سلام خدمت هم باشگاهی های عزیز و خبیث و صد البته بیکار
امروز برای اولین بار با یه تاپیک کاملا جدی اومدم تا در هر یک مشکل با هم همفکری داشته باشیم....
داستان از این قراره که یکی از دوستان من تو خونواده ای زندگی میکنه که از اون خونواده های قدیمی و مرد سالارن و حرف حرف مرداست تا جایی که به خودشون اجازه میدن حتی تو کوچیکترین و ساده ترین مسائل زندگی دیگران دخالت کنن و براشون تعیین تکلیف کنن و کلا. برا خانوما شخصیت مستقل چندانی قائل نیستن.....این وضعیت برا این خانوم که کوچیکترین عضو این خونوادست مشکلات زیادی بوجود اورده و اونو از خیلی چیزا حتی ادامه تحصیل محروم کرده و فعالیت اجتماعی و حتی شخصی اون رو دچار مشکل کرده.....
حالا من میخوام شما اگه راهی برای حل این مشکل دارین بگین تا بتونیم با همفکری هم کاری کنیم که یا طرز فکره این اقایون عوض بشه یا تاثیر و میزان دخالتشون تو زندگی این دوستمون کم بشه.
اینم بگم که این خانوم از نظر مالی به خونوادش وابسته نیست اما به خاطر جنسیتش، وضعیت خونوادش و اینکه تو شهر کوچیکی زندگی میکنه برا مستقل شدن در مضیقست.
با تشکر...

امروز برای اولین بار با یه تاپیک کاملا جدی اومدم تا در هر یک مشکل با هم همفکری داشته باشیم....
داستان از این قراره که یکی از دوستان من تو خونواده ای زندگی میکنه که از اون خونواده های قدیمی و مرد سالارن و حرف حرف مرداست تا جایی که به خودشون اجازه میدن حتی تو کوچیکترین و ساده ترین مسائل زندگی دیگران دخالت کنن و براشون تعیین تکلیف کنن و کلا. برا خانوما شخصیت مستقل چندانی قائل نیستن.....این وضعیت برا این خانوم که کوچیکترین عضو این خونوادست مشکلات زیادی بوجود اورده و اونو از خیلی چیزا حتی ادامه تحصیل محروم کرده و فعالیت اجتماعی و حتی شخصی اون رو دچار مشکل کرده.....
حالا من میخوام شما اگه راهی برای حل این مشکل دارین بگین تا بتونیم با همفکری هم کاری کنیم که یا طرز فکره این اقایون عوض بشه یا تاثیر و میزان دخالتشون تو زندگی این دوستمون کم بشه.
اینم بگم که این خانوم از نظر مالی به خونوادش وابسته نیست اما به خاطر جنسیتش، وضعیت خونوادش و اینکه تو شهر کوچیکی زندگی میکنه برا مستقل شدن در مضیقست.
با تشکر...
