بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم
- شروع کننده موضوع فانوس تنهایی
- تاریخ شروع
milad36
عضو جدید
ما كه داريم ميريم از قول ما بهيش سلام برسون!نوچ , آزی جون الان میاد
بیچاره همئن یه خوشه داره, بیا من 3 تا دارم یکیش واسه داداشی
داداشي خوابا ي خوب ببيني و فرداهاي شاد برات آرزو مي كنم ، راستي ديروزيه يكي از شاگردام بود! باي.
نخواستيم بي خيال شبت خوشنمیخوام بیارم
مرسی , این چایی خوردن داره
شبت بخیر
راستی وضعیت نت چرا انقد داغونه , اصلا کلی طول می کشه!!!
نه، داغون نیست. خوبهمرسی , این چایی خوردن داره
شبت بخیر
راستی وضعیت نت چرا انقد داغونه , اصلا کلی طول می کشه!!!
milad36
عضو جدید
milad36
عضو جدید
سلام ،آرش جون من از سكوت شب واسه مطاله اسفاده مي كنم و 4-5 ساعتي تو روز استراحت مي كنم .میلاد جون , صبح تا چند خوابی؟
سلام....
روزي مردي به سفر ميرود و به محض ورود به اتاق هتل ، متوجه ميشود که هتل به کامپيوتر مجهز است . تصميم ميگيرد به همسرش ايميل بزند . نامه را مينويسد اما در تايپ ادرس دچار اشتباه ميشود و بدون اينکه متوجه شود نامه را ميفرستد . در اين ضمن در گوشه اي ديگر از اين کره خاکي ، زني که تازه از مراسم خاک سپاري همسرش به خانه باز گشته بود با اين فکر که شايد تسليتي از دوستان يا اشنايان داشته باشه به سراغ کامپيوتر ميرود تا ايميل هاي خود را چک کند . اما پس از خواندن اولين نامه غش ميکند و بر زمين مي افتد . پسر او با هول و هراس به سمت اتاق مادرش ميرود و مادرش را بر نقش زمين ميبيند و در همان حال چشمش به صفحه مانيتور مي افتد:
گيرنده : همسر عزيزم
موضوع : من رسيدم
ميدونم که از گرفتن اين نامه حسابي غافلگير شدي . راستش انها اينجا کامپيوتر دارند و هر کس به اينجا مي اد ميتونه براي عزيزانش نامه بفرسته . من همين الان رسيدم و همه چيز را چک کردم . همه چيز براي ورود تو رو به راهه . فردا ميبينمت . اميدوارم سفر تو هم مثل سفر من بي خطر باشه . واي چه قدر اينجا گرمه !!......
روزي مردي به سفر ميرود و به محض ورود به اتاق هتل ، متوجه ميشود که هتل به کامپيوتر مجهز است . تصميم ميگيرد به همسرش ايميل بزند . نامه را مينويسد اما در تايپ ادرس دچار اشتباه ميشود و بدون اينکه متوجه شود نامه را ميفرستد . در اين ضمن در گوشه اي ديگر از اين کره خاکي ، زني که تازه از مراسم خاک سپاري همسرش به خانه باز گشته بود با اين فکر که شايد تسليتي از دوستان يا اشنايان داشته باشه به سراغ کامپيوتر ميرود تا ايميل هاي خود را چک کند . اما پس از خواندن اولين نامه غش ميکند و بر زمين مي افتد . پسر او با هول و هراس به سمت اتاق مادرش ميرود و مادرش را بر نقش زمين ميبيند و در همان حال چشمش به صفحه مانيتور مي افتد:
گيرنده : همسر عزيزم
موضوع : من رسيدم
ميدونم که از گرفتن اين نامه حسابي غافلگير شدي . راستش انها اينجا کامپيوتر دارند و هر کس به اينجا مي اد ميتونه براي عزيزانش نامه بفرسته . من همين الان رسيدم و همه چيز را چک کردم . همه چيز براي ورود تو رو به راهه . فردا ميبينمت . اميدوارم سفر تو هم مثل سفر من بي خطر باشه . واي چه قدر اينجا گرمه !!......
روزی مردی خواب عجیبی دید، او دید که پیش فرشته‌هاست و به کارهای آنها نگاه می‌کند، هنگام ورود، دسته بزرگی از فرشتگان را دید که سخت مشغول کارند و تند تند نامه‌هایی را که توسط پیک‌ها از زمین می‌رسند، باز می‌کنند، و آنها را داخل جعبه می‌گذارند. مرد از فرشته‌ای پرسید، شما چکار می‌کنید؟!
فرشته در حالی که داشت نامه‌ای را باز می‌کرد، گفت: این جا بخش دریافت است وما دعاها و تقاضاهای مردم از خداوند را تحویل می‌گیریم. مرد کمی جلوتر رفت، باز تعدادی از فرشتگان را دید که کاغذهایی را داخل پاکت می‌گذارند و آنها را توسط پیک‌هایی به زمین می‌فرستند.
مرد پرسید: شماها چکار می‌کنید؟! یکی از فرشتگان با عجله گفت: این جا بخش ارسال است، ما الطاف و رحمت‌های خداوندی را برای بندگان می‌فرستیم.
مرد کمی جلوتر رفت و دید یک فرشته‌ای بیکار نشسته است مرد با تعجب از فرشته پرسید: شما چرا بیکارید؟!
فرشته جواب داد: این جا بخش تصدیق جواب است. مردمی که دعاهایشان مستجاب شده ، باید جواب بفرستند، ولی فقط عده بسیار کمی جواب می‌دهند. مرد از فرشته پرسید: مردم چگونه می‌توانند جواب بفرستند؟! فرشته پاسخ داد: بسیار ساده فقط کافیست بگویند *خدایا شکر*
فرشته در حالی که داشت نامه‌ای را باز می‌کرد، گفت: این جا بخش دریافت است وما دعاها و تقاضاهای مردم از خداوند را تحویل می‌گیریم. مرد کمی جلوتر رفت، باز تعدادی از فرشتگان را دید که کاغذهایی را داخل پاکت می‌گذارند و آنها را توسط پیک‌هایی به زمین می‌فرستند.
مرد پرسید: شماها چکار می‌کنید؟! یکی از فرشتگان با عجله گفت: این جا بخش ارسال است، ما الطاف و رحمت‌های خداوندی را برای بندگان می‌فرستیم.
مرد کمی جلوتر رفت و دید یک فرشته‌ای بیکار نشسته است مرد با تعجب از فرشته پرسید: شما چرا بیکارید؟!
فرشته جواب داد: این جا بخش تصدیق جواب است. مردمی که دعاهایشان مستجاب شده ، باید جواب بفرستند، ولی فقط عده بسیار کمی جواب می‌دهند. مرد از فرشته پرسید: مردم چگونه می‌توانند جواب بفرستند؟! فرشته پاسخ داد: بسیار ساده فقط کافیست بگویند *خدایا شکر*
aramesh_sahar
کاربر فعال
سلام دوستان کرسی نشین
خوبین؟
اوه این 6مین بارمه میام اینجا
خوبین؟
اوه این 6مین بارمه میام اینجا
سلام دوستان کرسی نشین
خوبین؟
اوه این 6مین بارمه میام اینجا
سلام,خوش اومدی کرسی خودتونه
aramesh_sahar
کاربر فعال
به پس بقیه بچه ها کجا هستن
من چند نفری رو میشناسم ولی هیچ کدوم نیستن !!
شما خوبی؟
مثل اینکه فقط شمایی اینجا
من چند نفری رو میشناسم ولی هیچ کدوم نیستن !!
شما خوبی؟
مثل اینکه فقط شمایی اینجا
به پس بقیه بچه ها کجا هستن
من چند نفری رو میشناسم ولی هیچ کدوم نیستن !!
شما خوبی؟
مثل اینکه فقط شمایی اینجا
آخه ما اینجا داستان داریم, بچه های من
(دوستای عزیزم ) تو زمینه ی الهاماته غیبی دستی بر آتش دارن تا وقی که من "تشکر " هام تموم نشه نمی آن
سلامسلام شب به خیر مقصود جان
بچه ها کجایین؟ من تا 1:15 می خوام باشم,چرا نیستین؟
منم از دومي خيلي خوشم اومد!
مقصودهمين دوربراييم
راستي از كجا فهميدي به ما خوشه ندادن؟بهش خوشه ندادن , به خاطره همین لج کرده
سلامسلام دوستان کرسی نشین
خوبین؟
اوه این 6مین بارمه میام اینجا
به به ببين كي اينجاست
شما زير آسمون اومده بودي درسته؟ خوشحالم كه زير كرسيم مي بينمت
aramesh_sahar
کاربر فعال
سلام,خوش اومدی کرسی خودتونه
بله یه چیزایی در مورد کرسی میدونمآخه ما اینجا داستان داریم, بچه های من
اینجا انگاری واسه خودش قوانینی داره
ما چند باری اومدی که هی قوانین رو رخمون کشیدن
ولی پیداشون نیست
اسمشون سردار بود و مامور اطلاعات و چند نفر دیگه
آخه ما اینجا داستان داریم, بچه های من
aramesh_sahar
کاربر فعال
مرد قانون يه چند روزيه پيداش نيستبله یه چیزایی در مورد کرسی میدونم
اینجا انگاری واسه خودش قوانینی داره
ما چند باری اومدی که هی قوانین رو رخمون کشیدن
ولی پیداشون نیست
اسمشون سردار بود و مامور اطلاعات و چند نفر دیگه
راحت باشين بچه ها
علیک سلام آبجی کوچولوسلام
منم از دومي خيلي خوشم اومد!
همين دوربراييم
راستي از كجا فهميدي به ما خوشه ندادن؟
فکر کردی فقط به تو الهام غیبی می شه
بله یه چیزایی در مورد کرسی میدونم
اینجا انگاری واسه خودش قوانینی داره
ما چند باری اومدی که هی قوانین رو رخمون کشیدن
ولی پیداشون نیست
اسمشون سردار بود و مامور اطلاعات و چند نفر دیگه
راستش من تا حالاش از قوانین ,تبعیت نکردم, ولی بع زودی با یه پسه گردنی , سرکار علیه "آرامش خانوم " منو از این تا پیک پر ت می کنه
يادش بخير عجب روزاي سختي بودنه اتفاقا همین زیر کرسی بود
که مامور اطلاعات و سردار و فانوس تنهایی که هی مسخره در میاوردن
من همش در حال فرار بودم ولي الان ديگه جايگاهم ثابت شده
aramesh_sahar
کاربر فعال
مرد قانون يه چند روزيه پيداش نيست
راحت باشين بچه ها
بله آرامش حق دارنعلیک سلام آبجی کوچولو
فکر کردی فقط به تو الهام غیبی می شه
e
نیست
چرا ؟ کاش بود سلام برسون خدمتش بگو تا قوانین مارو اجرا نکنی ما هم قوانین شما رو اصلا و ابدا اجرا کنیم بگو اجرا نکنه عزلش میکنیم
راستش من تا حالاش از قوانین ,تبعیت نکردم, ولی بع زودی با یه پسه گردنی , سرکار علیه "آرامش خانوم " منو از این تا پیک پر ت می کنه
نظم همیشه تو بی نظمیه
بله آرامش حق دارن
نظم همیشه تو بی نظمیه
خوشبختانه ,من لیاقته دیدنشو پیدا نکردم
وگرنه تا حالا شیفته ی من می شد و منو دربونه کرسی می کرد
[
حالا این مرد قانون کیه؟
خوب امشب بساطه نخود چي خورون راه افتادهاخوشبختانه ,من لیاقته دیدنشو پیدا نکردم
Similar threads
| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
|---|---|---|---|---|
|
((تشکر از بچه های زیر کرسی و زیر آسمان باشگاه مهندسان )) | ادبیات | 16 | |
|
دلت برای قصه های بچگیت تنگ شده؟بیا تو کودک گذشته... | ادبیات | 2 | |
| P | آخرين قصه | ادبیات | 1 |
Similar threads
-
((تشکر از بچه های زیر کرسی و زیر آسمان باشگاه مهندسان ))
- شروع شده توسط فانوس تنهایی
- پاسخ ها: 16
-