به نفر قبلیتون یه شعر هدیه بدین

[naghmeirani]

زندگی گرمی دلهای به هم پیوسته ست
تا در آن دوست نباشد همه درها بسته ست

 

[eksir]

هر كه‌ دلارام‌ ديد از دلش‌ آرام‌ رفت‌
چشم‌ ندارد خلاص‌ هر كه‌ در اين‌ دام‌ رفت

 

[گلابتون]

به عقوبت تمام دردها​

اگر میخواهی بباری

آنگونه ببار که لااقل رودی شوی​

 

[naghmeirani]

مهم نیست قفل ها دستِ کیه؟مهم اینه که کلید ها دستِ خداست.....

 

[vergilangleos]

دمی با غم بسر بردن
جهان یکسر نمی ارزد

 

[Comet1986]

از غم جدا مشو که غنا مي‌دهد به دل
اما چه غم غمي که خدا مي‌دهد به دل

گريان فرشته‌ايست که در سينه‌هاي تنگ
از اشک چشم نشو و نما مي‌دهد به دل

تا عهد دوست خواست فراموش دل شدن
غم مي‌رسد به وقت و وفا مي‌دهد به دل

دل پيشواز ناله رود ارغنون نواز
نازم غمي که ساز و نوا مي‌دهد به دل

اين غم غبار يار و خود از ابر اين غبار
سر مي‌کشد چو ماه و صلا مي‌دهد به دل

اي اشک شوق آينه‌ام پاک کن ولي
زنگ غمم مبر که صفا مي‌دهد به دل

غم صيقل خداست خدا يا ز مامگير
اين جوهر جلي که جلا مي‌دهد به دل

قانع به استخوانم و از سايه تاجبخش
با همتي که بال هما مي‌دهد به دل

تسليم با قضا و قدر باش شهريار
وز غم جزع مکن که جزا مي‌دهد به دل

 

[rama22707]

زندگی شوق رسیدن به همان فردائیست که نخواهد آمد
تو نه در دیروزی و نه در فردائی
ظرف امروز پر از بودن توست (زندگی را دریاب )

 

[rama22707]

هوا ; نفس ;همه ی من زمین ;زمان شده ای
چقدر حس قشنگیست اینکه می بینم برای روز و شبم مثل آب و نان شده ای

 

[MOON.LIGHT]

ستاره وقتي ميشكنه ميشه شهاب
اما
دل وقتي ميشكنه ميشه سوال بي جواب

 

[eksir]

در کوی نيک نامی ما را گذر ندادند
گر تو نمی‌پسندی تغيير کن قضا را

 

[*** s.mahdi ***]

تا چند در غم دل، آتش به جان توان زد

غـيـبـــي بـــه پــاي دود ســوز نـهــان تــوان زد

آخـــر مـگـــر گـــره بــرآتــش فـشــان تــوان زد

راهــي بــزن كــه آهــي بــرســاز آن تــوان زد

 

[rama22707]

قطار می رود ; تو می روی ;تمام ایستگاه می رود و من چقدر ساده ام که سالهای سال در انتظار تو کنار این قطار رفته ایستاده ام
وهمچنان به نرده های ایستگاه رفته تکیه داده ام.

 

[tirmah]

ای تو بهار و باغ من چشم من و چراغ من
بی همگان به سر شود بی تو به سر نمی شود

 

[گلابتون]

 

[eksir]

به عمق دریا ، به وسعت صحرا
بلندی کوههای راستینی
و ایستایی را در تو می بینم
گام های استوار را در تو می جویم
من تو را می شناسم ، از دور دست رویا
عشق پناه گرفته در وجودت
آسان می کند ، شناخت دریا را
مهر درمان ناپذیرت
آسان می کند شناخت صحرا را
صداقت و ایمانت
آسان می کند باور کوهها را
من تو را می شناسم

 

[*** s.mahdi ***]

شب می رسد ز راه , راه هميشگی
شب , با همان ردای سياه هميشگی
ترديد, در برابر, بد, خوب,نيستی
چشمت چراغ سبز و, سه راه هميشگی
عاشق شدن گناه بزرگيست- گفته اند
ماييم و ثقل بار گناه هميشگی

 

[naghmeirani]

هیچ قفلی نیست در بازارِ امکان بی کلید

بستگی ها را گشایش از درِ یزدان طلب

 

[mohx]

بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم،
همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم...

 

[naghmeirani]

زندگی گرمی دلهای به هم پیوسته ست
تا در آن دوست نباشد همه درها بسته ست

 

[mohx]

ساقی

ساقی

بس که شستیم به خوناب جگر جامه ی تن
نه از او تار به جا ماند و نه پود ای ساقی

 

[sabahat]

دلا معاش چنان کن که گر بلغزد پای


فرشته ات به دو دست دعا نگه دارد.

 

[naghmeirani]

روي هر پله كه بايستي خدا يك پله بالاتر ه
نه به اين خاطر كه خداست!
به اين خاطر كه دستتو بگيره!!!

 

[ELLY775]

جان می دهم به گوشه ی زندان سرنوشت
سر را به تازیانه ی او خم نمیکنم
افسوس بر دو روزه ی هستی نمی خورم
زاری براین سراچه ی ماتم نمی کنم

 

[vergilangleos]

یکی بود یکی نبود
غیر از خدا هیچکس نبود

 

[Mitra_Galaxy]

لبخند تو خلاصه خوبیهاست
لختی بخند خنده گل زیباست
پیشانیت تنفس یک صبح است
صبحی که انتهای شب یلداست
در چشمت از حضور کبوترها
هر لحظه مثل صحن حرم غوغاست
رنگین کمان عشق اهورایی
از پشت شیشه دل تو پیداست
فریاد تو تلاطم یک طوفان
آرامشت تلاوت یک دریاست
با ما بدون فاصله صحبت کن
ای آن که ارتفاع تو دور از ماست ...

 

[zahra97]

[FONT=comic sans ms,sand]و اینک لبخند می زنم[/FONT]
[FONT=comic sans ms,sand]به عبور لحظه های شیرین[/FONT]
[FONT=comic sans ms,sand]و نگاه می کنم به آسمان آبی[/FONT]
[FONT=comic sans ms,sand]و جان می گیرم با حضور تو[/FONT]
[FONT=comic sans ms,sand]مرا همراه باش[/FONT]

 

[Mitra_Galaxy]

هر چی آرزوی خوبـــــــــــــــــــــــــــــه مال تو ...

 

[raha]

من به هر حال که باشم به تو می اندیشم.
تو بدان این را، تنها تو بدان!
تو بیا
تو بمان با من،تنها تو بمان!!
جای مهتاب به تاریکی شب ها تو بتاب
من فدای تو، به جای همه گل ها تو بخند. . .

 

[گلابتون]

نگاهت را به تماشا مینشینم ​

وقتی هزار غزل نهفته داری​

دستانت را باز کن​

برایم همیشه ترانه داری​

گرچه رفته ای سراغ آرزوهات​

اما بازهم ​

عطر خوش عشق را هدیه داری​

 

[*** s.mahdi ***]

یا رب این نوگل خندان که سپردی به منش
می سپارم به تو از چشم حسود چمنش
گرچه از کوی وفا گشت به صد مرحله دور
دور باد آفت دور فلک از جان و تنش ​