7-9 تا پرسپکتیو؟؟ اونم هاشور؟؟ رستگار شدی رفت!
شما رتبه اولی علی
یکم از این دیتیل و اینات بذار اینجا خوب مستفیض بشیم
با این توصیفی هم که تو از منظر کردی من برم بمیرم دیگه!
اخه مگه ابرنگ مجازه؟
چرا آخه من دست رو هرچیزی بذارم باید اینقدر پیچیده بشه
یکم دیگه از اونچه سر اسکیس منظر دیدی توصیف میکنی؟
ویه سوال دیگه: قبلا این موضوع رو تمرین کرده بودی؟
ممنون.
الان چند تا شیت آپلود می کنم.
یعنی منظر رو من خوب کار کردم و کارم رنگ هم داشت ولی تو راهرو که 10 تا کار دیدم ، گفتم اینا یه ساله دارن تمرین می کنن تا از منظر قبول شن.حقشونم بود.
هدف من معماری و تو اون خوبم.
مثلا یه کار دیدم که پرونده رو باز کرده بود و یه شیت 50 در 65 دیده بود. یعنی وسطش یه پرسپکتیو آگزونو کشیده بود و دورش توضیحات و پلان و مقطع.یعنی نصف پرسپکتیو تو یه شیتو ونصف دیگش تو اون یکی.راندو اش عالی بود.
یکی دیگه با 30 یا 40 تا مارکر راندو کرده بود که من قشنگ تر از اون کار ندیده بودم.
یکی فقط با آبرنگ کار کرده بود که خیلی قشنگ بود.یکی هم رنگ روغن و آبرنگ.
طرف در عرض 2 ساعت یه کار قوی با راندو عالی تحویل داد ، در حالی که من ساعت سوم اسکیس پاشو شدم رفتم.
+++++++++++++++++++++++
موضوع نگار خانه واسه کسی که کلاس خانم سپیده علی محمد زاده یا استاد شقاقی رو رفته بود ، خیلی آسون بود. من که کلاس خانم سپیده رو رفتم و یه موضوع داشتیم به نام سرای شهر که
تو کارگاه کار کردیم و یه کار هم استاد سر کلاس گفت و موضوعش خانه هاش صنفی بود و گفته بود 50 درصد سوالات کنکور همینه و با اسمش بازی می کنن.
موضوع آسون تر از این نبود.فضاهای جمعی باز و نیمه باز و کانسپت ، مهمترین بخش این اسکیس بودن.
++++++++++++++++++++++
بعد از ظهر هم یکی از بچه که با غفاری خودمون حرف زده بود ، بهش گفته بود که کانسپت مهمه و تو اسکیس معماری به راندو اهمیت نمی دن.من که کارام همیشه رنگی بود ، ریسک کردم و بدون رنگ کار کردم و کار خوبی شد ، چون دیگه وقت واسه راندو نذاشتم تونستم دیتیل و پرسپکتیو های زیادی بزنم.
++++++++++++++++++++
الان هم چند تا شیت دیتیل که مخصوص خودمه و نشستم کار کردم رو واستون می فرستم و حدود 70 درصد دیتیل هام از اینا بود با کمی تغییر و البته بصورت دستی.
خوب کار کردی افرین
.دیگه تهران گرفتم.کلا احساس می کنم داوری خیلی سخت بشه . 
اقلیم رو شمال گرفتم ولی وسط کارم پشیمون شدم چرا شمال گرفتم چون که اقلیمای گرم وخشک بنظرم جا برا کار بیشتر داشت ولی دیگه دیر شده بود برا عوض کردن من ورودیم با یه رواق به ایوان می رسید از اونجا به یه هشتی تاریک از هشتی به لابی اصلی که وید می خورد نور از زیر سقف دور تا دور سقف مثل مسجد شیخ لطف الله به لابی می خورد ولابی رو روشن می کرد و... دیگه حالا ببینیم چی می شه
