ايا نماز مي خونيد ؟

ايا نماز مي خونيد ؟

  • نهاصلا نمي خوانم

    رای: 53 15.6%
  • گه گاهي از روي ميل يا اجبار مي خوانم

    رای: 46 13.5%
  • بله هميشه مي خوانم .

    رای: 241 70.9%

  • مجموع رای دهندگان
    340

fire.boy

کاربر فعال
ای مفتی شهر! از تو بیدارتریم ... با این همه مستی ز تو هشیارتریم
تو خون کسان نوشی و ما خون رزان ... انصاف بده، کدام خونخوارتریم ؟!
 

Joe_Bel

کاربر فعال تالار مهندسی برق ,
کاربر ممتاز
سپس بی نماز شدم...


«راز نماز در ایناست؛نمازدنیاراتغییرنمیدهد،نمازماراتغییرمیدهد،مادنیاراتغییرمیدهیم».
نوجوان بودم، و جریان های فکری ما را همه جا تعقیب می کردند، در هر کتاب، در هر بحث و گفتگو. روزهای دبیرستان دشوارترین روزهای زندگی­ام بود، روزهای شک و حیرت، روزهای گم گشتگی و سرگردانی میان مدرسه های اندیشه ی وضعی.

مدارس فکری مرا با خود بردند و من از بزرگان اندیشه ی جهان الهام گرفتم و مدت زیادی اسیر اندیشه ی اندیشمندان آلمانی شدم. با وجود آنکه از کودکی انگلیسی می خواندم اما این ترجمه ی انگلیسی نوشته های «گوته»و «شیلر»و «کانت»و «نیچه»و «ریلکه» بود که فکرم را ربود.
پس از آن با «شاپنهاور»آشنا شدم. او اندیشه های نیچه را در باره ی اوج قدرت و عدالت نیرو و جبروت در سرم فرو کرد، گو اینکه این اندیشه ها دینی بود که او مبشر آن بود.
نیچه مرا با توجیه ها و دلایل سخت خود همراه کرد. توجیهاتی که به سختی صعود به کوه های باواریا بود. صعود به قله‌ای که او آن را «اراده ی بالا» می خواند. سپس او مرا به ساحل «برتراند راسل» پرتاب کرد.
پس از آن به مدرسه ی «فابین» در نیمه ی جدی«برنارد شاو» اهتمام ورزیدم و با «انگلز» از دنیا بریدم..

اندیشه، کاملا و به دور از روح متصل به آسمان، مرا با خود برد. به دور از آنجایی که «یقین» همه چیز است و ایمان خورشیدی است که از دور می تابد اما از همه­ی عناصر وجود به تو نزدیک­تر است زیرا این ایمان نیروی وجود است.
سرگردان شدم... با آنچه که از کتابها دانسته بودم سرکش و مغرور شدم. دیگر سراغ کتابهایی که در کودکی مرا تا خواب همراهی می­کردند نرفتم. کتاب­های دینی در تفسیر و فقه حدیث و ادبیات عرب...
دست از آنچه آن را دنیایی قدیمی که غبار تاریخی مبهم آن را در برگرفته برداشتم. رو به دانستنی­هایی آوردم که در آن نور اندیشه­ی انسانی روشنگری می­کرد...و سپس... بی نماز شدم.
معلم زبان عربی ما ـ خدایش رحمت کند ـ انسانی متدین از اهل غزه بود. انسانی بود با فکری استوار و از آنجایی که من به دانستن میل داشتم و در ادبیات برجسته بودم توجهی ویژه به من داشت.
پس از آن بین من و او دوستی خارج از محیط مدرسه برقرار شد تا اینکه اندیشه­های اگزیستانسیالیستی مرا ربودند. فلسفه­ای که اولین لغزشگاه من برای وارد شدن به دیگر فلسفه­ها بود.
معلمم بارها مرا از این باز می­داشت و مرا هشدار می­داد. به من می­گفت تو در سنی نیستی که بر دنیا و بر معارف امت خود و دیگر ملت­ها حکم صادر کنی. به منبع خودت برگرد و از آن برگیرو خود را نیرومند کن و پس از آن از دیگر منابع نیز استفاده کن. آنگاه خواهی توانست بدون آنکه چیزی از آن به درونت راه یابد از منابع دیگر نیز بهره بگیری و عناصر تشکیل دهنده ی آن را بفهمی زیرا آن هنگام درک معرفتی تو که بر پایه ی فرهنگ و دینت شکل گرفته مانع از آن خواهد شد...
اما من سرکشی کردم... حس کردم موجی روشن مرا با خود برد و او را پشت سرم در دریاهای تاریکی رها کردم...
در راه مادی جدیدی که در پی گرفته بودم و در سن 17 سالگی، برای مجله ی «الجمهور» لبنان مقاله می نوشتم. آنها مرا انسانی بزرگ در کشورم تصور می کردند و به مانند شخصی بزرگسال برایم نامه می نوشتند و حواله های بانکی را برایم می فرستادند. پس از آن به نوشتن مقالات انگلیسی در یک مجله ی انگلیسی زبان که در بحرین منتشر می شد پرداختم. نامم به عنوان اندیشمندی آزاد بر سر زبان ها افتاده بود.
نوشته های من تراوشی بود از اطلاعات و کتابهایی که سالها در درون خود ریخته بودم. سرم را از کتابی برنداشته، به کتاب دیگری مشغول می شدم تا اینکه علوم فلک و انسان شناسی و دیرین شناسی و پزشکی و جغرافیا مرا فریفته ی خود کرد. نوشته های دانشمندانی را می خواندم که قبلا از «غیر روحانی» بودنشان اطمینان حاصل کرده بودم تا آنکه تفکر مرا با اندیشه هایی که از طریق استدلال مادی قابل اثبات نیست پراکنده نسازند.
مجلات و روزنامه ها درهای خود را به رویم گشودند. در حالی که هنوز در مرحله ی دبیرستان بودم اما بسیار پرکار برای مجلات و روزنامه هایی در لبنان و کویت و ایران و بحرین و آمریکا می نوشتم. فریفته ی خود گردیدم و معلمم را متکبرانه از بالا می دیدم.
«چرا دیگر نماز نمی خوانی؟»این سوالی بود که معلمم از من پرسید. در پاسخ گفتم: «آیا نماز دنیا را تغییر می دهد؟»در پاسخم جمله ای را گفت که عقلم را پراند و ارکان درونم را که گمان می بردم بر پایه ای محکم قرار دارند، لرزاند: «درست است. نماز دنیا را تغییر نمی دهد. اما ما را تغییر می دهد و ما دنیا را تغییر خواهیم داد» اما من در برابر تاثیر دهشتناک آن جمله مقاومت کردم و به گمراهی خویش ادامه دادم.
سال ها از پی هم رفتند و من به خانه بازگشتم. در خانه ی ما هیچ شوخی و سهل انگاری درباره ی نماز وجود نداشت. پدرم از رفتن به مسجد مراسمی نورانی می ساخت و مادرم ما را پیش از اذان صبح برای نماز بیدار می کرد! نفسم را به زور زیر پا گذاشتم و دوباره نمازخوان شدم اما هنوز آن تکبر درون را داشتم...
تا اینکه بیمار شدم و پزشک به من گفت: «متاسفم نجیب، بدون تردید پس از 9 ماه خواهی مرد»
آن هنگام در شهر ساحلی تاکوما در آمریکا بودم. تنها از تپه ی سبزی بالا رفتم. اقیانوس عظیم را در برابر داشتم و دیگر هیچ نبود جز من و آسمان و آب و مرگ، و زندگی. از خود پرسیدم: آیا خواهم توانست چیزی را تغییر دهم؟
غرق در تامل بودم و اشک هایی که از چشمانم جاری بود وسعت اقیانوس را در حالتی مه آلود و مبهم فرو می برد که ناگهان آن جمله به ذهنم پرید: «نماز ما را تغییر می دهد، ما دنیا را تغییر خواهیم داد»...
به سرعت به محل اقامتم برگشتم و این جمله را بی هیچ مقدمه ای و بی هیچ جمله ی دیگری به معلمم تلگراف کردم.پاسخ او این بود: «خداوند تو را برگرداند، با خیالی آسوده زندگی کن».
بزرگترین نمازی که مرا با خود برد در کنار ساحل اقیانوس اطلس در تاکومای آمریکا بود...آنجا بود که دانستم «الله» حق است و دانستم که حق یعنی چه و اینکه معنای نهایی آن در آسمان است نه در زمین...
و هنوز نمرده ام.

 

Joe_Bel

کاربر فعال تالار مهندسی برق ,
کاربر ممتاز
حمد و ثنا از آن الله است، او را ستایش گفته و از وی استعانت جسته و هدایت می‌خواهیم و از بدی‌های خود و از اعمال ناشایستمان به الله پناه می‌بریم… خداوند هر که را هدایت کند او گمراهگری نخواهد داشت و هر که را گمراه سازد وی هدایتگری نخواهد یافت، و گواهی می‌دهم که معبودی به حق نیست به جز الله که واحد و بی‌شریک است و گواهی می‌دهم که پیامبر ما محمد، بنده و پیامرسان اوست که خداوند وی را با هدایت و دین حق برانگیخت تا این دین را بر دیگر ادیان پیروز و ظاهر گرداند حتی اگر کافران نپسندند…

بارالها بر بنده و پیامبرت محمد، و بر اهل بیت و یارانش درود و سلام فرست.

اما بعد… تقوای خداوند را آنگونه که شایسته است پاس دارید و به ریسمان محکم دین چنگ زنید که صلاح امور و عاقبت نیک در تقوای پروردگار است. خداوند متعال می‌فرماید:

{ وَمَن یَتَّقِ اللَّهَ یُکَفِّرْ عَنْهُ سَیِّئَاتِهِ وَیُعْظِمْ لَهُ أَجْراً } [طلاق: ۵]

(و هر کس که تقوای الله را پیشه کند بدیهایش را از او بزداید و پاداشش را بزرگ گرداند)

ای بندگان خداوند… آیا با آن رکن بزرگ و عمل عظیم و خیر پی در پی آشنایید؟ آن خیری که خداوند بوسیلۀ آن همۀ اعمال شما را نیکو می‌گرداند و قلب شما را پاک ساخته و اخلاقتان به وسیلۀ آن نیکو گشته و روزیتان افزون شده و دنیایتان آباد گردیده و درجاتتان در بهشت بالا رفته و به آن جایی دست خواهید یافت که بیش از آرزوهایتان است… آیا می‌دانید عامل رسیدن به همۀ این‌ها چیست؟

این رکن بزرگ که باعث محقق شدن همۀ این خواسته‌ها می‌شود چه می‌تواند باشد؟ آری این مهم، نماز است. نمازی که با همۀ شروط و ارکان و واجبات و مستحباتش برپا گردد؛ زیرا نماز بزرگترین رکن اسلام پس از شهادتین است که خداوند آن را در هر دینی مشروع گردانده و خداوند از هیچ یک از پیشینیان و پسینیان دینی را که نماز نداشته باشد نخواهد پذیرفت. خداوند متعال فرموده است:

{وَلِکُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنسَکاً لِیَذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَى مَا رَزَقَهُم مِّن بَهِیمَةِ الْأَنْعَامِ فَإِلَهُکُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَلَهُ أَسْلِمُوا وَبَشِّرِ الْمُخْبِتِینَ (۳۴) الَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَالصَّابِرِینَ عَلَى مَا أَصَابَهُمْ وَالْمُقِیمِی الصَّلَاةِ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنفِقُونَ} [حج: ۳۴-۳۵]

(و براى هر امتى مناسکى قرار دادیم تا نام الله را بر دامهاى زبان‏بسته‏اى که روزى آنها گردانیده یاد کنند پس [بدانید که] خداى شما خدایى یگانه است پس به [فرمان] او گردن نهید و فروتنان را بشارت ده (۳۴) همانان که چون الله یاد شود دلهایشان خشیت ‏یابد و [آنان که] بر هر چه برسرشان آید صبر پیشه‏گانند و برپا دارندگان نمازند و از آنچه روزیشان داده‏ایم انفاق مى‏کنند)

اما خداوند متعال این امت را با فضل و کرم خویش و به دلیل فضیلت کتاب این امت و پیامبر آن ویژگی‌هایی بخشیده است که پیش از این برای هیچ امت دیگری قرار نداده است.

از جمله ویژگی‌هایی که خداوند متعال به این امت بخشیده است نمازهای پنجگانه‌ای است که در شب معراج و در آسمان بر این امت فرض گردانده شد و خداوند در آن شب به بنده و پیامبرش محمد ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ وحی نموده و با او سخن گفت و نمازهای پنجگانه را بدون واسطۀ فرشته بر او فرض گرداند. آن جا که سرور پیامبران به سوی آسمان‌های بلند و درخت سدرة المـُنـتـَها عروج کرد و سپس خداود او را به جایی رساند که هیچکس بدانجا دست نیافته بود آنگاه جبرئیل را امر نمود که با پیامبر خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ در اول وقت هر نماز و آخر وقت آن، همۀ نمازها را به جای بیاورد و در پایان جبرئیل به او فرمود:

«ای محمد؛ این وقت نماز پیامبران پیش از توست و وقت هر نماز میان این دو وقت (یعنی اول وقت و آخر وقت آن) است» [به روایت ابوداوود و دیگران از حدیث ابن عباس]

فرض شدن این نماز بدون واسطۀ وحی و فرض گرداندن آن با امامت جیرئیل تاکیدی است اضافه بر فرض بودن آن و بیان منزلت والای این فریضه.

خداوند متعال نیز در کتاب خود افعال و اقوال آن را بیان نموده و رسول خداوند صلی الله علیه وآله وسلم ارکان و واجبات و مستحبات آن را شرح داده و همۀ اقوال و افعال آن را به صحابه آموخته و در مدت عمر گرامی خویش این نماز را با آنان در همۀ اوضاع، در سفر و در اقامت برپا نموده و فرموده است:

«همانگونه که می‌بینید من نماز می‌گذارم نماز بگذارید». و هر نسلی از مسلمانان این نماز را از نسلی دیگر نقل نموده و هیچ قول یا فعلی از آن را مورد اهمال قرار نداده‌اند پس حمد و سپاس خداوند را به جای می‌آوریم که ما را از مسلمانان قرار داده و دین را برای ما حفظ نمود… چه عظیم است رحمت خداوند و چه بزرگ است نعمت او بر مردم…

اینکه نمازها از سوی پروردگار جهانیان بدون واسطۀ فرشته و با سخن مستقیم خود خداوند با پیامبرش صلی الله علیه وآله وسلم بر امت فرض گردیده است، از بزرگترین دلایل است برای منزلت نماز نزد خداوند متعال و منزلت آن در دین و اینکه این فریضه جامع همۀ نیکی‌هاست.

تا وقتی که این فریضه در زمین باشد، دین نیز هست و اگر دچار نقصان گردید دین نیز دچار نقصان می‌گردد و با پایان یافتن آن در نزدیکی قیامت، دین نیز به پایان می‌رسد. زمین با افزون شدن نمازگزاران اصلاح می‌شود و با کم شدن آنان رو به خرابی می‌گذارد و اگر هر مرد و زن مسلمانی همانگونه که رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم نماز را به پا می‌داشت، نماز را برپا می‌داشتند، امت از شر فتنه‌ها و بدی‌ها و تخلفات گوناگون و عقوبت الهی در امان می‌بود و خداوند شر دشمنان را از آنها کوتاه کرده و اوضاع همۀ مردان و زنان مسلمان رو به بهبود می‌نهاد…

با صلاح و نیکویی افراد خیر و نیکی زیاد شده و شر و بدی رو به کمبود می‌نهد و مردم معروف را دوست داشته و منکر را بد دانسته و میان خود به عطوفت و مهربانی و نصیحت متقابل رفتار خواهند کرد.

اما اگر مردم نماز را دست کم گیرند و برخی از آنان آن را ضایع کنند یا در ارکان یا واجبات آن نزد برخی از مردم نقص وارد گردد یا آنکه برخی از آنان در ادای آن با جماعت سستی نموده یا آن را از وقت خود به تاخیر اندازند، این تقصیر در مورد نماز در امور و مسائل دیگر آنان منعکس شده و امورشان رو به تباهی خواهد گذاشت و وضعیت شان تغییری ناگوار خواهد نمود… خداوند متعال می‌فرماید:

{ وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَن ذِکْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَکَانَ أَمْرُهُ فُرُطاً } [کهف: ۲۸]

(و از آن کس که قلبش را از یاد خود غافل ساخته‏ایم و از هوس خود پیروى کرده و [اساس] کارش بر زیاده‏روى است اطاعت مکن)

آنکه در قلبش هنوز اثری از حیات است عقوبت را احساس خواهد کرد اما… مرده چگونه درد را احساس کند؟! ام سلمه رضی الله عنها می‌گوید: «مردم در دوران رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم در هنگام نماز نگاهشان را به سجده‌گاهشان می‌دوختند. در دوران ابوبکر رضی الله عنه نگاهشان را نزدیک سجده‌گاهشان می‌گذاشتند، اما در دوران عمر رضی الله عنه نگاهشان را به سمت قبله گرداندند و در دوران عثمان رضی الله عنه به چپ و راست توجه کردند تا آنکه آن فتنه رخ داد».

فقه و علم ام المومنین بانو ام سلمة رضی الله عنها را ببینید که چگونه انعکاس نماز را بر وضعیت و حال و روز مردم و صلاح یا تباهی حالشان مشاهده کرده است. یکی از یاران انس بن مالک رضی الله عنه بر وی وارد شدد و او را در حال گریه یافت. پس گفت: ای ابوحمزه چه چیز تو را به گریه انداخته است؟ ابن مسعود فرمود: «بر آنچه مردم مرتکب شده‌اند می‌گریم… حتی این نماز را نیز از وقتش به تاخیر انداخته‌اند».

نماز، همانطور که رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم می‌فرماید خودِ دین و جامع امور اسلام است. ایشان می‌فرماید:

«رأس امور، اسلام است و ستون آن نماز است» [به روایت ترمذی از حدیث معاذ]

همچنین از ابوهریره رضی الله عنه از رسول خداوند صلی الله علیه وآله وسلم روایت است که فرمودند: «نمازهای پنجگانه و جمعه تا جمعه کفارۀ گناهان میان یکدیگرند تا وقتی که [بنده] آلودۀ گناهان کبیره نشود». [به روایت مسلم]

همچنین از عُبادة بن صامت رضی الله عنه روایت است که گفت: شنیدم رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم می‌فرمود: «پنج نماز است که خداوند آن‌ها را بر بندگانش نوشته است، پس هر که آنان را انجام دهد و از روی کم شمردن آن چیزی از آن را ضایع نگرداند، برای او نزد خداوند عهدی است که وی را به بهشت وارد سازد و هر که آنها را انجام ندهد نزد خداوند هیچ عهد و پیمانی ندارد…» [به روایت ابوداوود و نسائی]

همچنین از عبدالله بن قـُرط رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: «اولین چیزی که بنده در مورد آن در روز قیامت مورد پرسش قرار می‌گیرد نماز است، اگر نمازش نیکو گشت سایر اعمالش نیز نیک می‌شود و اگر نمازش فاسد بود سایر اعمالش نیز فاسد خواهد شد». [به روایت طبرانی]

روح نماز نیز «خشوع» به همراه اجرای سنت و ادای آن به همراه جماعت در مساجد است؛ خداوند متعال می‌فرماید:

{ قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ (۱) الَّذِینَ هُمْ فِی صَلَاتِهِمْ خَاشِعُون } [مومنون: ۱-۲]

(همانا مومنان رستگار شدند (۱) آنانی که در نماز خود خاشعند)

از ابن عباس رضی الله عنه روایت است که فرمود: «هر که اذان را بشنود و آن را اجابت نگوید نماز ندارد مگر با وجود عذر» [به روایت حاکم، وی آن را به شرط بخاری و مسلم صحیح دانسته است]

اما در مورد بانوان نماز آنان در خانه‌هایشان بهتر است. از ام سلمه رضی الله عنها از رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم روایت است که ایشان فرمودند: «بهترین مساجد زنان دورن خانه‌هایشان است» [به روایت احمد و طبرانی]

خداوند متعال می‌فرماید:

{..وَأَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنکَرِ وَلَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ وَاللَّهُ یَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ } [عنکبوت: ۴۵]

(… نماز را برپا دار که نماز از کار زشت و ناپسند باز مى‏دارد و قطعا یاد الله بالاتر است و الله مى‏داند چه مى‏کنید)

خداوند متعال من و شما را به واسطۀ قرآن عظیم الشأن سود رسانده و ما را با آیات و ذکر حکیم و راه و روش سیدالمرسلین و سخنان ارزشمند ایشان مورد منفعت قرار دهد… سخن خویش را گفته و برای خود و شما و دیگر مسلمانان از خداوند بزرگ آمرزش می‌خواهم که او بس بخشاینده و مهربان است.
خطبۀ دوم:

حمد و سپاس تنها مخصوص پروردگار جهانیان است و گواهی می‌دهم که معبودی حقیقی نیست جز الله که واحد است و شریکی ندارد. او خداوند اولین و آخرین است و گواهی می‌دهم که پیامبر و سرور ما محمد، بنده و پیامرسان اوست که با هدایت و یقین مبعوث گردیده است تا آنان را که زنده‌اند هشدار دهد و تا آنکه سخن پروردگار و وعدۀ وی دربارۀ کافران محقق گردد… خداوندا بر بنده و پیامبرت محمد و بر اهل بیت و یارانش درود و سلام و برکت ارزانی دار.

اما بعد… تقوای خداوند را آنگونه که به شما امر نموده به پا دارید و از آنچه شما را نهی نموده دوری کنید که پروردگار شما اهل تقوا و اهل مغفرت است.

بندگان خداوند… شأن و منزلت نماز بسی عظیم است و امر آن بسیار بزرگ، پس آن را آنگونه که پیامبر شما برایتان قرار داده است به جای آورید و همیشه یکدیگر را دربارۀ آنچه باعث به پا داشتن آن و کامل انجام دادن آن می‌شود یادآوری نمایید. لازم است هر زن و مرد مسلمان فقه نماز را مورد اهمیت قرار دهد و لازم است که سورۀ حمد را به درستی در نماز قرائت کند زیرا برخی از مسلمانان در مورد نقص و اشتباه در قرائت آن غفلت می‌کنند در حالی که سورۀ فاتحه رکنی از ارکان نماز برای امام و برای منفرد است و در صحیح‌ترین اقوال علما خواندن آن برای شخصی که پشت سر امام نماز می‌گذارد نیز واجب است.

شایسته است که نمازگزاران برای اجر عظیمی که نزد پروردگار خود دارند شاد باشند و بشارت دهند… از ابودرداء رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند:

«پنج چیز است که هر کس آنها را با داشتن ایمان به جای آورد بهشتی می‌شود: هر که بر نمازهای پنجگانه و بر وضوی آنها و رکوع و سجود و اوقات آن محافظت نماید، و روزۀ رمضان را گرفته و حج خانۀ خداوند را در صورت توانایی به جای آورده و زکات را با خوشی و رضایت درون ادا نماید». [به روایت طبرانی... منذری می‌گوید اسناد آن جید است]

و خداوند متعال می‌فرماید:

{وَأَقِیمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّکَاةَ وَأَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً وَمَا تُقَدِّمُوا لِأَنفُسِکُم مِّنْ خَیْرٍ تَجِدُوهُ عِندَ اللَّهِ هُوَ خَیْراً وَأَعْظَمَ أَجْراً وَاسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ} [مزمل: ۲۰]

(و نماز را برپا دارید و زکات را بپردازید و قرض نیکو به الله دهید و هر کار خوبى براى خویش از پیش فرستید آن را نزد الله بهتر و با اجری بیشتر باز خواهید یافت و از الله آمرزش بخواهید که الله آمرزندۀ مهربان است)

بندگان خداوند… همانا خداوند شما را به امری دستور داده که خود نخست آن را انجام داده و فرموده است:

{ إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِیماً } [احزاب: ۵۶]

(همانا الله و فرشتگانش بر پیامبر درود می‌فرستند. ای کسانی که ایمان آورده‌اید بر او درود و سلام فرستید)

و رسول خداوند صلی الله علیه وآله وسلم می‌فرماید: «هر که بر من یک درود فرستد خداوند بخاطر آن بر وی ده بار درود می‌فرستد» پس بر سرور اولین و آخرین و امام مرسلین و آن شفیع روز قیامت درود و سلام فرستید.

خداوندا بر محمد و آل محمد درود فرست همانگونه که بر ابراهیم و آل ابراهیم درود فرستادی که تو ستوده شده و با عظمتی… خداوندا بر محمد و آل محمد برکت ارزانی دار همانگونه که بر ابراهیم و آل ابراهیم ارزانی داشتی که تو حمید و مجیدی.

خداوندا و راضی باش از خلفای راشدین، آن امامان هدایتگر، ابوبکر و عمر و عثمان و علی و از دیگر صحابه و و از تابعین و کسانی که تا قیامت به نیکی از آنان پیروی نمایند و از ما به همراه آنان با کرم و رحمتت راضی شو ای مهربانترین مهربانان.

خداوندا اسلام و مسلمانان را عزت ده. خداوندا اسلام و مسلمانان را عزت ده و کفر و کافران را خوار بگردان.

خداوندا دینت را و کتابت را و سنت پیامبرت را یاری ده. خداوندا ما را و ذریۀ ما را برپاکنندۀ نماز بگردان. خداوندا ما و ذریۀ ما را چنان که باعث خشنودی توست برپا کنندۀ نماز بگردان. خداوندا ای پروردگار جهانیان مسلمانان و ذریۀ آنان را به پا دارندۀ نماز بگردان… خداوندا ما از تو مسألت داریم که گناهان گذشته و آیندۀ ما را و گناهان پنهان و آشکار ما و آنچه را خود بهتر از ما به آن آگاهی مورد مغفرت قرار دهی.

خداوندا عاقبت ما را در همۀ امور به خیر گردان و ما را از خواری دنیا و عذاب آخرت نجات ده. خداوندا ما را از بدی‌های نفس خود و از کارهای بدمان دور گردان. خداوندا ما را از هر بدی و شری پناه ده ای پروردگار جهانیان. خداوندا ما به تو از شر هر صاحب شری پناه می‌بریم که تو بر هر چیزی توانایی.

خداوندا ما را در راه طاعت خویش به کار گیر و از معصیت خویش دور گردان. خداوندا به فریاد ما برس، خداوندا به فریاد ما برس… ای مهربانترین مهربانان. خداوندا میان قلب مسلمانان الفت ایجاد کن و روابط آنان را نیک گردن…

خداوندا ما و آنان را در دین خود موفق گردان. خداوندا ما از تو می‌خواهیم ما را در دنیا نیکی عطا نمایی.

{..رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَةً وَفِی الآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ } [بقره: ۲۰۱]

(پروردگارا ما را در دنیا و آخرت نیکی عطا کن و از آتش جهنم دور بگردان)

خداوندا ما از تو مسألت داریم که مسلمانان را در دین و جان و مال و ناموسشان مورد محافظت قرار دهی. خداوندا دلهره‌هایمان را آرام گردان و پوشیده‌های ما را محفوظ بدار، بارالها از تو عفو و عافیت را در دین و دنیا و آخرت مسالت می‌داریم. تویی آن خداوندی که معبودی به حق نیست جز تو. تویی آن مدعویی که مورد امید است و تویی که بر هر کاری توانایی.

خداوندا ما را در سرزمین‌هایمان در امن و امان بدار و والیان و مسئولان ما را صالح بگردان. خداوندا ما آغاز خیر و پایان آن را و ظاهر آن و باطن آن و همۀ آن را از تو خواستاریم. تو بر هر چیزی توانایی.

{ إِنَّ اللّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالإِحْسَانِ وَإِیتَاء ذِی الْقُرْبَى وَیَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنکَرِ وَالْبَغْیِ یَعِظُکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ } [نحل: ۹۰]

(در حقیقت الله به عدالت و احسان و بخشش به نزدیکان امر می‌کند و از فحشا و منکر و تجاوز بازمی‌دارد. وی به شما اندرز مى‏دهد باشد که پند گیرید)

{ وَأَوْفُواْ بِعَهْدِ اللّهِ إِذَا عَاهَدتُّمْ وَلاَ تَنقُضُواْ الأَیْمَانَ بَعْدَ تَوْکِیدِهَا وَقَدْ جَعَلْتُمُ اللّهَ عَلَیْکُمْ کَفِیلاً إِنَّ اللّهَ یَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ } [نحل: ۹۱]

(و چون با الله پیمان بستید به پیمان خود وفا کنید و سوگندهاى [خود را] پس از استوار کردن آنها مشکنید با اینکه الله را بر خود ضامن [و گواه] قرار داده‏اید زیرا الله آنچه را انجام مى‏دهید مى‏داند)

و خداوند بزرگ جلیل را یاد کنید تا شما را یاد کند و او را شکر گویید تا شما را افزون دهد و همانا یاد الله بسیار برتر است و خداوند به آنچه می‌کنید آگاه است.
 

vinca

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
از همه کسانی که اینجا وارد این مباحث بی سرانجام میشن میخوام به توافق نامه که با باشگاه مهندسان امضا کردید و عضو اینجا شدید پایبند باشید. من هم دوست دارم به خیلی از مباحث مطرح شده جواب بدم ولی اولین چیزی که باید رعایت بشه قانونی هست که چه خوب، چه بد بر اینجا حاکمه که اون هم به دلیل ملاحظاتی هست که مدیریت سایت داره که اون هم علتش محدودیت ها و سیستم فیلترینگ جمهوری اسلامی هست.

قانون شماره 18) ارسال مطلب سياسی يا نقد مذهبی در اين باشگاه ممنوع است.




و یه چیزی هم به دوستانی که اعتقاد دارند ولی هیچ حقی به دیگران نمیدند و با تحقیر به بقیه نگاه میکنند و گاه تمسخر بگم

بگذارید به نام انسان زندگی کنیم


با تشکر از همگی

از مدیریت هم میخوام در صورت امکان تاپیک رو قفل کنند
 

FJ CRUISER

اخراجی موقت
از همه کسانی که اینجا وارد این مباحث بی سرانجام میشن میخوام به توافق نامه که با باشگاه مهندسان امضا کردید و عضو اینجا شدید پایبند باشید. من هم دوست دارم به خیلی از مباحث مطرح شده جواب بدم ولی اولین چیزی که باید رعایت بشه قانونی هست که چه خوب، چه بد بر اینجا حاکمه که اون هم به دلیل ملاحظاتی هست که مدیریت سایت داره که اون هم علتش محدودیت ها و سیستم فیلترینگ جمهوری اسلامی هست.

قانون شماره 18) ارسال مطلب سياسی يا نقد مذهبی در اين باشگاه ممنوع است.





و یه چیزی هم به دوستانی که اعتقاد دارند ولی هیچ حقی به دیگران نمیدند و با تحقیر به بقیه نگاه میکنند و گاه تمسخر بگم

بگذارید به نام انسان زندگی کنیم


با تشکر از همگی

از مدیریت هم میخوام در صورت امکان تاپیک رو قفل کنند

اصلا هم بی سر انجام نیست و ادامه میدیم
شما میتونی تشریف نیاری و خودتو درگیر قانون نکنی
:cool:
 

Tybe Engineer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خدا محتاج عبادت بنده هاش نیست ولی کسانی که عبادت نمی کنن رو مرتب تهدید به جهنم و... میکنه!
چرا؟

این معنی ای که شما از عذاب فهمیدی اون نیس جانم...:D
خدا که نمیاد تک تک بگیره بنده هاشو سیلی بزنه که ای پسر بد! چرا نماز نخوندی!!!! :w15:
وجود همه آدما از خدا نشات میگیره... چون خدا نهایت کمال و بهترین صفاته، وقتی انسان بعد از مرگش میخواد به وجود خدا ملحق بشه باید عاری از هر ناپاکی و پلیدی باشه!
از طرفی با مرگ و رها شدن از بند جسم وماده ودیدن حقایقی که قبلا از دیدنشون محروم بوده، دچار پشیمونی میشه که چرا روح خودشو اینقدر آلوده کرده و خودشو از عشق مطلق و سرچشمه وجودیش دور...
این پشیمونی و درد حسرتی که میکشه رو خدا برای اینکه ملموس باشه توی قرآن با آتش و... توصیف کرده...
دقیقا مثل اینکه شما به نصیحت پزشکت گوش ندی و مراقب سلامتیت(مثلا) نباشی و بعدش دچار بیماری بشی....بیماری نتیجه عمل خودته! پزشک نه به سلامتی شما محتاجه و نه اون شما رو مریض کرده!!
:) :) :)
شمام که اینقدر مطالعه داری آفرین! خوبه! ولی نرو فقط عقاید نیچه و راسل و کانت و... بخون! یه نگاهیم داشته باش به عرفان مولانا... ملاصدرا... و حتی فیلسوفای مسیحی و یهودی!!! بذار دیدت وسیع باشه ... خودتو محدود به چیزای کوچیک نکن...http://www.www.www.iran-eng.ir/images/smilies/icon_smile.gif
 
آخرین ویرایش:

Tybe Engineer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
این نظر سنجیه ولی یکم عجیبه!تو سطح جامعه و به خصوص کلان شهر ها اگه این سوال رو از افکار عمومی بپرسن کفه ترازو به سمت اونایی که نمیخونن یا گه گاهی میخونن سنگینی خواهد کرد...

رو چه حسابی اینو میگی دوست عزیز؟
من هم توی یه شهر بزرگ هستم و هم توی محیطی که با همه جور عقیده و فرهنگ و اعتقادی برخورد دارم و باید بگم چیزی که من دیدم این بوده که بیشتریا نمازشونو میخونن!!:smile:
موفق باشی...
 

blackviper210

عضو جدید
کاربر ممتاز
سپس بی نماز شدم...


«راز نماز در ایناست؛نمازدنیاراتغییرنمیدهد،نمازماراتغییرمیدهد،مادنیاراتغییرمیدهیم».
نوجوان بودم، و جریان های فکری ما را همه جا تعقیب می کردند، در هر کتاب، در هر بحث و گفتگو. روزهای دبیرستان دشوارترین روزهای زندگی­ام بود، روزهای شک و حیرت، روزهای گم گشتگی و سرگردانی میان مدرسه های اندیشه ی وضعی.

مدارس فکری مرا با خود بردند و من از بزرگان اندیشه ی جهان الهام گرفتم و مدت زیادی اسیر اندیشه ی اندیشمندان آلمانی شدم. با وجود آنکه از کودکی انگلیسی می خواندم اما این ترجمه ی انگلیسی نوشته های «گوته»و «شیلر»و «کانت»و «نیچه»و «ریلکه» بود که فکرم را ربود.
پس از آن با «شاپنهاور»آشنا شدم. او اندیشه های نیچه را در باره ی اوج قدرت و عدالت نیرو و جبروت در سرم فرو کرد، گو اینکه این اندیشه ها دینی بود که او مبشر آن بود.
نیچه مرا با توجیه ها و دلایل سخت خود همراه کرد. توجیهاتی که به سختی صعود به کوه های باواریا بود. صعود به قله‌ای که او آن را «اراده ی بالا» می خواند. سپس او مرا به ساحل «برتراند راسل» پرتاب کرد.
پس از آن به مدرسه ی «فابین» در نیمه ی جدی«برنارد شاو» اهتمام ورزیدم و با «انگلز» از دنیا بریدم..

اندیشه، کاملا و به دور از روح متصل به آسمان، مرا با خود برد. به دور از آنجایی که «یقین» همه چیز است و ایمان خورشیدی است که از دور می تابد اما از همه­ی عناصر وجود به تو نزدیک­تر است زیرا این ایمان نیروی وجود است.
سرگردان شدم... با آنچه که از کتابها دانسته بودم سرکش و مغرور شدم. دیگر سراغ کتابهایی که در کودکی مرا تا خواب همراهی می­کردند نرفتم. کتاب­های دینی در تفسیر و فقه حدیث و ادبیات عرب...
دست از آنچه آن را دنیایی قدیمی که غبار تاریخی مبهم آن را در برگرفته برداشتم. رو به دانستنی­هایی آوردم که در آن نور اندیشه­ی انسانی روشنگری می­کرد...و سپس... بی نماز شدم.
معلم زبان عربی ما ـ خدایش رحمت کند ـ انسانی متدین از اهل غزه بود. انسانی بود با فکری استوار و از آنجایی که من به دانستن میل داشتم و در ادبیات برجسته بودم توجهی ویژه به من داشت.
پس از آن بین من و او دوستی خارج از محیط مدرسه برقرار شد تا اینکه اندیشه­های اگزیستانسیالیستی مرا ربودند. فلسفه­ای که اولین لغزشگاه من برای وارد شدن به دیگر فلسفه­ها بود.
معلمم بارها مرا از این باز می­داشت و مرا هشدار می­داد. به من می­گفت تو در سنی نیستی که بر دنیا و بر معارف امت خود و دیگر ملت­ها حکم صادر کنی. به منبع خودت برگرد و از آن برگیرو خود را نیرومند کن و پس از آن از دیگر منابع نیز استفاده کن. آنگاه خواهی توانست بدون آنکه چیزی از آن به درونت راه یابد از منابع دیگر نیز بهره بگیری و عناصر تشکیل دهنده ی آن را بفهمی زیرا آن هنگام درک معرفتی تو که بر پایه ی فرهنگ و دینت شکل گرفته مانع از آن خواهد شد...
اما من سرکشی کردم... حس کردم موجی روشن مرا با خود برد و او را پشت سرم در دریاهای تاریکی رها کردم...
در راه مادی جدیدی که در پی گرفته بودم و در سن 17 سالگی، برای مجله ی «الجمهور» لبنان مقاله می نوشتم. آنها مرا انسانی بزرگ در کشورم تصور می کردند و به مانند شخصی بزرگسال برایم نامه می نوشتند و حواله های بانکی را برایم می فرستادند. پس از آن به نوشتن مقالات انگلیسی در یک مجله ی انگلیسی زبان که در بحرین منتشر می شد پرداختم. نامم به عنوان اندیشمندی آزاد بر سر زبان ها افتاده بود.
نوشته های من تراوشی بود از اطلاعات و کتابهایی که سالها در درون خود ریخته بودم. سرم را از کتابی برنداشته، به کتاب دیگری مشغول می شدم تا اینکه علوم فلک و انسان شناسی و دیرین شناسی و پزشکی و جغرافیا مرا فریفته ی خود کرد. نوشته های دانشمندانی را می خواندم که قبلا از «غیر روحانی» بودنشان اطمینان حاصل کرده بودم تا آنکه تفکر مرا با اندیشه هایی که از طریق استدلال مادی قابل اثبات نیست پراکنده نسازند.
مجلات و روزنامه ها درهای خود را به رویم گشودند. در حالی که هنوز در مرحله ی دبیرستان بودم اما بسیار پرکار برای مجلات و روزنامه هایی در لبنان و کویت و ایران و بحرین و آمریکا می نوشتم. فریفته ی خود گردیدم و معلمم را متکبرانه از بالا می دیدم.
«چرا دیگر نماز نمی خوانی؟»این سوالی بود که معلمم از من پرسید. در پاسخ گفتم: «آیا نماز دنیا را تغییر می دهد؟»در پاسخم جمله ای را گفت که عقلم را پراند و ارکان درونم را که گمان می بردم بر پایه ای محکم قرار دارند، لرزاند: «درست است. نماز دنیا را تغییر نمی دهد. اما ما را تغییر می دهد و ما دنیا را تغییر خواهیم داد» اما من در برابر تاثیر دهشتناک آن جمله مقاومت کردم و به گمراهی خویش ادامه دادم.
سال ها از پی هم رفتند و من به خانه بازگشتم. در خانه ی ما هیچ شوخی و سهل انگاری درباره ی نماز وجود نداشت. پدرم از رفتن به مسجد مراسمی نورانی می ساخت و مادرم ما را پیش از اذان صبح برای نماز بیدار می کرد! نفسم را به زور زیر پا گذاشتم و دوباره نمازخوان شدم اما هنوز آن تکبر درون را داشتم...
تا اینکه بیمار شدم و پزشک به من گفت: «متاسفم نجیب، بدون تردید پس از 9 ماه خواهی مرد»
آن هنگام در شهر ساحلی تاکوما در آمریکا بودم. تنها از تپه ی سبزی بالا رفتم. اقیانوس عظیم را در برابر داشتم و دیگر هیچ نبود جز من و آسمان و آب و مرگ، و زندگی. از خود پرسیدم: آیا خواهم توانست چیزی را تغییر دهم؟
غرق در تامل بودم و اشک هایی که از چشمانم جاری بود وسعت اقیانوس را در حالتی مه آلود و مبهم فرو می برد که ناگهان آن جمله به ذهنم پرید: «نماز ما را تغییر می دهد، ما دنیا را تغییر خواهیم داد»...
به سرعت به محل اقامتم برگشتم و این جمله را بی هیچ مقدمه ای و بی هیچ جمله ی دیگری به معلمم تلگراف کردم.پاسخ او این بود: «خداوند تو را برگرداند، با خیالی آسوده زندگی کن».
بزرگترین نمازی که مرا با خود برد در کنار ساحل اقیانوس اطلس در تاکومای آمریکا بود...آنجا بود که دانستم «الله» حق است و دانستم که حق یعنی چه و اینکه معنای نهایی آن در آسمان است نه در زمین...
و هنوز نمرده ام.

درود دوست عزیز..اگر امکانش هست اسمه این فیلسوف{سست عنصر} رو بنویسید...
در پیوست.... شما ایشون رو با بزرگانی مانند نیچه و راسل و مترلینگ که از باهوشترین افراد دنیا بودن مقایسه میکنی؟!!!!!!..مثله اینه که مثلا: حسن عباسی رو با موریس مترلینگ مقایسه کنی.
اگر بحث مثال باشه که ماهم میتونیم صدها مثال برات بیاریم...مثلا فیلسوف بزرگی مانند راسل، در کودکی چون مادربزرگش مذهبی بوده اونو به مدارس مذهبی فرستاد، اما وقتی به سن بلوغ رسید
و راجع به مذاهب تحقیق کرد نظرش عوض شد.و سالها با تحقیق بیشتر و نوشتن کتابهای متعدد {
نه نوشتن مقاله در یک روزنامه ی جهان سومی} بر این اصل پایبند بود.
برعکسشو دیدیم که طرف درس فقه خونده بعد دین رو منکر شده ولی تا حالا ندیدم فیلسوفی بزرگ که با منطق و دلایل علمی نظراتشو راجع به دروغین خواندن مذاهب گفته و ثابت میکنه
با یک سرماخوردگی یا در بستر مرگ بودن نظرش برگرده و بگه من اشتباه کردم.خدایا غلط کردم منو به این زندگیه پوچ و بیهوده و چرند که سالها ازش متنفر بودم برگردون.{شما همین استیون هاوکینگ خودمون را نگاه کن. بعد از فلج شدن تازه گفت خدایی نیست}:D
این داستانها رو فقط باید بفرستید ترکیه ازشون تو سریال {
کلید اسرار} استفاده کنه، کسیکه دنبال دلیل و منطق میگرده با این چیزا گول نمیخوره.
شخصیت داستان شماهم به این علت نظرش عوض شده چون، انسان یک موجود ترسو و تنبل هست و دوست داره همیشه یک امداد غیبی هواشو داشته باشه و بسیار دلایلی دیگر که طولانی میشه..
راسل:: من معتقدم این اشخاص
مظهر یک نوع بی عرضگی هستند. چنین رفتاري اگر در زمینه اي غیر از دین مشاهده می شد نتیجه اي جز ایجاد حقارت و نفرت نداشت.
ولی، مطلب این جاست که این بی عرضگی در امري دینی به چشم می خورد و
بدین جهت قابل ستایش جلوه می کند.
من بی عرضگی را در هر مورد که باشد نمی ستایم.:از این طرز رفتار چنین بر می آید که بدون کمک فلان یا بهمان ...انسان قادر نیست خود را آمادة مبارزه زندگی کند.
ما بایستی، همگی، با استفاده از وسایلی که طبیعت در اختیار ما گذاشته است در میدان زندگی از عهده مبارزه برآئیم. این جاست که مسئلۀ شجاعت... به میان می آید
...

مصاحبه گر: شما می گویید دین برای آدم مضر است با آن همه ،بشر همواره با سماجت و عناد کوشیده است که خود را به دینی پاي بند سازد. در این مورد چه عقیده ای دارید؟

راسل: آدم را می فرمایید؟ گمان نمیکنم. ممکن است عده ای باشند .این عده
افسار خود را بدست عادت سپرده اند. سرزمین هایی وجود دارد که مردمش با عکاز [نوعی عصا] راه می روند
و خوششان نمی آید جور دیگری نقل مکان کنند. درباره دین هم همینطور است. برخی کشورها به دین عادت کرده اند. در مقابل ممالکی هم وجود دارد که مردمش به دین عادت ندارند.
مثلآً چندي قبل -براي مدت یکسال- در چین زندگی میکردم؛ و آنجا برایم مسلم شد که اصولاً اهالی چین؛ یعنی چینی های متوسط و معمولی، پای خود را از هر نوع بند دینی آزاد ساخته اند. و از این لحاظ به خوشبختی و سعادت آنها هم لطمه ای وارد نیامده است - حتی تصور می کنم با منظور داشتن شرایط دشوار مردم چین- بازهم اهالی لا مذهب این سرزمین از مسیحیان سعادتمند ترند
..
بدرود......
 
آخرین ویرایش:

F.A.R.Z.A.D

متخصص مباحث اجرایی معماری , متخصص نرم افزار Archi
کاربر ممتاز
در مورد پرستش به نظر من هیچ چیز جز انسانیت شایسته پرستش نیست.

من نمیخوام با شما بحث بکنم ولی همین یک بار جواب میدم و دیگه تمام.

بحث کردن با شما مذهبیون هیچ نتیجه ای نداره. چرا؟

چون ما باید قبل از هرچیز قبول کنیم خدایی وجود داره،در صورتی که علم وجود خدا رو اثبات نمیکنه.

حالا ما باید خدا را بپذیریم و مرحله بعد بیایم سراغ پیامبران و یک سری اراجیف که هیچگونه توجیح علمی هم ندارن به اسم معجزه...

چون پیامبر فرستاده خداست ما باید فرمان اون رو بپذیریم بدون هیچ گونه کم و کاستی.

حالا اگه قبول نکنیم میشیم مرتد و مفسد فی الارض و...و خونمون هم حلال میشه و بعدش هم ما رو می فرستن جهنم چند بارم ما رو میسوزونن.

یعنی در واقع همیشه و در نهایتِ بحث با یک مذهبی میرسیم به یه سری مسائلی که ما حتما باید قبول کنیم، چون خدا گفته و تو قران هم اومده.

و کسی که به خودش اجازه میده به راسل،کانت و...بگه فاحشه مغز نمیدونم به خودشون که فکر میکنند عصا مار میشه چی باید گفت;)

موفق باشید...

:gol:
 

Joe_Bel

کاربر فعال تالار مهندسی برق ,
کاربر ممتاز
سلام
من سال 85 در هتل ارومیه که مسجد به آن نزدیک بود ازان صبح من را بیدار کرد و من ناسزا گفتم چرا منو بیدار کرد ... سال 86 در سنندج بعد ظهر که خواب بودم ازان عصر (اهل سنت) منو بیدار کرد و گوش هایم را گرفتم تا صدایش را نشنوم

به الله قسم این داستان من است

اما ....
پس از مطالعه فراوان علمی همه چی برایم روشن شد براستی که خالق جهان الله هست و یقین دارم محمد رسولش هست

از این به بعد هر کی اسلام را قبول نداشته باشد از دیدگاه من یک بی سواد به تمام معنا هست چه کاربران اینجا چه عمویم ... چون مطالعه ی بغیر از حرف گزاف نداشته اند

نه .. نه دوست من اصرار نکن که چه مطالعاتی داشتم چون هرچی بگم چون یوسف داره می گه انکار می کنی ... باور کنید اگر خودتان دنبالش روید پیدایش می کنید و هدایت می شوید

اینجا دنیای 3 بعدی هست آنجا چند بعدی است ؟؟!!
 

blackviper210

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام
من سال 85 در هتل ارومیه که مسجد به آن نزدیک بود ازان صبح من بیدار کرد و من ناسزا گفتم چرا منو بیدار کرد ... سال 86 در سنندج بعد ظهر که خواب بودم ازان عصر (اهل سنت) منو بیدار کرد و گوش هایم را گرفتم تا صدایش را نشنوم

به الله قسم این داستان من است

اما ....
پس از مطالعه فراوان علمی همه چی برایم روشن شد براستی که خالق جهان الله هست و یقین دارم محمد روسولش

از این به بعد هر کی اسلام را قبول نداشته باشد از دیدگاه من یک بی سواد به تمام معنا هست چه کاربران اینجا چه عمویم ... چون مطالعه بغیر از حرف گزاف نداشته است

نه .. نه دوست من اصرار نکن که چه مطالعاتی داشتم چون هرچی بگم چون یوسف داره می گه انکار می کنی ... باور کنید اگر خودتان دنبالش روید پیدایش می کنید و هدایت می شوید

اینجا دنیای 3 بعدی هست آنجا چند بعدی است ؟؟!!
:smile:.........
شما که کل 24 ساعت رو خوابی چجور به این نتیجه رسیدی؟تو خواب!!!!!!!!!؟
هرکس اسلام راقبول نداشته باشد بیسواد است؟:)خدا بداد خانوادت برسه مخصوصا عمو جانت..
مهندس باسواد{ازان نه اذان}{روید نه بروید}
بعدش چون جوابی نداشتی اینارو گفتی میدونم....من میگم اسمه اون آقاهه تو کلید اسرار چیه تو میگی من بیسوادم؟:D
عزیزم قرصاتو بخور خوب میشی...:w24:

دست مخترع کولر درد نکنه چون:
اگه به ما بود الان
يا ميگفتيم مشيتِ خدا در اينه که هوا گرم باشه و حتما يه حکمتي
هست،بايد تحمل کرد و نبايد تو کارِ خدا دخالت کرد!!
يا اينکه يه دعا ساخته بوديم و ميگفتيم بايد
روزي 70 بار از روش خوند تا خنک شد...!
اگرم ميخونديم و خنک نميشديم،ميگفتن با اخلاص نخونديو
فقط بنده هاي واقعي و با تقوا خنک ميشن ...!!!
 
آخرین ویرایش:

bahargoli

عضو جدید
قبلنا نمیخوندم اعتقادی نداشتم دین که سهل بود به وجود خدا اعتقاد نداشتم...
این باعث شد خودم خودمو فراموش کنم یه انسان دیگه ای در درونم شکل گرفت که با من بیگانه بود
اوایل اصلا حوصله خوندن نداشتم به پیشنهاد یکی از دوستان تو همین باشگاه خوندم ....
انگار یه جورایی خودمو پیدا کردم...اون موقع بود که وجود خدا همه جوره واسم ثابت شد

من حدود 2سال میشه که نماز خوندنمو شروع کردم
الان که میخونم حسرت گذشته ها را زیاد میخورم چون بهم حال خوبی میده و این حال خوب را مدیون عزیزترین فرد زندگیم هستم
که کمکم کرد و آگاهم کرد
تجربه جالبی بود:heart::smile:
-------------------------
باغ بود و درّه - چشم انداز پرمهتاب
ذاتها با سایه‌های خود هم اندازه
خیره در آفاق و اسرار عزیز شب، چشم من - بیدار و چشم عالمی‌در خواب
نه صدایی جز صدای رازهای شب،
آب و نرمای نسیم و جیرجیرکها
پاسداران حریم خفتگان باغ،
و صدای حیرت بیدار من (من مست بودم، مست)
خاستم از جا
سوی جو رفتم، چه می‌آمد
آب
یا چه می‌رفت،‌هم زآن سان که حافظ گفت، عمر تو.
با گروهی شرم و بی خویشی وضو کردم.
مست بودم، مست سرنشناس، ‌پانشناس، امّا لحظة پاک و عزیزی بود.
:smile:
برگکی کندم
از نهال گردوی نزدیک؛‌
و نگاهم رفته تا بس دور
شبنم آجین سبز فرش باغ هم گسترده سجاده.
قبله، گو هر سو که خواهی باش.
با تو دارد گفت و گو شوریده‌ی مستی
مستم و دانم که هستم من-
ای همه هستی زتو، آیا تو هم هستی؟





"مهدی اخوان ثالث"

:gol:
پ.ن:نماز تو دل شب همچین حسی رو بهم میده
 
آخرین ویرایش:

F.A.R.Z.A.D

متخصص مباحث اجرایی معماری , متخصص نرم افزار Archi
کاربر ممتاز
:smile:.........
شما که کل 24 ساعت رو خوابی چجور به این نتیجه رسیدی؟تو خواب!!!!!!!!!؟
هرکس اسلام راقبول نداشته باشد بیسواد است؟:)خدا بداد خانوادت برسه مخصوصا عمو جانت..
مهندس باسواد{ازان نه اذان}{روید نه بروید}
بعدش چون جوابی نداشتی اینارو گفتی میدونم....من میگم اسمه اون آقاهه تو کلید اسرار چیه تو میگی من بیسوادم؟:D
عزیزم قرصاتو بخور خوب میشی...:w24:

دست مخترع کولر درد نکنه چون:
اگه به ما بود الان
يا ميگفتيم مشيتِ خدا در اينه که هوا گرم باشه و حتما يه حکمتي
هست،بايد تحمل کرد و نبايد تو کارِ خدا دخالت کرد!!
يا اينکه يه دعا ساخته بوديم و ميگفتيم بايد
روزي 70 بار از روش خوند تا خنک شد...!
اگرم ميخونديم و خنک نميشديم،ميگفتن با اخلاص نخونديو
فقط بنده هاي واقعي و با تقوا خنک ميشن ...!!!

چرا داری اذیت میشی مهندس.
شما که تو عقل خودت به یقین رسیدی پس چرا اینقدر حرص میخوری؟:):smile:
خودشو اذیت نکن.
 

Joe_Bel

کاربر فعال تالار مهندسی برق ,
کاربر ممتاز
:smile:.........
شما که کل 24 ساعت رو خوابی چجور به این نتیجه رسیدی؟تو خواب!!!!!!!!!؟
هرکس اسلام راقبول نداشته باشد بیسواد است؟:)خدا بداد خانوادت برسه مخصوصا عمو جانت..
مهندس باسواد{ازان نه اذان}{روید نه بروید}
بعدش چون جوابی نداشتی اینارو گفتی میدونم....من میگم اسمه اون آقاهه تو کلید اسرار چیه تو میگی من بیسوادم؟:D
عزیزم قرصاتو بخور خوب میشی...:w24:

دست مخترع کولر درد نکنه چون:
اگه به ما بود الان
يا ميگفتيم مشيتِ خدا در اينه که هوا گرم باشه و حتما يه حکمتي
هست،بايد تحمل کرد و نبايد تو کارِ خدا دخالت کرد!!
يا اينکه يه دعا ساخته بوديم و ميگفتيم بايد
روزي 70 بار از روش خوند تا خنک شد...!
اگرم ميخونديم و خنک نميشديم،ميگفتن با اخلاص نخونديو
فقط بنده هاي واقعي و با تقوا خنک ميشن ...!!!

بله من حالم خوب نیست قرصامم چشم می خورم ... شما که سالم و عاقل هستید خدا روشکر ... عقل سالمه شما یه روزی اسلام را قبول می کند ... می دانی چرا چون گفتی خدا به خانوادت رحم کند پس بزرگی خدا رو قبول داری که ما رو به او می سپاری ...
د رمورد غلط املایی تو که خودت پستتو ویرایش کردی داداش!!! ... اگر غلط املایی بازم داشتم به بی سواد سالهای قبلم ببخشید

منم هم به نوبه خودم به عنوان یک برقی از آقای ادیسون متشکرم این حرفهای جعلی کولر رو بزار تو جیبت که برات سواد بیاره

کلید اسرار !!! دوست من اشتباه نگیر من تلویویزن ایرانی نگاه نمی کنم فکر بدم نکن ...

من دیگر با شما حرفی ندارم تا خدای نکرده از روی دشمنی آنچه که من بهش اعتقاد دارم دوشنام بدهی
 

mer30fery

دستیار مدیر مهندسی مکانیک, متخصص سالید ورک
کاربر ممتاز
من یک ملحدم.!

من یک ملحدم.!

- داداشی به نظر تو زندگی بعد از تولد وجود داره؟ آیا تو به وجود مامان اعتقاد داری؟

- نه من به این چیزا اعتقادی ندارم؛ من یک ملحدم. مگه تو تا حالا مامانو دیدی؟

hey brother.jpg
 

Anarchist

اخراجی موقت
کاربر ممتاز
این معنی ای که شما از عذاب فهمیدی اون نیس جانم...:D
خدا که نمیاد تک تک بگیره بنده هاشو سیلی بزنه که ای پسر بد! چرا نماز نخوندی!!!! :w15:
وجود همه آدما از خدا نشات میگیره... چون خدا نهایت کمال و بهترین صفاته، وقتی انسان بعد از مرگش میخواد به وجود خدا ملحق بشه باید عاری از هر ناپاکی و پلیدی باشه!
از طرفی با مرگ و رها شدن از بند جسم وماده ودیدن حقایقی که قبلا از دیدنشون محروم بوده، دچار پشیمونی میشه که چرا روح خودشو اینقدر آلوده کرده و خودشو از عشق مطلق و سرچشمه وجودیش دور...
این پشیمونی و درد حسرتی که میکشه رو خدا برای اینکه ملموس باشه توی قرآن با آتش و... توصیف کرده...
دقیقا مثل اینکه شما به نصیحت پزشکت گوش ندی و مراقب سلامتیت(مثلا) نباشی و بعدش دچار بیماری بشی....بیماری نتیجه عمل خودته! پزشک نه به سلامتی شما محتاجه و نه اون شما رو مریض کرده!!
:) :) :)
شمام که اینقدر مطالعه داری آفرین! خوبه! ولی نرو فقط عقاید نیچه و راسل و کانت و... بخون! یه نگاهیم داشته باش به عرفان مولانا... ملاصدرا... و حتی فیلسوفای مسیحی و یهودی!!! بذار دیدت وسیع باشه ... خودتو محدود به چیزای کوچیک نکن...:smile:
خب مشخصِ کتاب دینی دبیرستانت رو خوب حفظ کردی:smile:

یکی دیگه از دلایلی که نمیشه بحث کرد همین تفسیرهای متفاوت و بی شماری است که از قران میشه.

بفرما اینم نمونه اش.

این پشیمونی و درد حسرتی که میکشه رو خدا برای اینکه ملموس باشه توی قرآن با آتش و... توصیف کرده...

درد و پشیمونی برای اینکه ملموس باشه به شکل آتش توصیف شده؟؟!!!

در اصل خدا با کسانی که عبادت نمیکنند اینجوری برخورد میکنه:

آخی عزیزم اشکال نداره اگه نماز نخوندی،روزه نگرفتی برو اون گوشه بشین یه کم حسرت بخور:D

ولی برای اینکه ملموس باشه با اتش و سرب داغ و... توصیف میشه.
 
آخرین ویرایش:

Tybe Engineer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خب مشخصِ کتاب دینی دبیرستانت رو خوب حفظ کردی:smile:

یکی دیگه از دلایلی که نمیشه بحث کرد همین تفسیرهای متفاوت و بی شماری است که از قران میشه.

بفرما اینم نمونه اش.



درد و پشیمونی برای اینکه ملموس باشه به شکل آتش توصیف شده؟؟!!!

در اصل خدا با کسانی که عبادت نمیکنند اینجوری برخورد میکنه:

آخی عزیزم اشکال نداره اگه نماز نخوندی،روزه نگرفتی برو اون گوشه بشین یه کم حسرت بخور:D

ولی برای اینکه ملموس باشه با اتش و سرب داغ و... توصیف میشه.

:biggrin: اصلا خودتم فهمیدی چی گفتی؟؟؟
این همه فک کردی بیای اینا رو بگی؟؟؟؟؟:D
ببین من قصد توهین به هیچ عقیده و تفکری رو ندارم... اتفاقا از کسایی که کورکورانه و متعصب از یه چیزی پیروی میکنن بدم میاد!!
هر جور مطالعه ای رو هم تحسین میکنم! آدم حق داره در مورد خدا و دینی که میخواد قبول کنه به یقین برسه!
از قرآن هیچ تفسیر متفاوتی نشده... اون چیزای سطحی و مسخره ای که به قرآن نسبت داده میشه و باعث دلزدگی مسلمونا ازون میشه، تفسیر قرآن نیست!!! که متاسفانه خیلی هم زیاد شده...
اینام :D تو کتاب دینی مون یه اشاره ای شده بود... ولی چون واسم جای سوال داشت، 4،5 سال راجبش تحقیق کردم از منابع قابل اطمینان و نظریه فیلسوفای مسلمون و غیر مسلمون....
موفق باشی....
 

Anarchist

اخراجی موقت
کاربر ممتاز
:biggrin: اصلا خودتم فهمیدی چی گفتی؟؟؟
این همه فک کردی بیای اینا رو بگی؟؟؟؟؟:D
ببین من قصد توهین به هیچ عقیده و تفکری رو ندارم... اتفاقا از کسایی که کورکورانه و متعصب از یه چیزی پیروی میکنن بدم میاد!!
هر جور مطالعه ای رو هم تحسین میکنم! آدم حق داره در مورد خدا و دینی که میخواد قبول کنه به یقین برسه!
از قرآن هیچ تفسیر متفاوتی نشده... اون چیزای سطحی و مسخره ای که به قرآن نسبت داده میشه و باعث دلزدگی مسلمونا ازون میشه، تفسیر قرآن نیست!!! که متاسفانه خیلی هم زیاد شده...
اینام :D تو کتاب دینی مون یه اشاره ای شده بود... ولی چون واسم جای سوال داشت، 4،5 سال راجبش تحقیق کردم از منابع قابل اطمینان و نظریه فیلسوفای مسلمون و غیر مسلمون....
موفق باشی....
نفهمیدی واقعا؟عجیبه...

تو پست های قبلیم گفته بودم نمیشه با مذهبیون بحث کرد به چند دلیل یکی از اون دلایل اینه:

یکی دیگه از دلایلی که نمیشه بحث کرد همین تفسیرهای متفاوت و بی شماری است که از قران میشه.

برداشت های متفاوتی که از قران میشه و برای نمونه حرف خودتون رو با نقل قول آوردم.

که گفتید درد ، حسرت و پشیمونی هست که خدا برای اینکه ملموس باشه توی قرآن با آتش و... توصیف میکنه.

منم گفتم طبق این تفسیر شما برخورد خدا با کسانی که عبادت نمی کنند اینجوریه:
آخی عزیزم اشکال نداره اگه نماز نخوندی،روزه نگرفتی برو اون گوشه بشین یه کم حسرت بخور:d

ولی برای اینکه ملموس باشه با اتش و سرب داغ و... توصیف میشه.
 

Tybe Engineer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نفهمیدی واقعا؟عجیبه...

تو پست های قبلیم گفته بودم نمیشه با مذهبیون بحث کرد به چند دلیل یکی از اون دلایل اینه:


برداشت های متفاوتی که از قران میشه و برای نمونه حرف خودتون رو با نقل قول آوردم.

که گفتید درد ، حسرت و پشیمونی هست که خدا برای اینکه ملموس باشه توی قرآن با آتش و... توصیف میکنه.

منم گفتم طبق این تفسیر شما برخورد خدا با کسانی که عبادت نمی کنند اینجوریه:

خب پس این یعنی منظور منو نفهمیدی چون هیچ ربطی نداشت من یه چیزی گفتم شما یه جواب سطحی و بی ربط دادی...
حالام که دوس نداری بحث کنی حرفی نیس... من مجبورت نمیکنم
 

Anarchist

اخراجی موقت
کاربر ممتاز
خب پس این یعنی منظور منو نفهمیدی چون هیچ ربطی نداشت من یه چیزی گفتم شما یه جواب سطحی و بی ربط دادی...
حالام که دوس نداری بحث کنی حرفی نیس... من مجبورت نمیکنم
این که خدا نهایت بهترین صفات و... آخه من به این چه جوابی بدم.:D
شما از لحاظ علمی اثبات کن که انسان بعد از مرگش به خدا ملحق میشه؟می تونی؟
در مرود تفسیرتون هم توضیح دادم .این که خدا درد و حسرت رو با آتش توصیف میکنه عجیبه.چرا این کار رو میکنه؟
البته این که تفسیر کسانی است که به زور میخوان بگن خدای ما مهربونه در حالی که خدا(محمد) تو قرآن میگه آتش ،ولی مفسرین به زور میخوان بگن نه منظورشون از آتش حسرت و افسوس.
 

Tybe Engineer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
این که خدا نهایت بهترین صفات و... آخه من به این چه جوابی بدم.:D
شما از لحاظ علمی اثبات کن که انسان بعد از مرگش به خدا ملحق میشه؟می تونی؟
در مرود تفسیرتون هم توضیح دادم .این که خدا درد و حسرت رو با آتش توصیف میکنه عجیبه.چرا این کار رو میکنه؟
البته این که تفسیر کسانی است که به زور میخوان بگن خدای ما مهربونه در حالی که خدا(محمد) تو قرآن میگه آتش ،ولی مفسرین به زور میخوان بگن نه منظورشون از آتش حسرت و افسوس.

من اونقدر خودمو عقل کل نمیدونم که بخوام واسه بقیه نسخه بپیچم... همین که خودم به یقین رسیدم برام کافیه
شما اثبات کن ملحق نمیشه! تا من حرف شما رو قبول کنم...:smile:
سوال دومتونم به جا نیست چون توی پست اولم با یه مثال کاملا ملموس توضیح دادم...
 

Anarchist

اخراجی موقت
کاربر ممتاز
من اونقدر خودمو عقل کل نمیدونم که بخوام واسه بقیه نسخه بپیچم... همین که خودم به یقین رسیدم برام کافیه
شما اثبات کن ملحق نمیشه! تا من حرف شما رو قبول کنم...:smile:
سوال دومتونم به جا نیست چون توی پست اولم با یه مثال کاملا ملموس توضیح دادم...
شما به چیزی که هنوز نفهمیدی چه جوری یقین پیدا کردی؟
من چرا باید اثبات کنم شما داری میگی انسان به خدا ملحق میشه.
کدوم مثال من دارم در مورد تفسیر می پرسم.چرا باید قرآن مفسر داشته باشه؟یعنی گنگِ؟مبهمِ؟
این حرف شماست اثباتش کنید لطفا. وگرنه میشه همون کورکورانه پیروی کردن .شما از کسانی که کورکورانه پیروی می کنن بدتون میاد!!!!


وقتی انسان بعد از مرگش میخواد به وجود خدا ملحق بشه باید عاری از هر ناپاکی و پلیدی باشه!
 
آخرین ویرایش:

Tybe Engineer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من چرا باید اثبات کنم شما داری میگی انسان به خدا ملحق میشه.
کدوم مثال من دارم در مورد تفسیر می پرسم.چرا باید قرآن مفسر داشته باشه؟یعنی گنگِ؟مبهمِ؟
این حرف شماست اثباتش کنید.

خوب عزیز من... قرآن 1400 سال قبل بین یه عده عرب جاهلی نازل شده! اونا که درک این چیزا رو نداشتن... برای فهمش خدا مثال های ملموس زده...
شما که اینقد تو کار علمی! در مورد پدیده های علمی که توی قرآن اومده اونم تو شرایط اون زمون که مردم همه از نظر علمی و فکری و... پایین بودن و الان تازه دانشمندا دارن به وسیله امکانات پیشرفته ساخت بشر اونا رو کشف میکنن نظرتون چیه؟
این از این...
بعدشم... اصلا شوما فک کن من کورکورانه چون از بچگی والدینم بهم یاد دادن خدا رو قبول دارم... حالا شما دلیل علمی بیار که خدایی نیست یا بعد از مرگ به خدا ملحق نمیشیم تا من قبول کنم;)
 

Anarchist

اخراجی موقت
کاربر ممتاز
خوب عزیز من... قرآن 1400 سال قبل بین یه عده عرب جاهلی نازل شده! اونا که درک این چیزا رو نداشتن... برای فهمش خدا مثال های ملموس زده...
شما که اینقد تو کار علمی! در مورد پدیده های علمی که توی قرآن اومده اونم تو شرایط اون زمون که مردم همه از نظر علمی و فکری و... پایین بودن و الان تازه دانشمندا دارن به وسیله امکانات پیشرفته ساخت بشر اونا رو کشف میکنن نظرتون چیه؟
این از این...
بعدشم... اصلا شوما فک کن من کورکورانه چون از بچگی والدینم بهم یاد دادن خدا رو قبول دارم... حالا شما دلیل علمی بیار که خدایی نیست یا بعد از مرگ به خدا ملحق نمیشیم تا من قبول کنم;)
چرا تو کل این کره خاکی قران باید بین یه عده جاهل و نادان نازل بشه؟
به حرف هایی که خودتون زدید هم اعتقادی ندارید.
من فکر نمیکنم که چون از بچگی به شما یاد دادن خدا رو قبول داشته باشید،شما الآن به خدا معتقدی من مطمئنم اینجوری بوده.
من تو یکی از پست هام گفتم علم وجود خدا(خدای اسلام منظورم نیست منظورم یه خالقِ) رو اثبات نمیکنه و نفی هم نمیکنه.
ولی وقتی شما اینقدر مطمئن از خدا و اون دنیا و ملحق شدن انسان صحبت می کنید ،باید هم اثبات بکنید.
 

Tybe Engineer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چرا تو کل این کره خاکی قران باید بین یه عده جاهل و نادان نازل بشه؟

چون اگه بین یه قوم متمدن و با فرهنگ نازل میشد دیگه اون نادونا قبولش نمیکردن... قرآن بین خودشون و به پیامبری هم نژاد خودشون نازل شد تا بهونه ای نداشته باشن. مردم متمدن چون درک بالاتری داشتن نیاز به این همه محکم کاری ندارن و راحت تر هدایت میشن

به حرف هایی که خودتون زدید هم اعتقادی ندارید.

رو چه حسابی اینو میگی؟

من فکر نمیکنم که چون از بچگی به شما یاد دادن خدا رو قبول داشته باشید،شما الآن به خدا معتقدی من مطمئنم اینجوری بوده.

تا یه زمانی این جوری بود ولی الان نه

من تو یکی از پست هام گفتم علم وجود خدا(خدای اسلام منظورم نیست منظورم یه خالقِ) رو اثبات نمیکنه و نفی هم نمیکنه.

کدوم علم؟ چقدر قابل اطمینانه؟ خیلی چیزا بوده، نه فقط در مورد دین، همه چی! که علم بهشون رسیده... ولی بعد دوباره یه علم جدیدتر نقضش کرده

ولی وقتی شما اینقدر مطمئن از خدا و اون دنیا و ملحق شدن انسان صحبت می کنید ،باید هم اثبات بکنید.
به یقین رسیدن من هم منطقی بوده و هم احساسی... هم شهود و هم فلسفه و.... شاید اگه بخوام دلایلمو بگم نتونم شهود و احساسم و چیزای غیر قابل گفتن دیگه رو منتقل کنم و این میشه یه کار ناقص!
به علاوه من متخصص این کار نیستم... تواناییم در همین حده که به بعضی از سوالا راجب اعتقادم جواب بدم نه اینکه یکی دیگه رو به عقیده خودم متقاعد کنم
ولی شما از جواب سوالای من طفره رفتی! :D
 

Anarchist

اخراجی موقت
کاربر ممتاز
به یقین رسیدن من هم منطقی بوده و هم احساسی... هم شهود و هم فلسفه و.... شاید اگه بخوام دلایلمو بگم نتونم شهود و احساسم و چیزای غیر قابل گفتن دیگه رو منتقل کنم و این میشه یه کار ناقص!
به علاوه من متخصص این کار نیستم... تواناییم در همین حده که به بعضی از سوالا راجب اعتقادم جواب بدم نه اینکه یکی دیگه رو به عقیده خودم متقاعد کنم
ولی شما از جواب سوالای من طفره رفتی! :D
خب تکلیف بقیه مردم چی میشه؟این دین مخصوص فقط همون قوم بوده؟

چون نمیدونی به چی یقین پیدا کردی.در واقع شما از همون قشریون مذهبی هستید که دین به شما به ارث رسیده.

حرفاتون هم حرف های اون ملاهایی ِکه از طریق دین دارن نون میخورن و شما حرفاشون رو پذیرفتین بدون هیچ تفکر و تعقلی.

شما چند بار قران رو از اول تا آخر مطالعه کردید؟کسانی که تو این تاپیک میان و دفاع میکنن 99 درصدشون 20 صفحه از قرآن رو هم نخوندن.

میگن که مسلمانان اگه در روز به جای 17 رکعت نماز،17دقیقه مطالعه داشتن الان هیچ مسلمانی وجود نداشت:D

من نگفتم علم وجود خالق رو رد میکنه که شما میگی دوباره یه علم جدید تر بیاد و اون رو نقض بکنه.
 

Tybe Engineer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خب تکلیف بقیه مردم چی میشه؟این دین مخصوص فقط همون قوم بوده؟

نخیر.. این دین جهانیه! گفتم که... چون سخت ترین کار متقاعد کردن جاهل ترین قومه با دلایلی که قبلا گفتم اونجا اول ظهور کرده


چون نمیدونی به چی یقین پیدا کردی.در واقع شما از همون قشریون مذهبی هستید که دین به شما به ارث رسیده.

این فقط تفکر و نظر توه! من خیلیم خوب میدونم به چی اعتقاد دارم. سفسطه نکن لطفا. من و شمام مثل همه آدمای دیگه عقل و شعور داریم و نمیتونیم یه چیزی به این مهمی رو بدون دلیل قبول کنیم...


حرفاتون هم حرف های اون ملاهایی ِکه از طریق دین دارن نون میخورن

کی مثلا؟

من نگفتم علم وجود خالق رو رد میکنه که شما میگی دوباره یه علم جدید تر بیاد و اون رو نقض بکنه.

گفتم وجود خالق یا ملحق نشدن ما بعد از مرگمون به اون!
 

Similar threads

بالا