تادائو اندو
تادائو اندو
تولد: 13 سپتامبر 1941 اساکا ،ژاپن
آندو یک معمار ژاپنی است که به گونه ای از معماری که با نام معماری ناحیه گرایی نامیده شده نائل گشت.
آندو زندگی پر ماجرا و جالبی دارد که اشتغال به عنوان یک راننده کامیون در سالهایی از زندگی اش و همچنین قهرمان بوکس بودن بخشی از آن است.
و جالبتر از همه حرکت او از یک راننده کامیون و بوکسر به سوی معماری بدون هیچگونه آموزش رسمی در این زمینه(معماری) میباشد.
آندو در طراحی هایش از بتون به صورت اکسپوز و روباز استفاده میکند.
او همچنین به دلیل شیوه و سرمشق خاص خود که در برگیرنده مصالح ژاپنی و روح آن همچنین عملکرد و روح فضا و ایجاد آن از طریق زیبایی شناختی سبک مدرن و بین المللی شهرت دارد.
در سال 1969 او دفتر خود را تاسیس نمود.در سال 1995 او موفق به دریافت جایزه معماری pritzker شد.
معماری آندو به دلیل بهره گیری ویژه از نور طبیعی به شدت شهرت دارد. و همچنین خلق معماری که با سایت خود همخوانی داشته باشد و در عین حال آن را نابود نسازد.
اثرات این معمار در واقع ترکیبی از حجمهای سه بعدی هستند که مسیری را میپیمانند.
در واقع این مسیرها همان فضاهای درون و بیرون و واسط است که در طراحی ، آندو به این حجمها جهت میدهد که هرکدام در کدام مسیر گام نهد و به عنوان چه فضایی تعریف شود.
عناصر اصلي و متناقض معماري آندو، نظم، مردم و احساسات انساني است. در معماري آندو، عناصر به گونهاي متضاد با هم ارتباط مييابند. فرم در برابر فرم و فضا، داخل در برابر خارج و طبيعت در برابر هندسه قرار ميگيرد. به عبارت ديگر، معماري او، حاصل ارتباط متقابل اين عناصر است. آندو از جذابيت فرم صرفنظر كرده، بر جذابيت فضا تأكيد ميورزد. بيعلاقگي و بيتوجهي او به انزواي تأثيرگذار فرم و شخصيت كنايي آن، او را بر آن داشته است. شخصيت آندو نيز، از دو جنبهي متضاد شكل گرفته كه در يك وجود تفاهم يافتهاند؛ قدرت و منطق مردانه از يك سو، و مهرباني و احساسات زنانه از سوي ديگر.
آندو بر اين باور است كه فرم، از تأثير فضايي ميكاهد و در نتيجه، جذابيت معماري را محدود ميكند. در واقع، از ديد آندو، ارجحيت دادن به فرم به معناي ارجحيت بخشيدن به حس بينايي در ميان پنج حس و عدم توجه به عمق فضايي است. تأثير معماري با فرم كاسته ميشود؛ نفي فرم، به معناي نفي تصوير صرفاً بصري در فضاست.
معماري آندو، معماري «نفي و انكار» است. فضاهاي يگانه انگار او نيز حاصل همين نفي است. در حقيقت، او جامعهي مدرن و جهاني بودن را نفي ميكند. از نظر اجتماعي، نفي به معناي حمايت از استقلال شخصي و رهايي از يكنواختي مدرن ميباشد. اولين چيزي كه آندو نفي كرده، مفاسد جامعهي مدرن و ارزشهاي مدرن است (براي مثال، مقولهي راحتي). آندو راحتي مدرن را نفي كرده، تلاش ميكند ارتباط پويايي با جهان برقرار سازد. او راحتي را از معماري خويش دور كرده، به جاي آن، امكان حضور انسان و طبيعت را در كالبد معمارياش فراهم ميسازد.
و اما نزد معماران ايراني، اگر چه آندو چهرهي شناخته شدهاي است، ليكن تأثيرگذار نبوده و كمتر به او، نگرشش و مجموعهي گستردهي آثاري كه ارايه كرده، پرداخته شده است.
از بهترين نمونههاي معماري يگانه انگار آندو ميتوان به خانهي راو، خانهي آزوما، كليساي نور، معبد روكو و چايخانهي سوسيكان اشاره كرد. فضا در اين ساختمانها، داراي تناسبات موزون و در عين حال پر تنشي است. تنش فضا، به واسطهي مركزيت و روحانيت فضايي است. به راستي چگونه از فرمهاي ساده، اين چنين فضاهايي ايجاد ميشود؟ چه ارتباطي ميان فرم، فضا و مصالح وجود دارد. با بررسي بيشتر، در مييابيم كه اين فرمها ساده هستند، از مصالح ساده و يكساني ساخته شدهاند و داراي رنگي يكنواخت و يكدست ميباشند. اين فرمهاي ساده، فضاهاي خشك و مقدسي را ايجاد ميكنند. به عبارتي، فضا را يكنواخت ميسازند. ولي پس از آن، نور وارد ميشود. نوري كه نمادين، حياتبخش و خيره كننده است. بنابراين، فضاي خالص را به فضايي دراماتيك و هيجانانگيز تبديل ميكند. نور و سايه، فضا را از يكنواختي خارج ميسازد و به هندسهي آن جسميت ميبخشد. ما نبايد وضوح و روشني معماي يگانه انگار آندو را ناديده بگيريم. زيرا در زير سادگي اين نوع معماري، پيچيدگي و تضادي نهفته است. اين پيچيدگيهاي پنهان، در معماري دو گانه انگار و كثرتگرا ديده ميشود.
آندو از جذابيت فرم صرفنظر كرده و بر جذابيت فضا تأكيد ميكند. بيعلاقهگي و بيتوجهي او به انرژي تأثيرگذار فرم و شخصيت كنايي آن، او را به اين كار وا داشته است؛ زيرا فرم تأثير فضايي را خنثي ميكند و از جذابيت معماري ميكاهد. در واقع، ارجحيت دادن به فرم به معناي برتري بخشيدن به حس بينايي از ميان پنج حس و عدم توجه به عمق فضايي است. و اينها به دليل آن است كه فرم، از تأثير معماري ميكاهد.
نفي فرم، به معناي استفاده از فرمهاي ساده در معماري و انكار فرمهاي پيچيده است. چرا كه اين فرمها، معماري را از شخصيت واقعي خويش دور ميكند. نفي فرم به معناي نفي تصور صرفاً بصري از فضاست.
مصالح در ساده كردن فرم نقش بارزي ايفا ميكنند. اين موضوع، در نماي خانهي آزوما ديده ميشود. سادگي ورودي و اتصالات آن و پانلها، اين موضوع را تأييد ميكنند. تقريباً هيچ نوع بياني از جزء به جزء شدن فرمها وجود ندارد. در اينجا با معماري روبرو هستيم كه در نگاه اول، فاقد نظمي منطقي است؛ ولي در همان حال- با توجه به فرمهاي سادهي ساختمان- متوجه نظم هندسي خاصي ميشويم كه در سراسر آن به چشم ميخورد. به عبارتي، مصالح و فرمها از ديده ما پنهان مانده و تنها، يگانگي ارگانيك آن در ذهن باقي ميماند. به عبارت ديگر، ويژگيهاي بصري مصالح و فرم، در پشت آن يگانگي ارگانيك قرار ميگيرد. بنابراين، با خنثي كردن فرم و ايجاد نظمي ساده در آن ميتوان به معماري آرامشبخشي دست يافت.
خانه های روکو
83-1978
ایده : فرم پلکانی که به واسطه ی شیب زیاد زمین ایجاد شده ، باعث پدید آمدن مهتاب هایی با چشم اندازی متنوع برای خانه های مسکونی شده است . زندگی روزمره ، در خانه های مسکونی که هر کدام دارای شکل و اندازه ی منحصر به فردی می باشد ، حول این مهتابی ها می گذرد ؛ جایی که حضور طبیعت کاملا در آن احساس می شود .
ا
منبع : سایت لاجورد