T.bita
عضو جدید
متن زیر حتما بخونید:
تاکتیک مصادره : دوستانی که کمی عمیق تر با دنیای سیاست ارتباط دارند، با این اصطلاح نوظهور سیاسی آشنا هستند.
به طور خلاصه، این اصطلاح زمانی استفاده می شود که یک گروه سیاسی برای مقابله با گروه مخالف ، از باورها، نمادها و اعتقادات گروه دیگر به نفع خود و با نشان دادن آن به شکلی دیگر ، سعی در تخریب گروه مقابل و تبلیغ خود می کنند.
مثال های زیادی هم از آن در تاریخ جهان وجود دارد.
اما ! در ایران ... سال ها بود که این مسئله را به چنین شکل گسترده در دنیای سیاست ایران ندیده بودیم. تا اینکه فردی به نام محمود احمدی نژاد ظاهر شد!
- می دانیم که در مقابل جریان اصولگرایان که احمدی نژاد خود را در آن جای داده، جریان اصلاحات قرار دارد، و همچنین می دانیم که به علت گرایش قشر جوان و تحصیل کرده ، توجه به مسائل ملی و هنری و این دست موارد در جریان اصلاحات به وفور دیده می شود.
شروع تاکتیک مصادره حامیان احمدی نژاد (به دلیل اینکه بنده معتقدم حامیان او به اصول پایبند نیستند، از این پس به عنوان اقتدارگرایان از آنان نام می برم) از 4 سال پیش و دوره نهم ریاست جمهوری و با تغییر اشعار سرود <یار دبستانی من> برای ستایش و تبلیغ محمود احمدی نژاد صورت گرفت.
اوج استفاده آنان از این تاکتیک انتخابات دوره دهم بود. شروع آن هم از تغییر اشعار سرود معروف <ای ایران> برای ستایش دولت احمدی نژاد.
این اقدام در حالی صورت گرفت که این سرود زمزمه لبان حامیان اصلاحات و موسوی در ستادهای او بود.
مورد بعدی این تاکتیک پس از انتخابات بود، و در جشنی که به همت سازمان های دولتی و رسانه ملی (بخوانید رسانه دولتی) برای احمدی نژاد در میدان ولیعصر تهران برقرار شده بود.
او در سخنرانی اش ، با گذاشتن شال سبز ، اعلام کرد: <...من فرزند پیامبر هستم!!! .... > . و به هر شکل خواست خود را مربوط به ائمه اطهار نشان دهد و نمادی را که به این دلیل به موسوی منسوب بود، به نفع خود مصادره کند
تاکتیک مصادره : دوستانی که کمی عمیق تر با دنیای سیاست ارتباط دارند، با این اصطلاح نوظهور سیاسی آشنا هستند.
به طور خلاصه، این اصطلاح زمانی استفاده می شود که یک گروه سیاسی برای مقابله با گروه مخالف ، از باورها، نمادها و اعتقادات گروه دیگر به نفع خود و با نشان دادن آن به شکلی دیگر ، سعی در تخریب گروه مقابل و تبلیغ خود می کنند.
مثال های زیادی هم از آن در تاریخ جهان وجود دارد.
اما ! در ایران ... سال ها بود که این مسئله را به چنین شکل گسترده در دنیای سیاست ایران ندیده بودیم. تا اینکه فردی به نام محمود احمدی نژاد ظاهر شد!
- می دانیم که در مقابل جریان اصولگرایان که احمدی نژاد خود را در آن جای داده، جریان اصلاحات قرار دارد، و همچنین می دانیم که به علت گرایش قشر جوان و تحصیل کرده ، توجه به مسائل ملی و هنری و این دست موارد در جریان اصلاحات به وفور دیده می شود.
شروع تاکتیک مصادره حامیان احمدی نژاد (به دلیل اینکه بنده معتقدم حامیان او به اصول پایبند نیستند، از این پس به عنوان اقتدارگرایان از آنان نام می برم) از 4 سال پیش و دوره نهم ریاست جمهوری و با تغییر اشعار سرود <یار دبستانی من> برای ستایش و تبلیغ محمود احمدی نژاد صورت گرفت.
اوج استفاده آنان از این تاکتیک انتخابات دوره دهم بود. شروع آن هم از تغییر اشعار سرود معروف <ای ایران> برای ستایش دولت احمدی نژاد.
این اقدام در حالی صورت گرفت که این سرود زمزمه لبان حامیان اصلاحات و موسوی در ستادهای او بود.
مورد بعدی این تاکتیک پس از انتخابات بود، و در جشنی که به همت سازمان های دولتی و رسانه ملی (بخوانید رسانه دولتی) برای احمدی نژاد در میدان ولیعصر تهران برقرار شده بود.
او در سخنرانی اش ، با گذاشتن شال سبز ، اعلام کرد: <...من فرزند پیامبر هستم!!! .... > . و به هر شکل خواست خود را مربوط به ائمه اطهار نشان دهد و نمادی را که به این دلیل به موسوی منسوب بود، به نفع خود مصادره کند
نمونه دیگر این مسئله در قتل بانوی جوان معترض به نام <ندا آقاسلطان> بود. که پس از انتشار این جنایت اقتدارگرایان در جهان، آنان با دروغ پردازی سعی در نسبت دادن قتل او به منافقین کردند!
آخرین نمونه این تاکتیک، چند روز قبله در تیتر روزنامه حکومتی و دولتی <ایران> مشاهده شد.
پس از کشتار معترضین در روز شنبه، این روزنامه تیتری با این عنوان زد :
<... تلاش برای کودتایی آمریکایی سبز، علیه دولت ملی ...>
و در ادامه با شرح ماجرای کودتا علیه <دولت دکتر مصدق> ، آن را به محمود احمدی نژاد و وقایع این روزهای ایران نسبت داد.
حال سوالی مطرح می شود :
مگر همین دولت ملی و دکتر مصدق (که امروز اقتدارگرایان خود را به آن تشبیه می کنند) همان نیست که در این 4 سال در اوج مظلومیت بودند ؟
-- برای مثال در برخی شهرها محدود خیابان هایی که به نام دکتر مصدق بود، به <سید حسن نصرالله> تغییر نام پیدا کرد . . یا کتابهایی بر علیه او منتشر شد. حتی در برخی موارد از برگزاری همایش و مراسم برای او جلوگیری شد.
-- البته تنها وجه شباهت دو واقعه ، وجود شعبان بی مخ در آن سالها و لباس شخصی ها در این روزگار است--
خلاصه:
حامیان محمود احمدی نژاد نشان داده است که همواره در استفاده از مسائل عوام فریبانه مهارت خاصی دارند و یکی از این راه ها همین تاکتیک مصادره است.
حامیان وی، (با وجود بیزاری درونی از مسائل مصادره شده) در موارد اشاره شده ، مهارت خود را در استفاده از این تاکتیک نشان داده اند.
و از مهمترین ابزار آنان در این راه ، رسانه ملی (بخوانید دولتی) ، روزنامه هایی چون ایران، کیهان، قدس، رسالت، وطن امروز و ...، سایت هایی چون رجانیوز، فارس نیوز و... --که همه توسط افراد نزدیک به دولت اداره می شوند-- و نظریه پردازی افرادی چون فاطمه رجبی ، حسین شریعت مداری، و ... بوده است
