانش و دانایی محدوده خویش
و در این ویرانی
همچنان تنگ نظر می مانی
هر کسی در قفس ذهنی خود زندانی است
ذهن بی پنجره دود آلود است
ذهن بی پنجره بی فرجام است
بگشاییم در این تاریکی روزنه ای
بگذاریم زهر دشت نسیمی بوزد
بگذاریم ز هر موج خروشی بدمد
بگذاریم که هر کوه طنینی فکند
بگذاریم ز هر سوی پیامی برسد
بگشاییم کمی پنجره را
بفرستیم که اندیشه هوایی بخورد
و به مهمانی عالم برود
گاه عالم را درخود به ضیافت ببریم
بگذاریم به آبادی عالم قدمی
و بنوشیم ز میخانه هستی قدحی
طعم احساس جهان را بچشیم
و ببخشیم به احساس جهان خاطره ای
ما به افکار جهان درس دهیم
و زافکار جهان مشق کنیم
و به میراث بشر
دین خود را بدهیم
سهم خود را ببریم
خبری خوش باشیم
و خروسی باشیم
که سحر را به جهان مژده دهیم
نور را هدیه کنیم
و بکوشیم جهان
به طراوت و ترنم
تسکین و تسلی برسد
و بروید گل بیداری، دانایی، آبادی
در ذهن زمان
و بروید گل بینایی، صلح، آزادی، عشق
در قلب زمین
ذهن ما باغچه است
گل در آن باید کاشت
و نکاری گل من
علف هرز در آن میروید
زحمت کاشتن یک گل سرخ
کمتر از زحمت برداشتن
هرزگی آن علف است
گل بکاریم بیا
تا مجال علف هرز فراهم نشود
بی گل آرایی ذهن
نازنین ؛
نازنین ؛
نازنین
هرگز آدم ، آدم نشود.
"مجتبي كاشاني"
چرا همیشه به خودمون اجازه قضاوت کردن درباره دیگران رو میدیم؟! واقعا چرا؟!
به امید اینکه روزی ذهن همه ما پاک باشه پاکِ پاک تا این چراها اصلا برای کسی به وجود نیاد
شعر کامل امضام تقدیم به شما
ذهن ما زندان است
ما در آن زندانی
قفل آن را بشکن
در آن را بگشای
و برون آی ازین دخمه ظلمانی
نگشایی گل من
خویش را حبس در آن خواهی کرد
همدم جهل در آن خواهی شد
همدم دانش و دانایی محدوده خویش
و در این ویرانی
همچنان تنگ نظر می مانی
هر کسی در قفس ذهنی خود زندانی است
ذهن بی پنجره دود آلود است
ذهن بی پنجره بی فرجام است
بگشاییم در این تاریکی روزنه ای
بگذاریم زهر دشت نسیمی بوزد
بگذاریم ز هر موج خروشی بدمد
بگذاریم که هر کوه طنینی فکند
بگذاریم ز هر سوی پیامی برسد
بگشاییم کمی پنجره را
بفرستیم که اندیشه هوایی بخورد
و به مهمانی عالم برود
گاه عالم را درخود به ضیافت ببریم
بگذاریم به آبادی عالم قدمی
و بنوشیم ز میخانه هستی قدحی
طعم احساس جهان را بچشیم
و ببخشیم به احساس جهان خاطره ای
ما به افکار جهان درس دهیم
و زافکار جهان مشق کنیم
و به میراث بشر
دین خود را بدهیم
سهم خود را ببریم
خبری خوش باشیم
و خروسی باشیم
که سحر را به جهان مژده دهیم
نور را هدیه کنیم
و بکوشیم جهان
به طراوت و ترنم
تسکین و تسلی برسد
و بروید گل بیداری، دانایی، آبادی
در ذهن زمان
و بروید گل بینایی، صلح، آزادی، عشق
در قلب زمین
ذهن ما باغچه است
گل در آن باید کاشت
و نکاری گل من
علف هرز در آن میروید
زحمت کاشتن یک گل سرخ
کمتر از زحمت برداشتن
هرزگی آن علف است
گل بکاریم بیا
تا مجال علف هرز فراهم نشود
بی گل آرایی ذهن
نازنین ؛
نازنین ؛
نازنین
هرگز آدم ، آدم نشود.
"مجتبي كاشاني"
نه...برام تازگی داره...
خندم میگیره میگم خوش بحالشون
Similar threads
| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
|---|---|---|---|---|
|
عمرا تا حالا صحنه ای به این باحالی دیده باشی ! | تالار عکس | 1 | |
|
عمرا تا حالا صحنه ای به این باحالی دیده باشی ! (عکس) | تالار عکس | 5 | |
|
حالا خفه نشی!!!!!!!!!!! | تالار عکس | 4 | |
|
|
حالا کی حال داره اینا را بخونه؟؟؟ | تالار عکس | 16 | |
|
|
حالا هی بگید درس بخون | تالار عکس | 82 |