داستان یه دختر پولداره که داره تو خیابون رانندگی می کنه که ماشینش پنچر میشه. بعد یه پسر با یه آویز طلا، کفش اسپرت و بلوز شلوار مارکدار با یه عینک دودی میاد رد می شه. می گه کمک می خوای دختره بهش حرف بد می گه اما پسره میاد لاستیک ماشینو عوض می کنه. بعد دختره سوار ماشین می شه و میره. یه کم بعد دنده عقب میاد و پسرهو سوار می کنه
تو نمای بعدی پسره پشت فرمون ماشینه بنز آخرین مدل دختره می شه و تو جاده راه می ره که یهو یه ماشین می پیچه جلوشون پسرم میاد پایین و با اونا دعوا می کنه و بعد ازاینکه اونا رو که 5 نفر بودنو حسابی می زنه در حالیکه لباساش جر خورده و خودشم خونین مالین شده دختره رو می بره خونشون.
خونه پسره پایین شهره و یه خونه ایه که یه 20 تا خونواده دیگم دارن توش زندگی می کنن. یهو ننه پسره میاد. پسره می گه این ننمه و می ره خونه مردم رخت شویی. ننهه که یه 20 کیلویی النگو (به سبک سریال نرگس) از خودش آویزون کرده لنگون لنگون میاد و دختره رو بغل می کنه.
بعد می رن تو خونه و ننهه دختره (به سبک فیلمای ترکی) میبره سر میزه 50 نفره نون ماست می ده.