من که هنوز نخوردم !!!
منتظر کجال جونم اجازه بده !!![]()
اگه دیر بجمبی , معصومه جان نوش جان می کننا

هیچی سرت بی کلا موند , الان هردوشو خورد


من که هنوز نخوردم !!!
منتظر کجال جونم اجازه بده !!![]()
چی چی نمیکنی؟؟!!!
ینی چی منظورت چیه؟؟![]()
عیبی نداره نوش جونش ...اگه دیر بجمبی , معصومه جان نوش جان می کننا
هیچی سرت بی کلا موند , الان هردوشو خورد(کلاتم گذاشت رو سر خودش
)
اسپم ( یعنی , همین کاری که می کنیمبحثو هی عوض می کنیم و هی کشش می دیم )
عیبی نداره نوش جونش ...
ببخشید الان بحث سر چیه که من خاستم عوضش کنم هااااااا !!!!!!!![]()
گوارای وجودش
به نکته ی خوبی اشاره کردیبرو صفحه های قبل پیدا کردی به منم بگو
من که همش دارم بحثو منحرف می کنمعمرا بتونی سر نخی گیر بیاری
![]()
حالا چرا رفته من منتظرم بیاد شربتشو انتخاب کنه[/QUOTE
چیو انتخاب کنه دیگه؟ دو تا اخریو من خوردم. فقط یکی مونده
همون یکی مونده هنوز یا نه؟
خیییییلیییییی بجنسی !!!!!
بحثو عوض کردی تا برام ازونا نیاری هاااااا ؟؟؟!!!!![]()
همون یکی مونده هنوز یا نه؟
نه بابا کچل جان نوش جانش کرد
بیا , اینا رو با هم بخوریم![]()
از همون اول شکمو بود
مرسی/
من اصل جنسم
من فقط کارم رد وبدل تاپیکهتا حالا سابقه ی رد وبدله "چیز: رو نداشتم
![]()
آره جون خودت !!!![]()
اصلا به من می آد اهل چیز باشم؟من کلا با چیزهایی که به چیز مربوط بشه مشکل دارم , گلاب به روتون می بینم چیز می شم
حالا چه چیزی می خوای؟شاید تو انبار داشتم
![]()
هیچی میخام خفت کنم![]()
من شناگر ماهری هستمالانم تو فضا دارم شنا می کنم
![]()
میدونستم روت نمیشه حساب کرد منم میرم از یکی دیگه میگیرم![]()
راهزن ها ( گرما ) از آن اتاق تاریک خارج شدند و سریع از آنجا دور شدند
ولی فانوس تنهایی رمز ورد به آن اتاق را به یاد داشت
و شروع به خواندن آن رمز کرد
کرسی کرسی باز شو
و اینگونه بود که فانوس تنهایی وارد اتاقی شد
که کرسی در میان آن بود
روی طاقچه ای این اتاق پر بود از خاطرات گذشته
و راهزنان انواع آجیل و خوراکی زمستانی را روی کرسی چیده بودند
و این گونه بود
که برای سومین بار
فانوس تنهایی
به لطف خدا
تاپیک کرسی را باز کرد
با تشکر از آبجی سایه و آقا محسن و تمام بچه های زیر کرسی
اوه اوه اوه...چه خاكي گرفته اينجارو.....
ايشالا فردا صبح با برو بچه هاي گل تالار بايد بيايم اينجا رو آب و جارو كنيم
اميدوارم مثل هميشه اين كرسي به قوت خودش و با همت داداش وحيد گرم و دلچسب باقي بمونه.
شاد باشيد.
![]()
اي ول كرسي
زود ابو جارو كنيد اينجارو
ياد قديماي خونه مادر بزرگم افتادم
انقده خاطره دارم از كرسي
خب فعلا که کسی اینجا نیست.
خودت دست به کار شو دیگه. جارو همون گوشه است
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
![]() |
((تشکر از بچه های زیر کرسی و زیر آسمان باشگاه مهندسان )) | ادبیات | 16 | |
![]() |
دلت برای قصه های بچگیت تنگ شده؟بیا تو کودک گذشته... | ادبیات | 2 | |
P | آخرين قصه | ادبیات | 1 |