بت های زمانه ی ما

Spectrum

کاربر فعال تالار زبان انگلیسی ,
سلام دوستان مهربانم :gol:

چندی پیش کتابی میخوندم که در اون یک سوال توجه منو به خودش جلب کرد.

لطفا با کمی تامل نظرتون رو به اشتراک بگذارید.

از همه کسانی که شرکت میکنند، سپاسگذارم
:gol:

***
بت پرستان عصر جاهلیت 360 بت مپرستیدند، امروزه بسیاری از انسان ها هزاران بت برای خود تراشیده و می پرستند.

بت های بزرگ روزگار ما چه هستند؟
 

M.Adhami

عضو جدید
کاربر ممتاز

با سلام

امروزه شرک خفی گریبانگیر خیلی از انسان ها شده است

یعنی گاها فک می کنم بدون توجه خدا موارد زیر براشون کار انجام می ده
اولیش پول می تونه باشه
خونه - ماشین - انسانها دیگه- کار - ائمه اطهار - مدرک - آمریکا! .............................

اینا که گفتم برا مسلموناستا
والا شرک بقیه ادیان واضحه

تعریفای زیرم بدونیم بد نیست.........


قديما بت ها مظهر شرك بودن الان در جامعه نوين مظاهر نوين شرك چيه؟

شناخت مصاديق ومظاهر شرك در هر عصري مبتني بر شناخت ماهيت شرك است. پرستش عملي است كه باعث انس پرستنده و عابد به معبود و پرستش شونده مي شود. هدف دين پرستش توحيدي خداوند است براي اين منظور كه انسان تنها با خداوند انس پيدا كند، زيرا تنها راه موفقيت و تعالي انسان در انس خالصانه و عاشقانه با محبوب يگانه هستي است و شرك يعني انس به غير خدا كه در حقيقت آفت اصلي توحيد و انس با خدا است. معناي انس هم اين است كه انسان به چيزي به اندازه اي نزديك و همنشين شود كه آن چيز در او تاثير بگذارد. مانند آهن كه چون همنشين آتش شود، به صفات آتش متصف مي شود و رنگ و حرارت آتش به خود مي گيرد. انس با خدا هم موجب صبغه الله مي شود، صبغه الله و من احسن من الله صبغه.يعني انسان در اثر انس به خدا به رنگ خدا در مي آيد و صفات الهي را به خود مي گيرد و چه زيبا و نيكو است رنگ خدايي به خود گرفتن.

به هر چيزي كه انسان انس پيدا كند و آن چيز در تضاد با انس با خدا باشد، مظاهر شرك و بت پرستي خواهد بود. در قديم بت هاي چوبين و سنگين مظاهر شرك بودند و در حال حاضر بر اساس انديشه اومانيسم كه فرهنگ رايج و دارج زمان ما در كشورهاي غربي است، انسان از خود بتي ساخته و به پرستش خود مشغول است. اگر علم و فن آوري هم به گونه اي دنبال شود كه انسان را از ياد خدا غافل كند، اين هم مي شود مظاهر شرك و بت پرستي و قس علي هذا...

توضيح بيشتر در مورد اقسام شرك:

در يك برآيند كلى از ديدگاه قرآن، شرك به دو قسم اعتقادى و اخلاقى تقسيم مى‏شود. امّا به يك نظر دقيق و ظريف، شرك اخلاقى نيز به شرك اعتقادى بر مى‏گردد. از مجموع آيات قرآن، مى‏توان نكات برجسته ذيل را در اين باره برشمرد:

1. شرك‏ورزى، نشانه بى خردى است.بقره (2)، آيه 170.

2. پندار وجودِ همانند براى خدا، برخاسته از جهل و نادانى است؛ چه اينكه براى خدا شريك و همانند پنداشتن، با علم و انديشه صحيح ناسازگار است. همان، آيه 22. از اين رو، از نظر قرآن ريشه شرك «ندانستن» است و مشركان مردمى جاهل و نادان‏اند. روم (20)، آيات 30 - 32؛ يوسف (12)، آيه 39 و 40؛ بقره (2)، آيه 118 و 113. 3

. شرك علم‏پذير نيست؛ يعنى، شرك معلوم واقع نمى‏شود، چون معدوم بالذات است و چيزى كه معدوم بالذات است، متعلق علم قرار نمى‏گيرد؛ زيرا علم يك امر وجودى است و هرگز به امر عدمى تعلق نمى‏گيرد. خداوند متعال در سوره لقمان آيه 15 مى‏فرمايد: «اگر پدر و مادر اصرار ورزيدند كه شما به چيزى كه علم نداريد شرك بورزيد، از آنان اطاعت نكنيد». در اين باب نگا: جوادى‏آملى، عبدالله، تفسير موضوعى قرآن، ج 4، ص 138و139.

4. در بعضى از آيات، «شك» نيز منشأ شرك دانسته شده است. نمل (27)، آيه 66؛ هود (11)، آيه 62 و 110.

5. پاره‏اى از آيات، نشانگر اين حقيقت است كه مشركان، در جهل مركب فرو رفته‏اند؛ يعنى، در عين اينكه جاهل‏اند، خود را عالم به حقيقت مى‏پندارند. يس (36)، آيات 6 و 9 و 10؛ روم (30)، آيه 59.

6. بر اساس بعضى از تفاسير، سه نوع جهل دست به دست يكديگر داده و سرچشمه شرك و بت پرستى مى‏گردد: الف - جهل نسبت به خداوند و اينكه نمى‏تواند هيچ‏گونه همتا، شبيه و مانند داشته باشد. ب - جهل انسان به مقام خويش كه برتر از همه مخلوقات الهى است. ج - جهل به جهان طبيعت و بى ارزش بودن جمادات در برابر موجودى همچون انسان. نگا: پيام قرآن، ج اوّل، صص 86 - 87.

7. قرآن مجيد، دو انگيزه براى گرايش به شرك را مهم تلقى مى‏كند: الف) تصور دور بودن خالق از مخلوق؛ خداوند متعال براى ردّ اين انگيزه، آيات متعددى نازل فرموده است نگا: ق (50)، آيه 16؛ زمر (39)، آيه 36؛ غافر (40)، آيه 60؛ آل عمران (3)، آيه 29.. ب) تفويض تدبير جهان به خدايان كوچك‏تر، كه براى ردّ آن، آياتى نازل شده است. نگا: اعراف (7)، آيه 54؛ يونس (10)، آيه 31 و 32.

8. مشركان علاوه بر آنكه در شرك خود از برهان، تعقّل و دليل سود نمى‏جويند، برهانى بر مدعاى خود نيز اقامه نمى‏كنند. مؤمنون (23)، آيه 117.

9. از ديدگاه قرآن شرك ظلمى عظيم است لقمان (31)، آيه 13.؛ زيرا با شرك مهم‏ترين حق و عدل (عدل توحيدى) از ميان مى‏رود.

10. گاهى آيات قرآن، مشركان را همسو و همسان با كافران تلقى كرده است. توبه (9)، آيه 30 و الميزان، ج 4، ص 371.

11. علاوه بر انگيزه و دلايل معرفت شناختى، عوامل روان‏شناختى نيز در شرك مشركان مطرح است؛ عواملى چون حسادت نساء (4)، آيه 54.، گناه آل عمران (3)، آيه 112.، دشمنى با خداوند، پيامبر و دين مدثر (73)، آيات 11 - 25. و ... .

12. بر اساس آيات قرآن، «توحيد» شجره طوبايى است كه برگ‏ها و شاخه‏هاى آن، اخلاق، عبادات و طاعت است؛ ولى «شرك» شجره خبيثه‏اى است كه ريشه در جهنم دارد صافات (37)، آيه 64 و 65. و همواره آتش به بار مى‏آورد و تمام شاخه‏هاى آن، معصيت و تمام برگ‏هاى آن گناه است. اين شجره خبيثه، از جهنم سر بر مى‏آورد و ميوه آن اخلاق رذيله و كارهاى ناپسند است. از همين رو گفته‏اند: ممكن نيست كسى گناه كند، در حالى كه توحيدش، توحيد ناب و خالص است؛ چنان‏كه ممكن نيست كسى مطيع خدا باشد، در حالى كه مشرك است. در روايات آمده است كه: «زناكار زنا نمى‏كند، در حالى كه مؤمن است و سارق دزدى نمى‏كند، در حالى كه مؤمن است». بحارالانوار، ج 66، ص 63، ح 7 و 8 و ص 67، ح 17، كافى، ج 2، ص 32، ح اوّل؛ (در اين باب نگا: جوادى آملى، عبدالله، تفسير موضوعى قرآن، ج 7، ص 384).

13. از ديدگاه آيات، روى آوردن به مظاهر شرك، زمينه ساز غفلت از ياد خدا و ترك نماز است مائده (5)، آيه 91. و شرك به خداوند، آدمى را به دلهره و هراس گرفتار مى‏سازد. بقره (2)، آيه 113.

14. از يك ديدگاه، شرك در آيات قرآن، دو نوع است: شرك در طاعت و شرك در عبادت. شرك در عبادت آن است كه انسان، غير خداوند را عبادت كند و شرك در طاعت، شركى است كه آدمى از غير خداوند - مثلاً شيطان - اطاعت و فرمان‏هاى او را اجرا كند. آيه (ما يؤمن اكثرهم بالله الا و هم مشركون)؛ يوسف (12)، آيه 106. ناظر به شرك در طاعت است؛ يعنى، برخى از مؤمنان هر چند خداوند را عبادت مى‏كنند، ولى اوامر شيطان را به كار مى‏بندند. نگا: الميزان، ج 11، ص 280.

مراتب شرك‏

شرك داراى مراتب است. قول به تعدد خدايان «شرك ظاهرى» است؛ ولى مخفى‏تر از آن شرك اهل كتاب است كه به قرآن و نبوت خاصه ايمان نياورده‏اند. مخفى‏تر از اين، شرك كسى است كه به رغم ايمان به خدا و قبول توحيد، به اسباب و وسايط آن، نگاهى استقلالى دارد. از اين رو به جاى آنكه به مسبّب الاسباب توجّه كند و به غير خداوند، ديدى واسطه‏اى و غير مستقل داشته باشد؛ براى آنها نوعى استقلال قائل است و در امور خود به آنها تكيه مى‏كند. نگا: همان، ج 2، ص 202 و ج 4، ص 371. به هر روى بايد توجّه كرد كه شرك خفى با ايمان قابل جمع است. همان، ج 11، ص 276.
 
آخرین ویرایش:

Samaneh

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بت پرستى در شكلهاى مختلف است توجه به اين حقيقت لازم است كه قرار دادن شريك براى خدا تنها، منحصر به ساختن بتهاى سنگى و چوبى و يا از آن فراتر، انسانىهمچون مسيح (عليه السلام ) را يكى از خدايان سه گانه دانستن ، نيست بلكه معنى وسيعى داردصورتهاى مخفيتر و پنهان تر را نيز شامل مى شود بطور كلى هر چه را در رديف خدادر زندگى مؤثر دانستن يك نوع شرك است .
ابن عباس در تعبير جالبى مى گويد:
(انداد، همان شرك است كه گاهى پنهان تر است از حركت مورچه بر سنگ سياه در شب تاريك ، از جمله اين كه انسان بگويد: به خدا سوگند به جان تو سوگند، به جان خودم سوگند ... (يعنى خدا و جان خود و جان دوستش را در يك رديف قرار بدهد) و بگويد اين سگ اگر ديشب نبود دزدان آمده بودند! (پس نجات دهنده ما از دزدان اين سگ است ) يا به دوستش بگويد: هر چه خدابخواهد و تو بخواهى ، همه اينها بوئى از شرك مى دهد).
و در حديثى مى خوانيم كه مردى در برابر پيامبر (صلىاللّه عليه و آله و سلم ) همين جمله را گفت : ما شاء الله و شئت (هر چه خدا بخواهدو تو بخواهى ) پيامبر فرمود: اجعلتنى لله ندا: مرا شريك خدا و همرديف او قرار دادى)؟!.

منبع:تفسیر 22 بقره.
 

محمد ساوه

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
بت پرستان عصر جاهلیت 360 بت مپرستیدند، امروزه بسیاری از انسان ها هزاران بت برای خود تراشیده و می پرستند.
بت های بزرگ روزگار ما چه هستند؟

سلام بر همه....با این بحث های کلی نمیشه به جایی رسید،دوست استارتر عزیز لطف کنن و حوزه ی سوالشونو بگن.....
 

m.abedi1986

عضو جدید
کاربر ممتاز
شمااگرغیرازخداجلوی هربنی بشری خم وراست بشین یاحتی حیوانات یااشیاءاین میشه مصداق بارز بت.
حالاخودتون ببینیدروزی چندباروجلوی چندنفردولاراست میشیدتاکارتون راه بیفته.بت لازم نیست حتمامجسمه
سنگی وچوبی باشه.
 

Adelayd

عضو جدید
بت های زمانه ی ما میتونن ی عکس یا پوستر ادمی نامناسب روی دیوار اتاق باشن که باهاشون حرف میزنیم
 

persian_land

عضو جدید
کاربر ممتاز
اینقده بت داریم که نگو نپرس .....باور نداری؟؟؟ چند بار از خود خدا چیزی خواستیم تا از بنده هاش؟؟؟ این میشه از وضع حال حاضر جامعه فهمید.....از وضع رشوه دادن ها و رشوه گرفتن ها ...از وضع بیکاری هامون ....از همه چیز......ما از خود خدا هیچ چیز نخواستیم همش از بنده هاش بوده ....همه اون ها هم بت هایی هستند آشکار .....آقا نمی خواد به بت ها سنگ بزنید ....فقط نپرستینشون
 

Wallace

عضو جدید
اینقده بت داریم که نگو نپرس .....باور نداری؟؟؟ چند بار از خود خدا چیزی خواستیم تا از بنده هاش؟؟؟ این میشه از وضع حال حاضر جامعه فهمید.....از وضع رشوه دادن ها و رشوه گرفتن ها ...از وضع بیکاری هامون ....از همه چیز......ما از خود خدا هیچ چیز نخواستیم همش از بنده هاش بوده ....همه اون ها هم بت هایی هستند آشکار .....آقا نمی خواد به بت ها سنگ بزنید ....فقط نپرستینشون


خیلی تمیز گفتین
 

kalla

عضو جدید
سلام دوستان مهربانم :gol:

چندی پیش کتابی میخوندم که در اون یک سوال توجه منو به خودش جلب کرد.

لطفا با کمی تامل نظرتون رو به اشتراک بگذارید.

از همه کسانی که شرکت میکنند، سپاسگذارم
:gol:

***
بت پرستان عصر جاهلیت 360 بت مپرستیدند، امروزه بسیاری از انسان ها هزاران بت برای خود تراشیده و می پرستند.

بت های بزرگ روزگار ما چه هستند؟
بتها خودشون چي بودن؟! در واقع مجسمه و پيكر انسانهاي صالح گذشتگان بودند...يا هر نمادظاهري كه قابل تخريب باشد اما مقام الوهيت را به آن بدهند و آن را در برطرف كردن نياز هاي انسانها شريك خدا قرار بدهند بت هستند ...دهمانگونه كه قرآن ميفرمايد مشركان ميگفتند" ما اين بتهارا نميپرستيم مگر اينكه ما را به الله نزديكتر كنند و بگو خداوند از آنچه با او شريك قرار ميدهيد بري و پاك است.." به نظر من بارگاه و ضريح و قبور امام زاده ها كه با طلا آراسته ميشود و دقيقا همان كاربرد بتهارا دارند و به جاي مجسمه در و ديوار آن را طلا كاري ميكنند تا در رفع نياز مردم با خدا شريك شوند بتهاي نوين هستند...اين نظر شخصيم بود...
 

mor1360

عضو جدید
بتها خودشون چي بودن؟! در واقع مجسمه و پيكر انسانهاي صالح گذشتگان بودند...يا هر نمادظاهري كه قابل تخريب باشد اما مقام الوهيت را به آن بدهند و آن را در برطرف كردن نياز هاي انسانها شريك خدا قرار بدهند بت هستند ...دهمانگونه كه قرآن ميفرمايد مشركان ميگفتند" ما اين بتهارا نميپرستيم مگر اينكه ما را به الله نزديكتر كنند و بگو خداوند از آنچه با او شريك قرار ميدهيد بري و پاك است.." به نظر من بارگاه و ضريح و قبور امام زاده ها كه با طلا آراسته ميشود و دقيقا همان كاربرد بتهارا دارند و به جاي مجسمه در و ديوار آن را طلا كاري ميكنند تا در رفع نياز مردم با خدا شريك شوند بتهاي نوين هستند...اين نظر شخصيم بود...

نظر شخصي شما در جاي خود محترم! ولي اين نظر، نشون میده که اطلاعات شما ناقص و موضع گیریتون جهت داره! اولا که بت ها، مجسمه جنیان و شیاطینی بودند که با برخی از انسانها(کاهنان، جادوگران و..) در ارتباط بودند و خود را خدا جا میزدند و... این جریان شیطانی که همیشه در طول تاریخ، مقابل پیامبران و جبهه حق ایستاده و با آن مبارزه می نمودند و می نمایند، با نفوذ در ادیان آسمانی، آنها را هم به تحریف کشیده اند که نمونه آن مسیحیت است... در اسلام نیز این اتفاق افتاده و متاسفانه، اکثریت امت اسلامی، از اسلام ناب دور شده اند.

اینکه شما به تاسی از وهابیان، ضریح و زیارت قبور اولیای الهی را مشابه بت ها و بت پرستی می دانید، نشان از کج فهمی و درک نادرست از واقعیات است! بنده نمی دانم شما و امثال شما چگونه از فکر خود استفاده می کنید که نمی توانید یا نمی خواهید فرق بین "توسل"(وسیله قرار دادن یک بنده صالح و با آبرو در پیشگاه الهی برای واسطه شدن بین ما و خدا) را با "عبادت و شریک خدا دانستن" درک کنید؟! مثلا وقتی ما به یک مرد الهی و روحانی بگوییم "التماس دعا" آیا او را شریک خدا دانسته ایم؟! یا اینکه خواسته ایم حاجت خود را از خدا به واسطه دعای آن شخص که احتمال استجابت بیشتری دارد، درخواست و برآورده کنیم! مسئله ضریح و طلاکاری هم که برای نشان داده ارادت و علاقه به پیشوایان دین است که در پیشگاه الهی دارای مقام معنوی بالایی هستند، وگرنه اگر در پیشگاه الهی ارجی نمیداشتند که کسی هم برایشان احترامی قائل نبود! بحث در این زمینه زیاده و با توجه به سوابق، شما هم به نظر نمیاد که قصد قانع شدن با بحث منطقی رو داشته باشی!
 
بالا